۱۳۹۷ فروردین ۲۸, سه‌شنبه

شاهین خاطرات، برفراز حماسه‌های فرمانده کاظم!

شاهین خاطرات، برفراز حماسه‌های فرمانده کاظم!

نتیجه تصویری برای فرمانده ذوالانوار

کاظم از جهات گوناگون در‌ بین شهیدان سازمان ممتاز و برجسته است. می‌دانید که مسعود درباره‌اش گفت: «فرمانده ذوالانوار شاهد شهیدان است». از صفات والای انسانیش گرفته تا این‌که سمبل اخلاق انقلابی، انضباط، انسانیت و بزرگ‌منشی بود. با شخصیتی بسیار گیرا و دوست‌داشتنی. گیرایی او را هر زندانی سیاسی و هر مجاهدی که او را دیده، به‌یاد دارد. حتی در میان غیرمجاهدین هم از این جهت معروف بود. شهید خسرو گلسرخی، در همان مدتی که در زندان همراه کاظم بود، به‌شدت تحت تأثیر او قرار گرفت. به‌طوریکه آثار اندیشه‌ و ارزشهای اسلام انقلابی، که در دفاعیات پرشور خسرو هم بازتاب یافته، از تأثیرات همدمی و همنشینی او با کاظم است. رویا

کاظم یک‌بار در زمان ضربه سال50 دستگیر شد. آن موقع در مشهد سرباز وظیفه بود. در همان چند ساعت اول پس از دستگیری، فرار کرد و ناگزیر مخفی شد. بعد از ضربه50 نزدیک به یک‌سال در کنار احمد و رضا رضایی، در بازسازی سازمان نقش بسیار ارزنده‌یی داشت. از همان تاریخ عضو کادر مرکزی سازمان بود. 
با شروع عملیات سازمان، چند عملیات را مستقیماً در تهران فرماندهی یا اجرا کرد. در مهرماه‌51 بر‌سر قراری در تهران درگیر شد و در‌حالی که مجروح شده بود، آخرین گلوله‌اش را به‌گلوی خود شلیک کرد، اما به‌شدت مجروح شد. 

اراده پولادین و تحمل شگفت‌آور درد و رنج در کاظم زبانزد بود. موقع دستگیری در‌حالی که از ناحیه فک مجروح بود، خود را به‌بیهوشی زده بود تا شاید در همان حال امکان فرار پیدا کند؛ همچنین زمان قرارهای بعدی‌اش بسوزد. بعد از جابه‌جایی به زندان، پزشکان می‌گفتند که بیهوش نیست. ساواک برای آزمایش درستی این حرف، دستور داد همانجا او را جراحی کنند. در حالیکه کاظم بیهوش نبود، حتی آه هم نگفته بود. انگار نه انگار که دارند گلوله را از فکش خارج می‌کنند. 

وجه برجسته دیگر، نقش تشکیلاتی بی‌مانندی است که کاظم در زندان ایفا کرد. نقش او را در انتقال آموزشها و قوام و دوام دادن به تشکیلات، همه به‌یاد دارند. با این‌که از برجسته‌ترین کادرهای مسئول سازمان در زندان بود، مدتی موفق شده بود خودش را به‌صورت یک زندانی سیاسی معمولی قلمداد نماید. هم‌چنین، کاظم ارتباطات مطمئنی با بیرون برقرار کرد و از داخل زندان هم بسیاری اطلاعات درباره آدرسها و مشخصات عناصر ساواک جمع‌آوری کرد. اطلاعاتی که در چند مورد پایه عملیات مجاهدین و فداییان، بر ضد نیروهای ساواک شاه شد. علت خشم و کینه دیوانه‌وار دژخیمان ساواک نسبت به کاظم، که در‌نهایت باعث تبرباران او شد، مشخص شدن همین فعالیتها و اقدامات کاظم بود. اما آنچه در زندگی کاظم نقطه اوج و کمال و قله کارهای اوست، تلاش عاشقانه او برای فداشدن و شهید شدن در راه حفظ مسعود بود. شهادتش دقیقاً به این علت بود و از این نظر مجاهدین و تاریخ ایران به‌طور مضاعف مدیون کاظم هستند‌.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر