۱۴۰۴ مرداد ۵, یکشنبه

مثل ۶۷ قتل عامی در کار است شماره ۱: پس از آتش‌بس، قتل‌عام؛ روایت خونین تابستان ۶۷ تکرار می‌شود «آتش‌بس، سیانور، قتل‌عام؛ تاریخ تکرار نمی‌شود، بازسازی می‌شود»

 مثل ۶۷ قتل عامی در کار است  شماره ۱: پس از آتش‌بس، قتل‌عام؛ روایت خونین تابستان ۶۷ تکرار می‌شود «آتش‌بس، سیانور، قتل‌عام؛ تاریخ تکرار نمی‌شود، بازسازی می‌شود»


قتل عام خمینی جلاد ضد بشر برای نابود ونسل کشی مجاهدین در سال ۶۷

در تاریخ معاصر ایران، تابستان ۱۳۶۷ به‌عنوان یکی از سیاه‌ترین و خونین‌ترین فصل‌های سرکوب و جنایت، با قتل‌عام هزاران زندانی سیاسی رقم خورد. آتش‌بس جنگ ۸ساله، برای خمینی نه پایان خصومت، که آغاز پروژه‌ای برای حذف کامل دشمنان عقیدتی بود. با یک فتوای مخوف، دژخیمان رژیم در کمتر از دو ماه، هزاران زندانی وابسته به سازمان مجاهدین خلق ایران و دیگر مخالفان را قتل‌عام کردند. پروژه‌ای که با هماهنگی مستقیم باند لاجوردی، پورمحمدی، نیری و رئیسی اجرا شد.

امروز، در تابستان ۱۴۰۴، هشدارها درباره بازتولید همان سناریو شنیده می‌شود؛ از سرمقاله خبرگزاری سپاه پاسداران تا اقدامات عملی در زندان‌ها.


 شباهت‌های آشکار میان ۱۴۰۴ و ۱۳۶۷:

  • همان‌گونه که آتش‌بس سال ۶۷ بهانه‌یی شد برای کشتار، آتش‌بس ظاهری در درگیری‌های اخیر با اپوزیسیون و حملات خارجی، بستری شده برای تیزتر کردن سرکوب.

  • در میانه‌ی بن‌بست در مذاکرات هسته‌یی و بحران ساختاری رژیم، بار دیگر دشمن اصلی را مجاهدین خلق معرفی کرده‌اند.

  • خبرگزاری فارس در سرمقاله‌ای با عنوان «چرا باید اعدام‌های ۶۷ تکرار شود؟»، خواستار حذف فیزیکی زندانیان سیاسی شده و آن را تجربه‌ای موفق خوانده است.

  • بیش از ۱۵ زندانی سیاسی تنها در یک ماه گذشته به اتهام «عضویت در سازمان مجاهدین» به اعدام محکوم شده‌اند.

  • زندانیان سیاسی به سلول‌های ایزوله یا مکان‌های نامعلوم منتقل شده‌اند.

  • سعید ماسوری، زندانی سیاسی سرشناس، با نامه‌یی مخفیانه هشدار داده: «جنایتی در حال وقوع است».


هدف اصلی همچنان پابرجاست:

قتل‌عام ۶۷ نه بر پایه جرم یا جرم‌انگاری، بلکه بر پایه هویت و عقیده انجام شد. امروز نیز همین الگو دنبال می‌شود. جرم اصلی این زندانیان، نه «محاربه» که ایستادگی بر آرمان آزادی و وفاداری به مقاومت سازمان‌یافته است.

در چنین شرایطی، تنها یک حقیقت بیش از هر زمان درخشان‌تر است:
تکرار جنایت ۶۷ نه نشانه قدرت رژیم، که فریاد وحشتش از آلترناتیو سازمان‌یافته است.


آیا جهان این‌بار هم سکوت خواهد کرد؟
یا صدای فریادهایی که از سلول‌ها برخاسته، پژواک حمایت جهانی را خواهد یافت؟


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر