۱۴۰۴ مهر ۱۴, دوشنبه

باز سازی یک رشادت -مجاهد قهرمان نصیبب میرک خوشابری در محاصره هم تسلیم نشد وسلاح کشید

 باز سازی یک رشادت -مجاهد قهرمان نصیبب میرک خوشابری در محاصره هم تسلیم نشد وسلاح کشید


مجاهد دلير و قهرمان نصيب میرک خوشابري از رضوانشهر از رزمند دلاوران جنگل پره سر رضوان شهر  

مجاهد شهید نصیب میِرَک خوشابری:
«مادر قهرمان رضایی‌ها… باید مثل آن‌ها بود، مثل آن‌ها زیست، و مثل آن‌ها شهید شد.»

نصیب میِرَک خوشابری، آموزگار دلسوز، شاعر، و مجاهد قهرمان از اهالی رودبارسرا، رضوانشهر بود. دبیر هنرستان بندرانزلی، که پس از اخراج به‌دلیل مجاهد بودن، به صفوف مقاومت جنگل پیوست. او از فعالان فرهنگی و روشنگر مردم بود و در تأسیس کتابخانه پدر طالقانی در پونل نقش کلیدی داشت؛ حقوق خود را برای آن صرف کرد و با فروش کتاب و گفت‌وگو، پیام مجاهدین را به مردم می‌رساند.

او عاشق مسعود رجوی و بنیان‌گذاران سازمان بود و چهره‌اش با آرامش، صدایش با صلابت، و خطش با هنر انقلابی‌اش در کوچه‌ها و دیوارهای محله، بر سنگ‌ها و پل‌ها، نقش بسته بود. در فاز سیاسی، فعال در نوشتن تراکت، ساخت کلیشه، و تبلیغات شهری بود.

پس از پیوستن به مجاهدان جنگل، در پشتیبانی، تهیه اقلام تدارکاتی، و جاسازی آن‌ها برای استفاده در درگیری‌ها نقش کلیدی ایفا کرد. در پایگاه پارو، با انضباط، نظافت، و روحیه سازمانی بالا، همه را آموزش می‌داد و در غیاب فرمانده، مسئولیت معاونت پایگاه را برعهده داشت. شاعر نیز بود و بسیاری از سرودهایش در یورش دشمن به خانه‌اش به سرقت رفت.

در سال ۱۳۶۱، هنگام بازگشت از مأموریت پشتیبانی در جنگل‌های شه‌شار، به کمین پاسداران افتاد. ابتدا وانمود به تسلیم کرد، اما هنگام بستن دستبند، اسلحه کمری‌اش را کشید و با شلیک مستقیم، یکی از پاسداران جنایت‌پیشه را مجازات کرد. در پی آن، با رگبار دشمن به شهادت رسید. به‌نقل از یکی از همان مزدوران، هنگام حمله و پیش از شهادت، آن‌چنان فریاد «مرگ بر خمینی، درود بر رجوی» سر داد که لرزه بر اندام‌شان انداخت.

پیکر خونینش را در محله چرخاندند تا عبرت شود؛ اما او عبرت دشمن نشد، اسطوره مردم شد؛ و نامش در رضوانشهر، در کنار یارانش، تا ابد خواهد درخشید.

چکیدهٔ هویت:
 نصیب میِرَک خوشابری – معلم مجاهد، شاعر، مبارز فرهنگی و قهرمان جنگل
مسیر زندگی و مبارزه: 
اخراج از مدرسه به‌دلیل فعالیت مجاهدی – عضویت در تیم پشتیبانی و تدارکات جنگل – معاون پایگاه پارو
روایت کمین/درگیری و شهادت:
 شهادت در کمین جنگل شه‌شار – مجازات پاسدار با شلیک مستقیم – شهادت با رگبار دشمن پس از فریاد انقلابی
کارها، تدارکات، روش‌ها و نقش‌ها: 
تأسیس کتابخانه پدر طالقانی – روشنگری مردمی – جاسازی اقلام تدارکاتی – نوشتن تراکت و کلیشه – نظم در پایگاه
میراث، اثر و الگو شدن:
 الگوی معلم انقلابی، شاعر مقاومت، و مجاهد عاشق رهبری؛ فریادش پیش از شهادت، لرزه بر دشمن انداخت و نامش را جاودانه کرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر