۱۴۰۳ آبان ۱۹, شنبه

چرا دادگاه نمایشی ۱۰۴ نفر از مجاهدان بی محتوا ولو رفته شده وآخوندک مجبورشدبرود سراغ روباه های فریب کار

چرا دادگاه نمایشی ۱۰۴ نفر از مجاهدان بی محتوا ولو رفته  شده وآخوندک مجبورشدبرود سراغ روباه های فریب کاری که دم شان را بعنوان شاهد در دادگاه نشان بدهند



 چرا دادگاه نمایشی ۱۰۴ نفر از مجاهدان بی محتوا شده وآخوندک مجبور شد برود دنبال روباه که بگوید شاهدت کی است بگوید دم من .

بد نیست یک مقداری ببینیم این ضرب الامثل از کجا آمد وچی میخواهد بگوید بعد خودتان قضاوت کنید.

ضرب المثل به روباه گفتند شاهدت کیه ؟ گفت دمم یعنی چه ؟


ریشه و داستان ضرب المثل به روباه گفتند شاهدت کیه؟ گفت: دمم

در گذشته های دور جنگلی خوش آب و هوا بود . همه حیوانات جنگل به خوبی و خوشی در کنار هم زندگی می کردند. تا اینکه یک روز روباهی ناآشنا وارد جنگل شد. ظاهر روباه و اعتماد به نفسش به گونه ای بود که حیوانات فکر کردند آدم حسابی است. به خصوص دمش که خیلی کلفت بود و حالت زیبایی داشت. به همی دلیل حیوانات گمان کردند یک حیوان خاصی است و احترام زیادی برایش قائل بودند. او نیز از احساسات پاک حیوانات شروع به سوءاستفاده کرد.

هرکجا که میلش می کشید می رفت و هر کاری را که دلش می خواست می کرد و کسی نیز نمی تونست جلو او را بگیرد. به تدریج روباه شروع کرد به برداشتن غذاهای حیوانات دیگر. از انبار غذای سنجاب ها گردو و فندوق برمی داشت اما نخودچی ها و کشمش ها را برنمی داشت. آن ها را به کلاغ می داد تا به جنگل کناری ببرد و در عوض آن موش می گرفت. از لانه شغال خرگوش برمی داشت و به عقاب می داد تا به ببر جنگل کناری بدهد و گوسفند می گرفت. همین گونه هر روز ادامه داشت.

تا اینکه شیر به عنوان سلطان جنگل به خسته شد و فرمان داد روباه دست از این کارش بردارد. اما روباه پیام داد که کارهای من مشکلی ندارد و چنانچه ناراضی هستی می توانی از این جنگل بروی. شیر از این حرف روباه عصبانی شد و میان جنگل روباه را گرفت و به او گفت تو با چه جراتی این کارها رو می کنی؟

روباه در کمال آرامش گفت: چه کاری؟ مگه سند و مدرک داری؟ من همه کارهام براساس قانون جنگله! شیر پرسید: از کجا میگی این کارها قانونی هستن؟ روباه با افتخار دمش را بالا داد و گفت: بیا از دمم بپرس! شیر از این جواب نامربوط نتوانست چیزی بگوید. از همان زمان این ضرب المثل بر سر زبان ها افتاد.

حالا ربط این مسئله با نمایش دادگاه ۱۰۴ وآخوندک قاضی با ما آوردن بریده مزدورانی چون ابراهیم خدابنده ومسعود خدابنده وعلی اکرامی هادی شبانی ومحمد رضا گلی اسکاردی....چیست ؟
مگر اینها تا حالا پز مخالف !!!

یاعضو جدا شده از سازمان مجاهدین خلق!!!

 مسئول بالای مجاهدی!!! 

یک کاره مشخص مجاهدین و....نبودند!!!وتلاش نمیکردند از این پسوندها استفاده کنند چی شد؟

مگر اینها نبودند که وقتی میگفتیم شما دم تات به اطلاعات وملاها ورژیم وسپاه وصل است تلاش میکردند با فرافکنی وجیغ بنفش خود را پاک ومنزه ومستقل جلوه دهند ؟
مگر اینها نبودند که بهر شکلی تلاش میکردند حتی در ته وآخر اسمشان عضو سابق مجاهین یا حتی فقط مجاهدین سابق را بیاورند که وانمود کنند مزدور نیستند.
خوشبختانه این دادگاه برای همیشه بعلت اینکه ملاها وخامنه ای در تله جنگ افروزی گرفتار شدند ودر داخل هم با اقبال روز افزون جوانان وکانونهای شورشی به تنها آلترناتیو سراسری ومشروع رژیم را در زیر فشار قرار داد، یک حرکت کودکانه وناشیانه ای را مرتکب شد ومهره های مدعی خودش را سوزاند وآنها را مستقیم ویا آنلاین به دادگاه کشاند وآخوندک قاضی هم آنها را به الله وتالله وبالله سوگند داد که بجز دروغ چیزی نگویند وبعنوان شاهد آنها را بمیدان آورد وسوزاند .
اتقاقا مانند آن روباه که در تله گیر کرده بود ودروغ میگفت اینها هم دروغ پشت دروغ بافتند ووقتی آخوندگ قاضی از این روباه های فریبکار وخودفروخته از هضم رابعه رژیم واطلاعات آخوندی گذشته میپرسید شاهدتان کیست یواشکی دم خودشان وحرفها وجعلیات همدیگر را نشان میدادند برخی ها هم مثل اسکاردی ویا ...آنقدر پرت وپلا گفته بودند که مضحکه عام وخاص شده بودند دوبار آورده شدند تا دم خود را شسته رفته تر نشان دهند .
این است بحران ومخمصه رژیم که آدمها ومزدوران خودشان را هم نمیتوانند خوب توجیه کنند که دروغ های بهتر را بگویند یا تمرین بیشتری برای بیان دلخواه آخوندک قاضی بگویند .
وخیلی خیلی خوب شد که رژیم خم خودش وهم این اجیر شده های سالیانش را سوزاند.
دیر نیست که هم آخوندک قاضی وهم شاهدان دروغینشان در دادگاه خلق محاکمه شوند .  


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر