۱۴۰۳ آبان ۲۲, سه‌شنبه

آنالیز «درگیری راهبردی»! در گفتگوی علی لاریجانی

 

آنالیز «درگیری راهبردی»! در گفتگوی علی لاریجانی

آنالیز «درگیری راهبردی»! در گفتگوی علی لاریجانی
آنالیز «درگیری راهبردی»! در گفتگوی علی لاریجانی

اعلام نتیجهٔ انتخابات در آمریکا، باعث تلاطم در رسانه‌های حکومتی و سران حاکمیت شده است. بازخوردها به این موضوع قابل تأمل و در عین‌حال عبرت‌آموز است. اصلاحاتی‌ها صحبت از «مذاکره» به میان می‌آورند و می‌گویند: «او [ترامپ] تاجر است و می‌توان با او معامله کرد، چون تاجر پیشه است، اما باید ببینیم چه امتیازی می‌خواهد»! (نصرت الله تاجیک، انتخاب. ۱۷ آبان ۱۴۰۳) برخی از لزوم «سیاستی دگر» صحبت می‌کنند:

«پیشینه رابطه ایران با دولت ترامپ، پیچیدگی‌های بسیاری دارد. ترامپ، واضع فشار حداکثری علیه ایران است. در شرایطی که از ترامپ تا نتانیاهو و از هم‌پیمانان اروپایی تا منطقه‌یی‌شان به تناسب جبهه متحدی تشکیل خواهند داد، ایران عزیز برای حفظ منافع و مصالح ملی و عبور از این گردنه خطرناک دوماهه و آن دوران پر ماجرای چهارساله، نیازمند طراحی راهبردی جدید است. سیاستی دگر باید» (اعتماد. ۱۷ آبان ۱۴۰۳).

پاسدار علی لاریجانی، مشاور خامنه‌ای و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در یک گفت‌و‌گوی ویژه با شبکه سراسری خبر در تلویزیون حکومتی گفته است:

«در عالم سیاست به عدد نفوس خلایق راه است، این راه نشد، راه دیگر، مهم این است که روحیه‌ها وجود داشته باشد، ملتی که روحیه داشته باشند، پیروز هستند، ملتی که عزا بگیرد و بترسد راه به جایی نمی‌برد... نباید ناامید بود. نباید فکر کنیم که مثلا اگر این آمد، مثلا وضع خطرناک می‌شود» (دنیای اقتصاد. ۱۸ آبان ۱۴۰۳)

راه‌کاری که او برای مقابله با «امت عزادار»! (بدنهٔ ریزشی نظام) و روحیه‌باختگان و دلواپسان ناامید ارائه می‌دهد نوعی دیپلماسی است که آن را «دیپلماسی سطح بالا»! می‌نامد.

«دیپلماسی ما باید دیپلماسی سطح بالایی در شرایط فعلی باشد، وقتی متن درگیری‌تان راهبردی است باید توجه کافی به بخش نظامی و دفاعی باشد و همراه آن باید یک دیپلماسی سطح بالا وجود داشته باشد. قدرتهای مختلف هستند، همسایگان هستند، راههای دررو وجود دارد» (همان منبع).

تا همین‌جا چند موضوع از سخنان او قابل استخراج است. او می‌گوید نتیجهٔ این انتخابات باعث پایین‌ آمدن روحیه‌ها و عزا گرفتن در باندهای مختلف حاکمیت شده است و وضعیت خطرناکی را برای آینده نظام پیش‌بینی می‌کنند. برای برون‌رفت از این وضعیت یا «درگیری راهبردی» (تعیین‌کننده) در عین «توجه کافی به بخش نظامی و دفاعی» خواهان نوعی دیپلماسی است که آن را در جملهٔ بعد در اتکا به «قدرتهای مختلف، همسایگان و راههای دررو» خلاصه می‌کند.

او پیش‌تر از آن در همین گفتگو توصیه می‌کند که نباید مسائل حاشیه‌یی درون نظام را بزرگ کنند و از باندهای حاکمیت می‌خواهد که این «کشمکش بزرگ»! یا همان «درگیری راهبردی» را هضم کنند.

«بعضی چیزهای حاشیه‌ای نباید بزرگ شود، بعضی از چیزها برای زمانهای دیگر ممکن است طبیعی باشد نه در حال. شما باید قبول کنید که در یک کشمکش بزرگ قرار دارید، بنابراین باید هضمش کنید» (همان).

از صحبت‌های او درمی‌یابیم که این درگیری راهبردی را نمی‌توان با «مذاکره» یا «معامله» حل و فصل کرد. فؤاد ایزدی در این زمینه آب پاکی روی دست سایرین ریخته است؛ او می‌گوید:

«بایدن می‌توانست به برجام برگردد، اما برنگشت و ترامپ هم که خود از برجام خارج شده بود، قطعاً به آن بازنخواهد گشت. سرنوشت جریان غرب‌گرا در اروپا و اوکراین می‌تواند درسی برای جریان غرب‌گرا در کشور خودمان باشد که امید بستن به مقامات آمریکایی برای حل مشکلات کشور، تجربه خوبی نیست و این موضوع باید درک شود که تحریم و فشار آمریکا ادامه‌دار است و کشور باید به‌گونه‌یی مدیریت شود که با وجود فشارها و تحریم‌ها بر مشکلات فائق آییم. صحبت کردن با بایدن، اوباما یا ترامپ مشکلات کشور حل نخواهد شد، چرا که دشمنی آنها عمیق‌تر از آن چیزی است که به نظر می‌آید» (شهروند. ۱۷ آبان ۱۴۰۳).

شایان یادآوری است که دولت قبلی ترامپ هر گونه مذاکره با نظام ولایت فقیه را مشروط به پذیرش ۱۲ماده کرده بود:

١. ایران باید همه جنبه‌های نظامی فعالیت‌های هسته‌یی قبلی‌اش را به آژانس اتمی اعلام کند.

٢. ایران باید غنی‌سازی را به‌طور کامل قطع کند و هیچ‌وقت دنبال بازپردازی پلوتونیم نرود. این شامل بستن رآکتور آب سنگین هم هست.

۳. ایران باید دسترسی بی‌قید و شرط بدهد به بازرسان آژانس اتمی به همه پایگاهها در همه نقاط کشور بدهد.

۴. ایران باید توسعهٔ برنامه موشکی بالستیک و پرتاب موشک‌هایی که قابلیت حمل سلاح هسته‌یی دارند را متوقف کند.

۵. ایران باید همه شهروندان آمریکا و همین‌طور شهروندان دیگر کشورهای هم‌پیمان ما را آزاد کند.

۶. ایران باید حمایت از گروه‌های تروریستی را متوقف کند، از جمله حزب‌الله لبنان، حماس و جهاد اسلامی.

٧. ایران باید استقلال عراق را به‌رسمیت بشناسد و اجازه دهد شبه‌نظامیان شیعه عراق خلع سلاح شوند.

٨. ایران باید حمایت از حوثی‌های یمن را متوقف کند.

٩. ایران باید همه نیروهای تحت‌امرش را از سوریه عقب بکشد.

١٠. ایران باید حمایت از طالبان و دیگر گروه‌های تروریستی را در افغانستان پایان دهد.

١١. ایران باید به حمایت نیروی قدس سپاه از گروه‌های تروریستی و هم‌پیمانان شبه‌نظامی‌اش پایان دهد.

١٢. ایران باید به تهدید همسایگانش که بیشترشان هم‌پیمان آمریکا هستند پایان دهد. از جمله تهدید ویران‌کردن اسراییل و پرتاب موشک به عربستان و امارات

***

با گذشت بیش از ۶سال از این شرط‌های ۱۲گانه، اکنون فاشیسم دینی نه سودای دستیابی به بمب اتمی را کنار گذاشته است و نه تولید موشکهای دوربرد را. در برخی مؤلفه‌ها، تعارض از قوه به فعل درآمده و نقطهٔ قرمز را رد کرده است. با مرور این ۱۲شرط می‌توان فهمید که «دیپلماسی سطح بالا»! برای برون‌رفت از ترس، ناامیدی و روحیه‌باختگی در درون نظام، بی‌مایه فطیر است.

وقتی سیاست مماشات در امدادرسانی به فاشیسم دینی به بن‌بست می‌خورد یا به درجاتی کنار می‌رود، مردم و مقاومت ایران خوب می‌دانند که چگونه با اتکا به استراتژی «کس نخارد» قیام و سرنگونی را پیش ببرند. این علت اصلی ترس و روحیه‌باختگی در داخل نظام است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر