۱۴۰۴ فروردین ۷, پنجشنبه

چند سخنرانی مسعود رجوی - در میتینگ دانشگاه تهران- بر مزار دکتر محمد مصدق

  

سخنرانی مسعود رجوی در مسجد دانشگاه تهران


مسعود رجوی ۴روز بعد از آزادی از زندان شاه، یعنی در تاریخ۴بهمن۵۷ در مسجد دانشگاه سخنانی ایراد کرد. مسعود رجوی در بخشی از سخنانش گفت:

«... می‌گفتند. خبری نیست! کدام خلق؟ خلق کجا؟

ولی ما می‌گفتیم الیس الصبح بقریب؟ فرزندان شما، برادران و خواهران شما از پشت میله‌ها و از پشت پنجره‌ها نگاه می‌کردند و زمزمه می‌کردند الیس الصبح بقریب؟ آیا صبح نزدیک نیست. متی نصرالله؟ پس این یاری خدا کجاست؟

اولین سخنرانی مسعود رجوی بعد از آزادی

مسعود رجوی در همین سخنرانی جملاتی گفت که هنوز با گذشت سالیان تازه است:‌

«مگر می‌شود خورشید را کشت، مگر می‌شود باد را از وزیدن بازداشت، و باران را از باریدن؟ مگر می‌شود اقیانوس را خشک کرد؟ ما می‌گفتیم مگر می‌شود بهار را از آمدن بازداشت، مانع روئیدن لاله‌ها شد، مگر می‌شود ملتی را تا به ابد اسیر نگه داشت؟ نه. مگر می‌شود تا ابد خلقی را در زنجیر نگه داشت؟ نه، چرا؟ خواست خداست، اراده خلق است، سنت تاریخ است، قانون اجتماع است فلن تجد لسنه الله تبدیلا ولن تجد لسنه الله تحویلا میعاد خداست، میعاد تخلف ناپذیر و لایخلف المیعاد، بله سنت خداست، سیره تاریخ است، بشارت همه انبیا، پیام آوران، مصلحین و انقلابیون بزرگ جهان است که خلق پیروز می‌شود، آینده تابناک است».

مسعود رجوی درباره این سخنرانی نوشته است:

«در ۴بهمن ۱۳۵۷ که سه روز بود از زندان شاه، در بحبوحه قیام مردم، آزاد شده بودیم، من در اولین سخنرانی در دانشگاه تهران حرفم و شعارم از جانب مجاهدین این بود که «پیروز باد انقلاب دموکراتیک ایران». در آن ایام جماعت خمینی به‌تازگی شعار « انقلاب اسلامی» می‌دادند. یکی از حاضران سؤال کرد «انقلاب دموکراتیک یعنی چه؟» جواب دادم «یعنی انقلابی با شرکت مردم یعنی با شرکت و حاکمیت تمام طبقات و اقشار خلق که یک نظام مردمی شورایی را تداعی می‌کند».

در همین سخنرانی به صراحت گفتم: «من نیامدم این‌جا که روند خود به خودی قضایا را فقط ستایش کنم، ما نیامدیم که آن چه را هست، و فقط هست، تأیید کنیم. لختی هم باید به آن اندیشید که چه چیز باید باشد، و چه چیز هم نباید باشد. آیا ما می‌خواهیم نسل ملعونی باشیم، نسل نفرین شده‌یی باشیم که فرصتها را از دست دادند… من و برادرانم نیامدیم به این دانشگاه، به این شهادتگاه، و به این زیارتگاه، که هر چه را هست، هر چه را خودبخود اتفاق می‌افتد، بی‌عیب بدانیم. زیرا آنها تنها با عمل کردن بر روی اختلافهای درونی ما، روی تعارضات حتی درونی ما، امکان پیدا می‌کنند که دستاوردهایمان را بگیرند، اختناق را تکرار کنند و آزادی را به عقب بیندازند».

سپس بلافاصله اضافه کردم: «صبر و تحمل، شکیبایی (صبر به‌معنای انقلابیش) بلند نظری و احساس مسئولیت، نخستین وظایف و نخستین ویژگیهای یک انقلابی یا یک گروه انقلابی است. اگر این را نداریم، یا نیست و یا نمی‌توانیم کسب کنیم، بهتر است که خدا حافظی کنیم. زیرا مردم زبان حالشان این خواهد بود که "مرا به‌ خیر تو امید نیست شر مرسان". تازه اول کار است. هنوز آن‌قدر زمان هست، هنوز آن‌قدر نشیب و فراز هست و هنوز آن‌قدر شکست و پیروزی هست. برادران و خواهران، رزمندگان و مبارزین، ما سر نداده بودیم که به‌جایش زر بگیریم. مگر جانمان را برای این داده بودیم که بجایش جاه بگیریم؟ از جا برنخاسته بودیم، قیام نکرده بودیم که در جاهای بهتر و صندلیهای بهتر و مقامهای بهتری قعود کنیم». (مسعود رجوی ـ استراتژی قیام و سرنگونی)

مسعود رجوی ـ ۴بهمن ۱۳۵۷دانشگاه تهران

سخنرانی مسعود رجوی در میتینگ دانشگاه تهران

این میتینگ در ۴اسفند ۱۳۵۷ برگزار شد.

مسعود رجوی در کتاب استراتژی قیام و سرنگونی درباره این سخنرانی می‌نویسد:

«در ۴اسفند ۱۳۵۷ در گردهمایی بعدی در دانشگاه تهران خطاب به مدعیان گفتم: «صحبت از انقلاب نکنید، به‌خصوص صحبت از انقلاب اسلامی نکنید، خود انقلاب باندازه کافی مسئولیت دارد، چه رسد به انقلاب تراز اسلام».

مسعود رجوی ـ سخنرانی در دانشگاه تهران

مسعود رجوی ـ سخنرانی در دانشگاه تهران

فکر نکنید این حرفها که گفتم فقط حرفهای من یا مجاهدین در آن روزگار بوده است. نه، همه آزادیخواهان ایران، همه اعضای کنونی شورای ملی مقاومت که بر اصول خود پایدار مانده‌اند، و همه مخالفان دیکتاتوری و حاکمیت آخوندی در آن زمان در سراسر ایران، حرفشان در بهار آزادی همین بود. زمستان تیره و تار اختناق را نمی‌خواستند و از آن بیم داشتند. من فقط یکی از سخنگویان آنها بودم».

مهدی ابریشمچی در مورد این میتینگ و موضعگیری مسعود رجوی می‌گوید:

«نکته خیلی مهم این بود که این موضعگیری واقعاً مخالف انتظار اکثریت مردم بود. به این دلیل که این موضعگیری درست در روزهایی انجام گرفت که خمینی در اوج محبوبیت بی‌بدیل روزهای اول حاکمیتش بود. رژیم شاه سرنگون شده بود و مردم تصویر خمینی را در ماه می‌دیدند. در واقع به خمینی گوشزد می‌شد که نباید زیر آنچه که در مورد مسأله آزادیها در پاریس قول دادی، بزنی

سخنرانی مسعود رجوی بر مزار دکتر محمد مصدق

مسعود رجوی و موسی خیابانی همراه با پدر طالقانی بر مزار دکتر محمد مصدق

مسعود رجوی و موسی خیابانی همراه با پدر طالقانی بر مزار دکتر محمد مصدق

مسعود رجوی در روز ۱۴اسفند۵۷ در سالروز درگذشت دکتر مصدق، طی سخنانی که بر مزار او در احمدآباد ایراد کرد گفت:‌

«بنام خدا

و به نام خلق قهرمان ایران

و به‌نام رهبر فقیدی که در این‌جا آرمیده‌ است. رهبری استوار، سرسخت و سازش‌ناپذیر که نخستین بار درس مبارزه با استعمار را در مکتب او آموختیم. آن‌که در میهن خود غریب و در خانه‌اش در تبعید و در عین زنده بودن، چونان شهید به‌سر برد. از این‌رو جای آن است که بدواً خالصانه‌ترین درود انقلابی خود را نثار این آموزگار جنبشهای بزرگ ضداستعماری ملل اسیر و در زنجیر جهان کنیم؛ و همچنین درود بفرستیم به شهید پرافتخار، وزیر خارجه قهرمان دکتر محمد مصدق، شهید دکتر حسین فاطمی، قهرمان ملت ایران؛ و نیز درود بفرستیم به شهدای پرافتخار سی‌ام تیر… به همین مناسبت از کلمات تاریخی خود دکتر مصدق یاری می‌گیریم و درود بفرستیم باز هم به همه کسانی به‌قول خود او «.... در سیاست مملکت اهل سازش نیستند و تا آنجا که بتوانند مرد و مردانه می‌ایستند و یکدندگی به‌خرج می‌دهند».... و درود می‌فرستیم باز هم به کسانی که بقول خود ایشان».... در راه آزادی و استقلال ایران عزیز از همه چیز خود می‌گذرند...».

مسعود رجوی بر مزار دکتر محمد مصدق

سخنرانی مسعود رجوی، در میتینگ ترمینال خزانه

روز چهارم خرداد ۱۳۵۸ به‌مناسبت اعدام بنیانگذاران مجاهدین خلق ایران یک میتینگ بسیار بزرگ در ترمینال خزانه در جنوب تهران برگزار شد. در این میتینگ مسعود رجوی آیت‌الله طالقانی را به‌عنوان کاندیدای مجاهدین برای ریاست‌جمهوری معرفی کرد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر