سال نویعنی ۲۰۲۵ بر همه مبارک باد بزبانهای مختلف دنیا
۱۴۰۳ دی ۱۱, سهشنبه
سال نویعنی ۲۰۲۵ بر همه مبارک باد بزبانهای مختلف دنیا
وزیر خارجه سوریه: مبالغ هنگفتی برای بازسازی نیاز داریم؛ روابط با سعودی استراتژیک خواهد بود
وزیر خارجه سوریه: مبالغ هنگفتی برای بازسازی نیاز داریم؛ روابط با سعودی استراتژیک خواهد بود
اسعد حسن الشیبانی وزیر خارجه سوریه
اسعد حسن الشیبانی: به مبالغ هنگفتی برای بازسازی نیازمندیم
پس از اینکه احمد الشرع، رهبر دوره انتقالی سوریه روز یکشنبه در مصاحبه با شبکه العربیه تاکید کرد که مواضع اخیر سعودی درباره سوریه بسیار مثبت است، وزیر خارجه موقت در دمشق درباره برقراری روابط استراتژیک با ریاض ابراز امیدواری کرد.
اسعد حسن الشیبانی، وزیر خارجه دولت جدید سوریه در حاشیه دیدار با هیئت خلیجی که روز دوشنبه در دمشق با الشرع دیدار کرد، تاکید کرد که کشورش مشتاقانه منتظر ایجاد روابط راهبردی با سعودی در همه زمینهها است.
الشیبانی به العربیه گفت که هفته اول ابتدای سال میلادی آینده به سعودی سفر خواهد کرد.
او همچنین در ادامه از برگزاری کنفرانس بینالمللی حمایت از سوریه استقبال کرد و گفت این موضوع در این دیدارها با مسئولان خلیجی مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
الشیبانی خاطرنشان کرد که مردم سوریه برای بازسازی، ایجاد فرصتهای شغلی و بازگرداندن پناهجویان به مبالغ هنگفتی پول نیاز دارند.
او همچنین در مورد اظهارات وزیر خارجه اوکراین در خصوص خروج روسها از سوریه گفت: «سوریه سعی میکند روابط با همه طرفها را بر اساس منافع ملی خود متعادل کند.»
الشیبانی روز دوشنبه در پستی در حساب «ایکس» خود اعلام کرد که دعوتی از شاهزاده فیصل بن فرحان، وزیر خارجه سعودی برای دیدار از ریاض دریافت کرده است که این اولین سفر رسمی وی خواهد بود که در هفته اول ماه ژانویه آینده انجام خواهد شد.
احمد الشرع، فرمانده اداره عملیات نظامی در سوریه با تایید اینکه پادشاهی عربی سعودی نقش مهمی در آینده سوریه دارد، در مصاحبه با العربیه گفته بود که سعودی فرصتهای سرمایهگذاری بزرگی در سوریه دارد.
اخیراً یک هیئت بلندپایه سعودی به ریاست مشاور دربار به سوریه سفر کرد و با احمد الشرع در کاخ «الشعب» در دمشق دیدار و گفتوگو کرد.العربیه فارسی
احمد الشرع در آستانه تحویل سال نو میلادی با نمایندگان کلیساهای مسیحی سوریه دیدار کرد
احمد الشرع در آستانه تحویل سال نو میلادی با نمایندگان کلیساهای مسیحی سوریه دیدار کرد
دیدار احمد الشرع با کشیشهای سوریه در آستانه سال نو مسیحیرهبر اداره جدید سوریه در مصاحبه اخیر خود با «العربیه» تاکید کرد که سوریه نه با شور انقلابی بلکه با منطق کشورداری اداره خواهد شد
احمد الشرع، رهبر اداره جدید در سوریه شامگاه سهشنبه 11 دی با هیئتی متشکل از نمایندگان کلیساهای مسیحی سوریه در دمشق دیدار کرد.
این دیدار در حالی انجام میشود که با وجود نگرانیها در میان اقلیتهای دینی در سوریه تلاش میشود از مقامات حکومت جدید دمشق تضمینهایی در اینباره گرفته شود.
بنا به اعلام دفتر رهبر اداره جدید در سوریه، احمد الشرع در دمشق از هیئت نمایندگان کلیساهای مسیحی استقبال و با آنها دیدار و گفتوگو کرد.
به گزارش «فرانس پرس» حساب «فرماندهی کل» اداره جدید در سوریه در شبکه «تلگرام» تصاویری از احمد الشرع با بر تن داشتن کت شلوار و کراوات در دیدار او با تعدادی از نمایندگان کلیساهای مسیحی شامل ارتدکس، کاتولیک، ارمنی ارتدکس، سریانی ارتدکس و پروتستانت منتشر کرده است.
الشرع در مصاحبهای که اخیرا با «العربیه» انجام داد گفت برخی عملیات انتقامجویانهای که اکنون در سوریه رخ داده در مقایسه با حجم بحران کمتر از میزان پیشبینی شده است. وی همچنین افزود که «رژیم سابق شکافهای بزرگی در درون جامعه سوریه به جای گذاشته است».
او نیز با تاکید اینکه « در داخل سوریه نگرانی وجود ندارد و مردم سوریه در همزیستی به سر میبرند» در عین حال گفت که «افرادی که مرتکب جنایت شدهاند به سزای اعمالشان خواهند رسید».
احمد الشرع به اعلام انحلال گروههای مسلح و از جمله آن «هیئت تحریر الشام» متعهد شده و در این راستا گفت که انحلال این گروهها در کنگره گفتوگوی ملی اعلام خواهد شد.
رهبر اداره جدید در سوریه همچنین تاکید کرد که «سوریه نه با شور انقلابی بلکه با منطق کشورداری اداره خواهد شد» و «برای هیچ احدی منبع آزار نخواهد بود».العربیه فارسی
واشینگتن از حکومت جدید دمشق خواست از بازگشت ایران به سوریه جلوگیری کند
واشینگتن از حکومت جدید دمشق خواست از بازگشت ایران به سوریه جلوگیری کند
سفارت ایالات متحده در سوریه: مقامات آمریکایی با مقامات دولت موقت در دمشق دیدار و بر لزوم حفاظت از شهروندان آمریکایی و اطمینان از وضعیت آمریکاییهای ناپدید شده در سوریه تاکید کردند.
نمایندگی دیپلماتیک ایالات متحده در دمشق اعلام کرد که فرستادگان دولت آمریکا با مقامات دولت موقت در سوریه دیدار کردهاند.
در بیانیهای که از سوی این سفارتخانه منتشر شد آمده است که مقامات آمریکایی بر لزوم جلوگیری از بازگشت ایران به سوریه تاکید میکنند.
در این بیانیه نیز آمده است که مقامات آمریکایی، همچنین بر اهمیت نمایندگی کامل تمام سوریها و تضمین یک فرآیند سیاسی جامع تاکید دارند.
گفته شده که در مذاکرات هیئت آمریکایی با مقامات دولت موقت سوریه در مورد حفاظت از شهروندان ایالات متحده و لزوم حصول اطمینان از سرنوشت افرادی که در سوریه ناپدید شدهاند، بحث شده است.
سفارت ایالات متحده در بیانیهای که سهشنبه 11 دی در صفحه «فیسبوک» خود منتشر کرد، اعلام کرد که هیئت آمریکایی با مقامات دولت موقت در دمشق دیدار و نیاز به حفاظت از شهروندان آمریکایی و اطمینان از سرنوشت شهروندان ناپدید شده این کشور از جمله «آستین تایس» و «مجد کمالماز» را مطرح کردند.
هیئت آمریکایی در دمشق همچنین بر ادامه جنگ علیه گروه «داعش»، تشکیل دولت فراگیر و نمایندگی کامل تمامی سوریها و تضمین یک فرآیند سیاسی جامع در سوریه تاکید کردند.العربیه فارسی
۱۴۰۳ دی ۱۰, دوشنبه
«اداره شمال و شرق سوریه»: آماده همکاری با احمد الشرع هستیم
«اداره شمال و شرق سوریه»: آماده همکاری با احمد الشرع هستیم
اداره شمال سوریه وشرقکریم قمر، نماینده «اداره خودمختار شمال و شرق سوریه» در فرانسه، در گفتوگو با «العربیه»، اظهارات احمد الشرع، فرمانده «هیئت تحریر الشام» و مسئول «اداره عملیات نظامی» در سوریه را مثبت ارزیابی کرد و تأکید کرد که این مواضع میتواند پایهای برای همکاریهای آینده باشد.
او با اشاره به اینکه «اداره خودمختار» در یک دوره گذار قرار داشته و به زمان بیشتری نیاز دارد، اعلام کرد که آماده گفتوگو و همکاری با احمد الشرع در چارچوب یک گفتوگوی بینسوری هستند.
آمادگی برای همکاری با ارتش سوریه
قمر همچنین تصریح کرد که «اداره خودمختار» آماده است در چارچوب ارتش سوریه فعالیت کند و تأکید کرد که «نیروهای دموکراتیک سوریه» (قسد) میتوانند هسته اصلی ارتش جدید سوریه باشند. او افزود که سوریها میتوانند بدون دخالت و دستورکار خارجی به یک توافق فراگیر دست یابند.
این اظهارات در پاسخ به سخنان احمد الشرع مطرح شد که در مصاحبهای با العربیه از مذاکرات جاری میان دولت دمشق و «قسد» برای حل بحران شمال شرق سوریه خبر داده بود. او همچنین تأکید کرده بود که کُردها بخشی جداییناپذیر از جامعه سوریه هستند و هیچ برنامهای برای تقسیم کشور وجود ندارد.
اداره خودمختار شمال و شمال شرق سوریه پیشتر بارها بر ضرورت اتحاد میان تمامی گروههای سوری تأکید کرده و از همکاری برای تدوین یک نقشه راه مشترک سخن گفته بود. مقامات این اداره همچنین نسبت به تکرار «سیاستهای حذف و حاشیهنشینی که پیشتر موجب تخریب سوریه شده است»، هشدار دادهاند.جهت مطالعه بیشترالعربیه فارسی
- در درگیریهای «قسد» با گروههای طرفدار ترکیه 120 نفر کشته شدندجنگجویان کرد از اواخر نوامبر، با حمله گروههای طرفدار ترکیه در شمال شرقی سوریه ...خاورميانه
- درگیری نیروهای دولتی سوریه با عناصر فراری رژیم مخلوع اسد؛ ترکیه خواهان خلع سلاح «قسد» شداین درگیریها منجر به کشته شدن دو نفر و زخمی شدن 10 تن دیگر شدخاورميانه
- آرامش شکننده در منبج؛ درگیریهای پراکنده میان «قسد» و گروههای تحت حمایت ترکیهبه نظر میرسد آمریکاییها در حال بررسی احداث پایگاهی در کوبانی هستندخاورميانه
- فروپاشی کامل آتشبس موقت «قسد» و آنکارا؛ بمباران مواضع این گروه توسط توپخانه ترکیه«قسد» تحت رهبری کردها و با برخورداری از حمایت آمریکا پنجشنبه متعهد شد که به نبرد ...خاورميانه
- ادامه درگیری «قسد» و گروههای طرفدار ترکیه در سوریه؛ کشتهشدن 300 نفر از دو طرفدو سناتور آمریکایی لایحه مشترک دو حزب دموکرات و جمهوریخواه برای اعمال تحریم علیه ...خاورميانه
- آمادهباش «قسد» در پی نگرانیها از حمله احتمالی ترکیه به کوبانیدر پی نگرانیها از حمله احتمالی ترکیه به شهر کوبانی، معروف به عینالعرب، که تحت ...خاورميانه
- «قسد»: به یکپارچگی سوریه پایبندیم و پیوستن به ارتش را مشروط میدانیمادامه درگیریها در سوریه پس از سقوط بشار اسدخاورميانه
- «قسد» ترکیه و گروههای وابسته به آن را به نقض آتشبس در شمال سوریه متهم کردنیروهای سوریه دموکراتیک (قسد) اعلام کردند که ترکیه و گروههای وابسته به آن شامگاه ...خاورميانه
- 5 زخمی در شلیک نیروهای «قسد» به سوی تظاهرکنندگان در رقهدیدبان حقوق بشر سوریه: اعضای وابسته به نیروهای «قسد» به سوی جوانان تظاهرکننده حامل ...ویدیو
۱۴۰۳ دی ۹, یکشنبه
رژیم ولایت فقیه و اخراج کارگران معترض
رژیم ولایت فقیه و اخراج کارگران معترض
- اجتماعی
- 1403/10/09
رژیم چپاولگر آخوندی در دشمنی با همه اقشار و طبقات مختلف مردم ایران حد و مرزی نمیشناسد. سیاستهای سرکوبگرانه و ضدانسانی آن، از معلمان و بازنشستگان گرفته تا کشاورزان و دانشجویان، هیچ قشری را از تیغ بیرحمانه سرکوب خود در امان نگذاشته است. در این میان، فشار بر کارگران محروم هم یکی داستان است پر آب چشم. بهخصوص کارگران صنعت نفت با کارهای طاقتفرسا.
یکی از جدیدترین نمونههای سیاست ضدکارگری نظام ولایت فقیه، اخراج نمایندگان کارگران زحمتکش صنعت نفت است که صرفاً بهدلیل پیگیری حقوق صنفی و قانونی خود و همکارانشان، هدف تهدید و سرکوب قرار گرفتهاند.
روزنامه اعتماد در شماره ۶ دی ۱۴۰۳، در گزارشی تلخ نوشته است: «۱۵ تن از نمایندگان کارگران ارکان ثالث صنعت نفت بهدلیل مطالبه حقوق صنفی و قانونی همکارانشان با خطر اخراج مواجه شدهاند... طی ۷ ماه اخیر، دو نفر از این کارگران، حکم اخراج قطعی دریافت کردهاند، ۵ نفر دیگر در انتظار دریافت حکم اخراجند و ۸ نفر دیگر نیز در نوبت احضار به هسته گزینشند تا تکلیف ادامه اشتغال یا اخراج ایشان معلوم شود».
نکتهٔ مهم این است که این کارگران «نماینده غیررسمی ۱۲۰ هزار کارگر ارکان ثالث شرکت ملی حفاری ایران و صنعت نفت هستند» و حرف دل بیش از صد هزار کارگر غیررسمی و وابسته به پیمانکاریهای سپاه را میزنند که زیر بار مشکل معیشتی کمرشان خم شده است اما حالا رژیم میخواهد با اخراج این نمایندگان جامعهٔ کارگری از همه نسق بکشد و سرنوشت اینها را مایهٔ عبرت بقیه کند.
گفتنی است که عدد بالای ۱۲۰ هزار خود گویای حجم درآمد اقتصادی کلانی است که در نتیجه استثمار این کارگران زحمتکش نصیب کارتلها و هلدینگهای سپاه میکند؛ سپاه تبهکاری که تمام صنعت نفت و پتروشیمی کشور را در تیول خود درآوردهاند.
همان رسانه پس از خبر اولیه توضیح میدهد که کارگران ارکان ثالث تمام مسیرهای قانونی را رفتهاند:
سالهاست «در مکاتبات و جلسات مکرر با مسئولان شرکت ملی حفاری و وزارت نفت» مطالبات قانونی خود را پیگیری کردهاند. مطالباتی حداقلی همچون یکسانسازی مزد، بهرهمندی از مزایای بن کارت، نفت کارت و...
بارها تجمعات اعتراضی برپا کرده و خواستههای خودشان را فریاد زدهاند.
حتی برای حضور در جلسهٔ مشترک با مسئولان وزارت نفت «استعلام امنیتی و قضایی و سیاسی» گرفتهاند.
چندین بار مجبور شدهاند به وعدههای سر خرمن مقامات دزد رژیم تمکین کنند و هر بار آنها را سر دواندهاند و...
و با تمام این احوال از خردادماه امسال روند اخراج نمایندگان آنها یکی یکی آغاز شده است.
اخراج کارگران، پرستاران، دانشجویان و...
اخراج نمایندگان کارگران ارکان ثالث صنعت نفت اولین نمونه از این نوع برخوردها نیست. همان رسانه در ادامه افشا کرده که این روال از ابتدای دههٔ ۱۳۹۰ بوده است. همچنین خبر اخراج ۱۵۰ کارگر جوشکار پالایشگاه تهران نیز تنها بهدلیل اعتراض چند روزی است در شبکههای اجتماعی منتشر شده که نشان میدهد مافیای نفت و پتروشیمی کشور به هیچوجه حاضر نیست ذرهیی از دزدیهای میلیاردی خود کم کند.
اخراج معترضان برای خفه کردن هر صدای مخالف اما، خاص کارگران نیست و مشابه همین رفتار استبدادی در سال جاری دربارهٔ پرستاران زحمتکش هم به اجرا در آمد و رژیم بسیاری از آنها را بهسبب تجمعات قانونیشان بهصورت «فلهای» احضار کرد. همان زمان دبیرکل خانه پرستار فاش کرد که «کمترین حکم پرستاران معترض ۶ ماه تعلیق از کار و بیشترین آن اخراج یا تبعید است» (تجارتنیوز، ۱۹ تیر ۱۴۰۳).
کما اینکه دانشجویان معترض هم از زیر تیغ محرومیت از تحصیل و اخراج در امان نیستند و کوچکترین مخالفت و اعتراض به قوانین آخوندساخته رژیم عواقب سخت و پیچیدهای برای دانشجویان دارد. کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت در گزارش ماه سپتامبر ۲۰۲۴ خود (مهر امسال) از محرومیت «نزدیک به ۲۰۰ دانشجو با اتهامات واهی» خبر داده است.
بدیهی است که این روند محدود به اقشار مذکور نیست؛ معلمان، کارمندان و فعالان محیطزیست نیز بارها قربانی چنین سیاستهایی شدهاند، که همگی بیانگر هراس رژیم از گسترش همبستگی و مقاومت در میان لایههای مختلف جامعه است.
راهحل دستیابی به حقوق
رژیم ولایت فقیه با برخوردهای هیستریک خود علیه اقشار و لایههای مختلف مردم ایران، نهتنها خفقان و سرکوب را به اوج رسانده، بلکه با این اقدامات ظالمانه، زمینهساز تشدید خشم و نفرت عمومی شده است.
این سیاستهای سرکوبگرانه، که هدفی جز خاموش کردن صدای اعتراض در هراس از فراگیر شدن آن در جامعه انفجاری ندارد، به جای دستیابی به سکوتی مصنوعی، اقشار مختلف جامعه را به سوی رادیکالیسم بیشتر سوق میدهد. هر اخراج و سرکوب، نه پایانی بر اعتراضات، بلکه آغازی برای خیزشهای گستردهتر است.
کارگران، همچون سایر اقشار جامعه، به این واقعیت پی بردهاند که مطالبهٔ حقوق خود از مسیری مسالمتآمیز تنها به سرکوب، اخراج، و تهدید بیشتر ختم میشود. آنان میبینند که این رژیم نه اصلاحپذیر است و نه به عدالت و حقطلبی پاسخ میدهد. آنها از وضعیت زندگی کارفرمایان خود خبر دارند؛ جنایتکارانی که اساساً عناصر وابسته به بیت خامنهای از جمله برخی سران رژیم بهویژه سرکردگان سپاه ضدخلقی هستند و سالانه دهها میلیارد دلار سود خالص به چنگ میآورند.
کارگران نیز مانند معلمان، پرستاران، دانشجویان و سایر زحمتکشان، به این باور رسیدهاند که راه دستیابی به حقوقشان، نه بر سر میز مذاکره یا عرض تظلم و نامهنگاریهای حکومتی، بلکه در خشم و آتش قیام است.
در گرامیداشت خاطر محبوب و قلم شریف غلامحسین ساعدی
در گرامیداشت خاطر محبوب و قلم شریف غلامحسین ساعدی
- مقاومت - مقاله
- 1403/10/09
«فرهنگکشی کار همهٔ حکومتهای توتالیتر است.
آگاهی، تیری است بر چشم کور او و نیزهیی است
بر دل کور او.» ــ (دکتر غلامحسین ساعدی)
لمپنیسم سیاسی در تاریخ ایران همیشه از آبشخور ارتجاع و اندیشهٔ دیکتاتوری تغذیه کرده است.
سر نخ لمپنیسم سیاسی در ایران همیشه به دربارهای پادشاهی و بیتهای ولایی ختم شده است.
لمپنیسم سیاسی همواره فرهنگ فاشیستی را برای بیان مواضعش تبلیغ میکند و با سلاح آن، به شکار روشنفکران اصیل میرود.
لمپنیسم سیاسی، نماد بنبست مطلق مجریان و پشتیبانان آن در مواجهه با آزادی، دموکراسی و دگراندیشی است.
تاریخ اخیر ایران جابهجا نشان از اشتراک عمل لمپن ـ پاسدار و لمپن ـ پهلوی داشته است.
یکی از جدیدترین رفتارهای لمپن ــ فاشیستی، اهانت شنیع یک شاهپرست در روز ۳ دی ۱۴۰۳ به مزار غلامحسین ساعدی نویسنده و نمایشنامهنویس نامی ایران است. خبر همین است، ولی مفهوم آن چیست؟
از قلم غلامحسین ساعدی، اندیشهیی ضددیکتاتوری، ضداستثمار، ضد جهل و خرافات و بهغایت ضد بیفرهنگی و توتالیتاریسم سیاسی و ایدئولوژیک برآمد. قلم او چراغی روشنگر را میان نسل زمانهٔ خود و نسلهای بعدی برافروخت.
آن که به این قلم، با شنیعترین شکل توتالیتاریستی و روش فاشیستی توهین میکند، عنصری از بیفرهنگان بیمغز مدافع دیکتاتوری سلطنت ننگین پهلوی است. این کار با کارهای مشابه حزباللهیها و بسیجیهای بیمغز علیه مزارهای شقایقهای آزادی در ایران هیچ فرقی ندارد. از قضا چون در خارج کشور انجام شده، گویای پیوند بسیجیهای پهلوی با بسیجیهای ولایی است. این روشها بار دیگر اثبات میکنند که حزباللهی و شاهاللهی، متحد بالفعل علیه آزادیخواهان و دموکراسیخواهان و دگراندیشان هستند.
این عمل فاشیستی و انعکاس وسیع آن بر روی اینترنت، دقیقاً تأمینکنندهٔ مطامع و هدف اتاق فکر آخوندها برای منحرف نمودن صحنهٔ سیاسی ایران از تمرکز بر مبارزه و سرنگونی آن است. همین سیاست منحرف کردن مسیر مبارزه با حاکمیت ملایان، در حین قیام ۱۴۰۱ توسط یک پادو تلویزیونی نظام آخوندی در خارج کشور با اعلام وکالت به رضا پهلوی صورت گرفت.
تجربیات سالهای اخیر گواهی میدهند که مناسبترین صفتها برای پسماندههای رژیم شاه که بر روی اینترنت مشاهده شدهاند، «بیمغزی مفرط»، «لمپن ــ فاشیست» و «بیفرهنگ» است.
اهانت شنیع به مزار غلامحسین ساعدی، بلافاصله موجی گسترده از واکنش و محکومیت را در داخل و خارج ایران برانگیخت. عبارتهای مشترک در بیانیهها، یادداشتها و مقالههای تحلیلی و در حسابهای اینستاگرام، ایکس و تلگرام، دو وجه مشترک را بازتاب میدهند؛ یک وجه اینکه چنین رفتاری، ادامهٔ تفکر و سیاست سرکوبگری در دورهٔ پهلوی و پیوند آن با سرکوبگریهای دورهٔ ولایی ـ آخوندی است. وجه دیگر اینکه این اهانت از قضا شأن و جایگاه ساعدی را بهعنوان یک نویسندهٔ افشاگر چهرهٔ دیکتاتورها در بین اقشار مردم ایران در داخل و خارج کشور، بسا والاتر و محترمتر نمود.
از آنجا که این رفتارها خدمتگزاریِ مستقیم به اتاق فکر نظام آخوندها است، وظیفه و مسئولیت ایرانیان جبههٔ نفی هر گونه دیکتاتوری که در عنوان نه شاه ــ نه شیخ تبلور مییابد، این است که ضمن افشای این رفتارهای فاشیستیِ لمپن ــ پاسدار ــ پهلوی، از تمرکز بر مبارزه با حاکمیت ملایان غافل نشوند و هر گونه کنش و رفتاری را در صحنهٔ سیاسی و اجتماعی ایران، با این معیار بنگرند و بسنجند.
بهجاست یک یادداشت پرمغز زندهیاد غلامحسین ساعدی در ترسیم وجوه شناخت «فرهنگکشی» و «توتالیتاریسمِ» مرتکب آن را بهعنوان گرامیداشت خاطر محبوب و قلم شریف و جاودان او یادآور شویم:
«فرهنگکشی کار همهٔ حکومتهای توتالیتر است. حکومت «توتالیتر» برای قدرتنمایی، برای تفریح خاطر یا تفنن این کار را نمیکند، برای بقای خویش برای تثبیت خویش چارهای جز این ندارد. آگاهی، تیری است بر چشم کور او و نیزهای است بر دل کور او. فرهنگ انسانی که مدام پویا و جستوجوگر است از ایستایی و سکون گریزان و بیزار است. ستون فقرات دوام هر نوع دیکتاتوری سکون و ایستایی فرهنگ است.»
حاکمیت ایران سوز؛ بحران در میادین مشترک نفت و گاز ایران
حاکمیت ایران سوز؛ بحران در میادین مشترک نفت و گاز ایران
- اقتصادی
- 1403/10/09
کشور عزیز مان ایران بهدلیل موقعیت جغرافیایی و دارا بودن منابع عظیم نفت و گاز، یکی از بازیگران اصلی انرژی در جهان است. کشور ما ۱۰ درصد از ذخایر نفتی و ۱۸ درصد از ذخایر گاز طبیعی جهان را در اختیار دارد. ۴۲ درصد ذخیره گاز ایران با عربستان، کویت، آذربایجان، ترکمنستان و قطر و ۱۴ درصد ذخیره نفت با کشورهای عربستان، آذربایجان، امارات و عراق مشترک است.
در یک بیان جزئیتر «ایران دارای ۳۰ میدان هیدروکربوری مشترک اعم از نفت و گاز با کشورهای عراق، عربستان، کویت، قطر، امارات متحده عربی، عمان و ترکمنستان است که ۱۳ میدان در آبهای خلیجفارس، ۲ میدان در دریای خزر و ۱۵ میدان در خشکی قرار گرفته است. پارس جنوبی، بزرگترین میدان گازی جهان و میدان نفتی عظیم آزادگان از میادین نفتی بزرگ جهان در این لیست قرار دارند» (جامعهٔ اندیشکدهها. ۱۰شهریور ۱۴۰۱).
با این توصیف بخش قابل توجهی از ذخایر نفت و گاز ایران در میادین مشترک قرار گرفته است. این مخازن از لحاظ زمین شناسی، یکپارچـه و از لحـاظ مالکیت، مشترک هستند. کشورهای همسایه نظیر قطر، عراق و عربستان سعودی با سرعتی خیرهکننده در حال بهرهبرداری از این میادین هستند، اما در ایران با وجود حاکمیتی ضدایرانی و بیاعتنا به مصالح و منافع مردم ایران سیاست مشخصی برای بهرهبرداری از این سرمایههای ملی وجود ندارد.
میادین مشترک؛ فرصتهای از دسترفته
یکی از مهمترین میادین مشترک ایران، میدان گازی پارسجنوبی است که با قطر به اشتراک گذاشته شده است. این میدان که بزرگترین میدان گازی جهان محسوب میشود، نزدیک به ۷۰ درصد گاز تولیدی ایران را تأمین میکند. افت فشار گاز در بخش ایرانی این میدان، زنگ خطر جدی برای آینده انرژی کشور به صدا درآورده است. قطر با سرمایهگذاری گسترده و استفاده از فناوریهای پیشرفته، توانسته است بخش عمدهیی از ظرفیت این میدان را بهرهبرداری کند. در مقابل، حاکمیت آخوندی به دلیل سیاستهای ایران سوز و بیکفایتی در حفظ و توسعه منابع ملی، اهتمامی به این موضوع نداشته است.
در میادین نفتی مشترک دیگر نظیر میدان آرش، وضعیت حتی وخیمتر است. کشورهای عربستان و کویت بهسرعت در حال پیشروی در این میدان هستند. در میدانهای غرب کارون نیز عراق با عقد قراردادهای کلان با شرکتهای بینالمللی، بهرهبرداری از منابع مشترک را به اوج رسانده است. این در حالی است که حاکمیت ایرانفروش آخوندی هنوز نتوانسته است برنامهیی مشخص و عملیاتی ارائه دهد.
فرآیندهای اداری و طولانی بودن صدور مجوز
یکی از مهمترین عوامل موفقیت کشورهای همسایه در توسعه میادین مشترک، دیپلماسی فعال انرژی است. فاشیسم دینی حاکم بر ایران نتوانسته است روابط دوجانبه و مبتنی بر صلح و همجواری با کشورهای همسایه برقرار کند. آنچه در سیاستهای این رژیم برجسته بوده تلاش برای دخالت در امور کشورها از طریق بال و پر دادن به نیروهای نیابتی بوده است. از آنجا که برنامه و سیاست و ارادهای برای توسعهٔ میادین نفتی مشترک در حاکمیت وجود ندارد، تلاشهای متفرقه در این زمینه به شکست انجامیده است.
بر اساس اظهارات عرفان افاضلی، دبیرکل فدراسیون صنعت نفت، یکی از دلایل اصلی عقبماندگی ایران، پیچیدگی فرآیندهای اداری و طولانی بودن صدور مجوزها است. وی تأکید میکند که بدون بازنگری در این روندها و تسهیل شرایط برای سرمایهگذاری بخش خصوصی، نمیتوان انتظار پیشرفت در توسعه میادین مشترک را داشت. البته او نمیگوید که در ایران بخش خصوصی مستقل وجود ندارد و آنچه تحت عنوان «بخش خصوصی» عنوان میشود، مافیای وابسته به حاکمیت است.
سیاستهای فاسد و مدیریت ناکارآمد
فرزین سوادکوهی، کارشناس انرژی، معتقد است که عقبماندگی ایران در توسعه میادین مشترک، نتیجه مستقیم سیاستهای نادرست حاکمیت است. او تأکید میکند که کشورهای همسایه با استفاده از تکنولوژی روز و سرمایهگذاری خارجی، بهسرعت از ایران پیشی گرفتهاند. در حالی که ایران [بخوانید حاکمیت ایرانستیز آخوندی] همچنان درگیر حل مسائل ابتدایی نظیر تعیین مرزهای دقیق و قراردادهای بهرهبرداری است.
تکنولوژیهای روز و دانش فنی
یکی از عوامل کلیدی در توسعه میادین مشترک، استفاده از فناوریهای پیشرفته و دانش فنی است. قطر با سرمایهگذاری در فناوریهای فشارافزایی، توانسته است افت فشار در میدان پارسجنوبی را مدیریت کند. در حالی که نظام ولایت فقیه همچنان در تلاش است تا تجهیزات فشارافزایی مناسب برای فاز ۱۱ این میدان را در داخل تولید کند. این تأخیرها نه تنها بهرهوری را کاهش داده، بلکه باعث شده است تا فرصتهای اقتصادی و استراتژیک از دست برود.
یادآوری میکنیم که این تأخیرها ریشه در سیاست و ایدئولوژی فاشیسم دینی دارد. اولویت این حاکمیت همواره ارتقاء صنعت پهپاد و موشکسازی و تلاش برای دستیابی به بمب اتمی بوده است. در این زمینه با صرف هزینههای کلان دانش و تکنولوژی مربوط به آن را از طرق غیرقانونی بهدست آورده است.
«وضعیت قرمز و شرایط اضطراری»
عدم توسعه میادین مشترک، پیامدهای جدی برای اقتصاد ایران دارد. کاهش درآمدهای نفتی و گازی، علاوه بر تأثیر مستقیم بر بودجه کشور، موجب تشدید بحرانهای اقتصادی و اجتماعی میشود. از سوی دیگر، از دست رفتن منابع مشترک به نفع کشورهای همسایه، جایگاه ایران را در بازار انرژی جهان تضعیف میکند.
ادامه وضعیت کنونی تنها به زیان نسلهای آینده تمام خواهد شد و فرصتهای طلایی برای بهرهبرداری از منابع عظیم انرژی ایران را از بین خواهد برد.
به گفتهٔ فرزین سوادکوهی «تردیدی نیست که توسعه میادین مشترک باید در اولویت قرار بگیرد زیرا شرایط امروز انرژی در کشور، یک وضعیت قرمز است. ما در شرایط اضطراری هستیم... هر چقدر این موضوع بهعقب رانده شود، زیان آن متوجه نسلهای بعدی خواهد بود.» (جهان صنعت. ۲دی ۱۴۰۳)
***
با توجه به آنچه که گفته شد، آیا برای نجات ایران و سرمایههای ملی آن و سرنوشت نسلهای آینده، چارهای بهجز واژگونسازی این حاکمیت ضدایرانی وجود دارد؟