سخنرانی مریم رجوی در گردهمایی بزرگ مقاومت در پاریس
روز
شنبه ۹تیرماه ۱۳۹۷(۳۰ژوئن۲۰۱۸)، گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در پاریس
برگزار شد. در اجتماع عظیم ایرانیان، هیاتهای نمایندگی از کشورهای مختلف
جهان، شامل برجستهترین شخصیتهای سیاسی، نمایندگان پارلمانها، شهرداران،
منتخبان مردم و کارشناسان و متخصصان بینالمللی اوضاع ایران نیز شرکت
داشتند. سخنرانان گردهمایی بزرگ مقاومت در پاریس، بر حمایت خود از قیام مردم ایران و آلترناتیو دمکراتیک شورای ملی مقاومت،
تاکید کردند و جامعه جهانی را به اتخاذ سیاست قاطع علیه فاشیسم دینی حاکم
بر ایران و ایستادن درکنار مردم به پاخاسته ایران فراخواندند. متن سخنرانی مریم رجوی را در اینجا میخوانید:
هموطنان، دوستان گرامي، شخصیتها و منتخبان مردم از کشورهای مختلف، سلام
و درود بر شما و همه هموطنان عزیزم در ایران و سراسر جهان. اولين چيزی
كه امسال بايد گفت شعلهور شدن قيام خجسته و آزاديبخش در تهران و سراسر
ايران است: باز هم مشهد و شيراز، قشم و بندرعباس، کرج و کرمانشاه، شهریار و
اسلامشهر، كاشان و اراک، اصفهان و رامهرمز .... بله،
خاموشی نميپذيرد، بیوقفه ادامه دارد، دائماً گسترش و عمق پيدا میكند.
خروش شهرها و جوانان شورشی، ضربان قلب ملت ايران در شوق آزادی، برای يك
ايران آزاد است. درود مجدد به هموطنانم در خرمشهر که تشنه آب و آزادیاند. شما که با صراحت به آخوندها گفتید نمازتان باطل است. من
از سوی مقاومتی به این جا آمدهام که همه هستی خود را برای پیروزی قیام
ایران و برای آزادی، سرفرازی و شکوه ایران نثار کرده است. من به این جا
آمدهام که آن چه را شما قیامکنندگان میخواهید، اعلام کنم. زمان، زمان سرنگونی است. پیروزی حتمی است و ایران آزادی میشود. و سلام میکنیم به مجاهدان آزادی در اشرف۳، قرارگاه بیقراران. ساختن اشرف ۳ به دست آنها مبارک. و پيش بهسوي هزار اشرف در داخل ميهن اشغالشده.
اهرم سرنگونی
از قیام دی ماه بهاین سو، نوك كوه آتش تغيير و سرنگوني در ایران
نمایان شده و دكل كشتی پيروزی انقلاب دمكراتيك، و عاری از شيخ و شاه، در
چشمانداز است. مردم ایران با قیامها و کانونهای شورشی، اهرم سرنگونی را
بهدست گرفتهاند. این واقعيتها را چگونه و در کجا میتوان دید؟ اول
اينكه در پرتو آفتاب مقاومت، شعبده «راه حل» ازدرون فاشيسم دينی، سوخته و
باطل شده است، مردم و جوانان شورشگر، پایان کارِ هر دو جناح رژیم را اعلام
كردهاند. همان جوانانی كه بیباك و بيم، راه نبرد و تهاجم حداكثر، و راه
مقاومت به هر قيمت را در پيش گرفتهاند.
استمرار قیام و جنبش اعتراضی در زیر سرکوب حداکثر
دومین
نشانه دوران سرنگونی این است که مردم ایران ۶ ماه است كه برپایی قیام و یک
جنبش اعتراضی را در زیر سرکوب حداكثر، ممکن کردهاند. آنهم با وجود
پیکرهای خودكشيشده (!) در زندانهای آخوندها و با وجود دستگیريها و
اعدامهای مرعوبكننده روزانه. كارگران
نيشكر هفتتپه خيزش خود را از سر گرفتند. بعد، کارگران فولاد اهواز و بعد
کشاورزان اصفهان قیام کردند. نمازگزاران در اصفهان، به امام جمعه
خامنهای پشت كردند و خروشيدند كه: پشت بهدشمن، رو به میهن. استان
اصفهان هنوز ملتهب بود که هموطنان عرب ما در خوزستان، مخصوصاً در اهواز
قیام کردند. بعد،کردستان بهپا خاست و اعتصاب طولانی مردم بانه همه را
بهتحسین واداشت. سپس، در نقشه مسير سرنگونی، نمونه و شاخص جديدی ظهور
كرد: كازرون، شهر قيام و آتش و خون، با زنان شجاعی كه همراه با برادرانشان
با سنگ، نيروهای تا دندان مسلح دشمن را با همان الگوی اشرف، پس زدند. از اينجا قيام شتاب گرفت: اعتصاب رانندگان و كاميونداران زحمتكش در ۲۸۵شهر در ۳۱ استان به مدت ۱۲روز ارکان رژيم را لرزاند. معلمان،
بازنشستگان، غارتشدهها، کارگران صدها واحد تولیدی هر روز و هر روز
برخاستند. از هفته پیش، بازار تهران جرقه زد و قيام در تهران و شهرهاي ديگر
شعلهور شد. ايران دوباره برخاست. با همه فرزندانش. با همه مليتها و
اقوامش. مقصد كجاست؟ ايران آزاد، با برچيدن بساط استبداد و غارتگری تا تسخير بيت خامنهای.
موقعیت انفجاری و بازگشتناپذیر
سومین نشانه سرنگونی محتوم فاشيسم دينی اينست که تنشها و تضادهای اقتصادی
و اجتماعی بهویژه گرانی، بیکاری و فقر و نابرابری، بهنقطهیی رسیده که
بازگشتناپذیر است. موقعيت انفجاری را همه احساس ميكنند. وانگهی آخوندها
نه راهحلی دارند، نه میخواهند و نه میتوانند مشکلی را حل کنند. ولایت
فقیه فاقد هرگونه مشروعیتی است، موقعیت خامنهای کیفاً تنزل کرده، تمام
رژیم در تنگنای بیپولی است، سپاه پاسداران و بسيج ضدمردمی دچار ریزش است،
نمایش اصلاحطلبی برای حفظ رژیم ديگر تماشاچی ندارد، و سراپای حکومت در
گرداب جنگ درونی است. حالا
این مدافعان رژیماند که بهوجود دو دولت متخاصم در رأس نظام اقرار
میکنند. يكي از آنها آشكارا گفته است: «به نقطه عطف حذف يكي از دو دولت
نزديك ميشويم. یا دولت پنهان... اركان حكومت را (بهطور) كامل در دست
میگيرد يا مجبور به عقبنشيني از قلمروهای مختلف... میشود».
فرو ریختن سیاست مماشات
چهارمین
نشانه دوران سرنگونی اينست که در سطح بینالمللی، آخوندها مهمترين
پشتوانه سیاست مماشات را كه در آمريكا بود، از دست دادهاند. سپر
بینالمللی حافظ رژیم فرو ریخته، برجامشان را عملاً از دست دادهاند،
بهمن تحریمها، پياپی بر سرشان فرود ميآيد و توان جنگافروزي و ماجراجویی
منطقهیی آنها فروكش ميكند. تحريم تسليحاتی و نفتی كه مقاومت ایران از
۴دهه پيش خواهان آن بوده، اكنون تا اندازهیی بهجريان افتاده است. روزگار
برچسب زدن و بمباران و سركوب اپوزيسيون به درخواست این رژیم و برای اين
رژيم، دیگر بهسر آمده است.
رنج و خون شهیدان و اسیران در قيامها شعله ميكشد
پنجمین
و مهمترين نشانه دوران سرنگونی اینست که آنچه آخوندها از آن میترسیدند،
بهدست آمده و آن پیوند میان خشم محرومان و ستمزدگان با مقاومت
سازمانیافته است. اين را همه سران رژیم و مهرههاي ريز و درشت آن بارها
خاطرنشان كردهاند. و این، اقرار آنها بهپایان کار رژیم است. آری، سرنگونی در راه است. از این پیشتر، در سال ۱۳۹۲ پس از گروگانگيری و پس از قتل عام ۵۲ مجاهد خلق در اشرف، مسعود رجوی
نقشه مسير هزار اشرف در داخل ایران را در چارچوب مؤسسان چهارم ارتش آزادی
اعلام کرد. تا سازمان رهبریکننده قیام، به مردم بهپاخاسته متصل شود. بر
این اساس، كانونها و شوراهای مقاومت ملی، نوك پيكان استراتژی قيام و
سرنگونی در شهرهای بهپاخاسته و شورشی هستند. این چنین است که رنج و خون
شهیدان و اسیران از ۳۰خرداد تا امروز، در قيامها شعله میكشد. هم چنان که مسعود رجوی گفته: «اگر ایران بایستد، جهان با ما و در کنار ما خواهد ایستاد».
یک نسل پر اشتياق و تشنه آزادی بپا خاسته است. قیامآفرينان و کانونهای شورشی راه تازهیی گشودهاند.
برخیزید و در این راه قدم بگذارید! دستهاي خود را در دستهای آنان قرار
دهيد و برای يك ایران آزاد به ندای آنان پاسخ بدهيد و حاضر بگوييد. دیدید
که ورزنهییها ورودی شهر را در اختیار گرفتند، کازرونیها خیابانها را
در اختیار گرفتند، و رانندهها و کامیونداران جادهها را در اختیار گرفتند.
و
دیدید که جوانان تهران در لالهزار و فردوسی و شوش و ملت و اکباتان با چه
روحیه و شجاعتی خیابانها را سنگربندی کردند و با مزدوران وحشی مقابله
کردند؟ این، نبرد ملت ایران، برای در اختیار گرفتن تمام کشور و برای پسگرفتن ایران از آخوندهای اشغالگر است.
سرنگونی رژیم، کانون شورشی و ارتش آزادی میخواهد
صنعت
آلترناتيوسازی مجازي و مونتاژ در بازار سياست البته با كپيچسبان، این
روزها رونق يافته است، که اينهم از علائم دوران پايانی رژيم است. اما
مسأله اين است كه چگونه میخواهند اين رژيم را زمين بزنند؟ بهخصوص كه رود
سرخ خون شهيدان بهطور تاريخي نه جايی برای سبز شدن ارتجاع آخوندی باقی
گذاشته نه برای ارتجاع سلطنتي. حال اگر: بدون
تشكيلات و سازمان رهبریكننده، بدون عبور از كورههای گدازان سنجش و
آزمايش، و بدون پرداخت قيمت و فدا و مجاهدت، میتوان بهکار این رژیم پایان
داد، ما میگوییم: بفرمایید، درنگ نکنید. اگر
بدون سابقه و پشتوانه جنگيدن با دو رژیم، بدون مرزبندي با ديكتاتوری و
وابستگی، بدون مقاومت سراسری و كهكشان شهيدانش و بدون در افتادن با اصل
ولايت فقيه و اصلاحطلبان قلابی، میتوان حاکمیت مردم را جایگزین کرد،
بفرمایید، درنگ نکنید. اگر
بدون مقابله با خمينی بر سر جنگ ضدميهنی و گِلگرفتن تنور جنگ و شعار «فتح
قدس از طريق كربلا»، بدون تحميل آتشبس با يكصدرشته عمليات ارتش آزاديبخش
ملی، و فتح مهران و پيشروي تا دروازه كرمانشاه، و بدون افشای جهاني
برنامهها و تأسيسات اتمی، موشكی، شيميايی و ميكروبی رژيم آخوندی، میتوان
آخوندها را بهزیر کشید، بله درنگ نکنید. اگر
بدون افشای جهانی نقض حقوق بشر و جنايتهای رژيم در۶۴ قطعنامه ملل متحد و
بدون جنبش دادخواهی زندانیان سیاسی قتلعامشده در سال۶۷، بدون كارزار
اشرفنشانها در چهارگوشه جهان و پایفشردن بر حقوق ملت ایران به مدت ۴
دهه، بدون برنامه و طرحهای مشخص شورای ملی مقاومت و دولت موقت برای دوران
انتقال حاكميت به مردم ایران و سرانجام، بدون رهبری آزموده و مشخص که پنج
دهه این مبارزه سهمگین را پیش برده، اگر بدون اینها میتوان این راه ۵۰
ساله را يكشبه طی كرد و صرفاً با روياي حمايت خارجی در ایران تغییر واقعی
ایجاد کرد، بفرمایید اين گوی و اين ميدان. اما
بگذارید بگویم که اين خواب و خيال فقط با الگوی اشغال كشور عراق، یعنی با
لشكركشی خارجی متصور است، که نتیجه آن هم از قبل معلوم است. در
این ۴۰سال، مدعیانی که اهل قیمتدادن نبودند، همه، شانس خود را آزمودند.
ولی واقعيتها و تجربهها، نشان داده که این رژیم تاريك و سياه، نه استحاله
و اصلاح میشود. نه «سبز» و «مخملی». سرنگونی
این رژیم، لاجرم قیمت میخواهد. صداقت و فدا میخواهد. سازمان و تشكيلات و
جايگزين مستحكم سياسی میخواهد. کانون شورشی میخواهد و ارتش آزادی. در عين حال، چنانکه مسعود رجوی در جمعبندی قيام ديماه گفته است: «ما رقیب کسی برای رسیدن به قدرت نیستیم. و قطعاً کسی هم رقیب مجاهدین در مسیر صدق و فدا و پرداختکردن نیست».
جبهه همبستگی ملی برای سرنگونی استبداد مذهبی
مقاومت
ایران از ۱۶ سال پيش با تصويب طرح جبهه همبستگی ملی براي سرنگونی استبداد
مذهبی اعلام كرده حاضر به همكاری با همه نيروهاي جمهوریخواهی است كه به
نفي كامل رژيم ولايت فقيه التزام دارند و برای يك ایران دمكراتيك و مستقل و
مبتنی بر جدايی دين از دولت مبارزه میكنند. شوراي
ملي مقاومت از ۴ دهه پيش، به دور از لفاظيهای رايج سياسی، قيمت يكايك
كلمات و مصوبات و تعهدات خود را با رنج و خون بسيار پرداخته است. ما
به پیریزی جامعهیی فرا میخوانیم که تار و پودش آزادی، دمکراسی و
برابری است. هم چنین مرزبندي با استبداد و وابستگي و تبعيض جنسي و قومی و
طبقاتی است. ما از برابری زن و مرد، از حق انتخاب آزادانه پوشش، از جدايی
دین و دولت، از خودمختاری مليتها، از تساوی حقوق سياسی و اجتماعی كليه
افراد ملت ایران، از لغو اعدام، از آزادی بيان، احزاب، مطبوعات و اجتماعات، از آزادي اتحاديهها، انجمنها، شوراها و سنديكاها دفاع كرده و دفاع میکنیم. طرح
۱۲مادهیی شورای ملی مقاومت برای خودمختاری كردستان ایران كه ۳۵ سال پيش
تصويب و اعلام شده، هنوز هم يكي از جامعترين الگوهاي جهانی است. و سرانجام
ایران آزاد، يك ایران غیراتمی، در همزیستی مسالمتآمیز، با همکاریهای
منطقهیی و بینالمللی است. اين است سيمای یک جايگزين دمكراتيك در برابر حاكميت آخوندی و هرگونه ديكتاتوری. در
این مسیر، اولین گام، انتقال حاکمیت به مردم ایران است. با اتكا بههمين
مردم و پايگاه مردمي است كه میتوان از هرج و مرج و ناامنی بر حذر ماند و
میتوان تماميت ایران و ایرانی را حفظ كرد و سرافراز نگهداشت. طبق
برنامه شورای ملی مقاومت، پس از سرنگونی رژيم، يك دولت موقت شش ماهه
تشكيل میشود كه وظيفة اصلي آن، تشكيل مجلس مؤسسان از طريق انتخابات آزاد
با رأی عمومی، مستقيم، مساوی و مخفی مردم ایران است. اين
مؤسسان بايد طی ۲سال قانون اساسی جمهوری جديد را تدوين كند، و آن را به
رأی مردم ایران بگذارد. همچنین نهادهای اساسی جمهوری جديد را طبق آرای
مردم، مستقر کند.
حق حاکمیت پایمالشده مردم ایران باید احیا شود
ما معتقدیم که رهایی جامعه از گرانی، فقر، بیکاری، زاغهنشینی، قحطی آب و
فجایع زیستمحیطی امکانپذیر است. اما قبل از هر چيز حقوق سیاسی و مشخصاً
حق حاكميت پایمالشده مردم ایران، بايد اعاده و احیا شود. اين خاستگاه
مقاومت ما و فلسفه وجودی شورای ملی مقاومت ایران است. اما
سود اساسی رژیم، همواره در این بوده و هست که توانایی این مقاومت و اين
جایگزین را انکار و از مماشاتگران در غرب برای سركوب این جنبش استفاده
کند. بنابراين
در رابطه با ایران، تا وقتی موضوع مقاومت و حق مقاومت و بهرسميت شناختن
این مقاومت، وارد معادلات نشده، نمیتوان خسارتها و ضربات سياست مماشات با
فاشيسم دينی را جبران كرد. ما
همواره گفتهایم و تکرار میکنیم که سرنگونی و تغيير دمكراتيك و برپایی
ایران آزاد بر عهده خود ما و مردم ماست. ما در عين حال از هرگونه عقبنشيني
آخوندها استقبال ميكنيم. زیرا هزار جام زهر، در خدمت هزار اشرف است. امروز
فرزندان رشيد ایران در کار برپایی قیامها سراز پا نمیشناسند. بهزنان
شجاع ایران که همه جا پیشاهنگ و پیشرو هستند، درود میفرستم و درود به
جوانان و اعضای کانونهای شورشی که در اسارت و زندان هم، با تأكيد بر
سرخترين نام، یعنی هویت مجاهدیشان، رژیم را وحشتزده میكنند.
هر ثانیه با قیام باشیم و برای پیشرفت قیام فداکاری کنیم
شما
را به حمایت عملی از قیامها فرا میخوانم. از هر ایرانی در هر کجا که
هست، برای پیشبردن قیام کاری ساخته است. هم چنین، از شما جوانان ایرانی،
که در این جا حاضرید، کارهای زیادی ساخته است. این تعهد همه ما و پیمان من و
ما با ملت ایران است که همه چیز را در کفه قیام بگذاریم، هر ثانیه با قیام
باشیم و در همه جبههها برای پیشرفت قیام فداکاری کنیم. بله، همه برای
قیام و هر لحظه با قیام. با درود به همه شهيدان و زندانيان مقاوم از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ تا امروز و به ياد عشقهای شعلهور و فروزان مانند صديقه و ندا در پانزدهمين سالگرد پركشيدنشان. یاد و نام آنها گرامی باد. من
به خوبی میدانم كه احساسات بیشائبه شما، متوجه كهكشان شهيدان مقاومت و
ارتش آزادی مردم ایران است، و بهخاطر قيامآفرينان و كانونهای شورشی و
زندانيان پايدار و مقاوم است. بهخصوص بهخاطر شهیدان قتلعامشده در
زندانهای رژیم آخوندی در سال ۶۷ است كه امسال سیامين سالگرد جانفشانی
آنهاست. از درون شب تار میشکوفد گل سرخ، نیست تردید زمستان گذرد وز پیاش پیک بهار با هزاران گل سرخ بیگمان میآید.
سلام بر آزادی، سلام بر مردم ایران و درود بر همه شما.
عصر امروز، جمعه ۸تیر ۱۳۹۷، در آستانه گردهمایی بزرگ مقاومت ایران، مریم رجوی با رودی جولیانی مشاور حقوقی رئیسجمهور آمریکا در دفتر شورای ملی مقاومت ایران در پاریس دیدار و گفتگو کرد.
در این دیدار آخرین تحولات ایران از جمله گسترش اعتراضات مردمی علیه رژیم آخوندی در تهران و شهرهای مختلف ایران و وضعیت شکننده رژیم مورد بحث و گفتگو قرار گرفت. مریم رجوی تأکید کرد استمرار قیام، بهرغم موج گسترده دستگیریها و سرکوب از یک سو بیانگر آمادگی شرایط عینی و موقعیت ملتهب جامعه و از سوی دیگر حقانیت استراتژی مقاومت و نقش غیرقابل انکار کانونهای شورشی است. مریم رجوی افزود شرایط به گذشته باز نمیگردد. سرنگونی رژیم بهدست مردم و مقاومت ایران محتوم است و رژیم هیچ راه گریزی از آن ندارد. شهردار جولیانی گفت دولت آمریکا اعلام کرده که رژیم ملاها حاکمیت مردم ایران را غصب کرده است و همانطور که رئیسجمهور و وزیر خارجه بارها اعلام کردهاند این یک رژیم فاسد است و مردم ایران قربانیان اصلی آن هستند. رودی جولیانی، از امضاکنندگان بیانیه ۳۳تن از شخصیتهای آمریکایی خطاب به گردهمایی ایرانیان تحت عنوان «ایران آزاد – آلترناتیو» در حمایت از شورای ملی مقاومت و برنامه ده مادهیی مریم رجوی است.
وی گفت: سیاست قاطع در قبال رژیم که ما برای سالیان خواستار آن بودیم قدم اول است. قدم بعدی قرار گرفتن در کنار مردم و آلترناتیو دموکراتیک شورای ملی مقاومت است که برای یک جمهوری مبتنی بر جدایی دین و دولت مبارزه میکند. وی افزود: «من قویاً معتقدم که آلترناتیو این رژیم،شورای ملی مقاومت ایران تحت رهبری خانم رجوی است».
Rudy Giuliani et
Maryam Radjavi, lors du Rassemblement de
l’année dernière de l’opposition
iranienne à Villepinte
"L’ancien maire de New York, très proche du président
américain Donald Trump, Newt Gingrich, un confident de la Maison-Blanche, et
des démocrates comme Bill Richardson et Patrick Kennedy seront en France ce
week-end", écrit le Figaro
dans son numéro du 28 juin 2018.
"Ils viendront, aux côtés de Philippe Douste-Blazy,
d’Ingrid Betancourt, de Rama Yade et de parlementaires français et européens
soutenir le rassemblement « Pour un Iran libre : l’alternative », ce samedi à
Villepinte. Des dizaines de milliers de personnes sont attendues, à cette
occasion, autour de l’opposante
iranienne Maryam Radjavi", ajoute le journal français.
Les maires de France, et
en particulier du Val-d’Oise, sont d’actifs soutiens du mouvement de Maryam
Radjavi et des Moudjahidines du
peuple. LP/Marie Persidat
Les
Moudjahidines du peuple, basés à Auvers-sur-Oise, organise leur grand rassemblement
annuel ce samedi : les élus du département y sont invités au même titre que des
personnalités venues du monde entier.
Ils sont maires de
petites communes du Val-d’Oise, mais se mobilisent ce week-end pour une cause
située à des milliers de kilomètres du département. Jean-Pierre Muller, maire
(DVG) de Magny-en-Vexin, Claude Krieguer (DVD), d’Asnières-sur-Oise ou encore
Bruno Macé (SE) de Villiers-Adam, et peut-être Dominique Lefèvre, président
(DVG) de l’agglomération de Cergy-Pontoise, participeront entre autres ce
samedi au grand rassemblement international de l’organisation des Moudjahidines
du peuple iranien (OMPI), à Villepinte (Seine-Saint-Denis).
Chaque année, le groupe
d’opposition iranien en exil à Auvers-sur-Oise accueille près de 100 000 personnes
à l’occasion d’une manifestation délocalisée au parc des Expositions. La foule
réunie autour de la charismatique leader Maryam Radjavi se compose aussi bien
d’Iraniens venus de toute l’Europe que de personnalités politiques françaises
mais aussi du monde entier. Sont attendus Bernard Kouchner, Rama Yade, Philippe
Douste-Blazy ou encore Rudy Giulani (l’ancien maire de New York).
Une
salle « Téhéran » à la mairie de Magny
Au milieu de ce gotha,
les hommes politiques val-d’oisiens occupent une place centrale. Les élus du
département sont largement représentés au sein du Comité des maires de France
pour un Iran démocratique, qui rassemble jusqu’à 14 000 sympathisants. Le
groupe est coprésidé par Jean-Pierre Muller. « Je me suis engagé tout
simplement parce que je souhaiterais que l’Iran, comme d’autres pays, recouvre
sa liberté, explique le maire de Magny-en-Vexin. Au début des années 2000,
j’avais été contacté par François Hollande, alors premier secrétaire du PS pour
l’accompagner à la rencontre de Maryam Radjavi. C’est à cette occasion que je
les ai rencontrés. » Depuis, l’élu a tissé des liens forts. L’une des salles de
la mairie de Magny-en-Vexin a même été rebaptisée « salon de Téhéran » et
abrite des pendules offertes par la résistance iranienne.
L’an dernier, Jean-Pierre
Muller s’est rendu à Tirana pour célébrer le Norouz (nouvel an) avec l’OMPI. «
J’y ai rencontré des réfugiés résistants du camp d’Achraf (NDLR : situé en Irak
et qui a fait l’objet de bombardements) et quand ils m’ont raconté leurs
souffrances, je me suis dit que je ne m’étais pas trompé de combat. » Pour
Jean-Pierre Muller comme pour les autres, le rassemblement de Villepinte est
l’occasion d’être en contact avec des personnalités peu accessibles « J’y
rencontre des gens comme Ingrid Betancourt ou Patrick Kennedy (ancien membre du
Congrès américain et neveu du président Kennedy). » Le conseil national de la
résistance iranienne entretient soigneusement ses liens avec les élus du
Val-d’Oise. « Pour nous qui sommes en exil, leur soutien est extrêmement
précieux. »
L’opposition
iranienne se réunit au parc des expositions de Villepinte ce samedi 30 juin
pour dénoncer le régime dictatorial d’Iran, et évoquer l’alternative
démocratique qui s’offre progressivement à elle. Lors de cet événement
exceptionnel, des dizaines de milliers de personnes ainsi que de nombreuses
personnalités internationales sont attendues pour soutenir leur cause.
Le rassemblement des opposants iraniens réunira le 30 juin des
dizaines de milliers de personnes.
Ce rassemblement annuel sonne
désormais comme une tradition. Les moudjahidines du peuple d’Iran, opposants
installés depuis plus de 30 ans à Auvers-sur-Oise, donnent rendez-vous à leurs
sympathisants du monde entier à Villepinte. Ce week-end, l’événement intitulé
« Pour un Iran Libre – l’Alternative au régime »
présentera « l’alternative viable face au régime des
mollahs et la détermination des Iraniens pour une Iran libre et démocratique ».
Maryam Radjavi, présidente élue du
Conseil national de la Résistance iranienne (CNRI), avait déclaré
l’année dernière que « le changement de régime
en Iran est nécessaire et à portée de main ». En effet, selon
ce Conseil, le mouvement d’opposition ne cesse de prendre de l’ampleur, ce qui
« a forcé les responsables du régime, y compris […] Ali Khamenei et
[…] Hassan Rohani de reconnaître le rôle croissant de la Résistance iranienne
dans l’organisation des manifestations », selon les propos du
CNRI.
Un impact grandissant
La présidente, qui honorera ce
rendez-vous, rappelle que « la fin de la dictature
religieuse au pouvoir en Iran est une condition nécessaire à la paix régionale,
à la démocratie, à la sécurité et à la stabilité ». Les
opposants ont de nombreuses revendications telles que la primauté du droit,
l’égalité entre les hommes et les femmes, l’interdiction du voile obligatoire
ou encore de la contrainte religieuse.
Tout comme l’année dernière, des dizaines de milliers de
personnes des cinq continents sont attendues pour participer au rassemblement.
Dans le public, seront présents des Iraniens de la diaspora et leurs
sympathisants internationaux. L’opposition annonce l’éventuelle venue de Rudy
Giuliani, ancien maire de New York, des démocrates Bill Richardson et Patrick
Kennedy, de Philippe Douste-Blazy, membre de l’UMP, d’Ingrid Betancourt ainsi
que de Rama Yade, ancienne secrétaire d’État chargée des Affaires étrangères et
des Droits de l’homme.
وقتی به سرگذشت مقاومت ایران و نیروی محوری آن، سازمان مجاهدین خلق ایران، طی ۴دهه پیکار مداوم با نظام ولایت فقیه نگاهی ولو کلی و گذرا میافکنیم، بهخوبی درمییابیم که جنبش مقاومت در برابر استبداد مذهبی و به تعبیر مجاهدین « انقلاب نوین ایران» از فراز و نشیبهای مختلفی عبور کرده است؛ فراز و نشیبهایی که هر کدام از آنان میتوانست، یک نیروی سیاسی را از پا بیندازد اما مجاهدین و مقاومت الهام گرفته از آنان ماند. نه تنها ماند بلکه قد کشید و به یک نیروی تعیینکننده و برانداز و به یک جایگزین جدی برای این حکومت تبدیل گشت. طی کردن این مسیر دشوار و این تماماً محال و بیرون کشیدن پیروزی از دل آن، چگونه محقق شده است. مجاهدین بنا به سنت دیرینه خود عادت ندارند چندان از خود سخن بگویند اما هرگاه سخن بگویند یک نام بهصورتی انکارناپذیر بر زبان آنان جاری است: مریم رجوی.
مریم رجوی کیست؟
زندگی و مبارزه مریم رجوی، مبارزه یک نسل است. چون او نماد یک نسل است. در شناسنامه او، مشخصات یک وجود تاریخی را باید خواند. به بیان مشروحتر، شناخت مریم رجوی با شرح توانمندیها و استعدادهای فردی میسر نمیشود و خطا هم هست که او را بهعنوان زنی با توانمندیهای خارقعادت، معرفی کنیم. مریم رجوی نمادی از یک حضور تاریخی زنان در میهن ماست. مریم رجوی امروز نامی نیست که فقط متعلق به مجاهدین و مقاومت ایران باشد، این نام به یک رمز پایداری در برابر بنیادگرایی مذهبی حاکم بر میهنمان تبدیل شده است. حتی آنان که به هر دلیل، گرایش عقیدتی و ایدئولوژی مجاهدین را نمیپسندند آنگاه که سخن به سرنگونی این رژیم میرسد، در نقش مریم رجوی با مجاهدین و مقاومت ایران اشتراک نظر دارند.
شخصیتهای سیاسی و برجسته بسیاری درباره مریم رجوی سخن گفتهاند. عمامهداران حاکم بر ایران آنچنان از نام مریم رجوی وحشت دارند که وقتی در سال ۱۳۸۲یک روزنامه اقتصادی دولتی به نام «آسیا» اقدام به درج عکسی از او در صفحه اول نمود، مدیر روزنامه را زندانی کرده و امتیاز آن را لغو نمودند.
توقیف روزنامه آسیا بهخاطر درج تصویری از مریم رجوی
مریم رجوی کیست؟
از مریم رجوی چه میدانیم؟ با ما در این مقاله همراه باشید.
مریم رجوی ـ تولد و جوانی
مریم رجوی ۱۳آذرماه۱۳۳۲در یک خانواده متوسط به دنیا آمد. خانه پدریاش شماره ۱۸کوچه شهاب الدوله، در محله وزیر نظام تهران بود. دبستان دخترانه طوبی درس خواند. در دبیرستان هدف ادامه داد. برای تحصیلات دانشگاهی، به دانشگاه صنعتی شریف رفت و در رشته مهندسی متالورژی فارغالتحصیل شد. یکی از برادران مریم رجوی، به نام محمود عضدانلو از اعضای قدیمی سازمان مجاهدین خلق ایران است. محمود در دوران شاه یکزندانی سیاسی بود. خواهر بزرگتر مریم رجوی به نام نرگس در سال ۱۳۵۴، در زمان شاه بهدست مأموران ساواک تیرباران شد، خواهر دیگر وی، معصومه، دانشجوی مهندسی صنایع بود و در سال ۱۳۶۱بهدست رژیم ملایان دستگیر، و در حالی که باردار بود، بعد از شکنجههای فراوان، اعدام گردید.
معصومه عضدانلو خواهر مریم رجوی
مریم رجوی ـ نخستین جرقه، نخستین الهام
مریم رجوی چگونه به مبارزه علیه شاه پیوست؟ همه چیز به نخستین خاطره تلخ او برمیگردد؛ هنگامی که دخترکی ۱۰ساله بیش نبود، برای اولین بار از پنجرهٔ خانه پدری، شاهد آتش گشودن نیروهای گارد شاهنشاهی به روی مردم معترض و سرکوب تظاهرات ۱۵خرداد سال ۴۲بود. تجربه عملکرد استبداد از نزدیک باعث شد که مبارزه در ذهن او نقش ببندد. مریم رجوی ۷سال بعد از این نخستین جرقه، با اینکه نوجوانی بیش نبود، راه مبارزه خود را یافت و در آن گام نهاد.
مریم رجوی و آشنایی با سازمان مجاهدین خلق ایران
مریم رجوی در سال۴۹از طریق برادرش، محمود با سازمان مجاهدین آشنا شد. او در این زمان دانشآموز کلاس چهارم دبیرستان بود. با گام نهادن به دانشگاه صنعتی شریف، فعالیت خود را گسترش داد و با دختران مبارز یک گروه تشکیل داد. کار این گروه جمعآوری اخبار رادیوهای حامی انقلاب خلق ایران و انتشار آنها بود. مریم رجوی در این ایام رهنمودهای سازمان را در زمینه کوهنوردی، شهرگردی، کارگری در کارخانجات که بخشی از پروسه ورود به مبارزه حرفهیی بود به کار میبست و همزمان با بهرهگیری از کتابهای ایدئولوژیک ـ سیاسی سازمان اعتقاد او به راه مجاهدین بیشتر میشد. بعد از دستگیری برادرش، محمود، از طریق دیگری با سازمان در ارتباط قرار گرفت و از آن تاریخ بهعنوان یک کانال ارتباطی فعال بین داخل و خارج زندان به فعالیت خود ادامه داد. او در این ایام از هیچ کمک مادی و معنوی به خانوادههای زندانیان سیاسی ـ که آسیبهای فراوانی از دیکتاتوری شاه دیده بودند ـ دریغ نمیکرد.
چاپ عکس مریم رجوی در این ویژهنامه، باعث تعطیلی انجمن و گردآوری تمام نشریات آن شد
موضع قاطع مریم رجوی در برابر جریان اپورتو نیستی
در سال ۵۴سازمان مجاهدین خلق ایران باضربهی اپورتونیستهای چپنما مواجه شد.
اپورتونیستهای چپنما تلاش زیادی کردند تا مریم رجوی را جذب کنند اما به دامشان نیفتاد در مواضع اصولی خود پایدار ماند. او جزو آن دسته از افراد بود که در اثر ضربه جریان اپورتونیستی به مواضع انحرافی یا ارتجاعی دچار نشدند.
در این دوران مریم رجوی در سازماندهی دختران دانشجو، کمک فکری به هواداران سازمان برای نغلطیدن به دام جریانهای انحرافی چپنما و جریان راست ارتجاعی نقشی شایسته ایفا کرد.
مریم رجوی در این سالها، با مجاهدین شهید علیرضا الفت و حسن نصیر زاده رابطه فعال داشت علاوه بر ایندر جریان ملاقات با برادرش توانسته بود ارتباط نزدیکی با خانوادههای شهدای مجاهدین و سایر زندانیان سیاسی برقرار کند. آشنایی او با مجاهد شهید بهجت تیفتکچی نیز در همین دوران بود
عضویت مریم رجوی در سازمان مجاهدین خلق
مریم رجوی در سال ۵۶به عضویت سازمان مجاهدین خلق ایران درآمد. سازمان مجاهدین در این دوران درصدد خنثی کردن آثار ضربه اپورتونیستی چپنما بود. به همین دلیل آموزشهای سیاسی ـ ایدئولوژیک در داخل سازمان جریان داشت. در آن شرایط وحشتناک پلیسی ـ نظامی آثار ضربهاپورتونیستی به میزان قابل ملاحظهیی از تحرک نیروهای انقلابی کاسته بود. کمبود امکانات از قبیل خانه، ماشین و نیز تور گسترده پلیس، مشکلات را مضاعف میکرد. مریم در چنین شرایط یأسآوری سازمان را یاری میداد، امکانات مادی برای آن فراهم میکرد و با اجرای قرارهای پیچیده به فرار نیروهای انقلابی از چنگال پلیس یاری میرساند. او بهدلیل ارتباطات فعالی که با دانشجویان داشت، در زمینه پیاده کردن خطوط سازمان در دانشگاه نقش مؤثری ایفا میکرد.
ماموریت سازمانی دیگر مریم رجوی در سال ۵۶ارتباط با گروههایی بود که بعد از ضربه ۵۴شکل گرفته بودند ارتباط با این گروهها برای از بین بردن فضای بیاعتمادی پس از ضربه اپورتونیستی و خنثی کردن سمپاشیهاییکه از یک سو توسط رژیم و ساواک شاه و از سوی دیگر به وسیله جریان راست ارتجاعی علیه سازمان صورت میگرفت بسیار ضروری بود. بسیار مشکل مینمود اما مریم رجوی موفق به حل مشکلات این مسئولیت و انجام آن شد.
مریم رجوی و انقلاب ضدسلطنتی
مریم رجوی در جریان انقلاب ضدسلطنتی توانست، طیف وسیعی از دانشجویان را وارد مبارزه علیه دیکتاتوری سلطنتی نماید و آنها را در جریان انقلاب ضدسلطنتی نیز سازمان دهد. در آستانه قیام ۲۲بهمن او همراه با شماری دیگر از اعضای سازمان نخستین سازمان تشکل دانشجویی مجاهدین، به نام «انجمن دانشجویان مسلمان دانشگاه صنعتی شریف» را تأسیس نمود تا در مدار جدیدی مبارزات دانشجویی را به پیش ببرد.
مریم رجوی، یکی از مسئولان بخش اجتماعی مجاهدین
بعد از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، در دوران مبارزات سیاسی و علنی از مسئولان بخش اجتماعی سازمان بود. او همچنین از مسئولان اولیهٔ شاخه دانشآموزی و از سازمان دهندگان دختران میلیشیای دانشآموزی بود و سرپرستی اردوهای آموزش و سازندگی آنان در روستا را به عهده داشت.
فاطمه رمضانی از زنان مجاهد خلق درباره این دوران میگوید:
«در دوران مبارزه افشاگرانه سیاسی علیه اقدامات ارتجاعی، مریم رجوی الگوی ما در کار و تلاش و انگیزه دادن و شکل دادن شخصیت مبارزاتی میلیشیاهایی بود که مثل سیل خروشان به سوی سازمان سرازیر شده بودند. او مثل آموزگاری مهربان و دلسوز با برقراری روابطی عمیقاً انسانی و انقلابی آنها را مجذوب سازمان و مناسبات آن میکرد».
مریم رجوی کاندیدای مجاهدین برای مجلس از تهران
در سال ۱۳۵۸مریم رجوی از سوی سازمان مجاهدین خلق ایران بهعنوان یکی از کاندیداهای مجاهدین در تهران برای اولین انتخابات مجلس معرفی شد. طی این انتخابات رژیم آخوندی با تقلبهای گسترده مانع از ورود حتی یک مجاهد خلق به مجلس شد. با این همه، مریم رجوی بیش از ۲۲۰هزار رأی را بهخود اختصاص داد. با وجود تقلبات انبوه رژیم آخوندی ناگزیر شد که اعتراف کند مجاهدین در جریان انتخابات مجلس بیشتری رأی را بعد از حزب حاکم که تمامی اهرمهای قدرت را در دست داشت بالاترین آرا را داشتند.
مریم رجوی کاندیدای سازمان مجاهدین خلق برای مجلس شورای ملی در سال ۱۳۵۸
آخرین مسئولیت مریم رجوی در بخش اجتماعی، آموزش و سازماندهی نیروهای انجمنهای محلات تهران بود. او در تظاهرات مادران (اردیبهشت۶۰) مسئولیت سازماندهی هستهٔ مرکزی این تظاهرات (مادران تهران) را به عهده داشت. در تظاهرات باشکوه ۵۰۰هزار نفری مردم تهران در ۳۰خرداد ۶۰نیز سازماندهی بخش عمده نیروهای محلات تهران با مریم رجوی بود.
(متن زندگینامه مریم رجوی در تاریخ ۱۴اسفند ۵۸در شماره ۲۶نشریه مجاهد منتشر شده است)
فعالیتهای سیاسی مریم رجوی بعد از ۳۰خرداد
نزدیک به دو سال و اندی پس از سقوط نظام سلطنتی، بهار زودگذر آزادی روزهای آخر خود را سپری میکرد. خمینی به سرعت در حال حذف مخالفان خود و یکپارچه کردن نظامش بود. تا ۳۰خرداد۶۰تهاجم چماقداران به همراه تیراندازیهای پاسداران، منجر بهشهادت بیش از ۵۰تن از مجاهدین شده بود و این علاوه بر هزاران مجروح و زندانی در سراسر ایران بود. پس از آن بود که خمینی بنا به فرهنگ دجالگرانه خودش منافقین را بدتر از کفار نامید و گفت: خطر نه آمریکا و نه شوروی و نه هیچکس و هیچ جای دیگر بلکه در همین تهران و بیخ گوش ما است و در پی آن، روز ۲۵آبان، حکم احضار و تعقیب رهبری مجاهدین را از طریق دادستانش صادر کرد.
پس از آن در تاریخ ۷اردیبهشت۱۳۶۰شاهد تظاهرات ۲۰۰هزار نفری مردم تهران علیه سرکوبی مجاهدین بهدعوت مادران مسلمان بودیم. تظاهراتی که به بزرگترین راهپیمایی بعد از انقلاب ضدسلطنتی معروف شد.
خمینی که فضا را این چنین در حال چرخش میدید بلافاصله به صحنه آمد و در روز ۱۰اردیبهشت مجاهدین را به تعیین «تکلیف نهایی» تهدید کرد و گفت:
«اسلحه را زمین بگذارید و از این شیطنتها دست بردارید و به آغوش ملت برگردید» والا «یک روز است که پشیمانی دیگر سودی ندارد و آن روزی است که به ملت تکلیف شود، تکلیف شرعی الهی به مقابله با اینها و تکلیف آخری، نسبت به اینها تعیین شود».
دو روز بعد مجاهدین هم آخرین اتمامحجت را بهعمل آوردند و در ۱۲اردیبهشت در یک نامه سرگشاده خطاب به خمینی نوشتند: ما حاضریم سلاحهایمان را تحویل بدهیم، اما اجازه بدهید همراه با خانوادههایمان خدمت برسیم و حضوری حرفهای خود را بزنیم. اما خمینی که میدانست اجازه دادن به مجاهدین برای یک راهپیمایی تا جماران همان و جارو شدن رژیمش همان، یک هفته سکوت کرد و بعد از یک هفته با لحنی معنیدار گفت لازم نیست شما بیایید، من خدمت شما میرسم
به این ترتیب دیگر برخورد قهرآمیز که مجاهدین به مدت بیش از دو سال تمام تلاش خود را کرده بودند که از وقوع آن جلوگیری کنند یا لااقل آن را به تأخیر بیندازند، اجتنابناپذیر مینمود.
ساعت ۴بعد ازظهر روز شنبه ۳۰خرداد یک راهپیمایی عظیم که بهطور علنی اعلام نشده بود، در تهران شکل گرفت. جمعیت که طی مدت کوتاهی شمار آن به نیم میلیون نفر رسید از از هر سو به سمت تقاطع مصدق و انقلاب سرازیر شد.
به فاصله کمتر از نیم ساعت حوالی میدان ولیعصر چماقداران به جمعیت حمله کردند. اما سیل خروشان مردم هر لحظه متراکمتر و گستردهتر میشد و دیگر کاری از دست گلههای چماقدار ساخته نبود. و خمینی با فرمان شلیک مستقیم و کشتار مردم آخرین نقابش را از چهرهاش برداشت.
این چنین بود که تظاهرات مسالمتآمیز نیممیلیون نفری مردم تهران به دستور شخص خمینی به خاک و خون کشیده شد و در پی آن، بیسابقهترین موج اعدامها از همان شامگاه ۳۰خرداد آغاز شد؛ و به این ترتیب ۳۰خرداد برای همیشه بر دفتر مسالمت با خمینی خط پایان کشید. از فردای ۳۰خرداد، مقاومت انقلابی برای سرنگونی این رژیم ضدبشری، مشروع و ضروری گردید.
تظاهرات ۳۰خرداد ۱۳۶۰
با آتش گشودن پاسداران بر روی تظاهرات مسالمتآمیز هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران در ۳۰خرداد۱۳۶۰فصل جدیدی از استبداد حاکم شد. نیروهای اپوزیسیون و در رأس آنها مجاهدین خلق، در معرض شدیدترین سرکوب قرار گرفتند. مبارزه که تا این تاریخ بهصورت نیمه مخفی بود، شکل مخفی و زیرزمینی به خود گرفت. مریم رجوی نیز مانند بقیهٔ کادرها و مسئولان مجاهدین به زندگی مخفی روی آورد و در خانههای تیمی مستقر شد.
مریم رجوی هم پایگاه شهید اشرف رجوی در سال ۶۰
خمینی تصمیم گرفته بود، یک تن از مجاهدین را زنده نگذارد. گزمگان تا دندان مسلح، لهله زنان در جستجوی خانههای تیمی به هر سو پوزه میچرخاندند. مریم رجوی در این دوران دشوار و در عینحال حماسی، تا چند روز قبل از شهادت اشرف رجوی با او در یک پایگاه زندگی میکرد. در روز ۱۹بهمن۶۰ بهدنبال شهادت موسی و اشرف، محل استقرار او نیز مورد تهاجم دشمن قرار گرفت و تمامی همرزمانش پس از نبردی قهرمانانه بهشهادت رسیدند مریم رجوی در آن زمان در حال انجام مأموریت دیگری بود و در آن پایگاه حضور نداشت. او در سخنرانی خود به تاریخ ۱۹بهمن۱۳۹۵در این باره میگوید:
«در روز ۱۹بهمن من در پایگاهی در یکی از خیابانهای تهران بودم. در آن موقع، ۲۴ساعته بهوسیله صامت پیامهای بیسیمی مراکز سپاه و کمیته را گوش میکردیم که از تحرکات آنها با خبر بشویم و حملاتشان را خنثی کنیم، ولی از چند ساعت قبل از حمله، سکوت بیسیمی برقرار کرده بودند. معلوم بود که دستاندرکار حملهیی هستند که تمام دستگاهشان پشت آن است.
حمله را از شب قبل، با ایجاد چند حلقه محاصره در اطراف پایگاه موسی و اشرف تدارک دیده بودند و در نیمههای شب حمله رژیم شروع شد. بهفاصله کمی پایگاههای مختلف مطلع شدند که خانه موسی زیر ضربه قرار گرفته است. بلافاصله نقل و انتقالها را شروع کردیم. باید خانهها و پایگاههایی که احتمال میرفت رژیم از آنها سرنخی داشته باشد، تخلیه میشد تا ضربه گسترده نشود.
بههر حال تا حوالی ظهر بخش زیادی از بدنه تشکیلات ما در تهران از شهادت موسی و اشرف با خبر شده بودند، ولی بیرون از ما هنوز کسی اطلاع نداشت. تا اینکه شب رادیو و تلویزیون رژیم خبر را پخش کردند».
بعد از شهادت اشرف، مریم رجوی در شرایط خفقانبار پلیسی ـ نظامی سالهای ۶۰و ۶۱در بخشهای مختلفی از سازمان به وظایف انقلابی خود ادامه داد و در سال ۶۱برای به عهده گرفتن مسئولیتهای جدید به پاریس، مقر شورای ملی مقاومت اعزام گردید.
انقلاب ایدئولوژیک
روز ۱۹اسفند ۱۳۶۳، دفتر سیاسی و کمیته مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران، طی اطلاعیهیی تشکیل رهبری نوین سازمان مجاهدین، مسعود و مریم، و انقلاب نوین مردم ایران را اعلام و معرفی نمود. این سرآغاز یک تحول کیفی در اندیشه و مناسبات درونی مجاهدین و ورود زنان مجاهد به سطح رهبری بهمنظور آزاد کردن و استخراج حداکثر پتانسیل برای سرنگونی رژیم آخوندی بود؛ تحولی که با عنوان انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین نامیده میشود.
در کتاب اسلام ا زنان و برابـری درباره این تحول آمده است:
«از هنگامی که مبارزه برای سرنگونی رژیم آخوندی شروع شد، زنان پیشتاز ایران در آن وسیعاً حضور یافتند. شرکت فعال آنها در همه عرصههای مبارزه و فداکاری بینظیرشان، هم در پیشروی مقاومت و هم در ارتقاء موقعیت زن ایرانی تأثیر شگرفی بر جای گذاشت. در این دوره دهها هزار زن مجاهد و مبارز(حدود یکسوم از صد و بیست هزار شهید مقاومت مردم ایران) در رویارویی با دیکتاتوری مذهبی جان باختند.آنها بهخصوص در شکنجهگاههای رژیم خمینی،حماسههای بزرگی آفریدند که در تاریخ جنبش ایران بینظیراست.
بعد از شهادت اشرف، که مریم رجوی او را مادر عقیدتی خود و دیگر زنان مجاهد مینامد، سازمان مجاهدین خلق ایران در جمعبندی چهارمین سالگرد مقاومت انقلابی،با این سؤال کلیدی روبهرو شد که «چرا در سازمان مجاهدین خلق ایران (بهعنوان سازمان محوری مقاومت)، سطح مسئولیت زنان سه مدار پایینتر از مردان باقی مانده است؟ یعنی در حالی که زنان بهطور گسترده در تمامی صحنههای مقاومت حضور دارند و همچنین با توجه به اینکه مجاهدین به برابری زن و مرد بهعنوان یک ارزش آرمانی معتقدند و در عمل هم به ظاهر هیچ مانع و محدودیتی برای ارتقای زنان وجود ندارد، پس چرا زنان ما در چنین حدی متوقف شدهاند؟».
مریم رجوی در همین رابطه میگوید:
«این سؤال بسیار قابل توجهی بود و به همین خاطر بحث و بررسی زیادی روی آن شد. در بررسی این مسأله و در پی یافتن راهحلی برای آن به یک راهحل جدید رسیدیم. ما نمیتوانستیم فقط روی یک پا حرکت کنیم. ما نیاز به تحولی داشتیم که این ذهنیتها را بشکند و باور تازهیی را در زنان جاری کند. مسعود، راهحل را از بالا و به صورت شرکت زن در رهبری میدانست و عدهیی با او همعقیده بودند. برخی هم همچنان راهحل را از پایین و در شرکت بیشتر زنان در امور اجرایی میجستند. این مسأله ذهن مرا زیاد مشغول کرده بود. از سالها قبل، شاید از زمانی که مبارزه سیاسی را شروع کردم، به اینکه چگونه راه رهایی زنان گشوده خواهد شد، میاندیشیدم. بهنظر من این موضوع خواه ناخواه به مسأله ذهنی هر زنی تبدیل میشود، هر چند که بهخاطر سنگینی و پیچیدگیاش، دیر یا زود از آن روبگرداند. به هرحال، اکنون مسأله بهصورت یک بحث جمعی در سطح یک جنبش بزرگ مقاومت مطرح شده بود و من ضرورتهای آن را از جهات مختلف احساس میکردم. راهحلی که در برابر ما قرار داشت، در یک کلام، راهگشایی بهصورت جهش کیفی از طریق شرکت زن در رهبری بود. بلافاصله این سؤال مطرح شد که آیا زنی که چنین مسئولیتی را به عهده بگیرد، وجود دارد یا نه؟ وقتی مرا کاندیدای بهعهدهگرفتن این مسئولیت کردند، سنگینی مسئولیت و تصمیمگیری در مورد آن برایم بسیار سخت و طاقتفرسا بود. آنهم سازمانی که چنگ در چنگ با مهیبترین استبداد مذهبی حاکم بود. ولی یک چیز تردیدهایم را از بین میبرد: اینکه بهطور واقعی میدیدم که خارج از ذهن خودم و بهخاطر الزامات جنبش مقاومت، میبایست این قدم برداشته شود. یعنی برای پیش رفتن، باید به این ضرورت پاسخ میدادیم. انگیزش حرکت بر اساس ضرورت خارج از خود فرد، در آن زمان جرقه اندیشه جدیدی را در ذهن من مشتعل کرد. اینکه اگر من از خودم شروع کنم جواب سخت است ولی اگر از واقعیت بیرون و مسئولیتی که هست شروع کنم دیگر باید بهرغم همه سختی آن جواب، مثبت داد. بعدها در طول تجربه رویارویی با اندیشه مبتنی بر تبعیض جنسی و مردسالار بهعنوان ایدئولوژی حاکم در طول تاریخ، به ما ثابت شد که رهایی از اسارت چه برای زنان و چه برای مردان جز با دینامیسم خارج از خود و انگیزشهای نوین انسانی میسر نیست. علاوه براین، در جریان نشستهای چندماهه، حس کرده بودم که رهایی زنان و آزاد شدن انرژیشان و رهایی خودم در گرو پذیرش همین مسئولیت است. در عمل چیزی اتفاق افتاد که هیچکدام از ما نمیتوانستیم آن را حدس بزنیم». «اسلام زنان برابری»
مریم رجوی در کنفرانس بینالمللی روز جهان زن در سال ۱۳۹۱ضمن توضیحی درباره انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین گفت:
انقلاب درونی مجاهدین تحول و انقلاب، شورشی است علیه یک دیکتاتوری قرون وسطایی که بر زنستیزی و صدور تروریسم و بنیادگرایی متکی است.
یک زمان اسپارتاکوس علیه بردهداری، شورش و قیام کرد، یک زمان در همین فرانسه تودههای انقلابی زنجیرهای فئودالیته را درهم شکستند و در این زمانه ما علیه بنیادگرایی اسلامی، بهمثابه بزرگترین تهدید صلح و دموکراسی در جهان امروزبهپاخاستهایم. همان بلیه شومی که معضل ملتهای خاورمیانه و شمال آفریقا و حتی جوامع غربی است و همه جنبههای ستم و سرکوب علیه زنان را در افراطیترین صورت در خود فشرده کرده است.
مریم رجوی در بخش دیگری از همین سخنرانی با اشاره به ایدئولوژی زنستیز خمینی گفت:
در این ایدئولوژی، همچنین زنان، تحت سلطه بودن و اتکا به مردان و درجه دو بودن خود را منطقی و طبیعی میدانند. در نتیجه زن خصلتی جدا از انسانیتش مییابد. خصلت شیئی که با فایده کالاییاش برای دیگران سنجیده میشود. به عبارت دیگر، زن نیز در اسارت همین نگرشی است که به خودش دارد. آنچنان که سیمون دوبوار گفته است: «زنان، زن زاده نمیشوند، بلکه به زن تبدیل میشوند». در حقیقت، رابطه زن و مرد از طبیعت انسانی آنها اکیداً فاصله میگیرد.یعنی نه زن خود را انسانی برابر میبیند، نه مرد زن را انسانی برابر میداند.
(برای آگاهی بیشتر مراجعه کنید به توضیحاتی پیرامون این موضوعاز سخنرانی خانم مریم رجویدر مراسم۸مارس ـ اسفند ۱۳۹۱)
مریم سرچشمه شکوفایی در سازمان مجاهدین خلق ایران
مریم رجوی پاسخ حقیقی به ضرورت مبارزه با ارتجاعی بود که زنستیزی از ویژگیهای ماهیت آن بود. حاکمیت چنین رژیمی بهطور قانونمند زنان را در مقیاسی گسترده به صفوف مقاومت انقلابی و سازمان پیشتاز آن یعنی سازمان مجاهدین خلق ایران جلب نمود. با مریم این حضور گسترده نقش خود را در بالاترین مدار رهبری مقاومت نیز برعهده گرفت و سازمان مجاهدین و تمامی مقاومت ایران را وارد دوران نوینی از شکوفایی نمود.
مریم رجوی از سال ۱۳۶۴تا ۱۳۶۸در موضع همردیف مسئول اول قرار داشت. تولد ارتش آزادیبخش ملی ایران، مقابله با ماشین جنگی و جنگ خانمانسوز خمینی، تصویب طرح صلح شورای ملی مقاومت، عملیات آفتاب، چلچراغ و سرانجام عملیات فروغ جاویدان، مرهون این دوران از حیات مبارزاتی سازمان مجاهدین است.
مریم رجوی مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران
قرار گرفتن مریم رجوی در موضع همردیف رهبری، اثبات کرد که این تصمیم درستی بوده است. آثار رهاییبخش این تصمیمگیری به امری بدیهی و خارج از ذهن تبدیل شده بود.
مریم رجوی در ۲۶مهر۱۳۶۸از سوی مسعود رجوی بهعنوان مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران معرفی گردید. هنگام معرفی مسئول اول جدید سازمان، مسعود رجوی گفت:
«با قرار گرفتن مریم در موضع مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران، انقلاب ایدئولوژیک درونی سازمان به اوج بلوغ و کمال شایسته خود میرسد و سرچشمه خیرات و برکات بسا عظیمتری برای مجاهدین و خلق محبوبشان میگردد. بگذار قید و بندهای استثماری تماماً در هم بشکند و نسیم جامعه بیطبقه توحیدی که در دل و بر مزار هر مجاهد خلق حک شده به هر سو بوزد و فضای عطرآگین رهایی را بشارت دهد».
مریم رجوی در سال ۱۳۶۶با تشکیل ارتش آزادیبخش ملی ایران، جانشینی فرمانده کل ارتش آزادیبخش را عهدهدار شد و ظرف ۲سال ارتش آزادیبخش ملی را از یک نیروی پیادهنظام به یک ارتش زبده زرهی ـ مکانیزه تغییر داد. مسئولیتپذیری شگفت او مسعود رجوی را قادر ساخت تا در موضع مسئول شورای ملی مقاومت و فرمانده کل ارتش آزادیبخش، مسئولیتهای خطیر مقاومت را به پیش ببرد.
مریم رجوی و ارتش آزادیبخش ملی ایران
مریم رجوی بهعنوان جانشین فرماندهی کل ارتش آزادیبخش، بعد از جمعبندی عملیات فروغ جاویدان، ارتش آزادیبخش را در معرض یک تحول کیفی و ساختاری قرار داد. این تحول را در محورهای زیر میتوان خلاصه کرد:
ـ دگرگونی در جنگافزارهای یکانهای رزمی و تبدیل ارتش آزادیبخش از یک ارتش پیاده به یک ارتش زرهی.
ـ تکامل و ارتقا سیستم فرماندهی.
ـ ارتقا کیفی سطح آموزش و مهارت رزمندگان و تکامل مناسبات جمعی.
مهوش سپهری (از مسئولان پیشین سازمان مجاهدین) در توصیف این دوران چنین میگوید: «ارتش آزادیبخش بعد از فروغ جاویدان زیر نظر مریم رجوی ـکه در آن زمان جانشین فرمانده کل بودندـ وارد تجدید سازمان یکانها و دگرگونی جنگافزار آنها شد. باید ارتش از یک ارتش پیاده بهیک ارتش زرهی تبدیل میشد. این کار در ارتشهای کلاسیک، با صرف هزینههای کلان همراه است و معمولاً حدود ۱۵سال طول میکشد، ولی ما نمیتوانستیم از چنین طرحهایی استفاده کنیم و باید روند این تحول کیفی را با سرعت بسیار بیشتر طی میکردیم. بنا بر این طی یک برنامهٔ فشرده، کلیه رزمندگان و فرماندهان آموزشهای تکنیکی و تاکتیکی را در تمام سطوح فرا گرفتند و برنامهریزی دقیقی برای تمرین و کنترل آموزشها صورت گرفت. چون بهخوبی میدانستیم که اگر بهای آموزش جنگافزار پیچیده را نپردازیم، خود آنها تبدیل به عوامل دستوپاگیر خواهند شد.
مهارت و کیفیت یکانهای زرهی باید بهحدی ارتقا مییافت که پاسخگوی سرعت و ضربت مورد نیاز در عملیات سرنگونی تا عمق خاک میهن اسیرمان میبود.
در یکانهای پشتیبانی رزمی شامل توپخانه، پدافند هوایی، مهندسی رزمی و مخابرات نیز تحول اساسی بهوجود آمد تا بتوانند یکانهای زرهی را در رزم به بهترین شکل پشتیبانی کنند. همچنین یکانهای پشتیبانی خدماتی مثل یکانهای آماد و ترابری، تعمیر و نگهداری و خدمات پزشکی شکل گرفتند تا یکانهای ارتش آزادیبخش در عملیات نهایی بهلحاظ پشتیبانی از خودکفایی کامل برخوردار باشند.
تبدیل ارتش آزادیبخش از ارتش پیاده به زرهی توسط مریم رجوی
تمام آموزشهای تکنیکی، سرویس و نگهداری و تعمیرات و همچنین کلیه آموزشهای تاکتیکی در تمامی سطوح فرماندهی پیاده شدند؛ همچنان که رستههای توپخانه و پدافند هوایی، مهندسی رزمی، مخابرات و پشتیبانی خدماتی کلیه آموزشهای تکنیکی و تاکتیکی مربوط بهخودشان را گذراندند و مانند یکانهای زرهی به آمادگیمطلوب رسیدند. ارگانهای ستادی همزمان با تکمیل آموزشها برای ادارهٔ عملیات سرنگونی تکمیل شدند.
علاوه بر اینها، واحدهای هوانیروز تشکیل شدند و دورههای آموزشی و تمرینات آمادگی را گذراندند. همه اینها، اضافه بر ارتقا سیستم فرماندهی که اشاره کردم، بر اساس تجربه فروغ جاویدان و بر پایهٔ دانش نظامی کلاسیک شکل گرفت و در تمرینها و مانورهای نظامی متعدد آزمایش شد».
در دومین سالگرد معرفی مریم رجوی بهعنوان مسئول اول، وی فهمیه اروانی را بهعنوان جانشین مسئول اول معرفی کرد. انتخاب فهیمه اروانی به این سمت پیشتر در نشست شورای مرکزی مجاهدین، نظرخواهی و به اتفاق آراء تصویب شده بود. فهیمه اروانی علاوه بر سمت جانشینی مسئول اول، مسئولیت شورای مرکزی مجاهدین را نیز به عهده گرفت.
فهمیه اروانی دو سال بعد، یعنی در سال ۱۳۷۲بهعنوان مسئول اول سازمان مجاهدین معرفی گردید.
سال ۱۳۷۲ ـ معرفی فهیمه اروانی از سوی مریم رجوی بهعنوان مسئول اول
معرفی فهمیه اروانی مقارن بود با پایان گرفتن عملیات تدافعی مروارید و رژه ارتش آزادیبخش ملی ایران؛ این رژه ۵ساعته، با شرکت یکانهای نمونه اعم از پیاده، زرهی، سوارزرهی، توپخانه، مهندسی، پشتیبانی، واحدهای دفاع ضدهوایی و نیز یکان نمونه هوایی انجام شد. رژه ارتشی که مریم رجوی ساختارش را دگرگون کرده بود بهقول خبرگزاری رویتر، «در مقایسه با استانداردهای گروههای مقاومت در جهان، یک نمایش خیره کننده قدرت بود».
کشف مهم مریم رجوی برای آزادسازی انرژیهای انسانی
مریم رجوی تا سال ۱۳۷۲که در موضع مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران و جانشین فرماندهی ارتش آزادیبخش ملی ایران انجام وظیفه کرد انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین را به مدارهای نوینی بالغ نمود. رشد جهشآسای کادرهای مجاهدین اعم از زن و مرد، و افزایش تصاعدی مسئولیتپذیری آنان از دستاوردهای مریم رجوی در این دوران میباشد.
امروز ۵۲درصد از اعضای پارلمان مقاومت که بیش از ۵۰۰عضو دارد زنان هستند. اکثر فرماندهان ارشد ارتش آزادیبخش ملی، از زنان ذیصلاحند. در سازمان محوری مقاومت، شورای مرکزی، تماماً از زنان ذیصلاح مجاهد تشکیل شده و آنها هژمونی یکدست و تمامعیار را در سازمانی که جدیترین مسئولیتهای مقاومت را عهدهدار است به شایستگی اعمال میکنند و یک تجربه طولانی پشت سردارند.
این امر در سازمان مجاهدین چگونه اتفاق افتاد؟
پیشتر به ضرورت قرار گرفتن یک زن در موضع رهبری اشاره کردیم حال میخواهیم ببینیم مریم رجوی چگونه و با اتکا به کدام تئوری به این ضرورت پاسخ گفت و یک انقلاب فراگیر در اندیشه و عملکرد مجاهدین ایجاد کرد.
مریم رجوی در یکی از کتابهای خود به نام «زنان، نیروی تغییر» این انقلاب فراگیر را «آرمان پیشرو» مینامد و در توصیف آن میگوید:
«ما از یک رهبری صحبت میکنیم که محصول عنصر شکوفاشده انسانی است و خودش نیز بر روابط انسانی متمرکز است. این شورش بزرگی است علیه مردسالاری و فرهنگ عقبماندهیی که باید نفی شود. به همین دلیل وقتی در جنبش مقاومت، زنان مواضع رهبریکننده را برعهده گرفتند، این تغییر برای ما فقط یک جابهجایی مدیریتی نبود، بلکه فراتر از آن هدف، نفی ساز و کار مبتنی بر تبعیض جنسی بود. چنین نبود که مردان پستهایشان را ترک کنند تا زنان در همان پستها جایگزین شوند و همان مناسبات را با همان شیوهها اداره کنند. چنین نبود که زنان پا در جای پای مردان بگذارند یا در کلوپ مردان پذیرفته شوند. خیر، اصل موضوع این بوده و هست که روابط کهنه مبتنی بر بینش مردسالاری کنار زده شود و جای خود را به روابط انسانی بدهد. حضور زنان در رهبری، مردان را حذف نکرد و سبب انفعال یا افت آنها نشد. به عکس، آنها را از بندهای فرهنگ مردسالار که بر ذهنها، ارادهها و عاطفههایشان پیچیده شده بود، رها کرد. آنها تجربههای خود را به زنان منتقل کردند و از آنان که افقهای تازهیی را گشوده بودند، بسیاری چیزها را آموختند. پس ما به رهبری زنان اینگونهنگاه میکنیم: یک آرمان پیشرو انسانی.
مجاهدین به این کشف مهم رسیدند که اگر بخواهند در مقابل استبداد مذهبی بایستند باید با تمامی آثار ایدئولوژیک و فرهنگی بنیادگرایی مبارزه کنند. در یک کلام، ما دیدیم که زدودن اندیشه جنسیتگرایی انرژی عظیمی از درون این مقاومت آزاد میکند و دینامیسم شگفتی برای جهش به جلو فراهم میکند که سرچشمه تواناییهاست. این دگرگونی، اشاره میکنم: اولین تغییر، حضور فعال زنان در رهبری جنبش مقاومت و مواضع تصمیمگیری در سطوح مختلف بود. پروسه طولانی مبارزات زنان، زمینهساز این تحول بود. اما نقطه عزیمت آن ضرورت سرنگونی ملایان بود. جان باختن هزاران زن مجاهد خلق در مبارزه با این رژیم در دهة۱۳۶۰گواهی داد که همین زنان شایسته رهبری هستند و بدون نقش آنها، جنبش مقاومت راه به جلو باز نخواهد کرد».
مریم رجوی در بین برخی از زنان ارشد شورای مرکزی مجاهدین ـ مراسم روز جهانی زن در آلبانی
مریم رجوی ـ «جهش» تنها با «تعهد» امکانپذیر است!
مریم رجوی خود با پایبندی مطلقش به آموزههایی که از دل دهها سال مقاومت و نبرد انقلابی بهدست آمده توانسته است سازمان مجاهدین خلق و ارتش آزادیبخش ملی را گام بهگام و سانتیمتر به سانتیمتر بسازد و پیش ببرد و آن را بهسلاح و ابزاری مقتدر و کارا در نبرد انقلابی برای سرنگونی فاشیسم مذهبی حاکم که بیرحمترین وغدارترین دیکتاتوری ضدبشری تاریخ معاصر است تبدیل کند که از باد و باران و توفان حوادث سهمگین گزندی نیابد. راز عبور سرفرازانه این مقاومت از گذرگاههای هولناک این ۱۵سال اخیر، پایبندی و ایمان اعضای این مقاوتبه آموزههای مریم رجوی و بهکار بستن این آموزهها بوده است.
جا دارد کلامی از مریم رجوی درباره معنای ژرف تعهد را یادآوری کنیم که گفته است:
«نقطه آغاز جهشهای عظیم، تعهد است. در زمانهیی که جهان اسیر بیتعهدی است، در زمانهیی که کرامت انسان را به مسلخ میبرند، در دوران تلاشی اخلاقی و اجتماعی کشورمان ایران، در دوران فروپاشی ارزشها، تعهد ما بهآزادی، به انسانیت و بهمجاهدت، سرمایه ماست. تعهدات ما، رمز استحکام، پویایی و رویان بودن این جنبش و حافظ ارزشهایی است که برای آن جنگیدهایم».
راستی اگر «تعهد» بهمعنای مریمی آن راهنمای عمل مجاهدین نبود، جهشهای عظیم مجاهدین و مقاومت ایران طی همین سالهای اخیر که هر کدام در زمان خود ناممکن مینمود، هرگز محقق نمیشد. ناممکنهایی همچون:
خروج از لیست تروریستی آمریکا و اروپا
اجتماعی کردن و جهانی کردن جنبش دادخواهی و مطرح شدن قتلعام۶۷در بالاترین مراجع و ارگانهای بینالمللی
حفظ موجودیت فیزیکی و سیاسی و یکپارچگی تشکیلاتی سازمان مجاهدین و ارتش آزادیبخش در زیر خردکنندهترین فشارهای نظامی و سیاسی و تروریستی، از مهیبترین بمبارانها، بیرحمانهترین محاصره غذایی و دارویی و پزشکی و جنایتکارانهترین تهاجمات زمینی و حملات موشکی و اقدامات تروریستی، طی ۱۴سال با حداقل خسارات انسانی.
خروج سازمانیافته، جمعی و پیروزمندانه مجاهدین اشرفی با حفظ ساختار تشکیلاتی از زندان «لیبرتی» به آلبانی، در میان آتش و خون و انواع مخاطرات و توطئهها در زیر دید و سیطره رژیم،
و... تلاش برای هدایت، سمت و سو دادن تحرکات و اعتراضات و قیام مردم ایران برای نیل به آزادی.
تحقق این ناممکنها، این سخن مریم رجوی را به ایمان تبدیل میکند که: «میتوان و باید رژیم ولایت فقیه را سرنگون کرد و میتوان و باید آزادی ایرانزمین را بهدست آورد و یک جمهوری آزاد و برابر برپا کرد.»
مریم رجوی، تربیت نسلی از زنان برای به دست گرفتن مسئولیتهای کلیدی
مریم رجوی بر اساس اعتقاد عمیق خود به جنبش برابری زن و مرد و قرار گرفتن زنان در نقشهای کلیدی، از همان ابتدا خود را وقف این آرمان کرد. بر اساس دیدگاه روشن او شکستن طلسم نابرابری، بدون یک جهش ممکن نبود. بنابراین او در یک تحول ساختارشکن، برای زنان راه مسئولیتپذیری و کسب تخصصها و توانمندیها در همه زمینهها را باز کرد. زیرا ایمان داشت حضور زنان در رهبری، عامل ماندگاری و هم دینامیسم شکوفایی سیاسی و فرهنگی جنبش مقاومت است. او اعتقاد دارد وقتی زنان در مواضع تصمیمگیرنده قرار گیرند، یک بستر واقعی برای مبارزه عمیق با بقایای فرهنگ مردسالار در افکار و مناسبات تمام جنبش، اعم از زن و مرد فراهم میشود و صفوف مقاومت از این افکار ارتجاعی و بهرهکشانه پالایش میگردد.
همچنین پس از قرار گرفتن فهمیه اروانی در موضع مسئول اول سازمان، انتخاب مسئول اول به یک سنت ترقیخواهانه تبدیل شد و هر دو سال یک بار، مسئول اول جدیدی انتخاب و معرفی گردید. این مسئولین اول عبارت هستند از:
در ادامهٔ روند شکوفایی صلاحیتها در پرتو انقلاب ایدئولوژیک، زنان و مردان مجاهد سقفهای نوینی درنوردیدند.
در سال۱۳۷۲شورای ملی مقاومت ایران که متشکل از سازمانها و شخصیتهای برجسته اپوزیسیون ایران است در اجلاس سالانه خود، مریم رجوی را بهعنوان رئیسجمهور برگزیده شورا برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران برگزید. مصوبه شورای ملی مقاومت ایران، توسط مسئول شورا (مسعود رجوی) در اجلاسیه آن قرائت شد:
مصوبه ۶شهریور۱۳۷۲شورای ملی مقاومت ایران:
ماده ۷اصلاحی، منضم، به فصل اول برنامه دولت موقت جمهوری دموکراتیک اسلامی ایران.
مصوبه به اتفاق آراء اعضاء حاضر در اجلاسیه شورا، تصویب شد. مقام ریاستجمهوری دموکراتیک اسلامی ایران برعهده خانم مریم رجوی خواهد بود.
۱ـ تعیین زمان مناسب اعلام این مصوبه برعهده مسئول شوراست.
۲ـ بهمحض تصدی ریاستجمهوری در ایران خانم مریم رجوی از کلیه مسئولیتهای سازمانی خود، استعفا خواهد کرد.
۳ـ دوره ریاستجمهوری ایشان، پس از تصویب ریاستجمهوری جدید، در مجلس مؤسسان، و قانونگذاری ملی و انتخاب رئیسجمهوری جدید ایران پایان مییابد.
مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران
در اطلاعیهٔ مسئول شورا پیرامون انتخاب رئیس جمهور برگزیدهٔ مقاومت چنین آمده بود: «بنام خدا
بنام ایران و بنام آزادی
ملت بزرگ ایران
در کمال شعف و افتخار،مصوبه شورای ملی مقاومت درباره انتخاب خانم مریم رجوی بهعنوان رئیسجمهور آینده کشور را به استحضار میرسانم. این یک انتخاب اصلح تاریخی از سوی مقاومت کبیر ملی و میهنی برای سعادت ملت ایران است. انتخابی ظفرنمون و بس خجسته و پر میمنت که سرنگونی دشمن ضدبشری را تسریع، ارواح طیبه شهیدان را شاد،چشمها و دلهای رزمآوران را روشن و آزادی و آبادی ایران فردا را تضمین میکند. بر مردم و تاریخ ایران، بر سرزمین شیر و خورشید، بر مقاومت ایران و بر ارتش آزادی گرامی و فرخنده و مبارک باد.
مسعود رجوی
مسئول شورای ملی مقاومت
۳۰مهر ۱۳۷۲»
مریم رجوی، زنی مسلمان رو در روی بنیادگرایی
مریم رجوی در سال ۱۳۷۳طی یک سخنرانی در شهرداری اسلو، نسبت به خطر اختاپوس استبداد مذهبی و بنیادگرایی اسلامی که قلبش در تهران میتپد، هشدار داد و گفت: «بنیادگرایی به نخستین تهدید صلح در منطقه و جهان تبدیل شده است» و «آخوندهای حاکم بر ایران با سوءاستفاده از باورهای مذهبی بیش از یکمیلیاردمسلمان، به توسعهطلبی و صدور بحران و تنش میپردازند». وی در تیرماه۱۳۷۵ در کنفرانس زنان، صدای سرکوبشدگان در ارلزکورت لندن گفت: «مسأله زنان و جنبش برابری، با مبارزه علیه ارتجاع و بنیادگرایی پیوند میخورد، چرا که زنان نه فقط پیشتاز جنبش برابری، بلکه همچنین نیروی اصلی توسعه، صلح و عدالت اجتماعیاند...
بهنظر من، بشریت تنها در صورتی از شر پدیده شوم ارتجاع و بنیادگرایی خلاص میشود که زنان نقش پیشتاز خود را در این کارزار جهانی بهعهده بگیرند و با استفاده از تمامی اشکال مبارزه دموکراتیک، راه را بر هرگونهمماشات و سازش با آخوندهای زنستیز و ضدبشر ببندند».
«این نوع از افراطیگری که ما امروز با آن مواجه هستیم، ترکیبی از بربریت قرونوسطایی و فاشیسم مدرن امروزی است. این یک جهان بینی است که از تحمل سیاسی اجتناب میورزد و زنستیزی و خشونت را ترویج مینماید و البته خشونت را پرستش میکند. این دیدگاه خاص، سعی در جاری نمودن شریعت و مجازاتهای فوقالعاده سخت و شدید آن مینماید. این دیدگاه، هرگز و هیچگونه ربطی به اسلام نداشته و بهروشنی در جهان مدرن امروز، جایی برای یک چنین جهان بینی وجود ندارد».
میگویند سیاوش را به جرم نجابت و ابراهیم را بهجرم جسارت بر بتهای زمان و ریاکاران زمانه در آتش انداختند. اما آتش بر آنان سرد شد و سرانجام هشیار و سرشار و با اقتدار از آزمون آتش بیرون آمدند.
کودتای ۱۷ژوئن ۲۰۰۳یکی از همان فتنهها و آزمونی بود که با سٍحر و سودا آغاز شد.
روز ۱۷ژوئن ۲۰۰۳برابر با ۲۷خرداد ۱۳۸۲تعداد ۱۳۸۰نفر از نیروهای پلیس فرانسه در یک یورش گسترده به مقر شورای ملی مقاومت ایران در اورسوراواز در حومه پاریس بیش از ۱۶۵نفر را دستگیر کردند. مریم رجوی در میان دستگیر شدگان بود. از نیمهشب همان روز به غیراز مریم رجوی و ۲۱نفر دیگر، بقیه دستگیر شدگان به تدریج آزاد شدند.
بهدنبال این واقعه تعدادی از ایرانیان در اعتراض به دستگیری مریم رجوی و اعتراض به احتمال استرداد وی به دیکتاتوری آخوندی، یک اعتصابغذای نامحدود را در فرانسه آغاز کردند.
در اعتراض به دستگیری مریم رجوی تنها طی سه روز، ۱۶تن از ایرانیان در شهرهای مختلف اروپا دست به خودسوزی زدند. دو تن از مجاهدین صدیقه مجاوری و ندا حسنی بر اثر خودسوزی بهشهات میرسند. خبرهای مربوط به خودسوزی پناهندگان ایرانی در صدر خبرهای فرانسه و اروپا بود و افکار عمومی را بهشدت منقلب کرد. مریم رجوی از زندان پیام میدهد و تمنا میکند کسی به خودسوزی مبادرت نکند. او از این شکایت دارد که چرا پس از اولین نمونه، مقامات فرانسوی نگذاشتند او با چند نفر و حتی با نزدیکترین افراد خانوادهاش ملاقات کند و این پیام را به مجاهدین و دیگر هموطنانش بدهد.
بهدنبال این واقعه بسیاری از شخصیتهای فرانسوی، اروپایی، آمریکایی و آسیایی نسبت به این اقدام دولت فرانسه اعتراض و آن را محکوم کردند و خواستار آزادی بلادرنگ مریم رجوی شدند. ۱۷روز بعد از این واقعه مریم رجوی از زندان آزاد شد. ۱۱سال بعد در روز سهشنبه ۲۵شهریور ۱۳۹۳(۱۶سپتامبر ۲۰۱۴) قاضی تحقیق ضدتروریسم دادسرای پاریس با صدور دستور منع تعقیب در پرونده ۱۷ژوئن ۲۰۰۳که با اتهام تروریسم و تأمین مالی تروریسم شروع شده بود، با تصریح بر اینکه هیچ دلیلی برای اتهامهای مالی و هیچ نشانهای مبنی بر پولشویی، تقلب، جعل و… در پرونده ۱۷ژوئن ۲۰۰۳دیده نمیشود، پرونده ۱۷ژوئن را برای همیشه مختومه اعلام کرد.
مریم رجوی در ۱۷ژوئن ۲۰۰۳
در ساعت ۶صبح ۱۷ژوئن ۲۰۰۳در یک حمله گسترده زمینی که در تاریخ ۳۰سال گذشته فرانسه سابقه نداشت، بزرگترین تهاجم پلیس، نیروهای امنیتی و ژاندارمری فرانسه به بزرگترین و قدیمیترین جنبش مقاومت در برابر نظام حاکم بر ایران در اورسوراواز صورت گرفت و طی آن مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران دستگیر شد.
کودتای۱۷ژوئن و دستگیری مریم رجوی
۱۷ژوئن ۲۰۰۳ حمله گسترده به مقر مریم رجوی و دستگیریها
واقعهیی که خبر آن به سرعت به سراسر نقاط دنیا مخابره و به خبر اول خبرگزاریهای جهان تبدیل گردید.
تمرکز حمله بر روی اقامتگاه مریم رجوی در اورسوراواز و ۳خانه مجاور آن بود. مراسم بازرسی و تفتیش و ضرب و شتم در داخل اقامتگاه مریم رجوی ۱۷ساعت بهطول انجامید. از ساعت ۶بامداد تا ۱۱شب سگهای آموزش دیده، آخرین دستگاهها و تجهیزات ردیابی و اکیپهای مختلف مأموران تخصصی سانتیمتر به سانتیمتر اقامتگاه را چک و بازدید و تخریب کردند و از همه جا عکس و فیلم گرفتند. متراژ تکتک اتاقها و راهروها و سقفها و کفها اندازهگیری و ثبت شد و بسیاری نقاط نیز با بیل و کلنگ و دیلم و دریل تخریب گردید. از ساعت ۱نیمهشب همان روز به غیراز ۲۲نفر که مریم رجوی نیز در میان آنها بود، بقیه دستگیر شدگان به تدریج آزاد شدند.
۱۷ژوئن ۲۰۰۳ - شکلگیری اعتراضات
با دستگیری مریم رجوی و سایر پناهندگان ایرانی و اعضای مقاومت، حامیان مجاهدین خودشان را به باز داشتگاه رساندند و با سر دادن شعار، اعتراض خود به این عمل دولت فرانسه را ابراز کردند. معترضان از آنجا بهسوی وزارت کشور رفتند تا علیه این اقدام اعتراض کنند. پناهندگان در شعار خود خواستار آزادی مریم رجوی شدند. این اعتراضات تا دو هفته دیگر در مکانهای مختلف پاریس در میدان کنکورد، برج ایفل، مجلس ملی فرانسه و در کلیسا و خیابانها ادامه یافت. مأموران پلیس دستور داشتند از هر گونه تجمع پناهندگان ایرانی جلوگیری کنند. آنها هر تعداد از ایرانیان را بعد از باز داشت چند روزه به کشورهای خودشان برمیگرداندند. پلیس در یک مورد تعدادی از پناهندگان ایرانی را بعد از باز داشت بهبیمارستان روانی منتقل کرد. پزشکان و کارکنان بیمارستان وقتی متوجه موضوع شدند ضمن اظهار تأسف همه آنها را آزاد کردند.
اسقف ژاک گایو از شخصیتهای مذهبی فرانسه بلافاصله بعد از شنیدن خبر تجمع ایرانیان در مقابل وزارت کشور به آن محل شتافت ولی مأموران به او اجازه حضور در جمع تظاهر کنندگان که توسط پلیس محصور شده بودند، را ندادند. اعتراضات در گوشه و کنار پاریس و در کوچه «گرد» در اورسوراواز ادامه پیدا کرد. کوچهای که به مدت دو هفته، هواداران مجاهدین و اعتصاب غذا کنندگان را در خود جای داد. در این دو هفته کوچهگرد به کانون اخبار مربوط به ایران و مقاومت ایران تبدیل شد و مهمترین خبرگزاریها نمایندگان خود را به این محل گسیل داشتند.
عصر روز جمعه ۶تیر، صدها تن از مردم و جوانان در تهران با برگزاری یک تجمع در مقابل پارک ملت در تهران خواهان آزادی فوری مریم رجوی شدند. مأموران وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی با محاصره کامل پارک و بستن خیابان ولی عصر از تقاطع نیایش، تلاش کردند جمعیت را متفرق کنند، اما با مقاومت شدید جوانان مواجه شدند و تجمع تا حوالی ساعت ۱۰شب ادامه مییابد.
روز دوشنبه ۳۰ژوئن ۲۰۰۳- (۹تیر ۱۳۸۲) صدها تن از هواداران مقاومت و خانوادههای شهیدان و زندانیان سیاسی مقاومت ایران با در دستداشتن پلاکاردهایی با شعار آزادی مریم رجوی طی چند تظاهرات و درگیری با نیروهای حکومت ایران در مقابل سفارت فرانسه و در سایر نقاط تهران، دست به اعتراض و تظاهرات زدند. گروهی از این تظاهر کنندگان توسط پاسداران حکومت ایران دستگیر و روانه زندان شدند.
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ - اعتصاب
پس از دستگیری مریم رجوی تعدادی از پناهندگان ایرانی حامی مقاومت در اعتراض به این عمل دولت فرانسه در اورسوراواز دست به اعتصاب غذا زدند. تعدادی از پناهندگان ایرانی از نقاط مختلف فرانسه و اروپا به این نقطه آمدند و در اعتصاب شرکت کردند. حامیان مقاومت ایران که در اعتصاب غذا بودند با نصب پلاکاردهایی در محل اعتصاب خواستههای خود و سایر متحصنان را بیان میکرد: آزادی مریم رجوی.
اعتصاب غذا در اعتراض به دستگیری مریم رجوی در واقعه ۱۷ژوئن ۲۰۰۳ و حمایت شخصیتهای فرانسوی از این اعتصاب
اعتصاب غذا کنندگان، طیفی از مردان و دختران جوان تا مادران سالخورده بودند. دهها زن و مرد از پیر و جوان، شب را تا صبح در کنار خیابان بهسر میبرند و بعضی شبها باران نیز زیرانداز و پتوها را خیس میکند. در اورسوراواز، اسقف ژاک گایو، همراه با جلال گنجهای روحانی عضو شورای ملی مقاومت ایران، یک مراسم نیایش بینالمذاهب برگزار کردند و آزادی سریع مریم رجوی را خواستار شدند. اسقف ژاک گایو گفت: از صحبت با شما دریافتم که مریم رجوی امید شما به آزادی است. بیشک امید به آزادی را نمیتوان در بند نگه داشت.
بعد از گذشت ۵روز از حمله پلیس به مقر شورای ملی مقاومت ایران در اورسوراواز و دستگیری مریم رجوی در ۱۷ژوئن ۲۰۰۳، در روز اول تیر ۱۳۸۲در اورسوراوآز ۲۰۰نفر همچنان در حال اعتصاب غذا هستند. دکتر صالح رجوی نماینده شورای ملی مقاومت ایران در فرانسه که پس از آزادی از باز داشت در جمع آنها حاضر شده، پیامها و تأکیدات مریم رجوی رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت ایران را برای حفظ جان ایرانیان معترض یادآوری میکند و از ایرانیانی که اعتصابغذای خشک و بدون آب کرده و در وضعیت جسمی وخیمی بهسر میبردند، خواهش میکند لااقل آب بنوشند و آنان با قبول این درخواست، تأکید کردند که به اعتصابغذای خود تا رسیدن به خواستشان که آزادی مریم رجوی است ادامه خواهند داد.
۱۷ژوئن ۲۰۰۳ـ اعتصاب در اعتراض به دستگیری مریم رجوی
«پیر برسی» رئیس انجمن حقوقبشر نوین در فرانسه، از تحصنکنندگان و شرکت کنندگان در اعتصاب غذا در برابر اقامتگاه مریم رجوی دیدار کرد. او اقدام پلیس فرانسه، علیه مقاومت ایران و دستگیری مریم رجوی را محکوم نمود. رئیس انجمن حقوقبشر نوین فرانسه گفت: «آنچه مجاهدین در ایران به پیش میبرند، یک مقاومت مشروع است… به همین خاطر از ۲۰سال پیش، از مجاهدین حمایت کردهام و امروز نیز به همین خاطر اینجا هستم».
خبرگزاری فرانسه در ۴تیر گزارش داد: از ژاندارمری خبر رسید، چهارصد نفر هفتمین شب را در اورسور آواز سپری کردند و سه تن از اعتصاب غذا کنندگان بستری شدند.
شاهین قبادی عضو کمیسیون خارجی شورای ملی مقاومت روز ۴تیر ۱۳۸۲به خبرنگاران گفت تعداد اعتصاب غذا کنندگان در اعتراض به باز داشت مریم رجوی به ۱۷۰نفر رسیده است. وی گفت: «اعتصاب غذا کنندگان مصمم هستند آنقدر به اعتصاب خود ادامه دهند تا مریم رجوی آزاد شود».
تلویزیون الجزیره ۴تیر گزارش داد: «هواداران سازمان مجاهدین خلق تعهد کردند، به اعتصاب غذا تا حد مرگ ادامه دهند تا فرانسه مریم رجوی رهبر سازمان را آزاد کند».
روز ۷تیر ۱۳۸۲در دوازدهمین روز اعتصاب غذا ۱۲۰۰تن از ایرانیان بهنمایندگی از جوامع ایرانیان در ۲۰کشور جهان از جمله سراسر اروپا، آمریکا، کانادا و استرالیا در اورسور آواز حضور یافتند و با پیوستن به متحصنان خواستار آزادی فوری مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران شدند.
۱۷ ژوئن ـ خودسوزی
در پی اعتراض به دستگیری مریم رجوی تنها طی سه روز، ۱۶تن از ایرانیان در شهرهای پاریس، برن، رم، لندن، اتاوا، آتن و نیکوزیا و همینطور در ایران (سه نفر در تهران، دو تن در مشهد و یک نفر در شهر بابل) دست به خودسوزی زدند. خبرهای مربوط به خودسوزی پناهندگان ایرانی در صدر خبرهای فرانسه و اروپا بود و افکار عمومی را بهشدت منقلب کرد.
نخستین خودسوزی اعتراضی حوالی ظهر سهشنبه ۲۷خرداد ساعتی پس از انتشار خبر دستگیری مریم رجوی، در مقابل سفارت فرانسه در لندن صورت گرفت. حشمت زندی ۳۸ساله با آتش زدن خود به دستگیری مریم رجوی اعتراض میکند. پیکر بهآتش کشیدهاش با مداخله پلیس راهی بیمارستان میشود. در حالیکه قسمتهای زیادی از بدن او سوخته است. یک روز بعد در صبح چهارشنبه ۲۸خرداد مرضیه باباخانی ۴۰ساله در مقابل وزارت کشور فرانسه در اعتراض به دستگیری مریم رجوی و احتمال استرداد وی به حکومت ایران، خود را بهآتش میکشد. سه ساعت بعد صدیقه مجاوری ۴۴ساله در برابر وزارت کشور فرانسه در میان شعلههای آتش جان باخت. در همین زمان نادر ثانی ۴۸ساله با به آتش کشیدن خود نسبت به دستگیری مریم رجوی اعتراض کرد و ندا حسنی ۲۵ساله، در حالیکه شعلههای آتش سر و تمامی بدنش را فراگرفته است، با فریادها و شعارهایی در اعتراض به دستگیری مریم رجوی خود را به آتش کشید. (پرواز در آتش)
روزنامه ایتالیایی کوریردلاسرا درباره صدیقه و ندا، میگوید که آنها خودشان را آتش زدند و مانند گرزی گدازان بر سر توطئه ملایان فرود آمدند و آن را خنثی کردند.
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ـ پیام مریم رجوی به ایرانیان معترض
مریم رجوی که تا این زمان دیوارهای بلند سلول انفرادی، او را از هر گونه ارتباط با دنیای بیرون قطع کرده بود توسط مقامات فرانسوی در جریان چند مورد خودسوزی قرار گرفت. او از این شکایت دارد که چرا پس از اولین نمونه، مقامات فرانسوی نگذاشتند او با چند نفر و حتی با نزدیکترین افراد خانوادهاش ملاقات کند و این پیام را به مجاهدین و دیگر هموطنانش بدهد. در نهایت، د.اس. ت (سازمان امنیت داخلی فرانسه) پذیرفت مریم رجوی که خواستار تسریع در ارسال پیامش به هموطنان برای توقف خودسوزیها بود، یک پیام مکتوب بفرستد و از طرف او برای جمعیتی که در مقابل د.اس. ت گردآمدهاند، خوانده شود. مریم رجوی از زندان پیام داد و تمنا کرد کسی به خودسوزی مبادرت نکند. (گاهشمار کودتای نافرجام ۱۷ژوئن ۲۰۳۳)
در حالیکه تظاهرات و تجمع اعتراضی خانوادهها و دانشجویان در برابر سفارت فرانسه در تهران نسبت به دستگیری مریم رجوی ادامه دارد و در حالیکه موج خودسوزیهای اعتراضی بالا گرفته است، دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران در روز ۲۹خرداد، پیام مریم رجوی از زندان را، که شب پیش نوشته شده است، منتشر میکند: «مریم رجوی از تظاهر کنندگان ایرانی میخواهد از خودسوزی خودداری کنند… خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران، در پیامی خطاب به ایرانیان در سراسر جهان که نسبت به باز داشت غیرقانونی و ناموجه وی توسط دولت فرانسه دست به اعتراض زدهاند، از آنان خواست که از خودسوزی خودداری کنند»
۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ - اعتراض شخصیتها
از فرانسه دانیل میتران، همسر رئیسجمهور فقید فرانسه و رئیس بنیاد فرانس لیبرته، فرانسوا اولاند (رئیسجمهور سابق و دبیر اول وقت حزب سوسیالیست فرانسه)، کلود استیه، کریستین توبیرا، ژان مارک ارول، پیربرسی، رئیس حقوقبشر نوین در فرانسه، مولود آئونیت، اسقف گایو، آندره میشل (جامعهشناس شهیر فرانسوی و رئیس افتخاری مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه)، ایوبونه (رئیس سابق د.اس. ت ـ اداره امنیت داخلی فرانسه)، ژان پیر بکه، شهردار اورسوراواز، جولیان دری (سخنگوی حزب سوسیالیست فرانسه)، انجمن شهر اورسوراواز، سندیکای قضات فرانسه، فدراسیون بینالمللی حقوقبشر، جامعه حقوقبشر فرانسه و... شماری دیگر ار شخصیتها و نهادها حمله پلیس فرانسه و دستگیری مریم رجوی را محکوم کردند.
از آمریکا: سناتور جمهوریخواه، سم براون بک، شیلا جکسون لی، اد تاونز، لیسی کلی، دنیس مور، نیک لمپسن، تام تانکردو، جیمز تلنت، دنیس مجیت، دیوید اسکات، بنی تامپسون، کندریک میک، ریچارد پیر کلودو خالد دوران و… به دستگیری مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران اعتراض و حمله پلیس فرانسه را محکوم کردند.
حمایت شخصیتهای سیاسی از مریم رجوی در جریان واقعه ۱۷ژوئن
سناتور براون بک عضو مجلس سنای آمریکا، در نامه به رئیسجمهور فرانسه نوشت:
«من با نگرانی و فوریت زیاد در رابطه با اقدامات اخیر کشور شما علیه چهرههای اپوزیسیون ایران، بهویژه خانم مریم رجوی به شما نامه مینویسم. من از ملت فرانسه، که مدتهاست بهخاطر حمایتش از حقوقبشر و آزادی بیان به خود میبالد، میخواهم خود را نسبت به آرمانهایش متعهد بداند و از دست زدن به اقداماتی که آن را در کنار رژیم تروریست ایران قرار دهد، خودداری ورزد».
شیلا جکسون لی، عضو کمیته قضایی مجلس نمایندگان آمریکا، با اشاره به دستگیری خانم رجوی تأکید کرد: «من برای خواهرانم در خلوت خود اشک میریزم… من از این دستگیری بهغایت ناراحت شدهام. بهویژه وقتی که صدایی که آزادی سایر مردم و رفتار عدالت جویانه با آنها را میخواند، دستگیر و باز داشت شده باشد، بهعنوان یک زن، من بهطور ویژه نسبت به وضعیت خانم مریم رجوی، رئیسجمهور منتخب نگران هستم»
از کانادا: الکسا مک دونو، فرانسوا کایر، مونیک ریچارد و سیوند رابنسون از کانادا.
از ایتالیا: لوئیز مورگانتینی و آنتونیو استانگو، دبیرکل شبکه سازمانهای مدافع حقوقبشر در حوزه اروپا و مدیترانه و رئیس کمیسیون ایتالیایی حقوقبشر هلسینکی.
از لوکزامبورگ: ژان اشپاتس رئیس مجلس ملی لوگزامبورگ.
آنتونیو استانگو، دبیرکل شبکه سازمانهای مدافع حقوقبشر در حوزه اروپا و مدیترانه و رئیس کمیسیون ایتالیایی حقوقبشر هلسینکی نوشت: «من بیش از یک دهه است که بهخوبی با این مقاومت آشنا هستم و با خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده این مقاومت هم دیدار کردهام و با عقاید و نظرات ایشان بهخوبی آشنا هستم. هرکس که با سخنان و نوشتهها و کتابهای مریم رجوی آشنا باشد و بداند که خانم رجوی مبلغ اسلام دموکراتیک و بردباری است که در تعارض کامل با بنیادگرایی و تروریسم قرار دارد، از اتهاماتی که این روزها مطرح شده شگفتزده و متأثر میشود. این اتهامات بیاساس هیچ ربطی به قانون ندارند، بلکه تماماً دارای انگیزه و آبشخور سیاسی هستند»
۱۷ژوئن ۲۰۰۳ - واکنش دیکتاتوری آخوندی به حوادث ۱۷ژوئن
در روز ۳۰خرداد علی یونسی وزیر اطلاعات حکومت ایران از سرکوب مجاهدین در فرانسه قدردانی کرد. خبرگزاری رسمی رژیم گزارش کرد: «حجت الاسلام علی یونسی، وزیر اطلاعات روز پنجشنبه سرکوب بزرگ سازمان مجاهدین خلق ایران توسط پلیس فرانسه را ستود و گفت: دیر یا زود کشورهای دیگر همین کار را خواهند کرد. او گفت: طبق منشور سازمان ملل تمام کشورها مسئول برخورد با تروریستها هستند: ما از این کار فرانسه خیلی خوشحال هستیم، فرانسه مهد قانون است. آنها بر اساس وظیفه عمل کردهاند»
جمعه ۶تیرـ رژیم آخوندی یکبار دیگر رسماً خواهان استرداد مریم رجوی و اعضای مجاهدین در فرانسه شد اما از آنجا که دریافته بود دیگر دیر شده و مجاهدین ابتکارعمل را بهدست گرفته و فضای بینالمللی را بر چنین درخواستهای جنایتکارانهیی بستهاند، خاطرنشان میکند که اگرهم در فرانسه محکوم شوند، فرانسه باید خودش به «همه جنایات منافقین» رسیدگی کند.
روز ۹تیر آخوند حسن روحانی، دبیرشورای عالی امنیت وقت رژیم همه کشورها را به کارزار بینالمللی علیه مجاهدین فرا خواند.
۷تیر ۱۳۸۲محمد خاتمی رئیسجمهور وقت حکومت ایران بار دیگر از فرانسه خواستار «استرداد» پناهندگان سیاسی ایرانی شد.
انعکاس رسانهها از واقعه ۱۷ژوئن و دستگیری مریم رجوی
۱۷ژوئن ۲۰۰۳ - برخی از واکنشهای دستگیری مریم رجوی در رسانههای بینالمللی
- روزنامه واشینگتن تایمز در ۲۵ژوئن نوشت: «بعد از سقوط فرانسه در سال ۱۹۴۰شارل دو گل بهطور قانونی در بریتانیا زندگی میکرد و از آنجا مبارزهیی را علیه فاشیزم رهبری میکرد یکدفعه اعلام کردند که بریتانیا موافقت کرده که او را به کشور فرانسه تحت حاکمیت فاشیستها استرداد کنند که مطمئناً کشته میشد. البته این کار هیچگاه صورت نگرفت. اما یک چیزی مشابه آن اخیراً بین فرانسه و دوست جدیدش ایران... اتفاق افتاد. مریم رجوی پناهنده سیاسی و قانونی فرانسه که از یک حفاظت ۲۴ساعت پلیس فرانسه برخوردار است دستگیر شد».
- میدل ایست آن لاین در ۱۸ژوئن نوشت: «بهنظر میرسد که فرانسه تصمیم گرفته یکبار دیگر در جهت عکس حرکت کند... فرانسه لحظهای را که رژیم ایران تظاهرات مردم را سرکوب کرد، برگزید تا با دستگیری ۱۵۹تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق موجود در حومه پاریس در صدر آن خانم مریم رجوی به ملاهای ایران کمک برساند...»
- تلویزیون کانال ۲فرانسه در ۱۰تیر یعنی پانزدهمین روز اعتصاب گزارش میدهد: ایرانیان سوگند خوردهاند که تا آزادی مریم رجوی از پا نخواهند نشست.
مریم رجوی ـ زنی که بهگفته دادستان باز داشتها، تعادل ژئوپلیتیک دنیای وحشی آخوند سالار را برهم میریزد،
مطبوعات فرانسه به این زن یعنی مریم رجوی عنوان «پاسیوناریا» ی مقاومت ایران میدهند. پاسیوناریا که در لغت بهمعنی «گل احساسات» است، اسم مستعار دولوروس ایباروری بانوی مقاومت اسپانیاست که در جنگهای داخلی این کشور بهخاطر سخنرانیهای آتشینش بهیک افسانه زنده تبدیل شده بود. (سایت مجاهد)
پاسیوناریا همیشه این جمله منسوب به امیلیانو زاپاتا را که به شعار جنگهای داخلی اسپانیا تبدیل شده بود تکرار میکرد که: «بهتر است ایستاده بر پاهایتان بمیرید تا بر روی زانوانتان زندگی کنید»
۳ژوئیه ۲۰۰۳ - آزادی مریم رجوی
۱۱تیر ۱۳۸۲دادگاه، حکم به پایان باز داشت غیرقانونی و آزادی مریم رجوی داد اما خود او تا صبح روز بعد در سلول و بیاطلاع است.
به هنگام انتشار خبر آزادی مریم رجوی، اورسورواز، مقر مریم رجوی، شاهد انفجار شادی بود.
هواداران مجاهدین و مقاومت ایران که ۱۵روز در اورسور اواز در اعتصاب غذا بودند، با غریو فریادهای شادی، این پیروزی پرشور را جشن گرفتند. آنها برای رئیسجمهور برگزیده مقاومت فرش قرمز پهن کردند تا مقدم او را گرامی بدارند.
مریم رجوی و استقبال کنندگان از او - ۳ژوئیه ۲۰۰۳
همزمان در ۲۰شهر دیگر اروپا، آمریکا و کانادا هزاران ایرانی اعتصاب کننده، به پایکوبی پرداخته و این پیروزی بزرگ را که مشت محکمی بر دهان آخوندهای ضدبشر بود، جشن گرفتند.
دادگاه که در روز ۲ژوئیه ۲۰۰۳به آزادی مریم رجوی رأی داده بود، سرانجام روز پنجشنبه سوم ژوئیه ۲۰۰۳برابر با ۱۲تیر ۱۳۸۲مریم رجوی را از زندان اطلاعات فرانسه در پاریس آزاد کرد.
مریم رجوی پس از آزادی از زندان در تجمع عظیمی که برای استقبال از او آمده بودند، گفت: «بهراستی که شما شعلههای شرف و مقاومت ملتی اسیر در برابر فاشیسم مذهبی هستید که در این ایام در سراسر ایران و در اقصینقاط جهان زبانه میکشد و جهانی را به تحسین و ستایش واداشته است. شما بیش از دو هفته گرسنگی و تشنگی را به بهای جانهای ارزشمندتان تحمل کردید و در این مدت مردم شریف اور در کنار شما بودند و شما را تسلی میدادند. من میدانم که این همه، نه بهخاطر من، بلکه بهخاطر آزادی مردم ایران بود. اجازه بدهید که خطاب به مردم شریف اور اضافه کنم که شما مردم اور و شهردار آزاده شما و شورای شهر اور از همه احزاب، فرانسه را با همه ارزشهای انسانی و اخلاقی و آزادیخواهانه آن بهنمایش گذاشتید. ما باعث زحمت شما شدیم و خجل هستیم، ولی حالا دیگر شما فقط همسایه نیستید و بخشی از تاریخ و مقاومت و قلب و عواطف ما و مردممان هستید و ما هرگز آنرا فراموش نمیکنیم، چون در این دو هفته شما از هیچچیز کوتاهی نکردید. از زنان اور، از مردان اور و از بچههای اور عمیقاً سپاسگزارم که در تلخترین شرایط و در سختترین ایام با همه عواطف و امکانات و خانههایشان در کنار ما بودند.«
مریم رجوی در قسمت دیگری از سخنانش گفت: «در حقیقت من فکر میکنم و این را برای اطلاع دولت فرانسه و شخص پرزیدنت شیراک هم میگویم که برخی سرویسهای فرانسوی با اطلاعات غلط از جانب وزارت اطلاعات ملایان و عوامل آنها و مأموران نفوذی که در این ایام خودشان را اعضای سابق مجاهدین معرفی میکنند، گمراه شدند. و الا برای آمدن و تحقیق و بازرسی احتیاج به این همه هلیکوپتر و کشتی و انفجار درها و پنجرهها نبود، شاید آنها فکر میکردند که در اینجا همه مسلح هستند و یک درگیری مسلحانه بزرگی در پیشرو است. حال اینکه شورای شهر بهدرستی شهادت داده است که در دو دهه گذشته در مقر مقاومت هیچ فعل و انفعال غیرقانونی وجود نداشته است. در هرحال از دولت فرانسه و شخص پرزیدنت شیراک خواهان تشکیل کمیسیون ویژهیی برای رسیدگی به این موضوع از ابتدا تا انتهای آن هستم.»
۱۷ژوئن ۲۰۰۳ - زد و بندهای پشت پرده
رسانهها از قراردادهای کلان اقتصادی و رفت و آمد وزیر خارجه، وزیر تجارت و معاون کمپانی توتال به ایران، در آستانه و روزهای پس از کودتای ننگین ۱۷ژوئن خبر دادند.
مطبوعات فاش میکنند که حتی روز و زمان حمله را دوویلپن وزیرخارجه شیراک، از قبل با خرازی وزیر خارجه آخوند خاتمی، در میان گذاشته و هماهنگ کرده است.
سایت فرانسوی «لیده دوو ژوور» در تاریخ ۱۲اردیبهشت ۸۶نوشت: چند روز پیش از عملیات جنجالی ۱۷ژوئن، توتال و شرکت نفت انگلیس BP در رقابت برای قراردادی بهمبلغ ۲میلیارد دلار برای استخراج منابع نفتی بودند. در تاریخ ۲۲ژوئن ۲۰۰۳، چند روز بعد از دستگیریهای گسترده در اورسوراواز، شرکت توتال این قرارداد را بهنام خود بهثبت رساند. بنابراین، روابط عاشقانه میان دو دولت ایران و فرانسه ۱۰سال بهطول انجامید؛ به بهای چند مانور پست فطرتانه برای حفظ شرکت توتال در کشور آخوندها».
۱۷ژوئن ۲۰۰۳ - افشای معاملات پنهانی فرانسه و حکومت ایران
یک ستاد ویژه در وزارت اطلاعات برای مداخله در پرونده ۱۷ژوئن و سرهمبندی شکایت و پروندهسازی علیهمقاومت تشکیلشده و دبیر اجرایی شورای عالی امنیت رژیم بر کار آن نظارت دارد.
شورای عالی امنیت رژیم آخوندی، در تاریخ ۲۲شهریور۱۳۸۲نامهیی با شماره۴۲۱۴/ ۸۲تحت عنوان «پیگیری پرونده منافقین توسط محاکم قضایی فرانسه» تنظیم کرده و برای دریافت و تصویب بودجه ارزی به سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور ارسال داشته است. علاوه بر این در تاریخ ۲۶شهریور نامه محرمانه دیگری با موضوع «پیگیری قضایی پرونده مطروحه در دادگاه فرانسه» و با شماره۸۲/۳۶۱۴به سازمان مدیریت و برنامهریزی ارسالشده است.
به قلم «ژان کلود موریس» سردبیر وقت هفتهنامه معروف فرانسوی «ژورنال دودیمانش»، پشت پرده زد و بند جمهوری اسلامی ایران و دولت وقت فرانسه به ریاست ژاک شیراک، برای حمله ۱۷ژوئن ۲۰۰۳، علیه دفتر شورای ملی مقاومت ایران و دستگیری مریم رجوی برملا شد.
افشای زدوبند رژیم آخوندی با دولت فرانسه علیه مقاومت و مریم رجوی
مریم رجوی و پایان آزمون
روز ۲۵شهریور ۹۳قضاییه فرانسه اعلام کرد:
پس از ۱۱سال تحقیق، هیچ نشانه و شاهد مادی و واقعی پیدا نکرده که بتواند فعالیت تروریستی یا تأمین مالی برای تروریسم را در مورد مجاهدین اثبات کند.
۱۵سال گذشت. پرونده بسته و درهای جدیدی به سوی مقاومت گشوده شد.
در روزهایی که شیراک و رفقایش سودای سودهای بادآورده در سر داشتند هرگز گمان نمیکردند روزی در پرتو برق فدای مجاهدین چراغشان خاموش و نامشان برای همیشه فراموش شود.
گمان نمیکردند زمانی خواهد رسید که همان جنایتکارانی که مریم رجوی و یارانش را به پولشویی و فساد و تروریسم متهم کردند با افشای اسناد زدوبند و معاملات نهانی، مورد تنفر مردم قرار گرفته و به اتهام فساد مالی و... در همان دادگاهها حسابرسی و محاکمه میشوند.
چند سال بعد ـ در تاریخ ۱۵اسفند ۸۹ـ سایت حکومتی فرارو که زمانی شیراک و همراهانش را حلوا حلوا میکرد، بهنقل از آسوشیتدپرس نوشت:
رئیسجمهور سابق فرانسه در حالی روز دوشنبه به دادگاه خواهد رفت که از جنگ جهانی دوم به این سو، هنوز هیچ رئیسجمهوری در فرانسه تحت محاکمه قرار نگرفته است. اگر دادگاه طبق برنامه پیش رود، ژاک شیراک ۷۸ساله به اتهام کمک مالی غیرقانونی به حزب سیاسیاش در زمانی که شهردار پاریس بود محاکمه خواهد شد. اگر اتهام فساد مالی شیراک اثبات شود وی ممکن است به ۱۰سال زندان و جریمهای برابر ۱۵۰هزار یورو محکوم شود.
سرنوشت قاضی بروگیر، بازپرس و دادستان و حاکم شرع پرونده هم بهتر از شیراک نیست.
هفت سال قبل، روزنامه فرانسوی لیبراسیون طی مقالهیی درباره بازپرس ژان لویی بروگیر که احکام حمله و دستگیریهای ۱۷ژوئن ۲۰۰۳را علیه مقاومت ایران صادر کرد، نوشت: «ژان لویی بروگیر، امروز خودش به اتهام ”شهادت دروغ“ و ”ایجاد مانع در راه دادرسی“ در پرونده قتل ۱۵فرانسوی در کراچی، تحت پیگرد قرار گرفته است.»
۱۷ژوئن ۲۰۰۳ـ سرنوشت بازرس و دادستان پرونده
لیبراسیون نوشت: «۸سال پیش بروگیر اعضای جنبش مقاومت علیه رژیم تهران را به اتهام ”تروریستی“ تحت تعقیب قرار داده بود. اما قاضی ترویدیک که اکنون بروگیر را احضار کرده، در ماه مه امسال قرار منع تعقیب کامل تروریستی در این پرونده را صادر کرده است.»
مقاله روزنامه لیبراسیون با عنوان «بازپرسی که خود زیر سؤال رفته» مینویسد: «روز ۱۶مه ۲۰۱۱سرنوشت ژان لویی بروگیر، که به اتهام "شهادت دروغ" و "ایجاد مانع در راه دادرسی" تحت پیگرد قرار دارد، به گونه دیگری رقم خورد. زیرا آقای بازپرس! در ساعت ۱۵و ۳۰دقیقه به دفتر جانشین خودش، قاضی مارک ترویدیک... احضار شده بود. درست مثل هر مظنون عادی که قاضی تحقیق احضارش میکند. گویی دنیا وارونه شده است!
ترویدیک، قاضی ۴۵ساله، حالا دارد از این غول ۶۸ساله درباره لاپوشانی یک سند در پرونده انفجار تروریستی کراچی حسابرسی میکند.»
و امروز هیچ اثری از هیچکدام نیست. شاکیان و دستاندرکاران روسیاه شده؛ هر یک به گوشهیی خزیدند؛ شیراک تمام شد، ولایت نیمه جان فقیه در کابوس « توطئههای مجاهدین» و «فتنه»های جوانان و کانونهای شورشیمیسوزد و مریم رجوی بر بام جهان میدرخشد.
لرد آرچر دادستان پیشین انگلستان پس از شکست بزرگ رژیم و متحدان در پروژهٔ جنایتکارانه لیست تروریستی در تاریخ ۸بهمن ۱۳۸۷گفت:
«من نمیتوانم همه چیزهایی که میخواهم به خانم مریم رجوی بگویم را بگویم اما فکر میکنم که در آینده نزدیک درباره کارهایی که شما انجام دادهاید کتابها نوشته خواهد شد. کتابهای زیادی درباره آنچه که شما انجام دادید و اینکه شما چه کسی هستید و بدانید که کاری که شما کردید بیهمتاست».
بیعلت نبود که بازپرس ژان لویی بروگیر گفت مریم رجوی تهدیدی برای «نظم استراتژیک جهانی» بهشمار میآید.
او درست میگفت. جنبش مریم رجوی با افشای پروژههای مخفی اتمی رژیم و دخالتهایش در عراق و لبنان و سوریه و یمن و... نقشه و جغرافیای سیاسی منطقه و جهان را تغییر داد. منطقهیی که میتوانست تا امروز در کام هیولای آخوندی دود و خاکستر شود.
بسیاری از شخصیتهای مؤثر سیاسی، سیاستمداران، حقوقدانان، روشنفکران و کسانی که آشنایی و اشراف بیشتری نسبت به رژیم فاشیستی حاکم بر ایران و شرایط انفجاری جامعه دارند مریم رجوی را کانون الهام و امید جوانان و آنتیتز استبداد مذهبی حاکم بر ایران میدانند. ۱۴اسفند ۹۴یک نماینده پارلمان انگلستان گفت:
ما بایستی پشت سر خانم مریم رجوی بایستیم، چرا که او الهامبخش مردم ایران است که خواهان دموکراسی هستند من احترام بسیار زیادی برای مریم رجوی و حامیان او قائل هستم. مریم! شما یک زن بسیار شجاع هستید و ما به شما درود میفرستیم و از شما حمایت میکنیم. (آنتیا مک اینتایر ۹۴ـ نماینده پارلمان اروپا از انگلستان)
آری! ۱۵سال گذشت بانیان ۱۷ژوئن سیاه و تباه و آواره گشتند و مریم رجوی همچون ستارهیی و مشعلی فروزان بر بام جهان میدرخشد.
مریم رجوی و کهکشان آزادی
علت پایداری و ماندگاری بسیاری از جنبشهای انقلابی را میتوان در اندیشه و ریشههای عمیق سیاسی و اجتماعی آنان جستجو کرد. در پناه همین ریشههای تاریخی است که در فراز و نشیبهای مسیر آزادی، نیروهایآزادیخواه میتوانند هر ضربهیی را به «فرصت» و «پیروزی» تبدیل کنند و از دیوار بلند تنگنا حریمی امن برای مقاومت، ایستادگی و باز هم فرصتهای جدید در مسیر پیروزی بسازند.
پس از واقعه ۱۷ژوئن ۲۰۰۳ مریم رجوی با اتکا به همان ریشهها و پایههای سیاسی و اجتماعی توانسته است همه ساله، در سالگرد همان واقعه اجتماع بزرگ ایرانیان را گردآورد. این گردهمایی همزمان با سالروز ۳۰خرداد، شروع مقاومت انقلابی در برابر فاشیسم مذهبی و روز شهیدان است و در فرهنگ و ادبیات مقاومت ایران، «کهکشان» نام دارد. کهکشان میعاد با ستارگان سرخ و فروزانی است که خو نشان وثیقه سرفرازی این مقاومت است.
حضور گسترده برجستهترین چهرههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از چهارگوشه جهان، در سلسله گردهماییهای بزرگ ایرانیان (کهکشان) به سد سیاسی محکمی برای پشتیبانی و حمایت از پایداری پر شکوه مجاهدین در مقابل حملات و توطئههای رژیم آخوندی در اشرف و لیبرتی تبدیل شد. تصاویری که بهوضوح و روشنی نشان میدهد مقاومت ایرانیان در برابر خونخوارترین و عقبماندهترین نظام سیاسی در جهان معاصر هر روز در مسیر رشد و اعتلا گام میزند و به تکیهگاهی الهامبخش برای تودههای تحت ستم فاشیسم مذهبی در ایران تبدیل شده است.
سخنرانیهای مریم رجوی در این گردهماییها فشردهیی از اصلیترین مواضع و خطوط مقاومت ایران در مراحل مختلف از حیات مقاومت ایران از سال ۱۳۸۳به این سو است. (قدرت آلترناتیو۴)
مریم رجوی در نخستین همایش بزرگ ایرانیان در سال ۱۳۸۳
مریم رجوی در گردهمایی بزرگ ایرانیان در نخستین سالگرد کودتای ۱۷ژوئن
در اولین سالگرد حمله به مقاومت ایران و رئیسجمهور برگزیدهاش مریم رجوی، دانیل میتران چهره نامدار مقاومت ضدفاشیستی فرانسویان و یکی از نمادینترین قطبهای اخلاقی فرانسه، پیام گرمی در حمایت از مقاومت ایران، به هزاران ایرانی شرکت کننده در مراسم فرستاد و همبستگی خود با مردم ایران اعلام کرد.
در این مراسم مریم رجوی ضمن افشای اتهامات آخوندساخته و زدوبند مماشاتگران با فاشیسم مذهبی گفت:
«همچنانکه ویلیام بوردون (حقوقدان سرشناس فرانسوی) گفته است: «چنانچه مجاهدین موفق به عقب راندن عنصر سیاسی به نفع عنصر حقوقی شوند، نه تنها خود برنده خواهند شد بلکه بشریت را هم به پیروزی خواهند رساند».
در این گردهمایی بسیاری از شخصیتهای سیاسی و فرهنگی و مذهبی شرکت و سخنرانی کردند.
مریم رجوی ـ شخصیتهای شرکت کننده در همایش ایرانیان در سال ۱۳۸۳
مریم رجوی در همایش بزرگ ایرانیان در سال ۱۳۸۴
یکی از ویژگیهای این مراسم، حضور گسترده چهرههایی از جناحهای سیاسی متفاوت و گاه رقیب است که برای دفاع از پایهییترین ارزشهای دموکراتیک، حقوق پناهندگان، حقوقبشر و حق مقاومت در برابر دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران در گردهمایی مقاومت شرکت میکنند.
در مراسم سال ۱۳۸۴همجنین دهها تن از ملیپوشان و ورزشکاران میهنمان به سرپرستی پهلوان مسلم اسکندر فیلابی مسئول کمیسیون ورزش شورا ضمن محکوم کردن انتخابات فرمایشی ریاستجمهوری رژیم آخوندی از جامعه جهانی خواستند به سیاست مماشات با ملایان پایان داده و از مقاومت ایران و راهحل سوم خانم رجوی حمایت کنند. آنگاه یک ورزشکار جوان ایرانی همه مدالهای خود را به رئیسجمهور برگزیده مقاومت اهدا کرد.
مریم رجوی در همایش بزرگ ایرانیان در تیر ۱۳۸۴
خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران در سخنرانی خود که یک روز پس از برگزاری نمایش انتخابات ریاستجمهوری رژیم برگزار شد؛ ضمن تبریک به مردم ایران بهخاطر تحریم یکپارچه و سراسری نمایش انتخابات ارتجاع گفت:
«دسیسهگرانی که دو سال پیش حمله ۱۷ژوئن را هدایت کردند، گفتند آمدهاند که مقاومت ایران را متلاشی کنند. اما کوهها لرزیدند، شما نلرزیدید. شما ایستادید، زیرا جنبشی را نمایندگی میکنید که تابع منافع قدرتها و زاییده شرایط زودگذر منطقهیی و بینالمللی نبوده است که با زدوبند متوقف شود. این جنبشی است برای آزادی، که چهل سال است میرزمد و مقاومت میکند، جنبشی است که کیان ایران را نگاهبانی میکند و اعتبار وجودی این ملت است.
شما ایستادید زیرا خونهای ۱۲۰هزار شهید راه آزادی از پیکر مقاومتتان جاریست» (قدرت آلترناتیو۵)
مریم رجوی در گردهمایی بزرگ ایرانیان در سال ۱۳۸۵
سومین گردهمایی بزرگ مقاومت در سالن بورژه پاریس با خروش ۳۰هزار ایرانی در تاریخ ۱۰تیر ۱۳۸۵برگزار شد.
در این مراسم که در آستانه یکصدمین سالگرد انقلاب مشروطه برگزار شد، مریم رجوی در گرامیداشت یاد سرداران آزادی ایران در انقلاب مشروطه گفت: اکنون مجاهدان آزادی و تمام اجزای مقاومت ایران مسئولیت بزرگی بر دوش دارند. مسئولیت به ثمر رساندن رنج صد ساله آزادیخواهان ایران. و حالا صد سال پس از انقلاب مشروطه ملت ایران، ملت ایران بیش از هر زمان به کسب دموکراسی نزدیک است. جام جم آزادی نزد مردم ایران و در اراده آزادیبخش زنان و مردان شجاع ایران است. این مردم و مقاومت ایرانند که میخواهند و تغییر میدهند و آینده را میسازند.
مریم رجوی درسومین همایش بزرگ مقاومت ـ ۱۰تیر ۱۳۸۵
مریم رجوی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به بیآیندگی رژیم حاکم بر ایران گفت:
«اگر آخوندها تمامی پول و نفت ایران را خرج سیاستهای خود کنند، اگر آخوندهای حاکم بر ایران به جای این دولت و آن دولت، صد دولت را با خود همراه کنند باید بدانند که از سرنگونی گریزی نخواهند داشت...
این مردم و مقاومت ایران هستند که اراده میکنند، تغییر میدهند و آینده را میسازند». (قدرت آلترناتیو۶)
مریم رجوی در گردهمایی بزرگ ایرانیان در سال ۱۳۸۶
سالن ویلپنت پاریس روز ۹تیر ۱۳۸۶شاهد گردهمایی برزگ مقاومت با نام «به سوی پیروزی» با شرکت بیش از ۵۰هزار تن از هموطنان و حامیان مقاومت ایران بود. این گردهمایی تا آن تاریخ بزرگترین اجتماع ایرانیان در تاریخ مبارزات خارج کشور محسوب میشد. ایرانیان شرکت کننده در این گردهمایی خواهان تلاش برای تغییر دموکراتیک در ایران شدند.
فرازهایی از سخنان مریم رجوی در اجتماع ۵۰هزار نفره ایرانیان
«هیاهوی آخوندها برای ساختن بمب اتمی، نفیر شوم انفجارهای پرشقاوت آنها در عراق و نعرههای آنها برای سرکوب و ارعاب در داخل کشور، صدای ایران نیست».
«همه آنچه دولتهای مماشاتگر درباره رژیم آخوندی میپنداشتند یا ادعا میکردند، غلط از آب درآمد. گفتند با دادن مشوق رفتار آخوندها را تغییر میدهند. بهجای تغییر، آخوندها عراق را به گرداب خون فرو بردند، لبنان را به ویرانی و بحران کشاندند. فلسطین را دو نیمه کردند و تروریسم و خونریزی را به افغانستان بازگرداندند. گفتند که با مذاکره و زد و بند، آخوندها را به توقف برنامه اتمی راضی میکنند، اما آنها فعالیت برای ساختن سلاح هستهیی را گسترش دادند و به سه قطعنامه مصوب شورای امنیت بیاعتنایی کردند. ادعا میکردند با تحریمهای بینالمللی، مردم ایران به حمایت از آخوندها برمیخیزند. حالا چشم باز کنند این خیزش عمومی را ببینند»
مریم رجوی در اجتماع پنجاه هزار نفره در ویلپنت ـ ۹تیر ۱۳۸۶
«ایران نوینی بنا میکنیم. یک جامعه آزاد و یک کشور پیشرفته. عصر اعدام و شکنجه را پشت سر خواهیم گذاشت. حکم اعدام لغو خواهد شد. بساط محاکم ارتجاعی و مجازاتهای قرونوسطایی را برخواهیم چید. دوران تفتیش عقاید، دوران پوشش اجباری و دوران دخالت در زندگی خصوصی را به پایان میبریم. دوران ستمدیدگی و سرکوب فاجعهبار زن ایرانی را خاتمه خواهیم داد. زنان در همه زمینهها، حقوق و آزادیهای برابر با مردان را از آن خود خواهند ساخت. زنان در رهبری سیاسی جامعه، سهم برابر به دست میآورند.
حکومتی بر اساس جدایی دین و دولت تشکیل میدهیم تا پیروان مذاهب و عقاید مختلف با حقوق متساوی در کنار هم زندگی کنند.
مردمی با این همه استعداد، دیگر نباید دچار فقر و گرسنگی و بیکاری و محرومیت باشند. باید شرایط سرمایهگذاری و امکان رقابت سالم اقتصادی در جامعه فراهم آید و بساط رانتخواری و چپاول برچیده شود».(قدرت آلترناتیو۷)
انعکاس خبرگزاریها از اجتماع ۵۰هزار نفره ایرانیان
تلویزیون الجزیره همان روز ۱۰تیر ۸۶در گزارشی اعلام کرد: شورای ملی مقاومت ایران تظاهرات عظیمی با شرکتدهها هزار تن در اعتراض به رژیم ایران برگزار کرد.
روزنامه العربالیوم (اردن): ۵۰هزار ایرانی روز شنبه در پاریس در چهارمین سالروز حمله به دفاتر سازمان مجاهدین خلق در پاریس برای اعلام همبستگی با اپوزیسیون ایران اجتماع کردند.
روزنامه السیاسه(کویت): مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران در جمع بزرگی که با شور و هیجان زیادی شعارهایی در محکومیت جنگ میدادند و با شعارهای «نه به جنگ» «نه به مماشات» «بله به تغییر دموکراتیک با مریم رجوی» از او حمایت میکردند، به سخنرانی پرداخت.
سایت حکومتی بازتاب ارگان پاسدار محسن رضایی، در روز ۱۳تیر، طی یک واکنش هیستریک باند رقیب را مورد حمله قرار داد و نوشت: «در حالی که بسیاری از مسئولان ایرانی درگیر «خواب» و مسائل حاشیهیی بودند،... سازمان مجاهدین خلق با توسل به انواع روشها، میتینگی پرسر و صدا برگزار کردند...»
مریم رجوی در گردهمایی بزرگ ایرانیان در سال ۱۳۸۷
این گردهمایی که بزرگترین گردهمایی ایرانیان در خارج کشور تا سال ۸۷بود با شرکت بیش از ۷۰هزار نفر از هموطنانمان برگزار شد و هزار نماینده پارلمان و شخصیت سیاسی از کشورهای مختلف در گردهمایی پاریس شرکت داشتند.
تلویزیون ای.ان.ان فرانسه، همان روز در گزارشی اعلام کرد:۷۰هزار ایرانی در سالن نمایشگاهها در شمال پاریس گردهم آمدند تا تأیید و حمایتشان را از خانم مریم رجوی اعلام کنند.
درست پنج روز پیش از برگزاری این گردهمایی، لایحه حذف نام مجاهدین از لیست تروریستی در هر دو مجلس انگلستان با اجماع و اتفاق آرا به تصویب رسیده بود.
مریم رجوی در اجتماع پنجاه هزار نفره در ویلپنت ـ ۹تیر ۱۳۸۶
مریم رجوی: ۴اشتباه مماشاتگران غربی در برخورد با آخوندها
مریم رجوی در این همایش با تیز کردن اشتباهات مهلک غرب به صراحت گفت:
«همین جا بگذارید به کسانی که معامله و مماشات با همین رژیم را پذیرفتهاند و از تغییر آن میترسند و نگران هستند خاطرنشان کنیم که شما گرفتار ۴فقره اشتباه محاسبه هستید، اول اینکه: توهم پراکنیهای آخوندهای حاکم را باور دارید. آنها تروریسم و شقاوت خود را نشانه قدرت رژیم فرتوتشان جا میزنند و شما مرعوب آن هستید. دومین اشتباه بزرگ شما این است که از شدت تنفر مردم ایران نسبت به رژیم حاکم درکی ندارید یا عمداًً آن را پنهان میکنید. لابیهای رژیم تبلیغ میکنند که در برابر قاطعیت جامعه جهانی نظیر تحریمهای بینالمللی مردم به طرفداری از آخوندها بلند میشوند. شما همین اباطیل را تکرار میکنید. آیا نمیدانید که مردم ایران بیش از هر چیز از چپاولگران حاکم و این شلاق بهدستان و برپا کنندگان جراثقالها اعدام در عذابند؟ راستی آیا نمیدانید یا نمیخواهید بدانید؟ کدام یک؟ و اما سومین اشتباه بزرگ نادیده گرفتن ظرفیت انفجاری جامعه است. رژیم و مبلغان میخواهند عطش سوزان مردم ایران برای تغییر دموکراتیک را بپوشانند و میخواهند جنبش بینالمللی برای صلح را به سود استمالت و فاشیسم مذهبی به خدمت بگیرند. و شما هم آن را تأیید میکنید.
چهارمین اشتباه بزرگ شما اما، نادیده گرفتن راهحل واقعی مسأله ایران است. آخوندها با شیطانسازی علیه این مقاومت سعی میکنند اعتبار و مشروعیت آن و ریشههای عمیقش در جامعه را وارونه جلوه دهند. انگار نیرویی که قادر به سرنگونی آخوندها باشد در کار نیست. ولی این اشتباه است. اگر چه بحران ایران معضل بزرگی است، ولی دستی هست که این گره را باز میکند و آن مقاومت ایران است».
مریم رجوی در همایش بزرگ ایرانیان در سال ۱۳۸۸
بهدنبال افزایش اعتراضات اجتماعی و پیروزیهای مقاومت در جبهههای مختلف، خامنهای در این سالیان همواره در ۳جبهه در جنگ و درگیر بود:
جنگ با مقاومت مردم ایران در کف خیابانها، جنگ با مقاومت سازمانیافته و اشرفیها و جنگ با ایرانیان آزاده وآزادیخواه در سراسر جهان.
در سال ۱۳۸۸این جنگ در هر ۳جبهه به اوج رسید و فعال شد. جوانان به بهانه تقلب در انتخابات سر به شورش گذاشتند و آتش قیام به سرعت شعلهور شد. با گسترش قیام و شکلگیری تجمعات گسترده در تهران و شهرهای بزرگ، خامنهای شب ۳۰خرداد ضمن تهدید، اتمامحجت کرد و گفت: اگر بخواهند به تظاهرات در خیابانها ادامه بدهند، نتایج بسیار خطرناکی خواهد داشت و «چه بخواهند، چه نخواهند، مسئول خونها و خشونتها و هرج و مرج ها آنها هستند» اما مردم بیتوجه به تهدیدها به خیابانها آمده و تعدادی با شلیک مستقیم پاسداران و لباس شخصیها بهشهادت رسیدند.
ندا آقا سلطان در همین روز بهخاک افتاد.
بخشهایی از سخنرانی مریم رجوی در ۳۰خرداد ۱۳۸۸
«چه خوب شد امروز در این بزرگترین اجتماع برای همبستگی و دفاع از مردم ایران و شهر اشرف، اینطور بیش از همیشه حاضر شدید و چشم آخوندها را کور و چشم مردم ایران را روشن کردید.
با یاد شهیدان!
سلام و درود مردمِ ایران...
به دختران و پسران دلیرم و به خواهران و برادران بهپاخاستهام در خیابانها و دانشگاههای ایران در قیام و خیزش عظیم مردم ایران که از ۲۳خرداد آغاز شد و تا کنون در سراسر وطن عزیزمان مثل رودی پرخروش جاری است.
شهر خورشید آشیانه ماست
شعله خشم در ترانه ماست.
راهی خانهییم و میخوانیم
خانه از خصم نیست، خانه ماست.
درودهای بیپایان به شهیدان و هزاران مجروح و اسیرِ قیام آزادیخواهانه مردم ایران در روزهای اخیر.
و فریاد میزنیم: بای ذنب قتلت؟
به کدامین گناه کشته شدند جز اینکه خواستار زندگی در آزادی بودند؟».
مریم رجوی و همایش بزرگ همبستگی ـ ۳۰خرداد ۱۳۸۸
«... بله، زنان و مردان شجاعی، که بهگونهیی اشرف نگین و اشرفنشان، جان برکف، در زیر باتون و مشت و لگد، در زیر گلوله و گازِ اشکآور با بدنهای کبود، با پیراهنهای پاره شده توسط پاسداران، بسیجیها و مزدوران اطلاعات، بر شعبده انتخابات پوشالی سلطنت مطلقه فقیه، مهر ابطال. زدهاند.
آنان رأی و انتخاب حقیقی ملت ایران را در انظار جهانیان به تماشا گذاشتهاند.
آنها که علیه آخوندهای اشغالگر و غاصب فریاد میزنند:
دشمن این خاک تویی، مالک این خاک منم»
مریم رجوی در بخش دیگری از سخنانش با حمله به سیاست مماشات و همراهی با رژیم آخوندی توسط غرب افزود:
«دوستان عزیز!
وقتی فاشیسم دینی به آنجا رسیده که ولیفقیه، نزدیکترین همتایان و همدستان خود را هم، نمیتواند تحمل کند، مردمِ ایران حق دارند از دولتهای غربی بپرسند حاصل ۳۰سال جستجو برای میانهروها در داخل این رژیم کجا رفت؟
استمالت و مماشات چه حاصلی داشت؟
راستی! آیا از پروندهسازیهای شبه کودتای ۱۷ژوئن هنوز هم شرم نمیکنید؟..
ما میپرسیم آیا حداقل احترام به مبارزه آزادیخواهانه میلیونها ایرانی ایجاب نمیکند که هر گونه امتیاز دادن از جیب ملت ایران و مقاومت ایران و سیاست چانه زدن با جنایتکاران حاکم متوقف شود؟ البته ما همیشه گفتهایم اگر مذاکره با چنین رژیمی فایده دارد دریغ نکنید! بفرمایید.
اما فرصت دادن به ولیفقیه و خانهشاگرد او، میدان دادن به یک افعی اتمی است که هرگز کبوتر نمیزاید.
دولت سابق آمریکا هم، از ۲۸بار مذاکره مخفی و علنی با این رژیم هیچ چیز بهدست نیاورد.
باور کنید که راهحل ایران، همان راهحل سوم، است:
تغییر دموکراتیک و برقراری حاکمیت مردم بهدست مردم و مقاومت ایران».
مریم رجوی در همایش بزرگ ایرانیان در سال ۱۳۸۹
در هفتمین کهکشان و گردهمایی بزرگ ایرانیان که در تاورنی برگزار شد نمایندگان ۲۳پارلمان و سنا و بیش از ۳۵۰۰نماینده از ۴۴کشور جهان حمایت کردند. حمایت کنندگان، منتخبان بیش از یک میلیارد نفر از مردم سراسر جهان بودند که به یاری مقاومت مردم ایران شتافته بودند.
مریم رجوی در این گردهمایی با تأکید بر حتمیت و سرنگونی نظام آخوندی گفت:
«رژیم ولایت فقیه بهطور قطع سرنگون میشود. گواه این حقیقت فقط پوسیدگی رژیم نیست. گواه عظیم آن ایستادگی فرزندان رشید شما در برابر این رژیم است.
کسانی که اشرفنشان، به هر قیمت، مقاومت میکنند. قیامها را در دل تیرگی و اختناق شعلهور میکنند و پای چوبههای دار، رزمآور و استوار میایستند.
مریم رجوی و همایش بزرگ همبستگی در تاورنی ـ ۱۳۸۹
پس با شما هستیم ای اسیرانی که از اوین و گوهردشت فریاد میزنید ما را در نوبت اعدام بگذارید. با شما هستیم، با شما ۲۷زندانی سیاسی که به اعدام محکوم شدهاید، با شما هستیم دخترانی که در بیدادگاهها دستان خود را نشان میدهید با ناخنهای کشیده شده توسط دژخیمان خامنهای، دخترانی که با صلابت تمام شکنجههای رذیلانه در زندانها را افشا میکنید و به جای درخود فرو رفتن، دار و دسته خامنهای را روسیاه میکنید.
با شما هستیم، دانشجویان، کارگران و معلمانی که بهخاطر اعتراضهای حقطلبانه به زندان افتادهاید. درود به یکایک شما که در اوین و گوهردشت، سنندج و عادلآباد و سایر زندانها پایداری میکنید.» (آلترناتیو ۱۱)
مریم رجوی در گردهمایی بزرگ ایرانیان در وپلپنت ـ ۱۳۹۰
در گردهمایی بزرگ ایرانیان در سال ۱۳۹۰ارتشی از چهرههای نامدار سیاسی از کشورهای مختلف جهان شرکت داشتند و این موضوع باعث گزیدگی و واکنش وحشتآلود رژیم آخوند و مزدورانش شد بهنحوی که تلاش کرد با کم اهمیت جلوه دادن حضور آنان، به عناصر و مزدورانش دلگرمی بدهد. مریم رجوی در این گردهمایی با کمک همین شخصیتها سنگ بنای یک کارزار بزرگ سیاسی را در مراحل بعدی جنبش گذاشت. چهرههایی مانند رودی جولیانی، باب فینر، خانم ریتا زوسموث، مایکل موکیزی، تام ریج، انرو کارد، لرد کوربت، سناتور رابرت توریسلی، هانرلکرک و...
مریم رجوی و همایش بزرگ همبستگی در ویلپنت ـ ۱۳۹۰
مریم رجوی: شعلههای مقاومت خاموش نخواهد شد
مریم رجوی در ابتدای سخنانش خطاب به جمعیت حاضر و تمامی کسانی که مراسم را مستقیماًًً در نقاط مختلف جهان دنبال میکردند گفت:
«یاران و دوستان فراموشی ناپذیر مقاومت ایران!
۷۱سال پیش در ۱۸ژوئن ژنرال دو گل رهبر مقاومت فرانسه از تبعیدگاه خود مقاومت علیه فاشیسم را اعلام کرد. صدای او هنوز بهگوش میرسد که گفت: هر اتفاقی که رخ دهد شعلههای مقاومت نباید خاموش شود و خاموش نخواهد شد.
بله مقاومت خاموش نخواهد شد بلکه بر آن است که آرمان آزادی را به پیروزی برساند.».
مریم رجوی ـ اشرف آتشی که هرگز خاموشی نخواهد پذیرفت
مریم رجوی ضمن اشاره به ماهیت متناقض و ساختار درونی ناهمساز رژیم و با تأکید بر «نه به مماشات نه به تسلیم نه به قانون اساسی ولایت فقیه و نه به تمامیت فاشیسم ولایت فقیه» گفت:
«حالا به این رژیم درهمشکسته بنگرید که در مسیر بیپایان حذف و انقباض حرکت میکند. دائماًً خودش، خودش را میخورد. همچنانکه جانشین اصلی خمینی حذف شد. نخستوزیر ۸ساله خمینی در حبس خانگی است و در پایان سال ۸۹ستون اصلی حکومت خمینی، (رفسنجانی) با خفت بسیار از ریاست خبرگان ارتجاع حذف شد.».
مریم رجوی در فراز پایانی سخنانش گفت:
«هموطنان عزیز! همواره به این میاندیشم که آیا دردهای میلیونها زن و مرد ایرانی، پایانی دارد؟ آیا میتوانند به یک زندگی بدون ترس و همراه با شادی و آزادی دست پیدا کنند؟ میخواهم با رساترین فریاد به آنها پاسخ بدهم که آری، من و ما برای زندهنگهداشتن شعله همین امید و تحقق همین آرزو، تمامی سختیها را پذیرفتهایم و از همهچیزمان گذشتهایم تا آن فردای روشن و آن زندگی شکوفا و امن و آسوده برای تمام مردم ایران و منطقه فراهم شود. ما تا بن استخوان به پیروزی آزادی یقین داریم. راه و رسم تغییر و انقلاب فرا راه نسل قیام میدرخشد و اشرف با پایداری پرشکوهش پیام امید و پیروزیست.».
بازتاب گردهمایی بزرگ ایرانیان در رسانههای جهان
همایش بزرگ ایرانیان در سال ۹۰یک نقطهعطف در گردهماییهای مشابه در سالهای قبل بود و به همین علت، بازتاب ویژهیی در رسانههای جهان (در قیاس با مراسم سالهای پیشین) داشت. خبرگزاریهای فرانسه، رویتر و آسوشیتدپرس، فرانسه ۲۴، نوول ابزرواتور، لوپوئن، پاریزین، تلویزیون ت. وِ۵، رادیو تلویزیون فرانسوی بلژیک ار. ت. ب. اف، لکسپرس، لاکروآ، تلویزیون اورانژ و همچنین صوت العراق، مرکز اطلاعرسانی ایلاف این خبر را منعکس کردند.
مریم رجوی در همایش و گردهمایی بزرگ ایرانیان در ویلپنت ـ سوم تیر ۱۳۹۱
بعد از کشتار و جنایت بزرگ پاسداران و مزدوران خامنهای در اشرف (ششم و هفتم مرداد ۸۸و نوزدهم فروردین ۹۰) مریم رجوی کارزار گستردهیی در حمایت از رزمآوران آزادی و ممانعت از ادامهٔ کشتار در شهر اشرف بهراه انداخت. کارزاری که با موج گستردهیی از محکومیتهای جهانی علیه رژیم آخوندی همراه بود و توانست تمامی توطئههای نظام آخوندی را برملا و نقش برآب کند.
در این همایش مریم رجوی ضمن اشاره به توطئههای فاشیسم مذهبی برای نابودی مقاومت سازمان یافته وضربالاجلهای پیدرپی مزدوران و حامیان رژیم بهمنظور انهدام و فروپاشی سازمان مجاهدین گفت:
«همه میدانید که در یک سال گذشته، طرح انحلال و انهدام سازمان مجاهدین در میان بود؛ ضربالاجلی برای یکسره کردن کار اشرفیها، و قرارداد هفت مادهیی آخوندها با دولت عراق برای تسلیم یا نابودی این جنبش.
اکنون خوشحالم که به شما و به ملت بزرگ ایران بگویم که امانت شما، این جنبش رزمآور ضد رژیم ولایت فقیه، شکوفه قهرمانیهای تاریخ ایران، در پناه لطف خدا، از تاراج خزان و گزند قتلعام و انحلال در امان ماند. و اکنون برای ایفای رسالت تاریخی خود، صد چندان شکافندهتر، استوارتر و قدرتمندتر است.
آری، به کوری چشم دشمن، اشرف تکثیر شد و اشرفیها بیشماران شدند.».
مریم رجوی در همایش بزرگ ایرانیان در ویلپنت ـ سوم تیر ۱۳۹۱
سال ۹۰سال یک پیروزی سرفصلی برای مردم و مقاومت ایران
مریم رجوی با اشاره به توفان بهار عربی و سقوط دیکتاتورهای منطقه بخشی از سخنانش را به اوضاع سیاسی منطقه اختصاص داد و ضمن اشاره به پیروزیهای مقاومت در برابر ماشین دروغ و توطئه آخوندها در قبال مقاومت ایران گفت:
«ما توانستیم چرخه افترا و نیرنگ را در هم بشکنیم. ما توانستیم طرحی نو دراندازیم و دوران تازهیی را بگشاییم؛ طرحی بر اساس شفافیت و روشنایی و حقیقت و عدالت، طرح احترام به دستاوردها و فضیلتهای بشری و بازگشت نهادهای بینالمللی به دفاع از حقوق بشر؛ طرح اعاده حقوق خلقها و احیای ارزش مقاومت و فداکاری.
بله! نیروی انسانیت و عدالت به میدان آمده است، تاریخ ورق خورده است، دیکتاتورها یکی از پس از دیگری سرنگون میشوند، بنابراین سیاستهایی نیز که حافظ آنها بود، باید تغییر کند.
این تغییر در توان ماست و ما آن را محقق خواهیم کرد. این است معنای تغییر دوران و دوران تغییر».
در ادامه همایش بزرگ ایرانیان در ویلپنت پاریس مریم رجوی ضمن تأکید بر اهمیت مسلح بودن به آرمان آزادی گفت:
«در پرتو این افق بلند، بسا تضادهای بغرنج سیاسی و مبارزاتی و آرمانی حل شده است؛ تضادهایی که جنبشها و قیامهای کنونی در خاورمیانه و شمال آفریقا تازه با آن آشنا میشوند.
تجربه درهم شکستن دعاوی اسلام پناهی ارتجاعی و دجالگریهای ضداستکباری که جامعه ایران سالهاست آن را پشت سرگذاشته است.
تجربه شکلگیری دیرپاترین ائتلاف سیاسی تاریخ ایران و اتحاد عمل جریانها و شخصیتها با عقاید مختلف و در یک مناسبات دموکراتیک، در شورای ملی مقاومت ایران.
تجربه مقابله و افشای صدور ارتجاع و تروریسم رژیم ولایت فقیه بهعنوان تهدید امروز جهان.
و بهویژه تجربه تشکیلات مجاهدین در یک مناسبات دموکراتیک و تجارب انسانی پیشرفته آن که دکتر آلخو ویدال کوادراس نایب رئیس پارلمان اروپا در دیدارش از اشرف آن را یک «الگو و مرجع اخلاقی و معنوی برای جهان» توصیف کرد.
به همین دلیل است که از نظر آخوندها، اشرف ممنوعهترین کلام در ایران امروز است.»
مریم رجوی ـ اشرف تکثیر شد
هدف، به دست گرفتن قدرت به هر قیمت نیست!
فراز پایانی سخنان مریم رجوی، درسی ماندگار برای تمامی نسلهای آینده است تا روشن شود مبارزه برای آزادی، در ماهیت خود، تلاش برای حاکمیت دموکراسی است نه تحصیل قدرت! مریم آن روز گفت:
«بگذارید بار دیگر تصریح کنم که هدف این جنبش، بهدست گرفتن قدرت به هر قیمت، نبوده و نیست. هدف ما، تضمین آزادی و دموکراسی، به هر قیمت است.
و همچنان که بارها گفتهایم، همین که در مزار شهیدانمان در خاوران باشیم، برای ما کافی است.
هدف ما یک جمهوری مبتنی بر جدایی دین و دولت است که در آن، همه ادیان و مذاهب، از حق مساوی برخوردارند. و برنامه ما در این سه کلمه خلاصه میشود: آزادی، دموکراسی و برابری» (قدرت آلترناتیو ۱۳)
مریم رجوی در همایش و گردهمایی بزرگ ایرانیان در ویلپنت ـ ۱۳۹۲
گردهمایی بزرگ ایرانیان در سال ۹۲در حالی برگزار شد که یک هفته از نمایش انتخابات رژیم آخوندی میگذشت و رژیم با بهکارگیری تمامی برگهایش برای شکست گردهمایی سالانه مجاهدین از هیچ تلاشی فروگذار نکرد.
دقایقی قبل از اعلام نتایج نمایش انتخابات ریاست جمهوری، خامنهای با حمله موشکی به لیبرتی تلاش کرد ضمن حفظ تعادل درونی و جلوگیری از ریزش بیشتر نیروهایش یک ضربه کاری در آستانه گردهمایی بزرگ مجاهدین وارد کند. اما حضور یک صد هزار تن از مشتاقان مریم رجوی تمام توطئهها و نیرنگهای رژیم را نقش بر آب کرد.
مریم رجوی ـ در همایش یک صد هزار نفره در ویلپنت پاریس ـ ۱۳۹۲
مریم رجوی در همین رابطه گفت:
«هممیهنان، حمله هفته پیش آخوندها به زندان لیبرتی و شهادت مجاهدان خلق کلثوم صراحتی و جواد نقاشان که درست در روز اعلام نتایج شعبده انتخابات صورت گرفت، اقدامی بود که رژیم با آن میخواست تعادل شکننده خود را در برابر نیروی اصلی مقاومت حفظ کنند امروز من میخواهم از جامعه جهانی بهویژه ملل متحده و دولت آمریکا بپرسم که چرا مانع این جنایت نشدند؟ این کشتار جنایتی بود کاملاً قابل پیشبینی و قابل پیشگیری. اولین حمله موشکی رژیم به زندان لیبرتی در ۲۱بهمن گذشته که باعث شهادت هشت مجاهد خلق شد این واقعیت را آشکار کرد که زندان لیبرتی بهکلی ناامن است.».
در آن موقع انتظار طبیعی این بود که ملل متحد و دولت آمریکا بلافاصله مسأله امنیت را حل کنند زیرا نسبت به حفاظت مجاهدین در لیبرتی متعهد شده بودند...
محورهای اصلی سخنرانی مریم رجوی در ویلپنت
از این انتخابات تمامیت رژیم بسیار ضعیفتر از قبل بیرون آمد و یکقدم به سرنگونی نزدیک شد. خامنهای، رفسنجانی را حذف کرد اما در قدم بعد در تعادل درونی رژیم نتوانست با مهندسی مهره مطلوب خود را بیرون بیاورد و از ترس شروع قیامها به آخوند روحانی تن داد. او که میترسید همین انتخابات نمایشی طناب دار رژیمش شود، شتابزده بساط آن را جمع کرد و از دومرحلهای کردن انتخابات هم چشم پوشید.
رژیم آخوندی در این انتخابات تهدید اصلی رژیمش را به زبان موشک و کشتار برجسته کرد به همین دلیل درست چند ساعت قبل از اعلام نتایج انتخابات خامنهای برای پوشاندن شکستش با حمله به لیبرتی و کشتار مجاهدان آزادی تلاش کرد به مردمی که مترصد قیام بودند، هشدار بدهد.
سلسلهٔی
تا این رژیم بر سر کار است هیچ چیز تغییر نخواهد کرد تنها راهحل سرنگونی رژیم آخوندی است و همچنانکه مسعود گفت برهم خوردن تعادل درونی رژیم پلید ولایت گواه ضعف و موقعیت متزلزل ولیفقیه ارتجاع است و این برای مردم ایران بسیار (مغتنم) است زیرا فرصتی است برای پیشروی مقاومت و قیام با این حال همچنانکه بعد از اعلام نتایج انتخابات گفتم به رئیسجمهور جدید ارتجاع میگوییم بدون آزادی بیان و حقوقبشر و تا وقتی زندانیان سیاسی و فعالیت احزاب آزاد نشده، تا وقتی که سیاست تجاوزکارانه رژیم در سوریه و عراق ادامه دارد و تا وقتی که رژیم برایدستیابی به بمب اتمی پا میفشارد هیچ چیز عوض نمیشود. زیرا ولیفقیه میداند که هر گونه تغییر جدی در این سیاستها به سرنگونی تمامیت رژیمش راه میبرد با این حال میگوییم بفرمایید این صحنه آزمایش شماست.
رئیسجمهور جدید ولایت فقیه که با شعار اعتدال به صحنه آمده یک کارگزار پرسابقه ماشین جنگ، امنیت وسرکوب رژیم است با این همه ما به آن دسته از دولتهای غربی و مماشات گرانی که با تلاش بیهوده میخواهند چنین کسی را میانهرو معرفی کنند میگوییم بفرمایید اگر میتوانید.
ورای تمام هیاهوی انتخابات رژیم ولایت فقیه برای فرار از سرنگونی به جنگ با مردم سوریه برخاسته است این جنگ کثیف نه برای حفظ بشار اسد بلکه برای نجات خامنهای در تهران است زیرا این رژیمی است که برای حفظ و بقا خود بنیادگرایی و تروریسم را گسترش میدهد از افغانستان تا عراق و از بحرین تا یمن.
تجربه سالیان نشان داده که مماشات با ولایت فقیه یک مسیر شکست خورده است همین سیاست مخرب بود که به خلعسلاح و محاصره مجاهدین و تحویل امنیت اشرف به دولت عراق انجامید. و سرنگونی آخوندها را به تعویق انداخت. شاهراه آزادی همانا راهحل سوم است یعنی نه مماشات نه جنگ؛ بلکه سرنگونی استبداد مذهبی بهدست مردم و مقاومت ایران و این راهحل توسط نیروی جنگنده ضدرژیم یکانهای ارتش آزادی و نیروهای انقلاب دموکراتیک مردم ایران محقق خواهد شد.
مریم رجوی در همایش و گردهمایی بزرگ ایرانیان در ویلپنت ـ ۱۳۹۳
یازدهمین همایش بزرگ ایرانیان در حالی انجام شد که رژیم در راستای پروژهٔ انهدام جنبش و مقاومت که از سال قبل با بسیج مزدورانش در سراسر جهان و حمله موشکی به لیبرتی انجام شد، در اول شهریور ۹۲به کشتار وحشیانه مجاهدین در اشرف پرداخت و ۵۲نفر از ۱۰۰نفری که برای حفاظت از اموال مجاهدین در اشرف مانده بودند را به طرزی وحشیانه قتلعام کرد.
بلافاصله مریم رجوی با تأکید بر ضرورت تشکیل یک کمیته حقیقتیاب بینالمللی و انجام تحقیقات بیطرف، کارزار گستردهیی را آغاز کرد و ضمن فراخوان به پارلمانها، ارگانهای بینالمللی و انجام دهها مصاحبه و میتینگ و افشاگری و فراخوان به تحقیقات مستقل سازمان ملل در مورد کشتار ایرانیان پناهنده در عراق و ضرورت اقدامات عاجل از سوی آمریکا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل، برای حفاظت مخالفان ایرانی در کمپ لیبرتی موفق شد توطئههای بعدی رژیم ـ کشتار بقیه مجاهدین باقیمانده در اشرف و حملات سراسری به لیبرتی ـ را خنثی کند.
یازدهمین همایش بزرگ و با شکوه ایرانیان در پاریس حقایق بسیاری را روشن کرد و نشان داد هر چه در حکومت آخوندی تضاد و تفرق و تردید و تنشهای درونی بیشتر وجود دارد در جبهه مقابل، اشتراک نظر، همدلی، همراهی، وحدت و همبستگی بیشتر دیده میشود. این را با دقت در همه صحنههای این همایش شکوهمند میتوان دید. حضور بیسابقه ۶۰۰شخصیت و سیاستمدار برجسته از ۶۹کشور و ۵قاره جهان حول افکار و اندیشههای مریم رجوی بهترین گواه این مدعاست. افرادی که بهرغم تنوع فوقالعادهٔ گرایشهای سیاسی شان، بهطور شگفتآوری مواضع واحدی در حمایت از مریم رجوی و مقاومت سراسری ابراز کردند. شبکه تلویزیونی فاکس نیوز آمریکا طی اولین گزارشی که از گردهمایی ویلپنت در تیر ماه ۹۳ پخش کرد، با تأکید و اشاره به همین وحدت و همدلی گفت همه آنها در یک پیام متحد هستند: به [رژیم] ایران اعتماد نکنید.
مریم رجوی در همایش بزرگ ایرانیان ـ ۱۳۹۳
مریم رجوی در قسمتی از همایش ایرانیان در ویلپنت گفت:
در همین جا تأکید میکنم که مذاکره با فاشیسم دینی و کمکخواستن از آن برای حل مسأله عراق و مهار بحران، نتیجهیی جز فروبردن مردم عراق در باتلاق کشتار و جنگ داخلی ندارد.
من یازده سال پیش گفتم که خطر سلطه رژیم آخوندها بر عراق، صد بار بیشتر از خطر اتمی است. و این امروز اثبات شد. حالا تأکید میکنم که زهر از دست دادن عراق برای آخوندها صد بار، از زهر اتمی کشندهتر است.
در این سالها، مثل افشاگری اتمی، مقاومت ایران در خط مقدم روشنگری درباره دخالتها و جنایتهای رژیم آخوندها در عراق بوده است. مقاومت ایران با پرداخت سنگینترین بها در برابر دیو بنیادگرایی ایستاد و گفت: دشمن اصلی مردم ایران و تمام منطقه، رژیم ولایت فقیه است و باید سرنگون شود.
هموطنان، دوستان عزیز،
گفتم که مرحله پایانی رژیم ولایت فقیه است. این مرحله خود را در پنج نشانه بزرگ ظاهر میکند:
آمادگی اجتماعی برای قیام و آزادی، شکاف فزاینده در رأس رژیم، عقبنشینی آخوندها از برنامهٔ بمبسازی، فرو رفتن رژیم در دو جنگ کثیف در عراق و سوریه و مهمتر از همه، آمادگی مقاومتی که میتواند تحولات را به سوی سرنگونی دیکتاتوری دینی، و آزادی مردم و میهنش پیش ببرد.
مریم رجوی در همایش بزرگ ایرانیان در ولیپنت پاریس ـ ۱۳۹۳
مریم رجوی در ادامه سخنرانی با اشاره به شرایط کنونی رژیم گفت:
«گفتم که مرحله پایانی رژیم ولایت فقیه است. این مرحله خود را در پنج نشانه بزرگ ظاهر میکند:
آمادگی اجتماعی برای قیام و آزادی، شکاف فزاینده در رأس رژیم، عقبنشینی آخوندها از برنامهٔ بمبسازی، فرو رفتن رژیم در دو جنگ کثیف در عراق و سوریه، و مهمتر از همه، آمادگی مقاومتی که میتواند تحولات را به سوی سرنگونی دیکتاتوری دینی و آزادی مردم و میهنش پیش ببرد.
سال گذشته، در نمایش انتخابات، خامنهای در تحمیل کاندیدای مطلوبش، شکست خورد و در وحشت از قیام مردم، به کاندیدای باند رقیب تن داد.
روی پنهان سکه وحشت اما، ترس از مقاومتی بود که ۹ماه قبل از آن، لیست و راهبند تروریستی را که به رژیم اطمینان خاطر میداد، از سر راه برداشته بود.
بعد از روی کار آمدن آخوند روحانی که با شعار اعتدال به میدان آمده بود، پشتیبانان آنها فریاد کشیدند که راه برونرفت رژیم از بحران بزرگش پیدا شد. ما گفتیم به عکس، رژیم ولایت فقیه به مراتب ضعیفتر از قبل شده. با این حال، بفرمایید این گوی و این میدان. ببینیم با آزادی و حقوقبشر، با برنامهٔ تولید بمب هستهیی و با سیاست تجاوزکارانه در عراق و سوریه چه میکنید.
حالا نگاه کنید که آخوند روحانی، مسیر هشت ساله خاتمی را فقط در هشت ماه طی کرده است.
نه برای مردم ایران، رفاه اقتصادی و حقوقبشر آورده و نه برای رژیم ثبات و استحکام.
در عوض سرکوب و اعدام به طرز بیسابقهیی افزایش یافته است. بیش از نیمی از بودجه عمومی در دولت روحانی، صرف سرکوب و جنگافروزی میشود. زیرا این رژیم از خطر اعتراض و خیزش مردم میهراسد.
امروز، ۶۷درصد واحدهای صنعتی تعطیل شده، ارزش پول رسمی، ۸۰درصد سقوط کرده، سیستم بانکی، ورشکست شده است، نظام کشاورزی ویران شده، نیمی از شهرهای کشور دچار کمآبی است، محیطزیست به فاجعه کشیده شده است. و چنان فقری جامعه را فراگرفته که بیشتر مردم، به یارانه نقدی که در روز فقط ۴۲سنت است نیازمند شدهاند.
بله آخوندهای حاکم، همه چیز را صرف سرکوب و جنگافروزی و تروریسم کردهاند و این، علت اصلی تورم و فقر و گرسنگی مردم ایران است. این روزها آخوند روحانی بیهوده میکوشد که ساختار رژیم ضدتاریخی ولایت فقیه را با صدقه و سبد کالا حفظ کند!
بحران اقتصادی کشور راهحلی ندارد جز سرنگونی رژیم ولایت فقیه.».
بله! اینها بخشی از سخنرانی مریم رجوی در سال ۹۳بود که بعد از ۴سال صحت و درستی آن بهوضوح و روشنی دیده میشود.
مریم رجوی در همایش و گردهمایی بزرگ ایرانیان در ویلپنت ـ ۱۳۹۴
روز ۲۳خرداد۹۴، بار دیگر، خروش آزادی در تالار عظیم ویلپنت در پاریس طنین افکند و انبوه هموطنانی که خود را به این میعادگاه آزادی رسانده بودند، استوارتر و مصممتر از همیشه، یکصدا و در صفوفی فشرده، عزم راسخ ملت ایران را برای سرنگونی استبداد و رهایی میهن از چنگال پلیدترین دشمنان این مرز و بوم فریاد کردند.
همایش بزرگ مقاومت در این سال هم شاهد حضور هیأتها و شخصیتهای برجسته سیاسی و قانونگذاران و نمایندگان و منتخبان مردم و یاران مقاومت ایران از ۵قاره جهان بود.
عبارت زیبای «هزار اشرف» زینت بخش نام همایش بزرگ مقاومتی است که دهها هزار نفر را از سراسر جهان برای شنیدن سخنرانی مریم رجوی گردهم جمع کرده است. عبارتی که ضامن تحقق شعار میتوان و باید مریم رجوی است.
مریم رجوی در همایش بزرگ ایرانیان در ولیپنت پاریس ـ ۱۳۹۴
مریم رجوی در این روز گفت:
این مجاهدین و شورای ملی مقاومت بودند که رودرروی اصرار خمینی بر ادامه جنگ، پرچم صلح را برافراشتند. این مجاهدین بودند که ارتش آزادیبخش ملی را برپا کردند و این مجاهدین و شورای ملی مقاومت بودند که در برابر دسیسههای بزرگ این رژیم و مماشاتگران همدستش، با پیروزی در بیش از ۲۰دادگاه در آمریکا، کانادا، اروپا و انگلستان، برچسب تروریسم علیه این جنبش را باطل و پرونده قضایی ۱۵ساله در فرانسه را رسوا و مختومه کردند و حق مردم ایران برای تغییر رژیم را به کرسی نشاندند.».
مریم رجوی در همایش و گردهمایی بزرگ ایرانیان در ویلپنت ـ ۱۳۹۵
در گردهمایی ایرانیان و حامیان مقاومت ایران شنبه ۱۹تیر ۱۳۹۵بیش از۶۰۰تن از قانونگذاران و شخصیتهای سیاسی تراز اول از تمایلات مختلف سیاسی، مدافعان حقوق زنان و حقوقبشر و رهبران دینی، بیش از ۸۰کشور جهان در پاریس برگزار شد. در این گردهمایی مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران نیز درباره وضعیت رژیم ایران یکسال پس از توافق اتمی با کشورهای ۵+۱و شدت یافتن بحرانها و سرکوب سراسری در ایران سخنرانی کرد.
خوزه مانوئل باروسو، رئیس پیشین کمیسیون اروپا و نخستوزیر سابق پرتغال، ریتا زوسموت، رئیس پیشین بوندستاگ؛ امیر ترکی الفیصل، سفیر سابق عربستان سعودی در آمریکا و انگلستان؛ جان راسل برد، جولیو ترتزی وبالدین هانیبالسون، وزیران خارجه کانادا، ایتالیا و ایسلند؛ اد ملکرت، نماینده ویژه سابق دبیرکل سازمان ملل در عراق، گونتر فرهویگن، نایب رئیس پیشین کمیسیون اروپا؛ هورست تلچیک، مشاور امنیت ملی صدراعظم هلموت کهل، زابینه لوت هویزر اشنارنبرگر، وزیر دادگستری پیشین آلمان و دهها هیأت و شخصیت سیاسی و پارلمانتر از پارلمان اروپا، اسپانیا، سوئیس، فرانسه، رومانی، لهستان، نروژ، فنلاند، استونی، آلبانی، مالت، هلند، پرتغال، استرالیا و...در همایش بزرگ مقاومت ایران شرکت و سخنرانی کردند.
علاوه بر دهها شخصیت از هر دو حزب آمریکا، یک هیأت پارلمانی از انگلستان مرکب از ۲۲تن از اعضای مجلسین لردها و عوام این کشور همراه با شمار بالایی از شخصیتهای سیاسی و حقوقبشری از این کشور در گردهمایی حضور یافتند و همبستگی خود را با مریم رجوی، مردم و مقاومت ایران اعلام کردند.
مریم رجوی در همایش بزرگ ایرانیان در پاریس ـ ۱۳۹۵
مریم رجوی در میان شور جمعیت و استقبال عظیم شرکت کنندگان در ابتدا گفت:
«در مقابل اعتماد و لطفی که به من ابراز میکنید، کلامی که شایسته باشد پیدا نمیکنم جز اینکه خاضعانه سرفرود بیاورم و بگویم که احساسات شما یادآور تعهد بزرگی است که بر شانههای من گذاشتهاید.
این، نگرانی شب و روز من است که در برابر شما، در برابر مردم ایران و در پیشگاه تاریخ و خدای بزرگ در ایفای این مسئولیت روسفید باشم.
من آمدهام سخن آنهایی را بگویم که شنیده نشدهاند اما نیروی تعیینکننده ایراناند. سخن آنهایی که سرکوب شدهاند اما عزمشان برای آزادی ایران را دگرگون خواهد کرد.».
مریم رجوی ضمن جمعبندی یک سال گذشته افزود:
«در این یکسال، تحریمها بهمیزان زیادی لغو شد و صادرات نفت بالا رفت؛ اما پول آن به تنور جنگ سوریه سرازیر شد. دهها هیأت سیاسی و تجاری اروپا به تهران رفتند. اما در آنجا جز یک نظام بیپول، فاسد و بیثبات نیافتند. قرار بود اقتصاد کشور بهبود پیدا کند، اما بیش از پیش در رکود فرو رفت، نظام بانکی ورشکسته شد و کارخانهها مثل برگ خزان ریختند. میخواستند روابط خود با جهان را بهتر کنند، اما بهجای آن دخالت در کشورها را بیشتر کردند و در نتیجه دستکم شش کشور همسایه و منطقه، روابط خود با رژیم را قطع کردند.
و آخر کار یک انتخابات قلابی بهراه انداختند و درباره پیروزی اصلاحطلبان موهوم جنجال بسیار بپا کردند.
بله این است واقعیت نمایشهای میانهروی و اصلاحات.
امروز کارگران ایران میگویند دولت روحانی امنیتیترین سیاست را علیه کارگران داشته است.
هنرمندان میگویند: میزان محدودیتها و فشارهای این سه سال از هنگام انقلاب تا بحال بیسابقه بوده است.
هموطنان کرد، عرب و بلوچ و پیروان ادیان مختلف، بهویژه خواهران و برادران اهل تسنن میگویند بیش از پیشهدف سرکوب و تبعیض قرار گرفتهاند؛ از دستگیریها و اعدامها در اهواز، تا خمپارهباران روستاهای کردستان.
همزمان، تولید و آزمایش موشکهای بالستیک از سرگرفته شد و تعداد اعدامهای سالانه دو الی سه برابر دوره رئیسجمهور قبلی است.
مریم رجوی در فرازی دیگر از سخنرانی افزود:
از آنچه در این یکسال گذشت، به سه حقیقت اساسی میرسیم:
اول اینکه هر دو جناح در یافتن راهی برای ادامهٔ بقای رژیم شکست خوردهاند. حقیقت دوم این است که بهدلیل تمایل جوشان عمومی و بهدلیل آمادگی مبارزاتی جامعه، سرنگونی رژیم ولایت فقیه ممکن و در دسترس است.
و حقیقت سوم، درخشش راهحل واقعی است. به این معنی که از درون دیکتاتوری دینی راهحلی درنمیآید، در نتیجه آنچه اثبات میشود، راهحل شورای ملی مقاومت ایران است، یعنی سرنگونی رژیم استبداد مذهبی است.
این راهحلی است مبتنی بر وجود یک آلترناتیو دموکراتیک و راهحلی است مبتنی بر جوشش و آمادگی جامعه.
رنجی که زندانیان سیاسی با اعتصاب غذاهای طولانی برخود هموار میکنند، شعلهیی از این مقاومت است.
بله این جمعیت یکصدا در حمایت از زندانیان شعار میدهند امیدوارم آن کسانی که باید بشنوند.
کارگران ما شلاق میخورند، معلمان ما بهحبسهای سنگین محکوم میشوند، اما از اعتراض دست نمیکشند و مقاومت میکنند. دختران و پسران ما هر روز دستگیر و تحقیر میشوند، اما به اجبارات آخوندها تن نمیدهند.
مادران به زندان میروند، انواع فشارها را تحمل میکنند اما از دادخواهی دست برنمیدارند.
مریم رجوی در همایش و گردهمایی بزرگ ایرانیان در ویلپنت ـ ۱۳۹۶
در آستانه این همایش ۲۹تن از شخصیتهای برجسته آمریکایی، طی بیانیهیی ضمن اعلام همبستگی با اهداف گردهمایی اعلام کردند: «سازمانی که تحت رهبری مریم رجوی، یک زن مسلمان معتقد به برابری زن و مرد است، آنتیتز بنیادگرایی اسلامی و افراطیگری است و هر روز برای ایجاد یک جمهوری ایران بردبار و غیراتمی مبتنی بر جدایی دین و دولت که به حقوق مردم احترام میگذارد، تلاش میکند...»
همچنین زندانیان سیاسی از زندانهای سراسر کشور با ریسکپذیری تحسینبرانگیزی با ارسال پیامهایی از قلب سیاهچالهای رژیم آخوندی، همبستگی خود را با مریم رجوی و همایش عظیم ایرانیان و اهداف آن اعلام کردند.
«ما یک آلترناتیو داریم و آن آلترناتیو شما هستید. این یک آلترناتیو دموکراتیک است. این یک نیروی تغییر است. بهخوبی سازمانیافته است. از حمایت مردمی برخوردار بوده و دارای شبکه وسیع هواداران است.».
ژیلبر میتران، رئیس بنیاد فرانسلیبرته نیز گفت: «حضور گسترده شما در این جا همانند یک رفراندوم علیه رژیم آخوندی است و توانایی این مقاومت را برای یک تغییر دموکراتیک در ایران نشان میدهد. من همچنین باید به برگزار کنندگان، پیام قدردانی فرانسوا اولاند رئیسجمهور فرانسه (۲۰۱۲-۲۰۱۷) را برسانم. ایشان بهخاطر دعوتی که از او برای شرکت در این گردهمایی بهعمل آوردید گفتهاند که توجهشان را به وضعیت حقوقبشر در ایران همچنان ادامه خواهند داد.».
نیوت گینگریچ کاندید ریاستجمهوری و رئیس پیشین کنگره آمریکا گفت:
«آزادی سرانجام به رهبران کاریسماتیکی نیاز دارد که هم احساسی از امید و هم تصویری از یک آینده بهتر، یک آرمان اخلاقی و توانایی رابطه زدن با مردم را منتقل میکنند.
در کشور ما آن رهبر جرج واشینگتن و حامی جوانش مارکی دو لافایت بودند. در ایتالیا، گاریبالدی بود. من از تجربه چند سال آمدن به اینجا میتوانم به شما بگویم که در تاریخ، نام رئیسجمهور منتخب شما، مریم رجوی، در همان سنت مبارزان آزادی مانند واشینگتن، لافایت و گاریبالدی بهثبت خواهد رسید.».
اینگرید بتانکور، کاندیدای پیشین ریاستجمهوری کلمبیا گفت: «نیروی آرام این مقاومت توسط زنی نمایندگی میشود که مورد علاقه و تحسین همگی ما بهدلیل شهامت و ذکاوتش است؛ مریم رجوی.
او با حمایت همگی شما و به یمن مقاومت هزاران هزار زن و مرد ایرانی در شرف تبدیل شدن به نیروی واقعی ضدتروریستی است که ما به آن نیاز داریم. مریم رجوی با شما آلترناتیو دموکراتیک واقعی است که برای مسلمانان و توسط مسلمانان ایران ارائه میشود. اگر ما امروز در اینجا گردهم آمدهایم، برای این است که اتحاد و قدرتمان را به نمایش بگذاریم. همه اینها دور مریم رجوی شکل میگیرد. دوستانی از سرتاسر جهان دور او را گرفتهاند.».
یک هفته بعد در ۱۶تیر ۹۶خبرگزاری حکومتی تسنیم ضمن درج عکسی از مریم رجوی نوشت:
درباره اجلاس مجاهدین در فرانسه، آن چه مهم است موضوعاتی فراتر از این اجلاس است. «گزیدهیی از یک یادداشت»
مریم رجوی در همایش بزرگ ایرانیان در ویلپنت پاریس ـ ۱۰تیر ۱۳۹۶
مریم رجوی ـ ۳رویداد مهم و ۳حقیقت اساسی
مریم رجوی در ابتدای سخنرانیاش در همایش عظیم ایرانیان و حامیان مقاومت ایران گفت:
این گردهمایی تحت تأثیر سه رویداد بزرگ است:
«انتقال هزاران عضو مجاهدین بهخارج عراق، که طرح خامنهای برای انهدام جنبش مقاومت را به شکست کشاند.
شکست سیاست مماشات آمریکا و اروپا با رژیم.
و شکست خامنهای در انتخابات فرمایشی؛ یعنی شکست تمامیت رژیم ولایت فقیه.».
مریم رجوی آنگاه ضمن تشریح علت شکست عضو هیأت مرگ قتلعام در نمایش انتخابات رژیم گفت:
«در نمایش انتخابات خامنهای میخواست با خیزشهای اجتماعی مقابله کند و میخواست تنشهای درون حکومت را مهار کند، بنابراین آخوند رئیسی را به صحنه آورد اما آمادگی اجتماعی برای قیام، او را شکست داد. این آمادگی مشخصاً با کارزار هواداران مقاومت درباره قتلعام و افشای رئیسی جلاد و تحریم انتخابات قلابی، علیه تمامیت رژیم، فعال شد. در رسانههای حکومتی صدها مقاله و مصاحبه برای توجیه قتلعام منتشر شد. حکم خمینی برای قتلعام را بعد از ۲۹سال در رسانههای حکومتی برای اولین بار منتشر کردند.
نهایتا در آخرین روزها، خامنهای با دیدن اوضاع ملتهب جامعه مجبور شد، از طرح خودش عقبنشینی کند، چون میترسید که قیامهایی مانند ۸۸مجدداً تکرار شود.
بهصحنهآوردن این دژخیم، یعنی بنبست خامنهای. این هم که روحانی به دور دوم ریاست خود رسیده، این بنبست را تغییر نمیدهد.
اونها میخواستند با ناسزا گفتن علیه مجاهدین، روی کار آوردن یک جلاد را زمینهسازی کنند. اما هم شکست خوردند و هم نشان دادند که چقدر از این مجاهدین میترسند.
پس به آخوندهای حاکم میگوییم: هر چه میخواهید بر سرو روی خود بکوبید. هر چه میخواهید درجمعهبازارهای خود علیه جنبش ما یاوه بگویید و یاوه ببافید. ولی بدانید همان کسانی که سالهاست میگویید نابود شدهاند، حاضرند و سراغتان آمدهاند.
همان کسانی که بهدار آویختید و مزارهایشان را پنهان کردید، در وجود نسلی از جوانان عاصی برخاستهاند. و با جنبش دادخواهی رژیمتان را محاصره کردهاند،
و بدانید و بدانید طنابهایی که بر گردن جوانان ایران انداختید، حلقه آتشیست که گریبان شما را هرگز رها نخواهد کرد.
هممیهنان عزیز!
آفتاب تغییر بر ایران تابیده است.
رژیم حاکم بیش از همیشه آشفته و ناتوان است. جامعه ایران لبریز نارضایتی است.
و جامعه بینالمللی سرانجام به این واقعیت نزدیک شده که مماشات با این رژیم خطاست.
همین اوضاع جوشان سه حقیقت اساسی را برای رسیدن بهآزادی ایران و صلح و آرامش در منطقه بیان میکند:
اول: ضرورت سرنگونی رژیم ولایت فقیه،
دوم :در دسترس بودن سرنگونی این رژیم،
و سوم: وجود یک آلترناتیو دمکراتیک و مقاومت سازمانیافته، برای بهزیر کشیدن استبداد مذهبی.
واقعیت این است که سرنگونی ولایت فقیه، شدنی و در دسترس است. بهدلیل ناتوانیهای رژیم مانند:
ناتوانی در مهار فروپاشی اقتصادی و فجایع زیست محیطی و ناتوانی در تأمین ابتداییترین خواستهای مردم بهجان آمده، ناتوانی در دستیابی به بمب اتمی و حتی ناتوانی در یکدست کردن رژیمش
بله، سرنگونی آخوندها دردسترس است. زیرا خود را در سه جنگ فرساینده در خاورمیانه گرفتار کردهاند و بههر صورتی که از آن بیرون بیایند بهموجودیت خود لطمه میزنند.
مریم رجوی در همایش بزرگ ایرانیان در پاریس ـ تیر ۱۳۹۶
و سومین حقیقت، وجود یک نیروی تغییر و جایگزین دمکراتیک است.
قدرت این جایگزین در این است که شرایط بحرانی را بهسرنگونی رژیم بالغ میکند. در سال ۸۸ هسته اصلی قیامها را تشکیل داد و شعارها را از «رأی من کو» به شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه رساند.
و از مرداد سال گذشته با برافراشتن پرچم دادخواهی، کشتار زندانیان سیاسی در ۲۹ سال پیش را، به کانون سیاست امروز، منتقل کرد.
ودر نمایش انتخابات قلابی اخیر، شعار نه جلاد، نه شیاد را اجتماعی کرد. به طوریکه ولی فقیه ارتجاع فریاد میکشید که چرا جای شهید و جلاد عوض شده است.
بله، زمان رسوایی جلادان است؛ تا روزی که در پیشگاه ملت ایران از آنها حسابرسی شود».
مریم رجوی ـ سخنرانی «زنان هماورد بنیادگرایی اسلامی»
مریم رجوی در بخشی از سخنرانی خود با عنوان «زنان هماورد بنیادگرایی اسلامی»، در مراسم گرامیداشت سالگرد روز جهانی زن، در۱۶اسفند ۱۳۹۳گفت:
مریم رجوی ـ اسلو
«ظهور بنیادگرایی ناشی از عوامل متعددی، از جمله شرایط اجتماعی و تاریخی و سیاستهای بینالمللی است. وقایع بزرگ قرن بیستم نیز هر کدام در شکلگیری بنیادگرایی یا تشدید آن تأثیر داشته؛ اما هیچکدام به اندازه بهحاکمیت رسیدن آخوندهای مرتجع در ایران تعیینکننده نبوده است. بهخصوص که این رژیم، برای نخستین بار یک الگوی حکومتی برای گروههای بنیادگرا ارائه کرد. گروههایی که اکنون منشأء ترور و جنگ در منطقه و سایر نقاط جهان شدهاند.
ولی آیا چنانکه برخی میگویند بنیادگرایی، صفآرایی جهان اسلام در برابر غرب و مشخصاً رویارویی اسلام با مسیحیت و یهودیت است؟
خیر، واقعیت این است که اصل دعوا، نه میان اسلام و مسیحیت، نه میان اسلام و غرب و نه بین شیعه و سُنی. بلکه دعوا میان آزادی با اسارت و استبداد است. میان برابری با ظلم و تبعیض و زنستیزی است. و راستی چرا بنیادگرایی بیش از همه کینه و خشونت خود را متوجه زنان کرده و میکند؟
اولا - بنا به طینت عقبماندهاش، زنستیز است.
ثانیا - چه در تجربه سال ۵۷در ایران، چه در تجربه سایر کشورهای منطقه، با موج عظیمی از آزادیخواهی و برابری طلبی که در محور آن رهایی زنان قرار داشت، مواجه بوده و هست.
بههمین دلیل است که بنیادگرایی در کانون خود، دشمنی با زنان را قرار داده و از طریق سرکوب زنان، کل جامعه را سرکوب و مرعوب میکند....
مقابله با بنیادگرایی نیازمند یک راهحل همهجانبه، از جمله یک پاسخ فرهنگی است. بنیادگرایی با دستاویزقراردادن اسلام، از آن بهصورت سلاحی برای تهاجم خود استفاده میکند، پس پاسخ در آنتیتز بنیادگرایی یعنی اسلام دموکراتیک است. باید تأکید کنم که این دو، ضدتمامعیار یکدیگرند:
- یکی ایدئولوژی استبدادی است، و دیگری دین آزادی که حاکمیت را مهمترین حق مردم میداند.
- یکی مدافع تبعیض دینی است، دیگری اسلامی است که مدافع حقوق برابر برای پیروان سایر ادیان است.
- یکی انحصارطلبی و دگماتیسم است و دیگری اسلام بردبار که احترام نسبت به صاحبان عقاید و ادیان دیگر را ترویج میکند.
- یکی دیانتی تحمیل شده با زور است، و دیگری اسلامی است که هر گونه اجبار و اکراه در دین را رد میکند.
ـ یکی آیین اسارت و زنستیزی است و دیگری اسلام رهایی و برابری زنان.
این حقیقتی است که از حدود نیمقرن پیش، مجاهدین خلق با تأکید برآن، بنیادگرایی اسلامی را به چالش کشیدهاند.
درباره این دو اسلام، مسعود رجوی، رهبر مقاومت گفته است: یک اسلام «پیامآور ظلمات است و آنیکی پرچمدار آزادی و یگانگی و رهایی. اما نبرد بین ایندو، که در عینحال جنگ سرنوشت برای مردم و تاریخ ایران هم هست، یکی از مهمترین حلقههای قدر انسانیت معاصر است...».
امروز در آسیا و آفریقا گروههای مختلف بنیادگرا، به ویرانگری و ترور تحت نام اسلام مشغولند و جنایات آنها که تا پاریس و بروکسل و کپنهاگ امتداد پیدا کرده، جامعه بشری را به خطر انداخته است.
راه مهار این خطر چیست؟ و نقطه کانونی آن کجاست که اگر فرو بریزد، پدیده بنیادگرایی به پایان خود رسیده است؟
پاسخ را باید در مقابله با دیکتاتوری دینی حاکم بر ایران یافت. چرا که این رژیم، قلب مشکل است و حمایتش از دیکتاتوری بشار اسد و مالکی در سوریه و عراق باعث ظهور شبهنظامیان بنیادگرا و داعش شده است. بر همین اساس سکوت در مقابل دخالتهای فاشیسم دینی حاکم بر ایران در سوریه، عراق و سایر کشورهای منطقه چه رسد به همکاری با آن به بهانه مقابله با داعش ـ یک اشتباه استراتژیک است. خامخیالانه است که از آتشافروز بخواهیم که آتش را خاموش کند. بهعکس، سیاست صحیح این است که از رژیم ملاها در عراق و سوریه، خلعید شود.
رژیم ایران پایهگذار اغلب جنایتها و پلیدیهایی است که گروههای بنیادگرا با تقلید از الگوی حکومت آخوندها، بخشی از آن جنایتها را تکرار کرده و میکنند:
در دو دهه آخر قرن بیستم، چه کسی سنگسار را رسمیت بخشید؟
چه کسی چشم درآوردن و دست و پا بریدن را بهعنوان مجازات، وارد قوانین خود کرد؟
چه کسی بیشترین شمار زندانیان سیاسی را از جنگ جهانی دوم به اینسو قتلعام کرده است؟
در تاریخ معاصر اولین بار چه کسی فتوای قتل یک نویسنده خارجی را صادر کرد؟
چه کسی خلافت ارتجاعی را دوباره زنده کرد و الگو قرار داد؟
همین رژیم ولایت فقیه پدرخوانده تروریسم دشمن ملتهای خاورمیانه و تهدید اصلی صلح و امنیت جهان....
جهان امروز نمیتواند بنیادگرایی را شکست بدهد مگر زمانی که کانون بنیادگرایی یعنی رژیم آخوندها در ایران را هدف قرار دهد. جرم دولتهای مماشاتگر غرب این است که نهتنها بهطور جدی به مقابله با بنیادگرایی نپرداختهاند بلکه با حامی دولتی آن، یعنی رژیم ایران، راه سازش در پیش گرفتهاند و در سرکوب آلترناتیو بنیادگرایی مشارکت کردند.
چرا دولتهای غرب در برابر گروه داعش و افراطیگری تحت نام اسلام سردرگمند؟ چرا نمیتوانند واقعیت بنیادگرایی را هم با تهدیدهای آن و هم با ضعفهای عمیقش بهدرستی بشناسند؟ زیرا سراپا به مماشات با بنیادگرایی آغشتهاند. ما به آنها میگوییم مماشات را متوقف کنید و جبهه خود را از کانون بنیادگرایی یعنی رژیم ایران جدا سازید....
مردم ایران در مقابل دیکتاتوری دینی، هیچگاه سکوت نکرده و بیش از سه دهه است که یک آلترناتیو دموکراتیک در مقابل آن برپا کردهاند؛ آلترناتیوی که جنبشی را در محور خود دارد که از اسلام اصیل و دموکراتیک پیروی میکند و بر جدایی دین و دولت تأکید دارد؛ یک آلترناتیو پرتوان که حامل پیام برابری زنان در همه عرصهها، بهویژه در رهبری سیاسی جامعه است.
مریم رجوی، زنی مسلمان رو در روی بنیادگرایی
مریم رجوی ـ مبتکر راهحل سوم
در ۲۵آذر ۱۳۸۳(۱۵دسامبر ۲۰۰۴)، طی یک سخنرانی در مقر پارلمان اروپا در استراسبورگ، مریم رجوی با ارائه «راهحل سوم» چشمانداز روشنی در قبال بحران ایران ـ که جهان از فرجام آن در تشویش بود، ایجاد کرد. این راهحل، در ابعاد وسیع توسط شخصیتها، احزاب و سیاستمداران مورد حمایت قرار گرفت.
مریم رجوی در این سخنرانی گفت: «در پاسخ به بحران ایران، معمولاً از دو گزینه صحبت میشود. یکی سازش با رژیم آخوندی با هدف مهار یا تغییر تدریجی، که این سیاست، در دو دهه گذشته، توسط کشورهای غربی دنبال شده است. گزینه دیگر، سرنگونی ملایان از طریق جنگ خارجی است مانند آنچه در عراق روی داد و هیچکسخواستار تکرار آن در ایران نیست. اما من امروز آمدهام بگویم یک راهحل سوم وجود دارد: تغییر توسط مردم و مقاومت ایران.
اگر موانع خارجی برداشته شود، مردم و مقاومت ایران، توانایی و آمادگی این تغییر را دارند و این تنها راه جلوگیری از جنگ خارجی است. امتیاز دادن به ملایان، آلترناتیو جنگ خارجی نیست و آنها را از اهداف شومشان منصرف نخواهد کرد».
استبداد مذهبی حاکم بر ایران، از یکسو در داخل کشور مرزهای جدیدی را در نقض حقوقبشر در نوردیده و از سوی دیگر... به بزرگترین چالش جامعه بینالمللی تبدیل شده است.
پاسخ به این چالش، نه فقط برای مردم ما، بلکه برای صلح و آرامش جهان حیاتی است...
بهیاد بیاوریم که روز بعد از قرار داد ۱۹۳۸مونیخ، وینستون چرچیل در پارلمان انگلستان گفت: «شما بین جنگ و تسلیم خفتبار، ننگ و تسلیم را انتخاب کردید ولی متعاقباً جنگ را خواهید داشت». بیایید نگذاریم که تجربه مونیخ، با ملایان مسلح به بمب اتمی، تکرار شود....
رژیم قرونوسطایی ولایت فقیه ظرفیت رفرم ندارد. اصل ولایت فقیه، اصل اساسی قانون اساسی رژیم است. این اصل حتی با رفراندوم قابل تغییر نیست. این اصل مبنای همه قوانین و عملکردهای رژیم است. این اصل قوای مجریه و مقننه و قضاییه و نیروهای مسلح را تماماً در سلطه ولیفقیه قرار میدهد. رأی مردم در مقابل ولیفقیه پشیزی ارزش ندارد. نمایشهای انتخاباتی ابزاری برای تحکیم سلطه ولیفقیه است. زنستیزی، ذاتی این رژیم و وسیلهای برای انقیاد کل جامعه است. فاشیسم مذهبی برای بقا به صدور بنیادگرایی نیاز دارد....
من باز هم هشدار میدهم: سیاستهای اروپایی، مانند دیالوگ انتقادی، ارتباط سازنده و دیالوگ حقوقبشر، چیزی را در این رژیم تغییر نمیدهد.
مماشات، نه راه مهار رژیم است، نه راه تغییر رژیم است. نه راه پرهیز از جنگ است.
مماشات با بنیادگرایی فقط به رشد آن منجر میشود. پاسخ بنیادگرایی دموکراسی است...
مریم رجوی در بخشی از سخنان خود همچنین گفت:
«ما از غرب نه پول میخواهیم و نه سلاح، ما میخواهیم بین مردم و مقاومت از یکسو، و رژیم حاکم از سوی دیگر، بیطرف باشند. حق مقاومت را نفی نکنند».
مریم رجوی و ایجاد همبستگی جهانی برای حمایت از مقاومت
مریم رجوی امروز در میان ایرانیان، پیشتاز مبارزه برای تغییر دموکراتیک در ایران است. وی یک جنبش جهانی را که در برگیرنده مهمترین شخصیتهای سیاسی و اجتماعی تا پارلمانترها از آمریکا و کانادا، تا اروپا و استرالیاست، هدایت کرده است. این جنبش جهانی بهمنظور حمایت از مقاومت ایران و بخش سازمانیافته آن موفقیتهای بزرگی در دفاع از تغییر رژیم و برقراری آزادی و دموکراسی در ایران کسب کرده و اعتبار و مشروعیت جهانی بهدست آورده است.
مریم رجوی در پارلمان اروپا
پیشبرد یک کارزار بینالمللی از سوی مریم رجوی برای خروج نام مجاهدین از لیستهای تروریستی
هدایت یک کارزار عظیم جهانی برای خروج نام مجاهدین از لیستهای تروریستی در اروپا و آمریکا، و افشای بند و بستهای پنهانی برای مماشات با رژیم آخوندی، صحنه دیگری از مبارزات مریم رجوی است. حاصل این مبارزات خروج نام مجاهدین از لیست سازمانهای ممنوعه در انگلستان در سال۱۳۸۷، از لیست تروریستی اتحادیه اروپا در سال ۱۳۸۸، رفع اتهام تروریستی در پرونده ۱۷ژوئن توسط قاضی تحقیق ارشد فرانسه و لغو برچسب تروریستی در آمریکا در مهرماه سال۱۳۹۱بود.
کارزار بینالمللی از سوی مریم رجوی برای خروج نام مجاهدین از لیست تروریستی
مریم رجوی و کارزار بینالمللی دفاع از اعضای مقاومت در اشرف و لیبرتی
در سال ۱۳۸۸(۲۰۰۹) دولت آمریکا حفاظت و امنیت بیش از ۳۰۰۰تن از اعضای مقاومت در اشرف در عراق را به دولت این کشور منتقل کرد. بهدستور خامنهای نیروهای مالکی در مرداد ۱۳۸۸(ژوئیه ۲۰۰۹) و متعاقباً در فروردین ۱۳۹۰(آوریل ۲۰۱۱) و شهریور۱۳۹۲(سپتامبر ۲۰۱۳) اشرف را مورد حمله قرار دادند که بیش از صد نفر کشته و بیش از هزار تن مجروح شدند. متعاقباً مجاهدان اشرف، تحت نظارت ملل متحد به کمپ لیبرتی منتقل شدند که در آنجا نیز چندین بار مورد حملات موشکی قرار گرفتند و دهها نفر دیگر کشته و تعداد بیشتری مجروح شدند. هدف رژیم ملاها و عوامل دستنشانده آن در عراق، نابودی کلیه اعضای مقاومت بود.
مریم رجوی و شهیدان ۱۹فروردین
مریم رجوی یک کارزار بینالمللی در دفاع از اعضای مقاومت در اشرف و لیبرتی را هدایت کرد که از جمله منجر به صدور صدها بیانیه از سوی سازمانهای مدافع حقوقبشر، گزارشها و بیانیههای متعدد از سوی ارگانهای وابسته به سازمانملل، بیانیههای هزاران پارلمانتر در سراسر جهان و همچنین تصویب قطعنامههایی در پارلمانها و مجامع بینالمللی گردید. تلاشها در آمریکا منجر به تصویب قانونی در دفاع از امنیت ساکنان لیبرتی در سال ۱۳۹۴(۲۰۱۵) شد.
در نتیجه همین تلاشها و کارزارهای بیوقفه سیاسی و بینالمللی، نهایتاً انتقال امن جمعی و سازمانی مجاهدان اشرفی از عراق به آلبانی و سایر کشورهای اروپایی در تاریخ ۱۶شهریور۱۳۹۴(۶سپتامبر ۲۰۱۶) با موفقیت به پایان رسید. و توطئهها و طرحهای رژیم آخوندی برای نابودی و متلاشیکردن مجاهدین در قرارگاه لیبرتی درهمشکست.
مریم رجوی و مجاهدان آلبانی
فراخوان مریم رجوی برای جنبش دادخواهی قتلعام شدگان سال ۶۷
مریم رجوی در مرداد سال ۱۳۹۵(اوت ۲۰۱۶)، طی فراخوانی به مردم ایران و اعضا و هواداران مقاومت، جنبش دادخواهی شهیدان قتلعام سال ۶۷را اعلام کرد. از جمله خواستهای جنبش دادخواهی، محاکمه تمامی آمران و عاملان قتلعام ۶۷، انتشار اسامی و مشخصات و محل دفن کلیه قتلعام شدگان و افشای هویت یک به یک تصمیمگیرندگان و مجریان این کشتار بود.
«صدای آنها امروز در پرسشهای بیپایان دانشجویان و جوانانی شنیده میشود که بر سر مسأله «کشتار ۶۷»، حکومت قتلعام را بهچالش میکشند. صدای آنها در پیامهای زندانیان سیاسی از سراسر کشور شنیده میشود که به حمایت از مقاومت برای سرنگونی ولایت فقیه برمیخیزند و آرمان آن شهیدان، در پایداری مجاهدان لیبرتی زنده و جوشان است و بهپیش میتازد.
به همه هموطنان، اعضا و هواداران مقاومت و خانوادههای شهیدان و زندانیان سیاسی که از شروع ماه مرداد، برای بزرگداشت قتلعامشدگان و دادخواهی خونشان بهفعالیتهای گوناگون از جمله اعتصاب غذا دست زدهاند، درود میفرستم.
با قدردانی از فعالیتهای هواداران مجاهدین در داخل ایران و همچنین هموطنان و ایرانیان برپا کننده تظاهرات و اعتصابغذای سهروزه در کشورهای مختلف از جمله انگلستان، هلند، آلمان، سوئیس، ایتالیا، بلژیک، کانادا، نروژ، سوئد، فرانسه و آمریکا تأکید میکنم:
شما نشان دادید که قهرمانان سربهدار، بهرغم گذشت نزدیک به سه دهه از شهادتشان، همچنان خروش آزادی و انقلاب در آسمان ایراناند و نامهایشان، شرح مظلومیتشان و شکوه پایداری و تسلیمناپذیری آنها، رژیم ولایت فقیه را بهلرزه در میآورد و بهآزادی و رهایی ملت اسیر فرامیخواند.
مریم رجوی و جنبش دادخواهی
جنبش دادخواهی، بهزودی در داخل و خارج ایران گسترده شد و موضوع قتلعام زندانیان سیاسی را بعد از ۲۸سال به موضوع روز جامعه ایران در مقابل رژیم تبدیل کرد. این جنبش سران رژیم را وادار ساخت که سه دهه سکوت در مورد جنایت علیه بشریت را بشکنند و در مورد آن موضعگیری کنند. استقبال خانوادههای شهیدان و تلاشهای آنان در انتشار اسامی شهیدان و اسناد و مدارک این جنایت موج گستردهیی در داخل ایران برانگیخت. در سطح بینالمللی نیز، برگزاری جلسات متعدد از سوی مقاومت ایران و حقوقدانان، محکومیتهای بینالمللی این جنایت بزرگ و فراخون برای به محاکمه کشاندن مسئولان قتلعام را در پی داشت.
«سال گذشته در هفتم مرداد ماه، خانوادههای شهیدان و زندانیان سیاسی با انتشار اطلاعیهیی کارزار بزرگداشت شهیدان قتلعام ۶۷را بهاطلاع همه رساندند. حالا یک سال، از آغاز جنبش دادخواهی قتلعامشدگان میگذرد. و کارزاری که از جوشش خون شهیدان و از اراده ملت ایران برای کسب آزادی نیرو میگیرد، در این مدت، بارها نظام قتلعام را بهلرزه درآورد:
آگاهی وسیعی در جامعه ایران، بهویژه در میان جوانان درباره این جنایت هولناک توسط رژیم ولایت فقیه بهوجود آورد، توطئه سکوت و پنهانکاری آخوندها درباره کشتار سال ۶۷ را درهم شکست و آخوندهای حاکم را وادار ساخت که به مشارکت خود در جنایت علیه بشریت اقرار کنند.
جنبش دادخواهی طرح خامنهای را که میخواست یک عضو هیأت مرگ را بر صندلی ریاستجمهوری رژیماش بنشاند، بر سر او خراب کرد.
کل رژیم را در خیمهشببازی انتخابات به شکست کشانید، شعار نه شیاد نه جلاد را اجتماعی کرد و پرونده این کشتار را که بر اثر سیاست مماشات دولتهای غرب مسکوت مانده بود، در سطح بینالمللی مطرح ساخت.
همین تلاشها باعث شد که دبیرکل ملل متحد، قتلعام سال ۶۷را در گزارش امسال خود مورد توجه قرار دهد.
کارزار این یک ساله، نشان داد که رژیم ولایت فقیه بر سر کشتاری که پایههای خود را بر آن بناکرده، بهشدت آسیبپذیر است؛ در نتیجه آخوندها بههر کاری دست میزنند تا مجاهدین را مقصر جلوه بدهند، اما خودشان بیشتر در گرداب رسوایی فرو میروند.
مقاومت ایران، از نخستین روزهایی که اخبار قتلعام به بیرون زندانها درز کرد، برای افشای جهانی این جنایت تلاش کرده است. در همان زمان مسعود رجوی در نامهیی به دبیرکل ملل متحد گفته بود: «جامعه بینالمللی بایستی این رژیم را مجبور کند تا به سؤالاتی از قبیل مشخصات تمام اعدامشدگان، زمان، مکان و چگونگی اعدام و محل دفن آنها پاسخ دهد و مسئولان و مجریان این جنایت بزرگ را معرفی کند» (جنبش دادخواهی)
در یک سال اخیر، یاران و هواداران مقاومت با بهخطر انداختن جان و زندگی خود، اسامی شمار دیگری از قتلعامشدگان و نشانی مزارها و نیز اطلاعات مربوط به اعضای هیأتهای مرگ در استانها را جمعآوری کردهاند.
از همه آنها و از عموم کسانی که طی یک سال گذشته، به جنبش دادخواهی پیوستند، از جوانان و دانشجویانی که در هر فرصت، فریاد دادخواهی قتلعام ۶۷را سردادند و زندانیانی که در سختترین شرایط از این جنبش، حمایت کردند، قدردانی میکنم.»
مریم رجوی و جنبش دادخواهی _ ۱۳۹۶
مریم رجوی در ادامه جنبش فراگیر دادخواهی را مقدمه قیام و دادخواهی بزرگ مردم ایران دانست و برای به ثمر نشستن همه دلاوریها و رشادتها افزود:
۱ـ جوانان دلیر و قیامآفرین در سراسر میهن اسیر را فرا میخوانم که برای واداشتن سران رژیم، به انتشار اسامی کامل قتلعامشدگان و نشانی مزارهای آنها و اسامی جلادان این کشتار، دست به اعتراض بزنند.
۲ـ از خانوادههای شهیدان و زندانیان سیاسی میخواهم که با حضور بر سر مزار شهیدان، حق پایمالشده خود برای برپایی مراسم بزرگداشت فرزندان قهرمان خود را به رژیم آخوندی تحمیل کنند.
۳ـ از عموم هموطنان میخواهم در کارزار ملی جمعآوری اطلاعات شهیدان، پیدا کردن مزارهای پنهانشده، و افشای آخوندها و جلادان دستاندرکار این جنایت، فعالانه مشارکت کنند.
۴ـ طلاب جوان و آن دسته از روحانیان که از نظام منحوس ولایت فقیه فاصله دارند را فرامیخوانم که با محکوم کردن صریح این کشتار، حساب خود را از خمینی و نظام ضدانسانی و ضداسلامی ولایت فقیه جدا کنند.
۵- پارلمانها، احزاب سیاسی، سازمانهای مدافع حقوقبشر، رهبران مذهبی و شخصیتهای سیاسی و اجتماعی در کشورهای مختلف را فرا میخوانم که برای همبستگی با مردم ایران، قتلعام زندانیان سیاسی ایران را قاطعانه محکوم کرده و از دولتهای خود بخواهند ادامه روابط سیاسی و تجاری با استبداد مذهبی را به توقف اعدام و شکنجه در ایران مشروط کنند.
۶ـ از کمیسر عالی حقوقبشر میخواهم که سریعاً یک کمیسیون مستقل برای تحقیق در مورد قتلعام سال ۶۷و متعاقباً قرار دادن مسئولان آن در مقابل عدالت، تشکیل دهد و از شورای امنیت ملل متحد میخواهم که ترتیبات محاکمه سران این رژیم، به اتهام جنایت علیه بشریت را فراهم کند.
تمام پروندههای بزرگ کشتار و سرکوب در ربع قرن اخیر در ایران، در شخص خامنهای و بیتالعنکبوت پرفساد او گره خورده است. او جانشینی خمینی را با مشارکت فعال در قتلعام سال ۶۷بهدست آورد و باید پیشاپیش همه سران رژیماش بهخاطر ارتکاب جنایت علیه بشریت محاکمه شود.»
در این سال شاهد صدها حمایت و اطلاعیه و میتینگ و سخنرانی و بیانیه در پشتیبانی از مریم رجوی و جنبش دادخواهی بودیم.
«امروز میخواهند این قتلعام را انکار کنند، بهرغم اینکه عفو بینالملل آن را بهعنوان جنایتی علیه بشریت بهرسمیت شناخته. باید به کارزارمان در این رابطه ادامه دهیم. به همین دلیل به همراه ژان پیر مولر، شهردار شهر «مانیآنوکسن»، کمیته شهرداران فرانسه برای یک ایران دموکراتیک را تأسیس کردیم. ما دولت فرانسه را فرامیخوانیم به اقدام نزد دادگاه بینالمللی لاهه و سازمان ملل برای دادخواهی از اینگونه اعمال شنیع و غیرقابل توصیف از شکنجه و وحشیگری.
ما هزاران امضا را در این جزوه گردآوری کردهایم؛ شما میتوانید روی تعهد و کارزار ما حساب کنید. ما تعداد زیادی هستیم که به شما وفاداریم و اینجا هستیم تا شریک مبارزه شما باشیم. ما همیشه برای دفاع از این هدف حاضر بودیم و حاضر خواهیم بود تا زمانی که مردم ایران آزادی را بازیابند.»
با همت مریم رجوی و پشتکار یاران و ارادهٔ دادخواهان قتلعام، مشعل فروزان جنبش دادخواهی روزبهروز شعلهور گشته و علاوه بر آتشی که در داخل به جان شیخ انداخت در خارج از مرزهای میهن نیز تا آن جا گسترش یافت که برای نخستین بار در گزارش گزارشگر سازمان ملل بهصورت رسمی منتشر گردید.
برنامهٔ ۱۰مادهای مریم رجوی برای ایران آزاد فردا
پلاتفرم مریم رجوی برای ایران آزاد فردا، در ۱۰ماده خلاصه میشود. مریم رجوی این ۱۰ماده را در خلال یک سخنرانی در گردهمایی بزرگ ایرانیان به تاریخ ۱تیر۱۳۹۲در پاریس اعلام کرد. از برنامه ۱۰مادهای شخصیتها، پارلمانها و پارلمانترهای زیادی حمایت بهعمل آوردهاند. همگی بر این نکته متفق هستند که این برنامه بهترین برنامه برای یک ایران آزاد و دموکراتیک بعد از سرنگونی فاشیسم مذهبی حاکم بر میهنمان میباشد. کسانی که مایل هستند شناخت بیشتری نسبت به این مواد کسب کنند، میتوانند به لینک مربوط به هر ماده مراجعه نمایند.
۲ـ ما خواهان یک نظام کثرتگرا و آزادی احزاب و اجتماعات هستیم. در ایران فردا ما به کلیه آزادیهای فردی احترام میگذاریم و بر آزادی بیان و آزادی کامل رسانهها و دسترسی بیقید و شرط همگان به فضای مجازی تأکید داریم.
۳ـ ما در ایران آزاد شده فردا، از لغو حکم اعدام دفاع میکنیم و نسبت به آن متعهدیم.
۴ـ مقاومت ایران از جدایی دین و دولت، دفاع خواهد کرد. هر گونه تبعیض در مورد پیروان کلیه ادیان و مذاهب، ممنوع خواهد بود.
۵ـ ما به برابری کامل زنان و مردان در کلیه حقوقسیاسی، اجتماعی و مشارکت برابر زنان در رهبری سیاسی، معتقدیم و هر گونه اَشکال تبعیض علیه زنان، ملغی خواهد شد و آنان از حق انتخاب آزادانه پوشش، ازدواج، طلاق، تحصیل و اشتغال، برخوردار خواهند بود.
۶ـ ایران فردا، کشور عدالت و قانون است. ما خواهان ایجاد یک نظام قضایی مدرن، مبتنی بر احترام به اصل برائت، حق دفاع، حق دادخواهی، حق برخورداری از محاکمه علنی و استقلال کامل قضات هستیم. همچنین قانون شریعت آخوندی، در ایران فردا جایی نخواهد داشت.
۷ـ ایران فردا کشور احترام به حقوق بشر است. ما متعهد به «بیانیه جهانی حقوق بشر» و میثاقها و کنوانسیونهای بینالمللی از جمله: «میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی»، «کنوانسیون علیه شکنجه» و «کنوانسیون حذف کلیه اشکال تبعیض علیه زنان» میباشیم.
ایران فردا، کشورِ برابری همه ملیتهاست. ما بر خودمختاری کردستان ایران که طرح آن را شورای ملی مقاومت تصویب کرده، تأکید داریم. زبان و فرهنگ هموطنان ما از هر ملیتی که هستند، در زمره سرمایههای انسانی تمام مردم این کشور است که باید در ایران فردا ترویج شود و گسترش پیدا کند.
۸ـ ما مالکیت شخصی، سرمایهگذاری خصوصی و بازار آزاد را بهرسمیت میشناسیم و این اصل را پیشاروی خود داریم که چه در اشتغال و چه در کسب و کار، تمام مردم ایران باید از فرصتهای برابر برخوردار باشند.
از نظر ما ایران فردا کشور حفاظت از محیطزیست و احیای آن خواهد بود.
۹ـ سیاست خارجی ما مبتنی بر همزیستی مسالمتآمیز، صلح و همکاریهای بینالمللی و منطقهیی و احترام به منشور ملل متحد خواهد بود.
مریم رجوی ـ نه حجاب اجباری، نه دین اجباری، نه حکومت اجباری
مریم رجوی ـ نه به اجبار دینی و دین اجباری
«نه حجاب اجباری، نه دین اجباری، نه حکومت اجباری»، منتخبی از شش سخنرانی مریم رجوی طی سالهای ۱۳۹۳تا ۱۳۹۵در کنفرانسهای مختلف درباره موضوع زنان و سرکوب آنان در ایران به بهانه بدحجابی است.
در این کتاب مریم رجوی این موضوع را مورد بحث قرار میدهد که زنستیزی، ویژگی ذاتی دیکتاتوری دینی حاکم است و اگر بخواهد از سرکوب و تبعیض علیه زنان دست بردارد، خود را نفی کرده است. این رژیم از حجاب اجباری بهعنوان اهرمی برای سرکوب کل جامعه استفاده میکند. مریم رجوی در این کتاب دیدگاه خود در مورد حجاب اجباری را بیان کرده و مینویسد: «تأکید میکنیم که هر چه بر اساس اجبار و تحمیل باشد و هر چه رأی و انتخاب آزادانه مردم را انکار کند، نه اسلام که ضداسلام است. و هر چه حقوق برابر زنان را نفی کند در اسلام جایی ندارد. ما انکار حقوق زنان را چه در لباس مذهب، چه در هر لباس دیگری تحمل نمیکنیم. در برابر افراطیگری و ارتجاع و دینفروشی، ما از اسلام دموکراتیک دفاع میکنیم. ما برآنیم که با کلمه رهاییبخش برابری و بهویژه با مشارکت فعال و برابر زنان در رهبری سیاسی، این قرن را بهنام زنان، به عصر رهایی زنان و عصر رهایی جهان بشری تبدیل کنیم». (صفحه ۳۰)
«زن ایرانی باید آزاد باشد! باید خودش انتخاب کند که چه عقیدهیی داشته باشد، چه بپوشد، و چگونه زندگی کند. و تکرار میکنیم که نه به حجاب اجباری، نه به دین اجباری و نه به حکومت اجباری». (صفحه ۳۲)
مریم رجوی ـآزادی گوهر حقیقی اسلام
مریم رجوی ـآزادی گوهر حقیقی اسلام
کتاب «آزادی گوهر حقیقی اسلام» گزیدههایی است از سخنرانیهای مریم رجوی، یک زن مسلمان که مبارزهبیوقفهیی برای برقراری آزادی و دموکراسی در ایران را رهبری میکند.
او پیوسته سوءاستفاده استبداد مذهبی از اسلام و تاریک اندیشی و تحجری را که از تفسیر ارتجاعی از آیین پاک محمدی بهمثابه ایدئولوژی سرکوبی و زنستیزی و تروریسم سود میبرد، افشا کرده و صدایی را نمایندگی میکند که مدافع اسلام اصیل یعنی اسلام دموکراتیک و بردبار است.
طبیعی است که این سخنرانیها در ظرف زمانی خاص خود و برای پرداختن به موضوعات همان زمان بوده است. مشخصه این مطالب، این است که حاصل رویارویی همهجانبه با رژیمی است که منشأ و الهامبخش بنیادگرایی اسلامی است. به علاوه، راهنمای عمل یک مقاومت گسترده و طولانی بوده و هست. بهنحوی که مفاهیم، سنتها و ارزشهای اصیل اسلامی، که از صبغههای ارتجاعی و بهره کشانه پیراسته شده، به رهنمون روابط جمعی و طرز عمل مبارزاتی تبدیل شده است.
مریم رجوی ـ ایران بدون اعدام
مریم رجوی ـ ایران بدون اعدام
کتاب «ایران بدون اعدام»، متن سخنرانی مریم رجوی در یک کنفرانس بینالمللی در پاریس بهمناسبت روز جهانی علیه اعدام در روز ۱۸مهر ۹۴است. در این سخنرانی مریم رجوی اعلام کرد: «طرح ما برای آینده، یک ایران بدون اعدام و برچیدن احکام شریعت آخوندی است».
در این جلسه شماری از شخصیتهای بینالمللی و اروپایی، منتخبان مردم فرانسه، فعالان حقوقبشری و حقوق زنان شرکت داشتند و به سخنرانی پرداختند. در این اجلاس نمایشگاهی به یاد ۱۲۰هزار تن از شهیدان راه آزادی ایران، از جمله ۳۰هزار زندانی سیاسی قتلعام شده برپا شده بود که مورد بازدید و استقبال شرکت کنندگان قرار گرفت.
مریم رجوی ـ رژیم آخوندها در ایران کانون بنیادگرایی و تروریسم
روز ۶بهمن ۱۳۹۳، در کنفرانس بحران تروریسم و افراطیگری در شورای اروپا، مریم رجوی، یک سخنرانی با عنوان «استراتژی شکست و پیروزی در برابر بنیادگرایی اسلامی» ایراد نمود. همچنین روز ۹اردیبهشت ۱۳۹۴وی از طریق ویدئو کنفرانس در جلسه رسمی استماع در زیرکمیته تروریسم و منع تکثیر سلاح های اتمی- کمیته خارجی مجلس نمایندگان آمریکا شهادت داد. متن کامل این بیانیه متعاقباً روی سایت کنگره، منتشر شد.
مریم رجوی، همچنین در سخنرانی خود در کنفرانسی در مجلس سنای فرانسه در ۱۵اردیبهشت ۱۳۹۴با عنوان «بنیادگرایی اسلامی از خاورمیانه تا اروپا، چالشها و راهحل ها» مواضع مقاومت درباره ستیزهجوییهای رژیم ایران در منطقه خاورمیانه و پروژه تسلیحات اتمی رژیم ولایت فقیه را اعلام کرد.
مریم رجوی ـ همه برای آزادی
مریم رجوی ـ همایش بزرگ مقاومت برای آزادی ـ تیر ۱۳۹۳
کتاب «همه برای آزادی»، متن سخنرانی مریم رجوی در گردهمایی بزرگ همه برای آزادی است که روز جمعه ۶تیر۱۳۹۳(۲۷ژوئن۲۰۱۴)، با شرکت دهها هزار نفر از ایرانیان و بیش از ۶۰۰شخصیت سیاسی، قانونگذار، حقوقدان،با تمایلات مختلف سیاسی از ۶۹کشور جهان در پاریس، برگزار شد. دهها تن از شخصیتهای تراز اول سیاسی، در این گردهمایی بهنمایندگی از سوی هیأتهای شرکت کننده سخنرانی کردند. شماری از شخصیتهای برجسته بینالمللی نیز با ارسال پیامهایی با این گردهمایی اعلام همبستگی کردند.
نمایندگان بیش از ۳۰۰انجمن و تشکل جوامع و انجمنهای ایرانیان نیز، در این گردهمایی سخنرانی کردند و پیامهایی از زندانیان سیاسی ایران در حمایت از مقاومت خوانده شد.
متن سخنرانی مریم رجوی در این گردهمایی را به زبانهای فارسی و عربی و تصاویری از این گردهمایی بزرگ را در این بخش از کتاب ملاحظه میکنید.
مریم رجوی ـ زنان نیروی تغییر
مریم رجوی ـ زنان نیروی تغییر
کتاب «زنان نیروی تغییر» مجموعهیی از برگزیدههای سخنرانیهای مریم رجوی، درباره مبارزه زنان ایران علیه فاشیسم دینی حاکم است. مریم رجوی، معتقد است که زنان فراتر از کسب برابری، رسالت تغییر جوامع کنونی به سوی آزادی را بر دوش دارند و زنان نیروی تغییر جوامع امروز بهشمار میروند. وی این رسالت را نه آرمانی برای افقهای دوردست زندگی بشری، بلکه نیاز و ضرورت مبرم امروز جهان میداند.
وجوه مختلف این نظرگاه، موضوع قسمتهایی از سخنرانیهای وی در سالهای ۱۳۸۵تا۱۳۸۹در جلسات فعالان زنان در پارلمان اروپا و کشورهای آلمان، فرانسه، بلژیک، نروژ و فنلاند میباشد که در این مجموعه گردآوری شده است. این مجموعه در عینحال، خواننده را با موقعیت زنان ایران و دستاورد آنان در مبارزه با دیکتاتوری ولایت فقیه آشنا میکند.
مریم رجوی ـ اسلام زنان برابری
مریم رجوی ـ گزیده چهار سخنرانی...
زنان در ایران قربانیان اصلی حاکمیت دیکتاتوری دینی هستند اما در عینحال پیشتازان مبارزه سهمگین در برابر این رژیمند.
چکیده کشاکش میان مردم ایران و رژیم ولایت فقیه است که فرآیند ایدئولوژیکی و فرهنگی عظیم این دوران را منعکس میکند؛ همسرشت سرکوبگری بیرحمانه این رژیم که بر زنستیزی تکیه دارد، هم مضمون مقاومتی که در برابر آن پایداری میکند که بر رهایی از ستم و نابرابری و شکوفایی انسان بنا شده است و سرانجام سمت و مضمون و افق تاریخ آینده ایران. کتاب «اسلام زنان برابری»، تجربه و دیدگاههای مریم رجوی را در این زمینه بیان میکند و در اصل فشرده چهار سخنرانی ایشان است که در اسفند ۷۴، اسفند ۸۳و شهریور ۸۴، در گردهماییهای فعالان و محققاًًن جنبش برابری ایراد شده است. در تنظیم کتاب، بحثها بهصورت موضوعی فصلبندی شده، برخی مطالب مربوط به مسائل روز حذف شده و متون از حالت گفتار به نوشتار درآمده است.
مریم رجوی نامی گره خورده با ایران آزاد فردا
از مریم رجوی بسیار گفته شده است. برخی اندیشمندان، سیاستمداران، هنرمندان و... او را صاحب نگرش، تفکر و مکتبی میدانند که تعریفی نو از انسان و کارکردهایش دارد. کسی که هویت گمشده زن را یافت، سرمایه و گنجینه درخشان توانایی و استعدادهای انسان را شناخت و الگوی روشنی از برابری و نفی تبعیض جنسی ارائه داد.
«اجازه بدهید من از تمامی زنان و مردان شجاع ایرانی، یک انسان را بهطور ویژه برجسته کنم: مریم رجوی.
او بدون ذرهیی ترس، برای دموکراسی و حقوقبشر قدم برداشتهاست. او در تمام دنیا احترام و مشروعیت بهدستآورده است و در ایران قبل از هر چیز در بین زنان، او "قاصد امید" برای یک ایران جدید و آزاد شده است.
آبه پیر ـ مریم رجوی قاصد امید برای ایران است
سیداحمد غزالی خطاب به مریم رجوی گفت:
خانم رجوی: مقاومت ایران در شما متبلور میشود. شما با عملتان مجموعهیی از فداکاریها را نمایندگی میکنید.
دکتر آلخو ویدال کوادراس، رئیس کمیته بینالمللی در جستجوی عدالت و نایبرئیس سابق پارلمان اروپا گفت:
مریم رجوی با پایداری شجاعانهاش یک حمایت روزافزون برای جنبش مقاومت ایران در اروپا و آمریکا بهدست آورده است و میتواند بدون شک بهترین امید برای میلیونها هموطنش باشد که از دیکتاتوری بنیادگرا با ابزار گسترده سرکوب، شکنجه، فعالیتهای اتمی و حمایت از تروریسم بینالمللی رنج میبرند.
مریم رجوی ـ امید میلیونها ایرانی
شیخ تیسیر التمیمی؛ قاضیالقضات پیشین فلسطین گفت:
مریم رجوی، امید مردم ایران برای آزادی و عدالت و دموکراسی است و آنها امید امت اسلامی برای نابودی مذهبگرایی هستند.
(شب همبستگی با سوریه، ۲۸خرداد۹۵)
مریم رجوی امید مردم ایران برای آزادی
تام تانکردو، نماینده پیشین کنگره آمریکا گفت:
او نوری است که تیرگی ایران را میشکافد.
«مریم رجوی بانوی شجاع و متعهدی است که همهچیز خود را برای آزادی و دموکراسی در کشورش فدا کرده است».
تام تانکردو، نماینده پیشین کنگره آمریکا و کاندیدای ریاستجمهوری درانتخابات۲۰۰۸
آزادی ایران در یک زن تبلور مییابد؛ زنی که همواره به مبارزه ادامه داده؛ زنی که در ضمیر و قلب خود لحظهٔیشکنجهها، شهادتها و رنجهای مردم تحت شکنجه ایران را فراموش نمیکند؛ زنی که تبلور روح مقاومت است؛ زنی که مروج اسلامی بردبار و مدافع آزادی است؛ زنی که مروج حقوقبشر و حقوق زنان در ایران است؛ زنی که تبلور ارزشهای بشریت است، ارزشهای جهان شمولی که میخواهد برای مردم ایران به ارمغان ببرد.
ژان فرانسوا لوگاره، شهردار منطقه ۱پاریس و ژاک بوتو، شهردار منطقه ۲پاریس، بهنمایندگی از طرف شهرداران فرانسه
آری! بسیار گفته شده و بسیار هم میتوان گفت اما گویی هیچ نگفتهایم؛ زیرا نخواستیم قلم بر عرصه احساسات و عواطف کشیده و از کلمه سحرآمیزی بگوییم که در فرهنگ بشری «عشق» نام دارد.
سادگی، شفافیت، داشتن درونمایهیی زلال و شخصیتی خاکی، دفاع بیچشمداشت از حقیقتی ناب، صداقتورزیتا بن استخوان، شجاعت، شرافت و پاکدامنی سیاسی، دوست داشتن دیگران با تمام وجود و فدا کردن بهخاطر مردم از عزیزترین دارایی خویش از سلاحهایی هستند که ناباورترین قلب در برابر آنها بدون کمترین مقاومت فتح میشود. همه اینها را بخواهیم در یک کلمه شامل، فراگیر و تک هجایی خلاصه کنیم، کلمهیی نمییابیم جز «عشق». عشق، تنها کلید و یگانه اسم رمزی است که میتوان با آن هر دلی را گشود و تا بکرترین قلمرو آن نفوذ کرد و کسی که آن را در دست داشته باشد، قدرت و توانی غیرقابل وصف دارد، قدرتی که هیچ نیروی زمینی دیگری با آن یاری نتواند کرد. بنابراین قدرت این مقاومت و سخنگوی اصلی آن یعنی مریم رجویدر فتح قلبهاست. این یک ادعای صرف نیست. نیمنگاهی به گردهماییهای بزرگ ایرانیان بیفکنیم، فرازهای زیبا و غرورانگیز آنها این حقیقت را عاری از هر تحلیل و پیشداوری به ما میگوید.
خانم اینگرید بتانکور گروگان فرانسوی ـ کلمبیایی و کاندیدای ریاستجمهوری کلمبیا میگوید:
«آنچه که من را بیشتر از هر چیز تحت تاثیر قرار داد و احساساتم را برانگیخت این رو البته مملو از احساس بیان میکنم. لبخند پیروزی مریم بود. همچنان که آلخو بهخوبی گفت مریم رجوی رئیسجمهور من هم هست. رئیسجمهور ما. او کسی ست که قلبهای ما رو فتح کرده است»
کسی که قلبها را فتح میکند
اینگرید بتانکور ـ ۲۲شهریور ۱۳۹۵
آری! اصلیترین هنر او عشق ورزیدن به انسان و سرمایهاش فتح قلبها است.
کدام تشکل سیاسی، کدام دولت فراگیر، کدام اپوزیسیون در تبعید میتواند این رنگین کمان هفتاد رنگ انسانی را در زیر یک سقف گردآورد؟ کدام آرمانی است که این میزان گرایش سیاسی، شخصیت شهیر، دولتمردان سابق و لاحق، تنوعات فکری، زبانی، نژادی و جغرافیایی را برای آرمان آزادی، هم رأی و هم داستان کند؟ آیا او پولدار است و روی گنجهای خسرو پرویز و ثروت بادآورده نفت خوابیده؟ آیا در حاکمیت است و همه امکانات دولتی در اختیار اوست؟
اگر میشد با پول چنین ارزشهایی را خرید، دشمن ضدبشر پیشتر با دلارهای آغشته به خون آنها را خریده بود. به گواه بسیاری از شخصیتهای سیاسی و فرهنگی جهان مریم رجوی نمونهیی گویا از صداقت و عشق و فداکاری است و تنها آنانی جذبش میشوند که دل در گرو آزادی دارند. آمدهاند چیزی برای خلق بپردازند؛ کسانی که سینههایشان را برای آزمایشات صعب و دشوار فراخ کردهاند.
آری! ارزشهای انسانی این مقاومت در «مریم رجوی» سمبلیزه شده است. او کسی است که با تاریخچهیی از یک مبارزه سخت و نفسگیر در پشت سر، و آیندهیی پراطمینان در پیش رو، و با ۱۰ماده روشن در دست، کانون الهام ایران و ایرانی است. او نه فقط ایران و مقاومت ایران را نمایندگی میکند، بلکه گرداگرد خود لشگری از وجدانهای دردمند بینالمللی را نیز برانگیخته است.
به گواهی بسیاری از شرافتمندان، او امروز منبع الهام و انگیزش برای بسیاری از زنان و مردان آزادیخواه و شرافتمند جهان است. به اعتبار هدایت او، مقاومت ایران در قلبهای بسیاری جای گرفته و باز هم خواهد گرفت. به یقین میتوان گفت با این کیفیت از رهبری، پیروزی سرنوشت محتوم این مقاومت است و از هماکنون پرتوهای پگاه آفرین آن را میتوان در برق نگاه دهها هزار ایرانی گردآمده در کهکشان ایران آزاد ـ ۱۳۹۷ـ دید.
در یک کلام مریم رجوی رهبری است که قلبها را فتح میکند و کسی که قلبها را فتح کند، نبض اکنون و آینده را در دست دارد.
آری، از هماکنون میتوان سیمای ایران آزاد فردا، با رنگینکمانی از زیباییها را به چشم دید؛ و یقین کرد که برگلزخمهای ۱۲۰۰۰۰یار شهید و اعدامی؛ [آنانی که با سرود زندگی بر لب به سوی مرگ رفتند] نوید روز آزادی روییده است: .... هنگامی که یاران با سرود زندگی بر لب به سوی مرگ میرفتند امیدی آشنا میزد چو گل در چشمشان لبخند به شوق زندگی آواز میخواندند و تا پایان به راه روشن خود با وفا ماندند.
عزیزم! پاک کن از چهره اشکت را، ز جا برخیز تو در من زندهیی من در تو، ما هرگز نمیمیریم من و تو با هزاران دگر این راه را دنبال میگیریم از آن ماست پیروزی از آن ماست فردا با همه شادی و بهروزی عزیزم! کار دنیا رو به آبادی ست و هر لاله که از خون شهیدان میدمد امروز نوید روز آزادیست.