۱۴۰۴ تیر ۱۲, پنجشنبه

آتش‌بس یا برهنگی نظام؟ جنگ ۱۲روزه و پایان ۴۶ سال خرافه و فساد

 آتش‌بس یا برهنگی نظام؟ جنگ ۱۲روزه و پایان ۴۶ سال خرافه و فساد


جنگ ۱۲ روزه وعواقب آن برای خامنه ای

هیچ بمبی، به‌اندازه حقیقت و هیچ آتشی، به‌اندازه اعتراف، کشنده‌تر برای یک دیکتاتوری مذهبی نیست. پس از جنگ ۱۲روزه، رسانه‌های حکومتی خود اعتراف کردند: «ایران دیگر ظرفیت یک اشتباه استراتژیک دیگر را ندارد.»

این جمله، نه یک تحلیل اقتصادی، که صدای شکستن استخوان‌های نظام ولایت فقیه است. نظامی که ۴۶ سال با ایدئولوژی انحصاری و خشونت‌محور خود، مردم ایران را به اسارت گرفت؛ امروز به‌خاطر همان ساختار، در آستانهٔ فروپاشی ایستاده است.

آنچه مسعود نیلی از درون ساختار گفت و آنچه روزنامه‌های حکومت از اضطراب گفتند، نشان می‌دهد که:

  • قرائت دینی حاکم، دیگر حتی با زور تبلیغ هم دوام نمی‌آورد؛

  • سیاست جنگ‌افروزانه خامنه‌ای، پرده از همه رسوایی‌ها کنار زده؛

  • و مردم، در حال بازپس‌گیری ایران از «مهیب‌ترین نیروی ارتجاعی تاریخ» هستند.

هیچ چیزی نیرومندتر از خشم آگاه و سازمان‌یافته نیست. باش تا ببینی.

از خمینی تا خامنه‌ای، نظامی ساخته شد بر پایه‌ی «خوف و خرافه»؛
نه مشروعیت داشت، نه پاسخ‌گویی؛ فقط یک قاعده داشت:
حاکمیت مطلقهٔ یک پیرمرد مقدس‌نما، که «خطا نمی‌کند» و «محاکمه نمی‌شود».

اما جنگ، همان‌طور که همیشه در تاریخ کرده، دیوارها را شکست.
دیوار سانسور، دیوار توهم، دیوار تقدس دروغین.

حالا دیگر مردم ایران، نه فقط از فقر و گرانی می‌نویسند،
بلکه از «اشتباه استراتژیک»، از «دروغ‌های ۴۶ ساله»،
و از این واقعیت که دشمن اصلی، در خانه است، نه در مرز.

🔻 چه شد که ولایت فقیه رسوا شد؟

زیرا دیگر کسی نمی‌پذیرد که «مبارزه بیرونی»، توجیهی برای مرگ درونی باشد؛
دیگر کسی به ولایت مطلقه‌ فقیه به‌عنوان «پشت جبههٔ مقاومت» نگاه نمی‌کند،
بلکه به‌عنوان خط مقدم فساد، شکنجه و بحران‌سازی دائمی می‌نگرد.

🔻 آتش‌بس، پیام مردم نیست؛ وحشت رژیم است.

آتش‌بس نه از روی قدرت، بلکه از ترس خیزش بعدی بود؛
نه نتیجه پیروزی در میدان، بلکه بیرون کشیدن جنازه‌ای سیاسی از باتلاقی تبلیغاتی.

رژیمی که می‌خواست در جنگ، برای خود «مشروعیت اضطراری» بسازد،
خود به برهنگی ساختاری و ایدئولوژیک رسید.


 نتیجه‌گیری:

آنچه باقی مانده، خاکستری‌ست که آماده‌ شعله‌ورشدن است.
مردم نه فقط از رنج، بلکه از آگاهی زخمی‌اند.
و هیچ زخمی، خطرناک‌تر از زخمی نیست که با شناخت همراه شده باشد.

آری، اکنون دوران بازخوانی همه‌چیز است:
۴۶ سال دروغ، ۴۶ سال فریب، ۴۶ سال جنگ با مردم به نام خدا.

مردم این بار نه فقط برای نان، که برای «حق دانستن»، «حق حساب‌کشی» و «حق انتخاب» قیام خواهند کرد.
و آن روز، آتش‌بس نیست؛ پایان است.
پایان خرافه، پایان فساد، پایان ولایت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر