سخنرانی مریم رجوی در مراسم عاشورا- مهر ۱۳۹۵
مریم رجوی-عاشورای 1395
مهمترين خبرها
در روزی که پیشوای آرمانی ما حسینبن علی (ع) با نثار تمام هستی خود، درس درخشان آزادی و کرامت انسانی را برای جهان بشری به ارمغان آورد، به او و به همه مجاهدانی که در امتداد راهش قیام کردهاند، درود میفرستیم.
سلام بر تو ای حسین ای قبلهگاه دلهای ما،
سلام بر تو ای نور خدا و ای خون خدا ای خون انتقام گرفته نشده و ای روح ناآرام همه جنبشهای پیشتازی که از ظلمات استبداد و از تعادلقوای نابرابر، بیمی بهخود راه نمیدهند و به قلب تاریکیها هجوم میبرند.
سلام بر تو ای حسین، ای آموزگار مقاومت به هر قیمت، ای الهامبخش کانونهای قیام و مبارزه در سراسر تاریخ.
و سلام بر تو ای زینب کبری ای راهبر و راهنمای ما در روزهای محاصره و اسارت،
سلام بر تو که وقتی زمین و زمان تسلیم و خاموشی را حکم میکرد، بزرگترین مسئولیتها را بر دوش گرفتی.
سلام بر تو ای عباس ای سوگند مجسم وفا.
و سلام بر تو ای زهیر که از خانه و خانمان و همه دلبستگیها، برای پیوستن به صفوف یاران حسین علیهالسلام، یکباره دست شستی.
و سلام بر تو ای مادر وهب، که در روز عاشورا سر فرزند شهیدت را به سوی قاتلانش بازگرداندی و گفتی آنچه را در راه خدا دادهای، پس نمیگیری.
سلام بر رزم آوران حسینی که بارها چراغها خاموش شد و بارها بر سر دوراهی رفتن و ماندن قرار گرفتند، اما هربار با برانگیختگی تمام، ایمان و یقین خود را به حسینبنعلی علیهالسلام و حقانیت نبرد او ابراز کردند و نهایتاً در رکاب او بهشهادت رسیدند.
و امروز سلام بر همه شما ای مجاهدین؛ ای مجاهدین خلق ایران که بیش از پنجاه سال است در امتداد راه حسین در حال نبرد هستید.
سلام بر شما که سخن حسین (ع) را چراغ تابان مشی و جنبش خود کردید، آنجا که زندگی را در عقیده و نبرد برای آن تعریف کرد و آرمان شما را بنیان نهاد.
به پیروی از اوست که تا بن استخوان به سوگندهایتان وفادارید. به جاه و مقام و هر چه از این دست، پشت پا زدهاید و به جای آن هدفهای آرمانی را پیشاروی خود دارید.
به پیروی از اوست که در هر شرایطی شکر این نعمت بزرگ، یعنی مبارزه را به جا میآورید یعنی به نعمتهای خدا و به ظرفیتها و امکانات و استعدادهایی که شما را از آن برخوردار کرده چشم باز میکنید و آن را برای پیشرفت مبارزه و جنبشتان به کار میگیرید.
با الهام از عاشورا این سمبل جاودان پرداختگری است که ایثار و گذشت پیشه کردهاید. و با همین ایمان و آرمان که بر صدق و پرداخت متکی است، در احیا و فروتنی و نیکی، توانا و پیشتازید.
و سلام به شما ای مجاهدین که مرعوب تعادلقوای نابرابر نشده و نمیشوید. بر اساس معیارها و محاسبههای آرمانی به پیروزی حتمی باور دارید و از این منطق قرآنی پیروی میکنید که چه بسیار گروههای کوچکی که به فرمان خدا، بر گروههای عظیمی پیروز شدند و خدا با مقاومتکنندگان است.
سلام بر شما که به دادخواهی خون شهیدان و قتلعامشدگان همچنین دادخواهی یک ملت اسیر برخاستهاید.
و سلام بر شما ای بهپاخاستگان که در ۱۴سال محاصره و سختی و فشار ارزش مبارزه برای آزادی و کرامت انسانی را زنده کردید و بر سر پیمان خود با مسعود، برای پیروی از آرمان سرور شهیدان ایستادید و آن را شکوفا کردید.
حسین (ع) و زینب کبری بالاترین پرداختگر و بالاترین نثارکننده برای جامعه آن روز و همه نسلهای پس از آن شدند و درست بههمین دلیل، حماسه آنها در همه زمانها احیاگر و زندگی بخش است.
احیاگر راه و رسم اسلام محمدی که برای بازکردن زنجیرها از دست و پای مردم آمده است، بیدارکننده وجدانهای خفته، و زنده کننده روح نبرد و مقاومت آنهم در جامعه که زیر آوار سنگین و مهیب اختناق بهبند کشیده شده و سرکوبکنندگان تلاش کردهاند نیروی جنبش و حیات حقیقی آن را به محاق ببرند.
پیروی از آنها برای نسل پیشتاز شما یک تعهد جوشان است. تعهد شکافتن دیوارهای قطور استبداد و ستم
تعهد احیای راه و رسمی که جنبش و حیات حقیقی را برای مردم تحت ستم به ارمغان میآورد. بله، شما هستید که تاریخ را میسازید.
عاشورا همیشه از آن مردم تحت ستم و سرکوب و برضد دیکتاتورها و جباران و دینفروشان سنگدل است.
همین امروز آخوندهای حاکم از برپایی مراسم عاشورا توسط مردم و بهویژه جوانان آگاه ایران وحشت دارند و میدانند که در این روز هر مراسمی که آزادانه برگزار شود در همانجا سوگواری شهادت امام حسین (ع) به سرعت با فریادهای مرگ برخامنهای و لعنت بر خمینی همراه خواهد شد.
سلام بر حسین ـ مرگ بر اصل ولایت فقیه
عاشورای حسینی عاشورای حسینی واقعهیی نیست که بهتاریخ پیوسته باشد. بلکه نیروی معنوی پرقدرتی است که همیشه از آن حقطلبی و آرمانگرایی میجوشد. بله، یک جنبش حی و حاضر است. فراخوان گیرایی است که بنبست را نمیپذیرد و میگوید در سختترین و بغرنجترین شرایط هم راه پیشروی بسوی آزادی و پیروزی وجود دارد.
آیین و ایمانی است که اصل خدشهناپذیر آن، مبارزه و مقاومت به هر قیمت است.
جنبشی است که متوقف شدن، مأیوس شدن و تن به شرایط موجود دادن در برابر قدرت ستمگر را هرقدر بزرگ و مهیب باشد، مردود میشمارد.
مبارزهیی است که اساس آن، قیمت دادن بدون چشمداشت است و به کسب قدرت یا هرگونه امتیاز و نتیجه مادی و در دسترس چشم ندوخته است و در یک کلام، مقاومتی است بر اساس آرمان و برای آرمان و از این رو جز پیروزی حقیقی فرجامی ندارد.
در این سالها شهیدان شما جان بر سر همین آرمان گذاشتند. یک به یک صحنههای پایداری سرخ فام شما در سرزمین کربلا و در موشکبارانهای لیبرتی، بله همه اینها از عاشورا سرچشمه گرفته بود و شهیدانش، از همان جا برخاسته بودند.
آری درود بر همه شما و سوگندهایتان که تا اینجا چنین پایداری پرشکوهی آفریدهاید.
خواهران و برادران!
در روز عاشورا حسینبن علی گفت مرا بین دو چیز مخیر کردهاند؛
بین مرگ و ذلت اما هَیْهَاتَ منَّا الذّلَّةُ.
قبل از این سرور شهیدان، هنگام خروج از مدینه برای عزیمت به کوفه، با این پیشنهاد مواجه شد که بهتر است از در سازش و تسلیم وارد شود و خود را بهخطر نیندازد.
برای نشاندادن زشتی این پیشنهاد، حسین بن علی (ع) ماهیت جباران و دینفروشان در تمام تاریخ را یادآوری کرد که یحیی پیامبر را سر بریدند و سرش را به یکدیگر هدیه میکردند و همانها که «در اول صبح هفتاد پیامبر را بهقتل میرساندند سپس به خرید و فروش و کارهای روزانه خود مشغول میشدند که انگار کوچکترین جنایتی مرتکب نشدهاند».
اما امروز جانشینان آنها همین قاتلان پلید در زمانه ما، یعنی خمینی و خامنهای و همدستان آنها هستند.
کسانیکه ۱۲۰هزار تن از رشیدترین فرزندان مجاهد و مبارز ایران را بهشهادت رساندند، از جمله سی هزار زندانی سیاسی را که در حال گذراندن دوران محکومیت خود بودند و حالا نه فقط به تبهکاری و فساد روزانه خود مشغولند، بلکه وقیحانه میگویند به این قتلعام افتخار میکنند. و میگویند این کشتار از معجزات ولایت فقیه است.
راستی که آنها نیز بهقول زینب کبری (علیه اسلام) «دست خود را به خون پیامبر آغشته کرده و ستارگان روی زمین را خاموش میکنند».
وای بر آخوندهایی که جنایت و خونریزی و فساد ولایت فقیه را میبینند و سکوت میکنند.
وای بر آخوندهایی که دیدهاند و میبینند که خمینی و خامنهای از یزید و شمر سفاکتر و فاسدترند ولی به همکاری و سازش با آن ادامه میدهند. ننگ بر این همه سالوس و ریاکاری تحت نام اسلام که در آن شرف انسانی خود را پای جاه و مقام و پولهای بادآورده ذبح میکنند.
و وای بر کسانی که دیدند که خامنهای، پایههای ولایت فقیه چندشآور را بر دریای خون مجاهدین قتلعام شده بنا کرد، اما بر آن صحه گذاشتند یا در برابرش سر فرود آوردند. و از قول زینب کبری میگوییم «خدایا حق مردم ما را از دشمنان ما بگیر».
حالا شما ای مجاهدین، پس از یک رزم خونفشان و پس از عبور از حمامهای خون و قتلعامها و آتشهای بسیار، اکنون به یک هجرت بزرگ برخاستهاید که در همان راستا و با همان مضمون است.
یعنی باز هم سوگندها و انتخابها و شور و اراده حسینی است که برای ایفای مسئولیت تاریخی تکتک مجاهدین عمل میکند.
محمد حنیفنژاد شعلههای مقاومت به هر قیمت را در سلولهای اوین و میدان چیتگر فروزان کرد. اشرف و موسی در قلب تهران عاشورای مجاهدین را خلق کردند. پس از ۳۰خرداد، مجاهدین هزار هزار در هر شهر و روستای ایران برخاستند، فروغ جاویدان و نبردهای چهار زبر را با آتش جانهای خود به اوج رساندند، در قتلعام ۶۷در ابعادی گسترده پرچم هیهات مناالذله را به اهتزاز درآوردند و در اشرف و لیبرتی با همین مشی عاشورایی به رزم و پیکار برخاستند.
بله، مجاهدین از مسعود آموختهاند که نه شرایط، نه زمان و نه مکان نمیتواند از مبارزه و فداکاری یک نیروی آرمانخواه که مشی حسین (ع) را در پیش گرفته جلوگیری کند و همین مشی و بینش است که برایش راه باز میکند. این مسئولیتی است سنگین اما پرشکوه.
اجازه بدهید که همینجا چند کلمه از خود مسعود که در پرتویی از زیارت عاشورا آن را بیان کرد، برایتان بازگو کنم: «بزرگ داشتن عاشورا، مستلزم به میدان آمدن و آمادگی هرگونه فداکاری در مسیر خونخواهی از حسین است. یعنی خونخواهی از آن آرمانهای تاریخی که همه وابستگیهای غیرتکاملی یا ضدتکاملی را نفی و طرد میکند، تا تبار و وابستگی عقیدتی و سیاسی خالص محمدی را به اثبات برساند. خونخواهی حسین، نه یک انتقامجویی خانوادگی و قبیلگی و قومی، بلکه یک خونخواهی عقیدتی و سیاسی است که برعهده همه آزادگان و حقطلبان تاریخ، علیه تمام ستمکاران و دزدان سرنوشت فرخنده بشری میباشد».
حالا در آستانه ظهر عاشورا در ساعتی که یاران حسین (ع) پس از نبردهای خیرهکنندهیی یک به یک بهشهادت میرسند و هر یک با جانفشانی بیدریغ، بخشی از شکوه و عظمت یک حماسه جاودان را خلق میکنند، بله ما همه با آنها تجدید عهد میکنیم.
با سرور شهیدان که در همین لحظات بهشهادت میرسد و تاریخ حیات حقیقی انسان را تحت تأثیر خود قرار میدهد، با او تجدید عهد میکنیم.
همچنین با بانوی بزرگ کربلا که بهزودی رهبری جنبش را آغاز میکند و عاشورا را به کمال میرساند، تجدید عهد میکنیم. با تو تجدید عهد میکنیم ای وجود ناآرامی که از حرکت نایستاد تا وجدانهای خفته را بیدار کند. ای زبان گویایی که از هیچ ستیز و تهاجمی ابا نکرد تا جباران فرومایه را محاکمه و منکوب کند.
و تجدید پیمان میکنیم با راهبر عقیده و دلهایمان مسعود، که بیش از ۴دهه است این نسل را در مسیر آرمانی حسین و با عشق سرور شهیدان به پیش برده است.
و ما به ندای «هل من ناصر» حسین (ع) پاسخ میدهیم که آری، تا آخرین نفس در این مسیر پرشکوه برای مجاهدت برای صدق و فدا و برای عبور از هزاران ابتلا و آزمایش آماده و حاضریم.
سلام بر تو ای حسین ای قبلهگاه دلهای ما،
سلام بر تو ای نور خدا و ای خون خدا ای خون انتقام گرفته نشده و ای روح ناآرام همه جنبشهای پیشتازی که از ظلمات استبداد و از تعادلقوای نابرابر، بیمی بهخود راه نمیدهند و به قلب تاریکیها هجوم میبرند.
سلام بر تو ای حسین، ای آموزگار مقاومت به هر قیمت، ای الهامبخش کانونهای قیام و مبارزه در سراسر تاریخ.
و سلام بر تو ای زینب کبری ای راهبر و راهنمای ما در روزهای محاصره و اسارت،
سلام بر تو که وقتی زمین و زمان تسلیم و خاموشی را حکم میکرد، بزرگترین مسئولیتها را بر دوش گرفتی.
سلام بر تو ای عباس ای سوگند مجسم وفا.
و سلام بر تو ای زهیر که از خانه و خانمان و همه دلبستگیها، برای پیوستن به صفوف یاران حسین علیهالسلام، یکباره دست شستی.
و سلام بر تو ای مادر وهب، که در روز عاشورا سر فرزند شهیدت را به سوی قاتلانش بازگرداندی و گفتی آنچه را در راه خدا دادهای، پس نمیگیری.
سلام بر رزم آوران حسینی که بارها چراغها خاموش شد و بارها بر سر دوراهی رفتن و ماندن قرار گرفتند، اما هربار با برانگیختگی تمام، ایمان و یقین خود را به حسینبنعلی علیهالسلام و حقانیت نبرد او ابراز کردند و نهایتاً در رکاب او بهشهادت رسیدند.
و امروز سلام بر همه شما ای مجاهدین؛ ای مجاهدین خلق ایران که بیش از پنجاه سال است در امتداد راه حسین در حال نبرد هستید.
سلام بر شما که سخن حسین (ع) را چراغ تابان مشی و جنبش خود کردید، آنجا که زندگی را در عقیده و نبرد برای آن تعریف کرد و آرمان شما را بنیان نهاد.
به پیروی از اوست که تا بن استخوان به سوگندهایتان وفادارید. به جاه و مقام و هر چه از این دست، پشت پا زدهاید و به جای آن هدفهای آرمانی را پیشاروی خود دارید.
به پیروی از اوست که در هر شرایطی شکر این نعمت بزرگ، یعنی مبارزه را به جا میآورید یعنی به نعمتهای خدا و به ظرفیتها و امکانات و استعدادهایی که شما را از آن برخوردار کرده چشم باز میکنید و آن را برای پیشرفت مبارزه و جنبشتان به کار میگیرید.
با الهام از عاشورا این سمبل جاودان پرداختگری است که ایثار و گذشت پیشه کردهاید. و با همین ایمان و آرمان که بر صدق و پرداخت متکی است، در احیا و فروتنی و نیکی، توانا و پیشتازید.
و سلام به شما ای مجاهدین که مرعوب تعادلقوای نابرابر نشده و نمیشوید. بر اساس معیارها و محاسبههای آرمانی به پیروزی حتمی باور دارید و از این منطق قرآنی پیروی میکنید که چه بسیار گروههای کوچکی که به فرمان خدا، بر گروههای عظیمی پیروز شدند و خدا با مقاومتکنندگان است.
سلام بر شما که به دادخواهی خون شهیدان و قتلعامشدگان همچنین دادخواهی یک ملت اسیر برخاستهاید.
و سلام بر شما ای بهپاخاستگان که در ۱۴سال محاصره و سختی و فشار ارزش مبارزه برای آزادی و کرامت انسانی را زنده کردید و بر سر پیمان خود با مسعود، برای پیروی از آرمان سرور شهیدان ایستادید و آن را شکوفا کردید.
حسین (ع) و زینب کبری بالاترین پرداختگر و بالاترین نثارکننده برای جامعه آن روز و همه نسلهای پس از آن شدند و درست بههمین دلیل، حماسه آنها در همه زمانها احیاگر و زندگی بخش است.
احیاگر راه و رسم اسلام محمدی که برای بازکردن زنجیرها از دست و پای مردم آمده است، بیدارکننده وجدانهای خفته، و زنده کننده روح نبرد و مقاومت آنهم در جامعه که زیر آوار سنگین و مهیب اختناق بهبند کشیده شده و سرکوبکنندگان تلاش کردهاند نیروی جنبش و حیات حقیقی آن را به محاق ببرند.
پیروی از آنها برای نسل پیشتاز شما یک تعهد جوشان است. تعهد شکافتن دیوارهای قطور استبداد و ستم
تعهد احیای راه و رسمی که جنبش و حیات حقیقی را برای مردم تحت ستم به ارمغان میآورد. بله، شما هستید که تاریخ را میسازید.
عاشورا همیشه از آن مردم تحت ستم و سرکوب و برضد دیکتاتورها و جباران و دینفروشان سنگدل است.
همین امروز آخوندهای حاکم از برپایی مراسم عاشورا توسط مردم و بهویژه جوانان آگاه ایران وحشت دارند و میدانند که در این روز هر مراسمی که آزادانه برگزار شود در همانجا سوگواری شهادت امام حسین (ع) به سرعت با فریادهای مرگ برخامنهای و لعنت بر خمینی همراه خواهد شد.
سلام بر حسین ـ مرگ بر اصل ولایت فقیه
عاشورای حسینی عاشورای حسینی واقعهیی نیست که بهتاریخ پیوسته باشد. بلکه نیروی معنوی پرقدرتی است که همیشه از آن حقطلبی و آرمانگرایی میجوشد. بله، یک جنبش حی و حاضر است. فراخوان گیرایی است که بنبست را نمیپذیرد و میگوید در سختترین و بغرنجترین شرایط هم راه پیشروی بسوی آزادی و پیروزی وجود دارد.
آیین و ایمانی است که اصل خدشهناپذیر آن، مبارزه و مقاومت به هر قیمت است.
جنبشی است که متوقف شدن، مأیوس شدن و تن به شرایط موجود دادن در برابر قدرت ستمگر را هرقدر بزرگ و مهیب باشد، مردود میشمارد.
مبارزهیی است که اساس آن، قیمت دادن بدون چشمداشت است و به کسب قدرت یا هرگونه امتیاز و نتیجه مادی و در دسترس چشم ندوخته است و در یک کلام، مقاومتی است بر اساس آرمان و برای آرمان و از این رو جز پیروزی حقیقی فرجامی ندارد.
در این سالها شهیدان شما جان بر سر همین آرمان گذاشتند. یک به یک صحنههای پایداری سرخ فام شما در سرزمین کربلا و در موشکبارانهای لیبرتی، بله همه اینها از عاشورا سرچشمه گرفته بود و شهیدانش، از همان جا برخاسته بودند.
آری درود بر همه شما و سوگندهایتان که تا اینجا چنین پایداری پرشکوهی آفریدهاید.
خواهران و برادران!
در روز عاشورا حسینبن علی گفت مرا بین دو چیز مخیر کردهاند؛
بین مرگ و ذلت اما هَیْهَاتَ منَّا الذّلَّةُ.
قبل از این سرور شهیدان، هنگام خروج از مدینه برای عزیمت به کوفه، با این پیشنهاد مواجه شد که بهتر است از در سازش و تسلیم وارد شود و خود را بهخطر نیندازد.
برای نشاندادن زشتی این پیشنهاد، حسین بن علی (ع) ماهیت جباران و دینفروشان در تمام تاریخ را یادآوری کرد که یحیی پیامبر را سر بریدند و سرش را به یکدیگر هدیه میکردند و همانها که «در اول صبح هفتاد پیامبر را بهقتل میرساندند سپس به خرید و فروش و کارهای روزانه خود مشغول میشدند که انگار کوچکترین جنایتی مرتکب نشدهاند».
اما امروز جانشینان آنها همین قاتلان پلید در زمانه ما، یعنی خمینی و خامنهای و همدستان آنها هستند.
کسانیکه ۱۲۰هزار تن از رشیدترین فرزندان مجاهد و مبارز ایران را بهشهادت رساندند، از جمله سی هزار زندانی سیاسی را که در حال گذراندن دوران محکومیت خود بودند و حالا نه فقط به تبهکاری و فساد روزانه خود مشغولند، بلکه وقیحانه میگویند به این قتلعام افتخار میکنند. و میگویند این کشتار از معجزات ولایت فقیه است.
راستی که آنها نیز بهقول زینب کبری (علیه اسلام) «دست خود را به خون پیامبر آغشته کرده و ستارگان روی زمین را خاموش میکنند».
وای بر آخوندهایی که جنایت و خونریزی و فساد ولایت فقیه را میبینند و سکوت میکنند.
وای بر آخوندهایی که دیدهاند و میبینند که خمینی و خامنهای از یزید و شمر سفاکتر و فاسدترند ولی به همکاری و سازش با آن ادامه میدهند. ننگ بر این همه سالوس و ریاکاری تحت نام اسلام که در آن شرف انسانی خود را پای جاه و مقام و پولهای بادآورده ذبح میکنند.
و وای بر کسانی که دیدند که خامنهای، پایههای ولایت فقیه چندشآور را بر دریای خون مجاهدین قتلعام شده بنا کرد، اما بر آن صحه گذاشتند یا در برابرش سر فرود آوردند. و از قول زینب کبری میگوییم «خدایا حق مردم ما را از دشمنان ما بگیر».
حالا شما ای مجاهدین، پس از یک رزم خونفشان و پس از عبور از حمامهای خون و قتلعامها و آتشهای بسیار، اکنون به یک هجرت بزرگ برخاستهاید که در همان راستا و با همان مضمون است.
یعنی باز هم سوگندها و انتخابها و شور و اراده حسینی است که برای ایفای مسئولیت تاریخی تکتک مجاهدین عمل میکند.
محمد حنیفنژاد شعلههای مقاومت به هر قیمت را در سلولهای اوین و میدان چیتگر فروزان کرد. اشرف و موسی در قلب تهران عاشورای مجاهدین را خلق کردند. پس از ۳۰خرداد، مجاهدین هزار هزار در هر شهر و روستای ایران برخاستند، فروغ جاویدان و نبردهای چهار زبر را با آتش جانهای خود به اوج رساندند، در قتلعام ۶۷در ابعادی گسترده پرچم هیهات مناالذله را به اهتزاز درآوردند و در اشرف و لیبرتی با همین مشی عاشورایی به رزم و پیکار برخاستند.
بله، مجاهدین از مسعود آموختهاند که نه شرایط، نه زمان و نه مکان نمیتواند از مبارزه و فداکاری یک نیروی آرمانخواه که مشی حسین (ع) را در پیش گرفته جلوگیری کند و همین مشی و بینش است که برایش راه باز میکند. این مسئولیتی است سنگین اما پرشکوه.
اجازه بدهید که همینجا چند کلمه از خود مسعود که در پرتویی از زیارت عاشورا آن را بیان کرد، برایتان بازگو کنم: «بزرگ داشتن عاشورا، مستلزم به میدان آمدن و آمادگی هرگونه فداکاری در مسیر خونخواهی از حسین است. یعنی خونخواهی از آن آرمانهای تاریخی که همه وابستگیهای غیرتکاملی یا ضدتکاملی را نفی و طرد میکند، تا تبار و وابستگی عقیدتی و سیاسی خالص محمدی را به اثبات برساند. خونخواهی حسین، نه یک انتقامجویی خانوادگی و قبیلگی و قومی، بلکه یک خونخواهی عقیدتی و سیاسی است که برعهده همه آزادگان و حقطلبان تاریخ، علیه تمام ستمکاران و دزدان سرنوشت فرخنده بشری میباشد».
حالا در آستانه ظهر عاشورا در ساعتی که یاران حسین (ع) پس از نبردهای خیرهکنندهیی یک به یک بهشهادت میرسند و هر یک با جانفشانی بیدریغ، بخشی از شکوه و عظمت یک حماسه جاودان را خلق میکنند، بله ما همه با آنها تجدید عهد میکنیم.
با سرور شهیدان که در همین لحظات بهشهادت میرسد و تاریخ حیات حقیقی انسان را تحت تأثیر خود قرار میدهد، با او تجدید عهد میکنیم.
همچنین با بانوی بزرگ کربلا که بهزودی رهبری جنبش را آغاز میکند و عاشورا را به کمال میرساند، تجدید عهد میکنیم. با تو تجدید عهد میکنیم ای وجود ناآرامی که از حرکت نایستاد تا وجدانهای خفته را بیدار کند. ای زبان گویایی که از هیچ ستیز و تهاجمی ابا نکرد تا جباران فرومایه را محاکمه و منکوب کند.
و تجدید پیمان میکنیم با راهبر عقیده و دلهایمان مسعود، که بیش از ۴دهه است این نسل را در مسیر آرمانی حسین و با عشق سرور شهیدان به پیش برده است.
و ما به ندای «هل من ناصر» حسین (ع) پاسخ میدهیم که آری، تا آخرین نفس در این مسیر پرشکوه برای مجاهدت برای صدق و فدا و برای عبور از هزاران ابتلا و آزمایش آماده و حاضریم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر