۱۴۰۴ آذر ۲۵, سه‌شنبه

استاد شورشگر؛ «چراغ راهنما»

 

استاد شورشگر؛ «چراغ راهنما»

سخن روز
سخن روز

دکتر محمدعلی شیخی پس از پرواز دریغ‌انگیزش، در افق مقاومتی که با رنج و رزم و خون و خرد انقلابی در برابر رژیم جهل و جنایت می‌جنگد، درخششی تازه پیدا کرده است؛ به‌عنوان «چراغ راهنما» فرا راه دانشگاه و دانشجویان و دانشگاهیانی که از میان آنها برخاست و به عهد و پیمانش به آنها تا پای جان وفا کرد. همان دانشگاهی که از سه اخگر به خون تپیده در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ تا شهیدان پرشمار دیگر فدایی و مجاهد خلق «سنگر آزادی» لقب گرفته است.

دکترشیخی که در دانشگاه تهران هم دانشجو بود و هم استاد و در همه حال شورشگر، در آخرین نوشته‌اش به‌عنوان مسئول کمیسیون دانشگاهها در شورای ملی مقاومت نوشت: «۱۶ آذر، روز دانشجو، تنها یک تاریخ در تقویم نیست؛ بلکه یادمان عهد خونین و پرشور دانشجویان شهید سال ۱۳۳۲ است که در برابر استبداد پهلوی ایستادند و پرچم آزادیخواهی را برافراشتند. سازمانهای پیشتاز مبارزه با رژیم شاه، سازمان مجاهدین و چریک‌های فدایی خلق ایران میعادگاه دانشجویان مبارز بود و شکنجه‌گاهها و سیاه‌چال‌های آن رژیم مملو از دانشجویانی بود که زندان را به دانشگاه انقلاب تبدیل کرده بودند. این میراث مبارزه، با گذشت دهها سال، در وجود نسل‌های بعدی دانشجویان ایران زنده مانده و تبدیل به رودخانه‌یی خروشان شده که در تمام دورانها به سمت آزادی و عدالت جاری بوده است».

این کلمات فقط یک نوشته نیست، فشرده تمام «زندگی» دکتر شیخی است. در رودخانه خروشانی که «در تمام دورانها به سمت آزادی و عدالت جاری است»، دکتر شیخی اکنون نه یک سفر کرده، بلکه یک «باز آمده» یا ستاره‌یی باز یافته است که با ارزشهای وفا و یاری و پایداری و قاطعیت و روشن بینی در افق مبازره رهایی‌بخش مردم ما می‌درخشد. مبارزه سرنوشت سازی که مسئول شورای ملی مقاومت آن را این‌گونه تعریف می‌کند: «بزرگترین، طولانی‌ترین، بغرنج‌ترین و خونین‌ترین مقاومت سازمانیافتهٔ تاریخ ایران با چراغ راهنمای "نه شاه، نه شیخ"».

هم از این روست که مسعود رجوی دکتر شیخی را «استاد مجاهد وارسته و والا»، «آموزگار و مثال غیرت و وفا» و «از برجسته‌ترین پیشتازان و پرچمداران انقلاب ضدسلطنتی در دانشگاه و در جمع استادان راهگشا و راهنما»، توصیف می‌کند.

دکتر شیخی در یکی از مقالاتش در ویژه‌نامهٔ شورای ملی مقاومت در تیر ۱۳۷۷ نوشت: «از روز نخست، شورا برای پذیرش نیروها و شخصیتها تنها بر یک مرزبندی پای می‌فشرد که آن‌هم مرزبندی کاملاً مشخص "نه شاه و نه خمینی" بود».

یاران دکتر شیخی در وصف راه و رسم او نوشته‌اند: «با شجاعتی آتشین، در برابر فاجعه‌آفرینی خونین خمینی در دانشگاهها، تحت عنوان "انقلاب فرهنگی"، قد علم کرد و با تأسیس گروه "استادان متعهد دانشگاهها و مدارس عالی"، سنگر آزادی و علم را پاس داشت. دکتر شیخی با مرزبندی‌های روشن و قاطع در برابر شاه و شیخ و با مواضعی بی‌تزلزل در مقابل مزدوران و خیانتکاران، الگویی بی‌نظیر از صداقت، شرافت و ایستادگی سیاسی بود. سخنان و نوشته‌های روشنگر او در جلسات شورا، هم‌چنان چراغ راه و سندی جاودان از وفاداری بی‌چون‌ و چرای او به آزادی است» (حمیدرضا طاهر زاده).

و برایش از صمیم دل سروده‌اند:

پیرِ برنادلِ بلند اندیش / آذرین دیده‌یِ اهورا کیش

همه‌ٔ عمر غرق استغنا / آن سترگ به جان و دل درویش

رفت تنها ز سرزمینِ وفا / «از شمار خرد هزاران بیش» * (جمشید پیمان).

----------------------

*مصرع از: رودکی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر