مصاحبه تلويزيون العربيه الحدث در 11 مارس 2015 با اياد علاوي معاون رئيس جمهور عراق مصاحبه كرد
سوال: نظر شما در رابطه با اخباري كه پيرامون تكريت شنيديد، چيست؟
اياد علاوي: در حقيقت ما بهدنبال پيروزي در جنگ ميگرديم و نه پيروزي در يك يا دو نبرد. يعني پيروزي در جنگ عليه داعش و اين مستلزم اين است كه يك پيروزي نظامي و يك پيروزي سياسي وجود داشته باشد و اينكه اين دو پيروزي ادامهدار باشند. امروز خاك عراق و سوريه بهلحاظ نظامي و استراتژيكي در موضوع تروريسم و داعش يكديگر را كامل مي نمايند... در رابطه با پيروزي سياسي من با برادر سليم الجبوري موافق هستم كه بدون يك آشتي ملي و بدون استحكام بخشيدن به وحدت جامعه عراق همه چيز بهوسيله بعضي اظهارنظرهاي غيرمسؤلانهاي برخي در تيپهاي شبه نظاميان مسلح كه شروع به انتقام گرفتن كردهاند، در معرض يك خطر بزرگ قرار ميگيرد. ما شنيدهايم و تصاويري نيز از موارد انتقام گيري ميبينيم كه فرقهگرايي و هرجومرج در كشور را تثبيت ميسازد.
سؤال : ... برخيها چيزي كه در صلاحالدين اتفاق افتاد را قابل مقايسه با چيزي كه در اماكن ديگر رخ داد، نمي دانند و گفته ميشود كه كارها در صلاحالدين دقيقتر صورت گرفته است. نظر شما چيست؟
اياد علاوي : شما موضوع اينكه چه كسي مسؤل صلاحالدين خواهد بود را ميدانيد. اينكه چه ارگاني وضعيت را درست ميكند و آوارگان را برميگرداند و چه طور وحدت ملي در صلاحالدين محقق ميشود؟ عشايري كه در صلاحالدين مقابله كردند چه ميشوند؟ شايد تعدادي از آنها با داعش بودند اما قسمت ديگري از اين عشاير در برابر داعش ايستادند و به موضع ملي و تاريخي خود معروف هستند. به همين دليل ما الآن در وضعيت بر هم زدن ميز در صلاحالدين هستيم. اما من از استراتژي نبرد، جنگ و ضرورت پيروزي عراق در جنگ عليه داعش صحبت ميكنيم. اين همچنان دور است و جنگ براي مدت طولاني ادامه خواهد داشت، مژده به عراقيان اين است كه متأسفانه فرقهگرايي سياسي بر اين صحنه سياسي عراق كنترل پيدا كرده است و عراق چراگاهي براي درگيريهاي بينالمللي و منطقهاي شده است. اين عوامل مشترك در تثبيت قطعي وضعيت در عراق كمك نخواهد كرد و شايد فقط يك استان يا دو استان به اين ثبات برسد، انشاالله كه برسند...
سؤال : شيوه اي كه نبرد تكريت مديريت شد جدا از اينكه چه كسي در فرماندهي دخالت كرد... اما در مورد هماهنگي بين كساني كه شركت كرده بودند، آيا شما فكر ميكنيد كه در آن انضباط بيشتر بود يا اشتباهاتي در آن صورت گرفت؟
اياد علاوي : راستش من اطلاعاتي ندارم... اما همچنان وضعيت مغشوش و غير روشن است. ما فقط منتظر پيروزي نظامي نيستيم ما منتظر پيروزي سياسي هم در صلاحالدين هستيم، اگر كه آوارگان باز نگردند و استحكام بخشيدن وحدت ملي ديده نشود و مديريت استان صلاحالدين به نيروها، شخصيات و عشاير استان بازنگردد، همچنان خطر وجود دارد و روشن است كه داعش به سمت سياست جنگ و گريز ميرود، چرا كه در بعضي از مناطق هيچ مقاومت چشمگيري وجود نداشت. اين موضوع عجيبي است، آن هم در حاليكه داعش به سنجار در كردستان و به الانبار همزمان با اينكه برخي از آنان تكريت را ترك كردند، حمله كرد. به همين دليل من فكر ميكنم كه دولت بايد به سمت وحدت صفوف عراقيان پيش برود و مكانيزمهايي براي مديريت وضعيت در اين استانهاي گرانقدر، به دور از هرگونه انتقام و به حاشيه راندن شهروندان، وضع كند تا يك نيروي ميانه رو از شهروندان الانبار، موصل و نينوا براي نابودي داعش در يك صف با ما قرار بگيرند. همچنين شهروندان بزرگوار در سوريه نيز با ما در يك صف قرار بگيرند. واقعيت اين است كه ميدان يكي است دو ميدان نبرد وجود ندارد، يك ميدان نبرد است كه شامل عراق و سوريه ميشود...
سؤال : ... از روز دوم عمليات يك تناقض بين ايران و آمريكا در اين موضوع آشكار شد. ايران در اين قصه پيروز شد، چيزي كه تقريباً از طرف افرادي كه در صلاحالدين هستند و فرماندهان امنيتي تقريباً مورد قبول واقع شده است. ميتوانيد اين موضوع را تفسير كنيد و چرا ميخنديد؟
اياد علاوي : ميخندم چون بر اساس آنچه كه يونسي مشاور رئيس امنيت ملي ايران ميگويد، اگر ايران نبود بغداد، اربيل و دمشق و غيره سقوط كرده بودند . يونسي ميگويد كه بغداد بخشي از امپراطوري فارسي شده است، در حقيقت اين همزمان هم خندهدار و هم گريهدار است. اين طرز صحبت كردن بر ميزان قباحت و وقاحت برخي از آنان دلالت مي كند، آن هم در زماني كه نبردها شدت گرفته است و عراقيان قهرمان خونهايشان را براي آزادي وطن تقديم ميكنند. اين صحبت چيزي جز تحريك كردن نيست و آنها ميدانند كه ايران و نه غيرايران نميتوانند عراق را ببلعند. به همين دليل اين سخن رد شده است. من صحبت وزير خارجه عراق و به چالش كشيدن آنچه را كه يونسي گفت ارج ميگذارم. من از دولت عراق و قوه مجريه ميخواهم كه از بعضي از فرماندهان ايراني بخواهد اماكن جنگ را ترك كنند. اگر آنان از مشاوران هستند، به بغداد بروند و مشورتهاي خود را از بغداد بدهند.
سوال: به نظر شما چرا خودشان را تا اين حد علني ميكنند؟
اياد علاوي: من يقين دارم كه صاحبان منفعت اصلي نابودي داعش، عراقيان هستند و به صراحت بگويم نه بيگانگان. با تمام احترام و تشكرم نسبت به هر كس كه تلاش مي كند به عراق كمك كند. چرا كه جنگ عراق يك جنگ بينالمللي است و فقط جنگ عراق نيست. اما چرا ايرانيان اين حرف را زدند، براي تحريك كردن در اين مرحله است و آيا اين نتيجه مذاكرات با آمريكا و غير آمريكاست من اين را نميدانم. فقط اين را مي دانم كه ما اجازه نمي دهيم (در اين نقطه مجري حرف وي را قطع مي كند)
سوال: دكتر علاوي چرا مسؤلان نظامي ايراني و در صدر آنها قاسم سليماني در اين نبرد آنقدر وجود خود را علني كردند؟ در نبردهاي گذشته هم، چه در عراق و چه در سوريه وجود داشتند ولي وجود خود را به اين صورت علني نميكردند... ؟
اياد علاوي: راستش من حقيقت را نميدانم. من نميتوانم بر آورد كنم كه چرا اين حرف زده مي شود، ولي بايد خاطرنشان كنم كه چيزي كه از طرف ايرانيان و آمريكاييها گفته مي شود كه ما از عراقيان دفاع كرديم، بدون توجه به اين امر است كه عراق صدها شهيد در اين نبرد داده است. عراقيان نبردها را فرماندهي كردند و در جنگ عليه داعش شركت كردند و جانهايشان را براي عراق فدا كردند. همزمان ما صحبتهايي ميشنويم كه به صراحت بگويم در سطح روابط بينالمللي، احترام بينالمللي، احترام همسايه و كشور نيست. هنگامي كه ايران مي گويد ما از عراق دفاع كرديم گويا كه پيشمرگه، بسيج مردمي و ارتش عراق هيچ ارزشي ندارند. همزمان از ايالات متحده آمريكا هم ميشنويم كه هواپيماهاي آمريكايي هستند كه از عراق دفاع ميكنند. ما از هر دو ايران و آمريكا و هر كشوري كه در جنگ عليه بنيادگرايي شركت كرد، تشكر ميكنيم، اما بايد به يك موضوع مهم توجه كرد و آن ارج نهادن و تقدير از مردم عراق و پايداري آنان است و خونهايي كه عراقيان در اين مسير دادهاند. نه سخنان مسخره و تمسخرآميز كه از برخي كشورها منجمله ايران ميشنويم كه مي گويد عراق بخشي از امپراطوري فارسي شده است. اين يك روياست، اين مرد (يونسي - م) بايد از مسؤليت خود در ايران كنار گذاشته شود.
سوال: چرا ژنرال دمپسي در بغداد از خطري كه ائتلاف بينالمللي عليه داعش را تهديد ميكند، صحبت كرد؟
اياد علاوي: ... او مردي داراي تجربه سياسي نيست شايد او يك مرد نظامي مقتدري باشد، ولي داراي تجربه سياسي نيست. وقتي از كشورهاي خليج كه عربستان و غيره بود، ديدار كرد. صحبتهايي شنيديم كه صحبتهاي خوبي نبود. اظهارات برادر عزيز سعود الفيصل بود وقتي كه گفت ايران بر روي سياست عراق حكم ميكند. بله تيرگيهايي ميان روابط همپيمانان بينالمللي وجود دارد، تشنج واضحي بين اروپا و ايالات متحده وجود دارد... ولي آيا عملاً هماهنگي با ايران وجود دارد، ايران خارج از ائتلاف است و بايد از طريقي كه دولت عراق مشخص ميكند، كمك كند. ما از اين كمكها متشكريم، اما صحبت كردن درباره عراق تا اين حد آزار دهنده، طاقتفرسا و غيرقابلقبول است. ما ائتلاف را به وحدت صفوف فرا ميخوانيم و اينكه به مردم سوريه و عراق احترام بگذارد... به همين دليل من بر اين باورم كه اگر ائتلاف به اين صورت به سياستهاي سردرگم خود ادامه دهد، اين ائتلاف تمام ميشود.
سوال: منظور شما از سردرگم چيست... ؟
اياد علاوي: يكي از آنها نقش ايران است، دليل دوم وضعيت سوريه است... الآن داعش تقريباً در كل منطقه عربي امتداد دارد... در سايه اين وضعيت ائتلاف بايد يك سياست روشن را ترسيم كند... اين چيزي است كه دولتهاي ائتلاف بايد بر روي آن متمركز شوند. ما در گفتگوهاي مكرري بين ما و بعضي از كشورها فهم واقعي از چيزي كه بايد اتفاق بيفتد را نديدهايم. شايد فقط روي جنبه نظامي بدون تمركز بر روي جنبه سياسي متمركز ميشنود. پيروزي نظامي و شكست سياسي ما خداي نخواسته شكست روشني است. به همين دليل ما بايد بر روي پيروزي نظامي و سياسي اصرار بورزيم... من فكر ميكنم كه كشورهاي عربي بايد سريعاً اقدام كنند. من به كنفرانس وزراي كشور كه الآن در الجزاير برگزار شده است و بعد از آن جلسه سران عرب، فراخوان ميدهم كه نقش كاملي در وحدت تلاش عربي و منطقهاي عليه بنيادگرايي ايفا كنند... اين ائتلاف بينالمللي مسائل ، مشكلات و امتيازات خودش را دارد. به صراحت ما بايد از ائتلاف بينالمللي تشكر كنيم ، اما ما بهطور كامل بر روي ائتلاف بينالمللي تكيه نميكنيم، ما بايد بر روي كشورهاي اصليمان تكيه كنيم و شايد كنفرانس الجزاير شروع وحدت تلاشها بهطور كامل باشد...
سوال: بعد از صلاحالدين بزرگترين عمليات در نينوا است. آيا ممكن است نبرد نينوا شبيه به چيزي باشد كه در صلاحالدين گذشت، بهخصوص از جنبه عدم حضور آمريكا در صلاحالدين و نقش ايران... يا موضوع متفاوت است و چه انعكاسي بر روي سياست عراق دارد؟
اياد علاوي: موضوع پيچيده و طولاني است و نياز به طرح ريزي واقعي و بي عيبي دارد بهخصوص اگر به موضوعات زير توجه كنيم. موصل بر روي سوريه بهصورت مرزي باز است. يك پيوستگي بين داعش در سوريه و نينوا وجود دارد. دوماً موصل بهلحاظ سياسي پيچيده است و سوماً موصل بيش از دو و نيم ميليون و نزديك به سه ميليون سكنه دارد. چهارماً موصل داراي منابع مهم آبي و غير آبي و سد معروف موصل است كه به هر شكلي بايد از آن حفاظت كرد و نگذاشت كه اين سد خدايي نخواسته ضربه بخورد... به همين دليل ميگويم نبرد آسان نيست. من از برادران در رهبري دولت خواستم كه يك چارچوب استراتژي كامل مشخص كنند كه هم جنبه نظامي و سياسي داشته باشد، چرا كه نبرد اصلي در نينوا خواهد بود...

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر