۱۴۰۳ آبان ۳۰, چهارشنبه

پزشکیان؛ مرگ اخلاق و شرم

 پزشکیان؛ مرگ اخلاق و شرم

... مرگ اخلاق و شرم
... مرگ اخلاق و شرم

نشانی‌هایی که کارگزاران حاکمیت ملایان برای رفع بحرانهای اقتصادی و معیشتی می‌دهند، علاوه بر حیرت‌انگیز بودن‌شان تا حد طنزهای محیرالعقول، جملگی حکایت از مرگ شرم و اخلاق در اینان دارند. بی‌شرمی و بی‌حیایی و مرگ اخلاق، چون از حد بگذرد، ابتذال را ترویج می‌دهد. عادت به ابتذال، تکرار و تکرار را سرمایهٔ کشتن انگیزه و امید می‌کند.

رواج دروغ و ابتذال و تکرار آنها برای کشتن انگیزه و امید، سیاست ثابت و هدف‌دار اتاق فکر نظام آخوندی با جلوداریِ رئیس‌جمهورهای جناحین آن است.

به این حرف مسعود پزشکیان در جلسهٔ روز شنبه ۲۶ آبان با مدیران وزارت نیرو و نفت توجه کنید؛ خبرگزاری مهر:

«تأکید دارم شرایط فعلی و ناترازی در حوزه انرژی را به مردم صادقانه بگوییم.»

 

خبرگزاری رژیم ملایان از پزشکیان نمی‌پرسد که لطفاً علت «ناترازی در حوزه انرژی را» هم «صادقانه» به «مردم» بگویید. لطفاً صادقانه بگویید که بیشترین هزینه‌های بودجهٔ دولت به‌ریاست پزشکیان، برای نیروهای نیابتی نظام در کشورهای دیگر،

برای هزینه‌های سرسام‌آور صدور جنگ،

برای سپاه پاسداران،

برای مراکز مذهبیِ وابسته به نظام،

برای نیروهای امنیتی نظام

و برای کارگزاران مجریه و مقننه و قضاییهٔ حاکمیت تنظیم، تعریف و اولویت‌گذاری شده است.

لطفاً پزشکیان صادقانه بگوید که ۹۰ درصد منابع سرمایهٔ کشور تحت سلطهٔ سپاه پاسداران، بیت خامنه‌ای و شرکت‌های تابعه هستند و دیگر سهمی برای «حوزه انرژی» لازم برای مردم باقی نمانده است.

لطفاً پزشکیان صادقانه بگوید که پس انرژی هسته‌ایِ معطوف به تولید انرژی برق چه شد که ناگاه کاشف به‌عمل آمد بخش عمدهٔ سوخت نیروگاهها مازوت بوده است؟ مگر سال‌ها در مقابل دنیا مدعی نبوده و نیستید که هسته‌یی را فقط برای انرژی مصرفی مورد نیاز زندگی مردم می‌خواهید؟ این هم زندگی مردمِ بدون برق و گرفتار بحران گاز در سرما! برق هسته‌یی کو و هدف از آن چیست که یک‌ذره‌اش هم نصیب بهبود زندگی مردم ایران نمی‌شود؟

 

همهٔ این‌ها می‌گویند مسعود پزشکیان هم به چرخهٔ مرگ اخلاق و بی‌شرمی و بی‌حیاییِ اسلاف ولایت‌مدار خود متوسل شده است. او اگر ذره‌یی شرم و حیا و اخلاق در وجود و ضمیرش داشت، نشانیِ علت «۳۲ میلیون ایرانی زیر خط فقر» را می‌داد که روزنامه حکومتی آرمان در ۲۷ آبان ۱۴۰۳ به‌نقل از «مرکز پژوهش‌های اتاق ایران» گزارش کرده است.

به بخشی از این گزارش که دوره‌های تشدید خط فقر و زیاد شدن جمعیت آن را نشان می‌دهد توجه کنید. به این هم دقت کنید که طبق همین گزارش، هر یک از رئیس‌جمهورهای نظام ملایان با هم‌اندیشیِ «مقام معظم رهبری»، جمعیت زیر خط فقر را بیشتر کرده و به همکار بعد از خودش تحویل داده است؛ روزنامه آرمان، ۲۷ آبان ۱۴۰۳، به‌نقل از مرکز پژوهش اتاق ایران:

«میزان تورم در ایران در طی ۴۴ سال گذشته، به‌طور میانگین حدود ۲۰ درصد بوده است؛ لذا در اقتصاد‌هایی با تورم ۲۰ درصد، صحبت کردن از تولید، سرمایه‌گذاری و رشد اقتصادی عملاً بیهوده و نامتعارف است. در اقتصاد ایران در سال ۱۳۹۶ آمار جمعیت زیرخط فقر (فقر غذایی) بر اساس برآورد‌های وزارت رفاه، در حدود ۱۸ میلیون نفر بوده، ولی به‌دلیل تورم و شوک‌های سال ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸، این آمار به بیشتر از ۲۶ میلیون در انتهای سال ۱۳۹۸ رسیده است. مطابق با آخرین آمار موجود، تا پایان سال ۱۴۰۰ در حدود ۳۲ میلیون نفر در زیرخط فقر (فقر غذایی) قرار دارند و این روند هم‌چنان به‌واسطه تورم شدید چند سال اخیر به‌سرعت در حال گسترش است.»

 

پزشکیان صادقانه بگوید به‌موازات حجم سرسام‌آور هزینه برای انرژی هسته‌یی، تأمین سلاح و تجهیزات و ارزاق حوثی‌ها، حزب‌الله، حماس، فاطمیون و حشد‌الشعبی، چرا هزینه‌ای برای بالا بردن «ظرفیت انتقال سوخت به مناطق سردسیر کشور» وجود ندارد؟ خبرگزاری مهر، ۲۶ آبان ۱۴۰۳، به‌نقل از وزیر نفت:

«یکی از مشکلات کشور، ظرفیت پایین انتقال سوخت به مناطق سردسیر کشور است. با توجه به محدودیت شبکه‌های انتقال برای رساندن سوخت لازم به نیروگاههای شمال کشور، در تنگنا هستیم.»

 

با این مبانیِ علل بحران سوخت و انرژی در ایران، حالا بنگرید که راه‌حل مسعود پزشکیان برای برون‌رفت از بحران چیست و چه منابع سالم! و مصادر علمی! و مراجع دست‌پاکی! را معرفی می‌کند:

«از تمام رسانه‌ها به‌خصوص رسانه ملی و نیز از ظرفیت روحانیت و امامان جمعه برای توجیه مردم و کاهش مصرف انرژی در کشور باید بهره بگیریم». (همان)

 

آیا این اوج بی‌شرمی و بی‌حیایی و نشانیِ دقیق مرگ اخلاق از صدر تا ذیل حاکمیت ملایان، با زعامت ولی‌فقیه و با جلوداری رئیس‌جمهور آن نیست؟ تنها از مصدر بی‌شرمی‌ها و فروپاشی اخلاق بوده که قریب ۴۶ سال جنایت، تجاوز، جنگ‌افروزی، فقر، ترک تحصیل، فرار مغزها و... ممکن شده است. همین واقعیتها از منظر جامعه‌شناسی و انسانی گواهی می‌دهند که چه نبرد پردامنه، ژرف و همه‌جانبه میان جامعهٔ ایران با حاکمیت ملایان جریان دارد.سازمان مجاهدین خلق ایران

بیست و سومین جلسه دادگاه قضاییه جلادان برای محاکمه غیابی مجاهدین + سخنگوی مجاهدین

 بیست و سومین جلسه دادگاه قضاییه جلادان برای محاکمه غیابی مجاهدین + سخنگوی مجاهدین

سخنگوی مجاهدین
سخنگوی مجاهدین

بیست و سومین جلسه دادگاه قضاییه جلادان

برای محاکمه غیابی مجاهدین

۳۶سال پس از حکم خمینی به اعدام همه مجاهدین سر موضع

 

قاضی آخوندک به‌عنوان رئیس دادگاه در مضحکه سیرک محاکمه غیابی:

متهم ردیف اول و دوم و سوم

بر اساس آنچه که در رسانه‌های وابسته به خود اعلام داشته

از جلسات دادرسی از ابلاغ و نوع اتهامات

و حتی مشروح مذاکرات مطروحه در دادگاه بر اساس علنی بودن آن

جز به جز مطلع بوده!

 

بر اساس رأفت و رحمتی که از بدو انقلاب تاکنون

شامل اعضای این سازمان شده اعلام می‌کنم

اعضای فعلی ساکن در مکانهای وابسته به این سازمان هر زمانی که بخواهند

می‌توانند با مراجعه به کنسولگریها، سفارتخانه‌ها خود را معرفی کرده

و یا به هر طریقی با دادگاه یا نهادها در خارج از ایران مرتبط شده و آمادگی خود را اعلام کنند

 

برای آخرین بار در این جلسه به تمام اعضاء این سازمان اعلام می‌کنم

حضور آنها در این دادگاه می‌تواند تأمین کننده دفاع آنها برای اتهامات انتسابی بوده

و از آزادی کامل در انتخاب وکیل برخوردارند

 

سخنگوی مجاهدین:

قافیه تنگ آمده و آخوندک به جفنگ آمده!

البته حضور پیدا می‌کنیم اما با آتش به سر و ریش نظام

 

 

شکوه و شکایت ابلهانه کاظمی وکیل شکات ارتجاع علیه مجاهدین

از نهادهای بین‌المللی و اظهار لحیه در مورد رصد تحریم‌ها!

 

رژیم تحریم‌ها در دسامبر ۲۰۰۰ و مجدداً ۲۰۰۱ تقویت شد

این در حالی است که با نگاهی به سوابق مجاهدین متوجه می‌شویم

سازمانها و نهاد‌های بین‌المللی

اقدام مؤثری برای مقابله با فعالیت‌های آنها نداشته است!

 

این در حالی است که

مجاهدین از خرداد ۱۳۶۰ و پس از ورود به فاز مسلحانه فعالیت‌های خود را ادامه دادند

با تشکیل ارتش آزادیبخش در سال ۶۶ عملیات مسلحانه را در فاز دیگری آغاز کرد

که از مهمترین آنها می‌توان به‌عملیات‌های آفتاب، چلچراغ و فروغ جاویدان اشاره کرد

 

وکیل شکات ارتجاع:

حسب اعلام رسانه‌ها و نشریات متعلق به گروه‌های مجاهدین

طی عملیات‌های مذکور به ترتیب ۳۵۰۰تن ۸۰۰۰تن و ۵۵هزار تن کشته و مجروح شدند

 

 

سخنگوی مجاهدین

اولاً -شهروند ایران نبودند، بدون استثناء مزدور خمینی و ضدایرانی بودند

ثانیاً-دست مریزاد به مجاهدین و رزم‌آوران ارتش آزادیبخش ملی ایران

 

 

 

وکیل شکات ارتجاع:

از دیگر عملیات‌های ارتش به‌اصطلاح آزادیبخش

می‌توان به‌عملیات نظامی موسوم به مروارید اشاره که طی آن در کمتر از ۱۴ روز

مبادرت به‌قتل بیش از ۵۰۰هزار تن از شهروندان و زنان و کودکان عراقی کردند

 

 

سخنگوی مجاهدین

قتل بیش از ۵۰۰هزار عراقی در کمتر از ۱۴روز

یعنی مجاهدین روزانه حدود ۳۶هزار نفر

و در هر ساعت شبانه‌روز ۱۵۰۰عراقی را کشته‌اند!

شترپختهٔ عراقی هم به حمارهای ناپختهٔ نظام می‌خندد!

 

 

وکیل شکات ارتجاع:

مشی مسلحانه تاکنون نیز ادامه داشته و طی سال‌های اخیر

فعالیت‌های ایذایی و عملیاتی علیه نظام در قالب کانون‌های شورشی صورت گرفته است

جذب افراد حاضر در این کانون‌ها و هم‌چنین هدایت سازماندهی آن‌ها

که در واقع هسته‌های داخل کشور گروهک محسوب می‌شوند

 

درخواستهای احمقانهٔ وکیل شکات ارتجاع

بعد از درهم شکستن برچسبهای آخوند‌ساخته در دهها دادگاه بین‌المللی

و اثبات مشروعیت مقاومت مشروع و آزادیبخش در برابر استبداد دینی

همراه با فراخوانهای جهانی به محاکمه خامنه‌ای و سرکردگان رژیم اعدام و قتل‌عام

 

وکیل شکات ارتجاع

با توجه به ماهیت مجاهدین به نظر می‌رسد سازمانها و نهاد‌های بین‌المللی

در صورت داشتن دغدغه مبنی بر مبارزه با تروریسم

می‌بایست برخورد با مجاهدین را در اولویت قرار دهند

بنده به‌عنوان یکی از وکلای پرونده از سازمان نهاد‌ها و مراجع بین‌المللی مربوطه

و در رأس آن از شورای امنیت درخواست دارم تا مجاهدین را در لیست تروریستی قرار دهند

 

وکیل شکات ارتجاع

از کشور‌های حامی مجاهدین از جمله آلبانی فرانسه آلمان و آمریکا

که نسبت به حمایت از مجاهدین از جنبه‌های مختلف اقدام می‌کنند درخواست می‌کنم

علاوه بر قرار دادن آنها در لیست گروه‌های تروریستی خود

نسبت به استرداد متهمین که مشخصات آنان در کیفرخواست مندرج گردیده است

به‌منظور مجازات ایشان اقدام کند

 

سخنگوی مجاهدین

آخوند و پاسدار و مزدور

در خواب بینند پنبه‌دانه!

 

 

فرایند تغییر رژیم در ایران و نقش مقاومت سازمان‌یافته - سخنرانی مریم رجوی در پارلمان اروپا

 فرایند تغییر رژیم در ایران و نقش مقاومت سازمان‌یافته - سخنرانی مریم رجوی در پارلمان اروپا

پارلمان اروپا
پارلمان اروپا

خوشحالم که در ابتدای دوره جدید پارلمان اروپا با شما دیدار می‌کنم. در دوره قبلی، این پارلمان، ۲قطعنامه مبنی بر لیست‌گذاری تروریستی سپاه پاسداران تصویب کرد. این فرصتی برای مهار جنگ‌افروزی فاشیسم دینی حاکم بر ایران بود، که متأسفانه عملی نشد. فعال کردن مکانیزم ماشه نیز، مسکوت ماند.

این رژیم از دیرباز، صدور بنیادگرایی، تروریسم و جنگ‌افروزی را برون‌رفت جنگ اصلی خود با مردم ایران و سد بستن در برابر قیامهای آنان می‌داند.
راستی گناه نایب‌رئیس پیشین همین پارلمان، پروفسور آلخو ویدال کوادراس که یک‌سال از ترور او در مادرید می‌گذرد، چه بود؟ او در جنگ فاشیسم دینی با مردم ایران، در طرف مردم و مقاومت عادلانه آنها ایستاده است.

 

جنگ اصلی رژیم با مردم ایران

جنگ رژیم با مردم ایران از شروع سال میلادی ۲۰۲۴با حدود ۸۰۰اعدام همراه بوده است. این موضوع، برای پارلمانی که جلودار لغو اعدام بوده، بسیار تعجب‌آور و تأسف‌بار و برای مردم ایران و مقاومت آنها که از ۲۰سال پیش ضرورت لغو اعدام را در برنامه‌اش اعلام کرده، بسیار دردناک است.
از ۴ماه پیش که رئیس‌جمهور جدید این رژیم روی کار آمد، حدود ۵۰۰نفر اعدام شده‌اند. رژیم آخوندی در کارنامه خود ۱۰۰هزار اعدام سیاسی و بیش از نیم میلیون زندانی شکنجه‌شده دارد.
خامنه‌ای بارها گفته که اگر در سوریه و عراق و یمن و لبنان و غزه نجنگد، باید خط دفاعی خود را در تهران و اصفهان و شیراز ببندد، یعنی در قلب ایران.

قیام‌های سراسری در سال‌های ۱۳۸۸، ۱۳۹۷، ۱۳۹۶، ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱گواه همین حقیقت درباره جنگ اصلی این رژیم با مردم ایران است.

همین امروز چند ساعت پیش هزاران معلم و فرهنگی بازنشسته با شعارهای ”فریاد فریاد از این همه بیداد“ در مقابل مجلس رژیم به اعتراض پرداختند. به همین دلایل است
که رژیم با نقض کامل توافق اتمی و با پنهان‌کاری و طرح‌ها و پیشنهادهای فریبکارانه[۱]

به پروژه ساختن بمب اتمی که آن را تضمین استراتژیک بقای خود می‌داند، ادامه می‌دهد. به کارانداختن بند ماشه و فعال‌کردن قطعنامه‌های ششگانه شورای امنیت که باید مدتها پیش انجام می‌شد، اولین گام فوری و ضروری است. هر چند که خلاصی نهایی از شر یک دیکتاتوری تروریستی اتمی، تغییر رژیم توسط مردم و مقاومت است.

 

تغییر دموکراتیک یک هدف قابل حصول

امروز من به خانه دموکراسی اروپا آمده‌ام تا اعلام کنم: آتش‌افروزی و تروریسم این رژیم قابل پایان دادن است. سرنگونی و تغییر دموکراتیک، به‌دست مردم و مقاومت ایران میسر است.
این هدف، قابل حصول و در دسترس است.
به مهم‌ترین عناصر برای رسیدن به این هدف در این‌جا اشاره می‌کنم:

۱) مردم به‌شدت ناراضی و خشمگین، همراه با کانون‌های شورشی که در صف مقدم قرار دارند و زنان، که آنها را هدایت می‌کنند، کانون‌های شورشی اجزای ارتش آزادیبخش ملی ایران هستند. آنها با فعالیت‌های اختناق‌شکن، نیروی تغییر و رزمندگان آزادی ایران‌اند. کلیپ‌های ۲۰هزار آکت و آکسیون آنها در سراسر ایران، در گردهمایی تیرماه سال ۱۴۰۳در معرض دید عموم قرار گرفت.

۲) سازمان مجاهدین خلق ایران با هزاران کادر آزموده، جنبشی با سابقه ۶۰سال نبرد با دو دیکتاتوری شاه و شیخ است که دوست و دشمن بر نقش محوری آن گواهی می‌کنند.
کتاب فهرست شهیدان، حاوی اسامی و مشخصات ۲۰هزار تن از شهیدان این سازمان است.
که رژیم آن را دشمن اصلی خود اعلام کرده است.
این ضمناً علت اصلی شیطان‌سازیهای سرسام‌آور علیه مقاومت ماست. اشرف۳ در آلبانی با ۱۰۰۰زن قهرمان و نزدیک به ۱۰۰۰زندانی شکنجه شده در دو دیکتاتوری شاه و شیخ، یکی از مراکز این سازمان است.

۳) جایگزین دموکراتیک شورای ملی مقاومت با ۴۵۷عضو، [۲]شامل گرایش‌های گوناگون است که بیش از ۵۰‌درصد آن را زنان تشکیل می‌دهند. این پایدارترین ائتلاف سیاسی تاریخ ایران است که ۴۳سال پیش توسط مسعود رجوی در تهران بنیانگذاری شد. این شورا دارای برنامه‌ها و طرح‌های مشخص است از آزادی‌ها و حقوق زنان، خودمختاری ملیت‌ها، تساوی شیعه و سنی و سایر ادیان، جدایی دین از دولت، لغو حکم اعدام و یک ایران غیراتمی که پیوسته مدافع صلح در خاورمیانه است. در ضمن همین مقاومت با بهای گزاف، نخستین افشاگر برنامه‌ها و تأسیسات پنهان اتمی رژیم در سال ۱۳۸۱ است.

۴) مقاومت ایران در چهار دهه گذشته بزرگترین گردهمایی‌های ایرانیان در خارج از ایران را برگزار کرده که بیانگر پشتوانه عظیم این مقاومت در داخل ایران است. خانواده‌ها و بازماندگان ۱۰۰هزار شهید راه آزادی و صدها هزار زندانی سیاسی در ۴۵سال گذشته پشتیبان این مقاومت بوده و هستند. طیف وسیعی از متخصصان ایرانی که در جوامع ایرانیان در ۳۲۰انجمن متشکل شده‌اند، بخش مهمی از کادرهای مورد نیاز برای ساختن ایران فردا هستند.
این تنها مقاومت بزرگی است که با استقلال و خودکفایی مالی، حرکت و فعالیت می‌کند. همه هزینه‌ها از مخارج روزانه تا ارتباطات، انتشارات، گردهمایی‌ها و تلویزیون ۲۴ساعته که از ۵ماهواره برای مردم ایران برنامه پخش می‌کند، توسط اعضا و هواداران مقاومت در داخل و خارج ایران تأمین می‌شود.

۵) حمایت جهانی از برنامه ۱۰ماده‌یی مقاومت ایران برای ایران آزاد، که در گردهمایی بزرگ ایرانیان در تیرماه امسال اعلام شد، شامل:
بیانیه‌های ۳۴اکثریت مجالس قانونگذاری اروپا و آمریکا، برخی کشورهای عربی، هم‌چنین بیانیه ۱۳۷تن از رهبران پیشین جهان و ۸۰برنده جایزه نوبل.
این حمایتها برای برپایی یک جمهوری دموکراتیک است و تأکید می‌کند در ایران نه جایی برای دیکتاتوری دینی است و نه دیکتاتوری سلطنتی.

 

فرایند انتقال قدرت بعد از سرنگونی آخوندها

در مورد آینده ایران، من پیوسته تأکید کرده‌ام که ما به‌دنبال کسب قدرت نیستیم بلکه در پی انتقال آن به صاحبان حقیقی، یعنی مردم ایران و متکی به‌آرای آنها هستیم.
به این منظور طبق برنامه شورای ملی مقاومت ایران بعد از سرنگونی رژیم، فرایند انتقال قدرت عبارت است از:
تشکیل یک دولت موقت به مدت حداکثر ۶ ماه که وظیفه اصلی‌اش برگزاری انتخابات مجلس مؤسسان است.
دولت موقت به مجرد تشکیل مجلس مؤسسان کنار می‌رود و مأموریت شورای ملی مقاومت به‌پایان می‌رسد.
حاکمیت به نمایندگان مردم در این مجلس منتقل می‌شود تا دولت جدید را به‌مدت ۲سال برای تدوین، تصویب و رفراندوم قانون اساسی جمهوری جدید برگزینند.

بگذارید برای اطمینان خاطر سه نکته را یادآوری کنم.
اول- دیکتاتوری دینی و طرفداران آن می‌گویند آلترناتیوی وجود ندارد. این یک دروغ محض است و مردم و منتخبان جهان که پیش از این گفتم علیه آن برخاسته‌اند.

دوم- آخوندها می‌گویند بدون آن‌ها، ایران، سوریه یا لیبی و دستخوش هرج و مرج می‌شود! این، آن روی سکه ادعای نبودن آلترناتیو است. وقتی آلترناتیو شایسته‌یی وجود داشته باشد، جایی برای هرج و مرج نیست. میلیون‌ها ایرانی دور از وطن هم، با تخصص‌ها و سرمایه‌هایشان به ایران باز خواهند گشت.
سوم- می‌گویند ایران تجزیه خواهد شد! این هم باز یک دروغ است. در جریان قیام‌ها، هموطنان بلوچ و کرد شعار می‌دادند از کردستان تا تهران، و از زاهدان تا تهران، جانم فردای ایران.
آنها حقوق خود را می‌خواهند و نه تجزیه.

 

خطای سیاست‌های ۳دهه گذشته غرب

اجازه بدهید در آخر نتیجه‌گیری کنم که سرچشمه خطای سیاست‌های ۳دهه گذشته درباره ایران، نادیده گرفتن همین حقایق و آلترناتیوی است که برآمد ۴۶سال مقاومت در برابر رژیم ولایت فقیه به‌مثابه فاشیسم دینی است. نبردی برای آزادی و برابری زن و مرد ایرانی.
مثل همیشه تکرار می‌کنم: نه به حجاب اجباری، نه به دین اجباری و نه به حکومت اجباری.

در اینجا ضمن تبریک به رهبری جدید اتحادیه اروپا، امیدوارم که با نفی کامل مماشات یک سیاست قاطع در برابر رژیم تروریستی و جنگ‌افروز آخوندها به کار بگیرد. این، هم احترام به خواست مردم ایران برای تغییر رژیم و استقرار دموکراسی و حاکمیت مردم است و هم، ضرورت صلح و آرامش در منطقه و جهان.
از همه شما متشکرم

 

[۱] – علی‌اکبر صالحی: توی لوله‌های این‌جا توی آن کالانداریهایی که داشتیم، لوله‌هایی که سوختها میره توی آن، ما مشابه آن لوله‌ها را هم خریده بودیم ولی من آن زمان نمی‌توانستم اعلام بکنم فقط یک نفر در ایران می‌دانست، بالاترین مقام ارشد نظام (خامنه‌ای) کسی دیگه‌یی نمی‌دانست… حضرت آقا (خامنه‌ای) فرموده بودند که مواظب باشید این‌ها بدعهد و بدقول هستند. خب ما بایستی با فراست و هوشمندی کارمان را انجام می‌دادیم یعنی علاوه بر این‌که پل‌های پشت سرمان را خراب نمی‌کردیم پل هم می‌ساختیم که اگر قرار بود برگردیم سریع‌تر برگردیم. یکسری لوله بود به قطر دو سه سانت به طول سه چهار متر … ما مشابه اون لوله‌ها را هم خریده بودیم به همان تعداد، اون لوله‌ها را گفتند تویش سیمان بریزید ما اون لوله‌ها را ریختیم… اما دیگه نگفته بودیم که لوله‌های دیگه داریم چون اگر می‌گفتیم می‌گفتند آقا توی آن لوله‌ها هم بایستی (سیمان) بریزید… ما الآن می‌رویم همان لوله‌ها را (استفاده می‌کنیم) الآن ما داریم آن لوله‌ها را» (تلویزیون کانال ۴ رژیم – ۲ بهمن ۱۳۹۷).

[۲] – تعداد کنونی اعضای شورای ملی مقاومت با محاسبه اعضای شهید یا صدیق و تعدادی که توسط مزدوران رژیم به گروگان‌گرفته شده‌اند، ۴۵۷ است.

https://www.maryam-rajavi.com/

تصویب هفتاد و یکمین قطعنامه محکومیت رژیم آخوندی به‌خاطر نقض وخیم حقوق بشر

 تصویب هفتاد و یکمین قطعنامه محکومیت رژیم آخوندی به‌خاطر نقض وخیم حقوق بشر

اطلاعیه شورای ملی مقاومت ایران
اطلاعیه شورای ملی مقاومت ایران

شورای ملی مقاومت ایران -سربرگ

تصویب هفتاد و یکمین قطعنامه محکومیت رژیم آخوندی به‌خاطر نقض وخیم حقوق بشر

خانم مریم رجوی با استقبال از قطعنامه گفت نقض فزاینده حقوق‌بشر و بی‌اعتنایی رژیم به قطعنامه‌های ملل متحد،

ضرورت ارجاع پرونده به شورای امنیت و قرار گرفتن سردمداران رژیم در برابر عدالت را مضاعف می‌کند

کمیته سوم مجمع عمومی ملل متحد امروز با اکثریت آرا (۷۷رای مثبت و ۲۸رأی منفی) قطعنامه‌یی را در محکومیت نقض وخیم و سیستماتیک حقوق‌بشر توسط رژیم آخوندها به تصویب رساند. این هفتاد و یکمین قطعنامه ملل متحد در محکومیت نقض حقوق‌بشر در ایران است.

قطعنامه «به شدیدترین شکل افزایش نگران‌کننده اعدامها» از جمله اعدام مستمر زنان که به بالاترین تعداد از سال ۲۰۱۳ رسیده، اعدام افراد زیر سن قانونی و استفاده از اعدام به‌عنوان ابزاری برای سرکوب سیاسی را قویاً محکوم می‌کند. قطعنامه سرکوب اعتراضات، از جمله اعتراضات ۱۴۰۱، بازداشت‌های گسترده و خودسرانه و اعدام زندانیان قیام را محکوم و نگرانی شدید خود را از شکنجه و مجازات‌های غیرانسانی از جمله خشونت‌های جنسی و جنسیتی و شکنجه برای گرفتن اعترافات اجباری ابراز می‌کند.

خانم مریم رجوی، رئیس‌جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران، ضمن استقبال از قطعنامه که گوشه‌یی از جنایات رژیم را منعکس می‌کند، گفت روند فزاینده و شتابان نقض حقوق‌بشر و بی‌اعتنایی فاشیسم دینی حاکم به قطعنامه‌های ملل متحد، ضرورت ارجاع پرونده جنایات رژیم آخوندی به شورای امنیت ملل متحد را مضاعف می‌کند. وی افزود در چهار ماهی که از عمر رئیس‌جمهور جدید رژیم می‌گذرد بیش از ۵۰۰زندانی اعدام شده‌اند که حدود ۸۰در صد بیشتر از دوره مشابه در سال گذشته و در دوران ریاست‌جمهوری رئیسی است.

خانم رجوی افزود هم‌چنانکه پروفسور جاوید رحمان گزارشگر ویژه ملل متحد در مورد وضعیت حقوق‌بشر در ایران در آخرین گزارش خود در ژوئیه ۲۰۲۴ تأکید کرده است، سردمداران رژیم آخوندی به‌خاطر جنایت علیه بشریت و نسل‌کشی باید در برابر عدالت قرار گیرند. وی اعدامهای دهه ۶۰ و قتل‌عام ۱۳۶۷ که اکثریت عظیم آنها از سازمان مجاهدین بودند را مصداق نسل‌کشی و جنایت علیه بشریت اعلام کرد و نوشت مسئولان این جنایتها از جمله رهبر رژیم، هم‌چنان در مناصب کلیدی هستند. وی در این گزارش می‌افزاید جنایت علیه بشریت تا به امروز ادامه دارد. مسئولان اعدام‌های دهه ۶۰ مسئول کشتار بیش از ۱۵۰۰نفر از معترضان آبان ۱۳۹۸ و سرکوب خونین قیام ۱۴۰۱ با بیش از ۷۵۰شهید و هم‌چنین اعدامهای روزمره در ایران هستند.

وی با تأکید بر این‌که معافیت سردمداران رژیم از مجازات، راه را برای ادامه جنایات هموار کرده است، گفت پدرخوانده اعدام، ترور و جنگ‌افروزی باید از تمامی مجامع بین‌المللی طرد شود. این هم خواست مردم ایران و هم لازمه صلح و آرامش در جهان امروز است.

 

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران

۳۰ آبان ۱۴۰۳ (۲۰ نوامبر ۲۰۲۴)

با پیشنهاد سه قدرت اروپایی شورای حکام قطعنامه‌ای جدید علیه تهران به رأی می‌گذارد

 با پیشنهاد سه قدرت اروپایی شورای حکام قطعنامه‌ای جدید علیه تهران به رأی می‌گذارد


عباس عراقچی و رافائل گروسی AP - Vahid Salemi

بی اعتناء به تهدیدهای حکومت ایران، سه قدرت اروپایی فرانسه، آلمان و بریتانیا رسماً قطعنامه‌ای را علیه حکومت تهران تسلیم شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی کردند. پیشتر عباس عراقچی، وزیر امور خارجۀ حکومت تهران، به همتای فرانسوی خود، ژان-نوئل بارو، هشدار داده بود که تصویب قطعنامۀ جدید مسائل را پیچیده تر خواهد کرد.

برای جلوگیری از ارائه این قطعنامه، تهران همچنین پیشنهاد داده که ذخیرۀ اورانیوم غنی شدۀ خود را با غلظت تقریباً نظامی کاهش دهد.

سه کشور اروپایی تلاش دارند که با اقدام خود جمهوری اسلامی ایران را به دلیل عدم همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تنبیه کنند.

قرار است این قطعنامه فردا پنجشنبه بیست و یکم نوامبر در شورای حکام به رأی گذاشته شود. سه کشور اروپایی همچنین بر ضرورت تشدید فشارهای دیپلماتیک بر حکومت ایران برای واداشتن این کشور به رعایت قوانین اتمی و پاسخگویی به نگرانی های جهانی تأکید کرده‌اند.

در گفتگوی تلفنی خود با وزیر امور خارجۀ فرانسه، عباس عراقچی مدعی شده که فضای مثبتی در تعامل میان حکومت ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ایجاد شده و تصویب قطعنامۀ جدید علیه حکومت تهران در تضاد با فضای به وجود آمده است.

منظور عباس عراقچی از "فضای مثبت" سفر رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، به تهران در پانزدهم نوامبر گذشته و بازدید او از  تأسیسات غنی سازی اورانیوم نطنز و فردو است.

در واکنشی جداگانه محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، نیز هشدار داده که تصویب قطعنامۀ جدید در شورای حکام با واکنش متقابل و فوری تهران روبرو خواهد شد. شنبه گذشته عباس عراقچی اعلام کرد که تصویب قطعنامۀ جدید علیه برنامۀ اتمی ایران باعث اتخاذ تدابیر جدید اتمی از سوی این کشور خواهد شد که به گفتۀ او مورد پسند قدرت‌های غربی نخواهد بود.

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در آخرین گزارش خود ذخیرۀ اورانیوم غنی‌شدۀ ایران را ۳٢ برابر حد مجاز اعلام کرد.العربیه فارسی 

۱۴۰۳ آبان ۲۹, سه‌شنبه

این تماس از زندان قرلحصار است...

 

این تماس از زندان قرلحصار است...

این تماس از زندان قرلحصار است...
این تماس از زندان قرلحصار است...

برخی از داستانها و لحظه‌های شکوهمند مبارزه را نمی‌توان در صفحات کتاب‌ها یا لابلای روزنامه‌ها جست‌وجو کرد؛ این‌ها مثل آتشی هستند که فقط از نزدیک می‌توان گرمایش را حس کرد و شعله‌هایش را دید. یعنی باید آنها را دید و شنید؛ باید هر طور شده و به هر وسیله‌ای به مرکز حماسه نزدیک شد و شاهد جان‌فشانی و فداکاری مبارزان و انقلابیونی شد که تاریخ را با حماسه‌های خود می‌سازند؛ ایستادگی و پایداری می‌کنند و با اصرار از دل شب تیره، صبحی روشن را به ارمغان می‌آورند.

نبردهای این روزهای زندانیان در ایران هم از همین جنس حماسه‌هاست. حال اگر دیکتاتوری آخوندی آنها را در سیاه‌چاله‌های نمور از همهٔ جامعه ایزوله کرده تا دیده نشوند، خوشبختانه صدایشان هست؛ فریاد پرطنین آنها که از همهٔ سیم‌خاردارها و دیوارهای بلند زندان عبور کرده و به همه جای سرزمین ما ساطع می‌شود. تا آدم آن شعارها را نشنود نمی‌فهمد و حس نمی‌گیرد.

غروب چهارشنبه ۲۳ آبان در شب سالگرد قیام کبیر آبان، جمعی از زنان زندانی سیاسی در هواخوری بند زنان اوین تجمع کردند. به احکام آخوندساختهٔ قضاییه جلادان اعتراض کردند؛ سالگرد قیام آبان را زنده نگه‌داشتند و به مزدوران خامنه‌ای گوشزد کردند که قیام ادامه دارد؛ فریاد زدند و شعار دادند: «زن، مقاومت، آزادی»، «طناب دار جلاد برگردن دماوند دیگر اثر ندارد»، «از ما بترس دژخیم ما نسل سربه‌داریم» و... سرود خواندند: «زده شعله در چمن، در شب وطن، خون ارغوانها...».

با همین مشی قهرمانانه، زندانیان سیاسی زندان قزلحصار نیز پیام خود را در تداوم قیام آبان به گوش همه رساندند. آنها در شامگاه جمعه ۲۵ آبان، در پنجمین سالگرد قیام یاد شهدای آن را گرامی داشتند. تجمع کرده و شروع به دادن شعارهای انگیزاننده نمودند: «قیام و عزم آبان، نقشه‌مسیر ایران»، «آبان ادامه دارد حتی اگر شب و روز بر ما گلوله بارد»، «آبان ماه تابان، نظام رو به پایان»، «خامنه‌ای ضحاک می‌کشیمت زیر خاک»، و...

جالب این‌که در هر دو مورد در ابتدای پیام، صدایی از آن سوی خط شنیده می‌شد که می‌گفت: «این تماس از زندان اوین است» یا «این تماس از زندان قزلحصار و تماس‌گیرنده زندانی می‌باشد». کاملاً مشخص بود که زندانیان با پذیرش هر گونه خطر و ریسک‌پذیری از کوچک‌ترین امکانی که گیر آورده‌اند به‌جای استفاده شخصی و پیگیری امور خانوادگی خود سعی کرده‌اند که گامی در راستای شعله‌ور کردن قیام بردارند و سهم خود را در انقلاب دموکراتیک بدهند.

 

فدای بی‌کرانه

زندانیان سیاسی در ایران با این حرکت‌های اعتراضی نشان می‌دهند که مبارزه برای آزادی در همه جا و به اشکال مختلف جریان دارد و هیچ‌کسی نمی‌تواند خود را از مقاومت و جنگندگی معاف کند. دنیای فدا و پاکبازی حد و حدود نمی‌شناسد و با خط و خط‌کشی و دانگ‌بندی قابل تقسیم نیست.

اگر این‌طور بود آنها باید به‌جای رزم و عصیان، سیاست «حبس کشیدن» و انتظار در پیش می‌گرفتند و با خط کشیدن روی دیوارها حساب کتاب روز آزادی خود را می‌کردند.

اگر این‌طور بود آن کانون شورشی دلیر با دهها رشته عملیات می‌توانست بگوید دانگ خود را در مبارزه داده است.

اگر این‌طور بود پدر شجاعی هم که با تقدیم ۱۴شهید از خاندان خود چندی قبل جاودانه شد سال‌ها قبل می‌توانست بگوید سهم خود را در مبارزه پرداخت کرده و زمان بازنشستگی است اما تا آخرین روزهای حیاتش پرچم به دست می‌گرفت و در صف اول هر تجمع بود.

اگر این‌طور بود، آن هوادارانی که برای کمک مالی به سازمان، اثاثیه منزل و خودروی خود را می‌فروشند و تمام پس‌اندازشان را هدیه می‌کنند می‌توانستند به‌جای همیاری، مشکلات معیشتی در غربت را علم کنند.

اما خوشبختانه این‌طور نبوده و نیست. مقاومت برای آزادی چون برگرفته از ذات انسان مسئول است، وظیفه‌ای عام است که هیچ محدودیتی را قبول نمی‌کند و هیچ عذری نمی‌پذیرد. سن و سال و کوچک و بزرگ نمی‌شناسد. تنوع سنی شهدای قیام در سالهای اخیر گواهی بر این مدعاست. از کودک و نوجوان وجوان و زن و مرد برای آزادی قیمت داده و فدا کرده‌اند.

 

بنابراین اگر چه این روزها کسی از هموطنان آزادهٔ ما در بیرون زندان از آن قهرمانان در زنجیر توقعی ندارد اما آن شورآفرینان هم‌گام با فضای انقلابی جامعه، در تدارک قیام و انقلاب هستند و از هر فرصتی برای تهاجم به رژیم درمانده و ضعیف‌شدهٔ آخوندی استفاده می‌کنند. آنها در حال تثبیت و تکثیر همین ارزش «فدای بی‌کرانه» هستند و معتقدند برای هر ثانیه جلو انداختن انقلاب، باید تلاش و فدا کرد. قطعاً که شنیدن جنگ‌آوری آنها برای هر جوان شورشی انگیزاننده و منبع الهام است و از هر برگ اسطوره‌یی آن درسی از فدا و پاکبازی می‌گیرند:

«این تماس از زندان قزلحصار و تماس‌گیرنده زندانی می‌باشد... این تماس از اوین است...».

 

جان‌شیفتگان آزادی

 

جان‌شیفتگان آزادی

جان‌شیفتگان آزادی
جان‌شیفتگان آزادی

درست در لحظاتی که غروب چهارشنبه ۲۳آبان سرگرم آماده‌سازی برای سالروز قیام کبیر آبان ۹۸ بودیم، خروش شعارهای کوبنده دختران و زنان شجاع و بی‌باک و بیم بند زنان از قلب شکنجه‌گاه اوین سد زمان را شکست، از دیوارهای ستبر و بلند عبور کرد و ما و جهان را در برابر اراده نیرومند و خطر پذیریشان شگفت‌زده کرد:

از ما بترس دژخیم، ما نسل سربه‌داریم...

و این‌چنین تندر خشم آبان از دل مخوف‌ترین شکنجه‌گاه ضحاک به بیرون شراره زد و شیپور فراخوان سالروز قیام آبان را به صدا درآورد.

درباره آبان کبیر و انعکاساتش توسط دشمن گفتنی‌ها بسیار است؛ قیامی که یک بار دیگر شجاعت و فداکاری مردم ایران به‌خصوص جوانان بی‌باک و بیم و در پیشاپیش آنان زنان جسور و دلاور را زبان‌زد جهانیان کرد. بسیاری از آن قیام آتشین به‌عنوان آتشفشان خشم بی‌امان خلق یاد کردند که ظرف ۴۸ساعت در ۲۰۰شهر در ۲۹استان کشور زمین را زیر پای خامنه‌ای و دژخیمانش به‌لرزه درآورد و ضحاک ماردوش که تصویر سرنگونی تاج و تختش را در چشم‌انداز نزدیک می‌دید فرمان بی‌رحمانه‌ترین کشتار را صادر کرد.

پاسدار آبنوش قیام آبان ۹۸ را به یک «جنگ جهانی تمام‌عیار» تشبیه کرد که «یک‌دفعه کل کشور را فراگرفته است» و گفت: «فقط خدا ما را نجات داد»!

سخن گفتن درباره ابعاد و آثار قیام آبان ۹۸ سر دراز دارد که اکنون موضوع بحث ما نیست. اما جا دارد مروری هر چند کوتاه به قهرمانانی داشته باشیم که جان برکف این قیام کبیر را رقم زدند. قیامی که حداقل ۱۵۰۰ شهید از فرزندان غیور میهن را نثار آزادی کرد. شهیدانی که درباره هر کدام‌شان باید بسیار گفت و شنید و نوشت اما در این یادداشت برآنیم که نور را بر همان نیرویی بیفکنیم که برای اولین بار در قیام‌های سالیان اخیر نقش پیشتاز و رهبری‌کننده خود را به ظهور رساند: زنان جان‌شیفتگان آزادی.

افسوس اما که به‌دلیل شدت سرکوب و شاید هم دسترسی کمتر نسل قیامی ۹۸ به اینترنت و فضای مجازی، اطلاعات محدودی درباره رقم‌زنندگان آن قیام و به‌خصوص زنان در مدیا یافت می‌شود گرچه همین نمونه‌های اندک می‌تواند گواهی روشن بر گسترهٔ واقعیت باشد:

گلناز صمصامی، ۳۴ساله، یکی از این دلاوران شهید است. او ساکن شهریار و کارمند آزمایشگاه در کرج بود. با عواطفی زلال و روحی شاداب و سرشار که می‌گفت: «روز خوب هیچوقت خودش نمی‌آید، یعنی پا نداره که بیاد، ما باید بیاریمش». و گلناز روز ۲۶آبان با همه آرزوهایش رفته بود به تظاهرات تا همان روز خوب را برای مردمش بیاورد.

خیابان ولیعصر شهریار زیر گلوله‌باران است، گلناز قهرمان به کمک جوانی که تیر خورده می‌شتابد. تک‌تیرانداران پلید خامنه‌ای به سر پرشور این بانوی جسور و فداکار شلیک می‌کنند و گلناز قهرمان ساعتی بعد در بیمارستان سجاد به‌شهادت می‌رسد. او یک فرزند داشت. پیکر شهید پس از کارشکنی‌های بسیار و تهدید و تعهد و فشار تحویل خانواده می‌شود و در محلی دورافتاده بدون حضور مردم به خاک سپرده می‌شود.

مینا شیخی، بانوی دلاور کرد هم سمبل دیگری از رشادت، مردم‌دوستی و ایستادگی در برابر آدم‌کشان خامنه‌ای بود. بانو شیخی ۵۹ساله اهل سقز که سرپرستی ۶فرزندش را به‌عهده داشت، از پشت‌بام محل سکونتش در منطقه خلیج‌فارس (جنوب غربی تهران) شاهد ضرب و جرح بیرحمانه یک جوان توسط سرکوبگران بود. برای او دیگر جای درنگ نبود، از همانجا وحوش جنایتکار خامنه‌ای را مورد خطاب قرار داد: «بی‌شرف‌ها، خجالت بکشید چرا بچه مردم را می‌زنید؟ برید گم شید شرتون رو کم کنید پست فطرت‌ها این چه شرایطیه که برای مردم درست کردین، جمهوری اسلامی وحشی و هار شده مگه مردم چکار کردن بی‌شرف‌ها...». سفلگان زن‌ستیز و بزدل با شقاوت تمام قلب پرشور او را هدف فرار دادند. بانوی شرف در خون خود غلطید و پس از انتقال به بیمارستان جان‌باخت. ناظران صحنه گفتند شلیک به او توسط لباس‌شخصی‌ها و تک‌تیراندازان از بلندی‌ها صورت گرفت. امین و محمد شیخی ۲برادر مبارز مینا نیز از جان‌باختگان همین رژیم ضدبشری بودند. محمد شیخی در سال ۱۳۶۹ در زندان سقز توسط دژخیمان تیرباران شد.

شبنم دیانی، ۲۱ساله، شیرزن قهرمانی از خطه مجاهدپرور بهبهان. دختری مصمم و پرشور با آرزوها و آرمان‌های زیبا که برای آزادی مردم و میهنش خود را به آب و آتش می‌زد. شبنم قهرمان معتقد بود که باید بر همه مظاهر ستم و اختناق رژیم شورید و در راه آزادی از همه چیز خود گذشت. دختر شجاع ایران روز ۲۶آبان در جریان قیام پرخروش مردم و جوانان قیام‌آفرین بر اثر اصابت ۲گلوله به سینه‌اش به خاک افتاد و دامن محبت به خون رنگین کرد.

در تکاپوی اطلاع از میزان حضور زنان در این قیام آتشین دریافتیم که در میان ۱۵۰۰شهید این قیام، حداقل ۴۰۰زن شهید به ثبت رسیده است. راستی که رکوردی کم‌سابقه در تاریخچه قیام‌ها و شورش‌های جهانی است. آمیزه‌یی از نسل‌ها و گروه‌های سنی مختلف از حسنا بامری دختربچه ۳ساله ماهشهری که دژخیمان سفله او را در بغل مادرش کشتند تا زنانی در سنین بالای ۵۰ و ۶۰سال و در این میان نونهالان معصومی چون نیکتا اسفندانی ۱۴ساله، از نسل بالنده‌یی که سرمایه‌های ایران جوان فردا هستند با ایده‌های نو و استعدادهای سرشار که در لابلای چرخ‌دنده‌های سرکوب فاشیزم دینی له و لورده می‌شوند. نیکتا نوجوان دلیر قیامی روز ۲۵آبان در درگیری‌های خیابان ستارخان تهران به‌شهادت رسید. دژخیمان برای دادن پیکر شهید به خانواده بر آنها منت گذاشتند که چون فرزندشان ۱۴ساله و کودک است از آنها پول گلوله نمی‌گیرند! زهی شقاوت و بی‌شرمی.

چرالی وایمرز، نماینده پارلمان اروپا، با اشاره به کشته شدن نیکتا اسفندانی گفت: «کسانی که در مرگ او دست دارند، فرزندان‌شان را به اروپا می‌فرستند تا جلوی ماشین‌های فراری برای اینستاگرام عکس بگیرند»...

آمنه شهبازی فرد، یک معترض، یک امدادگر یا پیک شرف و آزادی؟! او یکی از ۴۰۰زن شهید قیام کبیر آبان است. بانوی ۳۴ساله با ۳فرزند از ملارد کرج. روز۲۷ آبان درگیری‌های پراکنده در گوشه و کنار ادامه دارد. آمنه جهت خرید دارو برای فرزند بیمارش رفته است. در بازگشت با یک جمع قیامی مواجه می‌شود. طبعاً که سرش را پایین نمی‌اندازد و برود، او خودش یک معترض دلاور است. در همان لحظات اول با شلیک مستقیم آدم‌کشان به روی مردم معترض مواجه می‌شود و جوانی که مجروح شده به زمین می‌افتد. آمنه قهرمان بلادرنگ به کمک مجروح می‌شتابد، باید سریع از خون‌ریزی جلوگیری کرد. شالش را باز می‌کند و خم شده شروع به بستن زخم جوان مجروح می‌کند. در دنیا و مطابق کنوانسیون‌های بین‌المللی حتی در مهیب‌ترین شرایط جنگی، امدادگر و مجروح هر دو مصونیت دارند و بایستی تحت حمایت قرار گبرند. اما در قانون ضدانسانی و ضداسلامی خامنه‌ای، آنچه به‌رسمیت شناخته شده فقط کشتن است و اعدام و قتل‌عام. نیروهای سرکوبگر و زن‌ستیز، از پشت به روی شیرزن فداکار و جوان مجروح آتش می‌گشایند. آمنه قهرمان از ناحیه گردن، هدف قرار گرفته درجا به‌شهادت می‌رسد. پیکر شهید راه آزادی بدون اطلاع‌رسانی با حضور قاتلینش در بهشت زهرا به خاک سپرده می‌شود.

به‌رغم همه کمبودهای اطلاعاتی که درباره این زنان پیشتاز وجود دارد اما ساعت‌ها می‌توان درباره یک‌یک این سمبل‌های شرف ملی گفت و نوشت که در گنجایش این یادنامه نیست. اما واقعیت مهم‌تر این‌که این لیست هرگز یک سند بایگانی نیست. آرشیو زنده و خون جاری دوران است. آبان هرگز تمام شدنی نیست، امروز هر کس دستی در تحولات ایران داشته باشد، می‌داند که آبان بی‌تردید ادامه دارد. و روزی نیست که دل‌نگرانان و کارشناسان حکومتی در این‌باره هشدار ندهند. به‌گفته یک کارشناس حکومتی که قیام آبان ۹۸ را انفجار نارضایتی‌های تلمبار شده می‌داند «ریشه اعتراضات ۹۸ عمدتاً نارضایتی‌های اقتصادی بود. علت آن هم تبعیض‌ها و نابرابری‌های نظام‌مندی است که... بر بخش قابل توجهی از جامعه تحمیل شد... . بنابراین در شرایط کنونی با خطر تکرار رویدادهایی مانند آبان ۹۸ و پاییز ۱۴۰۱ روبه‌رو هستیم...»(حسین راغفر ۲۳‌آبان ۱۴۰۳).

سازمان مجاهدین خلق ایران