ویژهنامه مقاومت شماره سوم: «کانونهای شورشی؛ آتش زیر خاکستر پساجنگ» کانونهای شورشی؛ سند زندهی حضور مقاومت در خاک میهن
کانونهای شورشی شهرهای شورشی وارتش آزادی = مقاومتی کاملا سازمان یافته
در حالیکه فاز جنگ به آتشبس موقت رسیده و رژیم ولایت فقیه برای بازسازی رعب تلاش میکند، یک واقعیت لرزه بر اندام حاکمیت انداخته است: کانونهای شورشی هنوز زندهاند، فعالاند، و در حال گسترشاند.
این کانونها دیگر فقط شعارنویسی شبانه نیستند؛ بلکه بهگفتهی بسیاری از منابع امنیتی رژیم، به سازمانیافتگی، هماهنگی منطقهای و حتی اقدام ایذایی و تاکتیکی نیز رسیدهاند.
۱. تنها نیروی مردمی متشکل در میدان
در شرایط پساجنگ، آنچه رژیم از آن بیشتر میترسد، نه بمب یا موشک خارجی، بلکه یک شعلهی درونیِ سازمانیافته است.
کانونهای شورشی، شبکههای کوچک اما پیوسته و درهمتنیدهییاند که با الهام از سازمان مجاهدین خلق ایران و هدایت استراتژیک شورای ملی مقاومت، بهعنوان هستههای مقاومت شهری عمل میکنند.
۲. اعترافات رسمی رژیم
تنها طی سه هفته گذشته، دهها رسانه و مقام امنیتی رژیم از بازداشت «عناصر مرتبط با منافقین»، «شناسایی تیمهای خرابکاری»، «نقش عوامل نفوذی در شهرستانها»، و «عملیات تبلیغی و ایذایی علیه نهادهای بسیج و سپاه» سخن گفتهاند.
همهی اینها، مهر تأیید دشمن است بر موجودیت و کارایی کانونهای شورشی.
۳. فاز جدید پس از آتشبس
در فضای پساجنگ، برخلاف خیالپردازیهای رژیم، امنیت تشکیلاتی افزایش یافته است. بسیاری از فازهای تدارکاتی که بهخاطر شرایط جنگی به حالت تعلیق درآمده بودند، اکنون با دستورالعملهای جدید مقاومت به اجرا درآمدهاند.
از گسترش آموزشهای میدانی، تا برقراری ارتباط با پایگاههای مردمی، تا انتقال مسئولیتهای منطقهای به تیمهای شورشی جدید.
۴. قدرت نمایی مردمی در خاک ایران
برخلاف اپوزیسیون قلابی که هیچ اثری از آن در میدان نیست، کانونهای شورشی نه در تبعید، نه در تحلیل، که در عمل و در دل خاک میهن فعالاند.
از تبریز تا بندرعباس، از تهران تا لاهیجان، تصاویر، فیلمها، و بیانیههای ثبتشدهای از فعالیت این هستهها وجود دارد که حتی صداوسیما ناچار به سانسور آنها شده است.
۵. نقش کانونها در تثبیت آلترناتیو
کانونهای شورشی تنها عامل فشار یا تبلیغ نیستند؛ آنها ستون فقرات مقاومت در داخل کشور هستند.
وجود آنهاست که اطمینان میدهد اگر لحظهی رهایی فرا برسد، نیرویی آماده، مردمی و منضبط برای حفظ گذار، امنیت و انتقال قدرت وجود دارد.
نتیجهگیری:
کانونهای شورشی، پاسخ مردم به رعب نظامی، سرکوب پلیسی، و یأسپراکنی اصلاحطلبانهاند.
در روزگار پساجنگ، این کانونها همان جرقههاییاند که میتوانند آتش قیام آینده را روشن کنند.
در آیندهای که بیش از همیشه به تغییر واقعی نیاز دارد، تنها نیروی سازمانیافته و اصیل برای این دگرگونی، همین کانونهای شورشیاند.

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر