ویژهنامه مقاومت شماره ۴«سرکوب و اعدام؛ طناب پوسیدهی نظام در آستانه فروپاشی»چگونه ولایت فقیه در دوران پساجنگ، خود را با طناب مرگ خفه میکند؟
چرا نه به اعدام اعدام دیگر اثر ندارد
چگونه ولایت فقیه در دوران پساجنگ، خود را با طناب مرگ خفه میکند؟
از نخستین ساعات پس از اعلام آتشبس در تیرماه ۱۴۰۴، دژخیمان حاکمیت ولایت فقیه یک کارزار حسابشدهی اعدام و سرکوب را بهطور بیوقفه آغاز کردند. چرا؟ برای چه هدفی؟ و این پروژه با چه بازتابی روبهرو شد؟ در این شماره، ابعاد این پروژه و دلایل بنبست آن را بررسی میکنیم.
محور اول: ترس از مردم، نه اعتماد به اقتدار
چون جنگِ واقعی از نظر حاکمیت، در خیابانها، در ذهن مردم، و در نفرت انباشتهشدهی جامعه ادامه دارد. جنگ، به فاز روانی و سیاسی وارد شده و نظام تلاش میکند با ارعاب گسترده، این میدان را ببندد.
محور دوم: نشانههای پروژهی جدید سرکوب
-
افزایش موج اعدامها در زندانهای سراسر کشور (حتی زندانیان بدون سابقهی سیاسی)
-
بازداشت گستردهی دانشآموزان، جوانان، ورزشکاران، و فعالان فضای مجازی
-
احضارهای بیوقفه به مراکز اطلاعاتی (سپاه – اطلاعات – امنیت قضایی)
-
تحرکات پیشگیرانه در مناطق محروم و حاشیهنشین
-
تعقیب و تهدید اعضای خانوادههای شهدا و زندانیان سیاسی
این پروژه، تلاشی است برای ایجاد جو رعب عمومی در آستانه تغییرات سیاسی و افزایش زمزمههای آلترناتیو.
محور سوم: چرا اعدام جواب نمیدهد؟
برعکس، در دنیای امروز، هر اعدام:
-
بازتاب جهانی پیدا میکند
-
نظام را بیشتر منزوی میسازد
-
انرژی خشم مردم را تشدید میکند
-
کانونهای شورشی را فعالتر میسازد
اعدام «رحمان» یا «مجید» یا «زینب» دیگر یک واقعه محلی نیست.
یک انفجار سیاسی است.
یک سند دروغسوز برای افکار عمومی.
و از همه مهمتر:
یک اعلام جنگ به نسل جوانیست که دیگر نمیترسد.
محور چهارم: نقش مقاومت در شکستن ارعاب
رژیم، در مقابل خود فقط یک نیروی بازدارنده واقعی میشناسد: مقاومت ایران.
اگر نبود افشاگریهای بینالمللی و سازمانیافتهی شورای ملی مقاومت:
-
لیست اعدامها منتشر نمیشد
-
دادگاههای مخفی امنیتی رسانهای نمیشدند
-
خانوادهها نمیتوانستند صدای مظلومیت را به جهان برسانند
جمعبندی
در دوران پساجنگ، پروژه اعدام و سرکوب، نشاندهندهی ضعف، نه قدرت نظام است. این طناب پوسیده، دیگر کار نمیکند.
امروز، حتی برای سرکوب هم باید «اقتدار» داشت. و آنکس که اقتدارش را از دست داده، با هر اعدام، خود را بیشتر در چاه خشم و انزوا میاندازد.

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر