از رم تا کنگره؛ واکنش آمریکا به بازی مذاکراتی رژیم
مذاکرات وبازیهای نمایشی وفرسایشی رژیم
همزمان با برگزاری دور دوم مذاکرات غیررسمی میان رژیم ایران و آمریکا در رم، واکنشها در واشنگتن و از سوی چهرههای کلیدی سیاست خارجی ایالات متحده بیپاسخ نماند. فضای واشنگتن بهروشنی نشان میداد که اعتماد به رژیم تهران دیگر در دستور کار بخش زیادی از ساختار سیاسی آمریکا نیست.
ترامپ و جمهوریخواهان: «برجام ۲ ممنوع!»
دونالد ترامپ که در زمان ریاست جمهوری خود برجام را "بدترین توافق تاریخ آمریکا" نامید، در سخنانی تلویزیونی با اشاره به تلاش تیم بایدن برای بازگشت به مذاکرات گفت:
«اگر من رئیسجمهور بودم، چنین چیزی حتی تصور هم نمیشد. آنها (رژیم ایران) فقط زبان زور را میفهمند، نه زبان چای و لبخند.»
مارکو روبیو، سناتور جمهوریخواه، نیز در بیانیهای تند گفت:
«هرگونه توافق با رژیم ایران بدون تصویب کنگره، باطل و بیاعتبار است. نایاک و لابی رژیم، نماینده مردم ایران نیستند.»
مرز سرخهای کنگره: سه خط قرمز برای دولت بایدن
کنگره آمریکا (بهویژه جمهوریخواهان) طی هفتههای اخیر سه مرز سرخ روشن را برای دولت بایدن و تیم مذاکرهکنندهاش تعیین کردند:
-
هرگونه توافق باید الزامآور و از فیلتر کنگره عبور کند.
-
سپاه پاسداران باید در لیست سازمانهای تروریستی باقی بماند.
-
هیچگونه تخفیف تحریمی بدون تغییر در رفتار منطقهای رژیم نباید صورت گیرد.
این خطوط قرمز، اساساً راه را بر «احیای نرم» یا توافق محرمانه مشابه آنچه در رم پیگیری میشود، میبندد—مگر در قالب یک مماشاتِ تمامعیار که هزینه سیاسیاش برای دولت بایدن سنگین خواهد بود.
نقش چهرههای پشتپرده: بازگشت تیم ظریف به صحنه
در تیم مذاکره رم، نامهایی چون مجید تختروانچی، کاظم غریبآبادی، و بهزاد صابری انصاری دیده میشود—افرادی با سابقه مستقیم در پروژهی برجام و وابسته به جناح ظریف.
بهزاد صابری انصاری که اکنون مشاور عراقچی است، از کارشناسان کلیدی وزارت خارجه رژیم در زمینه معاهدات بینالمللی بوده و در مذاکرات هستهای پیشین (۲۰۱۵) نیز فعالانه نقش داشته است.
بازگشت این افراد، یادآور همان فرمولهای سابق است: مذاکره تاکتیکی، امتیازگیری گامبهگام، و استفاده تبلیغاتی داخلی.
نتیجهگیری نهایی: مذاکره با سایهها، نه با طرف حساب واقعی
دور دوم مذاکرات رم در فروردین ۱۴۰۴، نهتنها گرهای از مسائل ایران و آمریکا نگشود، بلکه نشان داد که:
-
رژیم، با چهرههایی آشنا، دنبال فرصتطلبی دیپلماتیک در سایه تحولات جهانی است؛
-
آمریکا، درگیر ملاحظات داخلی، نمیتواند یک سیاست پایدار مقابل این بازی پیش ببرد؛
-
و اپوزیسیون واقعی، همچنان از حاشیه نظارهگرودر کمین نمایش کسانی است که نه نماینده ملت ایراناند، و نه پاسخگوی خونهای ریختهشده.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر