۱۴۰۴ مهر ۲۱, دوشنبه

«شرم‌الشیخ بدون تهران: صلح نوشته می‌شود، روایت تهران پاک می‌شود».«تسنیم» چه می‌گوید و معنی‌اش چیست—ساده و بی‌ابهام:

 «شرم‌الشیخ بدون تهران: صلح نوشته می‌شود، روایت تهران پاک می‌شود».«تسنیم» چه می‌گوید و معنی‌اش چیست—ساده و بی‌ابهام:


شرم وشیخ ووارونه گوئی های تسنیم ارگان سپاه تروریستی قدس

خلاصهٔ روایت تسنیم (چه گفت؟)

  • ایران در اجلاس شرم‌الشیخ شرکت نمی‌کند؛ عراقچی می‌گوید «با کسانی که به ملت ایران حمله/تحریم کرده‌اند تعامل نمی‌کنیم».

  • در عین حال می‌گوید از هر ابتکاری برای پایان «نسل‌کشی» و خروج اسرائیل از غزه حمایت می‌کنیم و ایران «نیروی محوری صلح» است.

  • از سوی دیگر، رسانه‌ها خبر می‌دهند سند تضمین آتش‌بس میان آمریکا، مصر، قطر (و شاید ترکیه) امضا می‌شود؛ کوشنر هم در حال هماهنگی سرمایه‌گذاری عربی برای بازسازی غزه است.

تفسیر روشن (چه می‌فهمیم؟)

  1. قاب «قهرِ اخلاقی» برای پوشاندن غیبتِ سیاسی
    تسنیم می‌گوید «نمی‌رویم چون تحریم/تهدید هست» تا هزینهٔ داخلیِ نرفتن را به «حفظ اصول» تبدیل کند. اما نتیجه عملی این است که صندلیِ تصمیم‌سازی به دیگران می‌رسد.

  2. دوگانهٔ شعار/عمل
    از «حمایت از هر ابتکار صلح» می‌گوید، اما در مهم‌ترین میزِ تضمین آتش‌بس حاضر نیست. این یعنی پاس گلِ دیپلماسی به رقبا و کم‌رنگ‌شدن نفوذ تهران در «پساجنگ».

  3. اعتراف ضمنی به بیرون‌ماندن از «سند تضمین»
    وقتی امضاکنندگانِ تضمین، آمریکا–مصر–قطر (شاید ترکیه) هستند و ایران نیست، یعنی معماری صلح بدون تهران پیش می‌رود؛ تهران بعداً فقط می‌تواند از بیرون هزینه‌سازی کند—نه طراحی.

  4. اقتصادِ صلح به سمت ریاض/ابوظبی می‌رود
    نقش کوشنر و هماهنگی با عربستان/امارات یعنی کیسهٔ بازسازی در بلوکی می‌نشیند که تهران در آن وزنه‌ای ندارد. بازسازی = نفوذ پایدار؛ جا ماندن از آن یعنی باخت بلندمدت.

  5. جملهٔ «ایران نیروی محوری صلح است» صرفاً تبلیغ است
    معیار ساده: محوریِ صلح کسی است که در سند تضمین، در نظم امنیتی و در بودجهٔ بازسازی نقش دارد. این سه، در خبر تسنیم خارج از دست تهران تصویر شده‌اند.

نقاط ضعف و تناقض در متن تسنیم

  • می‌گویند: «با دشمنان تعامل نمی‌کنیم»؛ اما صلح بدون تعامل ساخته نمی‌شود.

  • می‌گویند: «حامی پایان جنگیم»؛ اما مهم‌ترین فرصت پایان جنگ را با «عدم حضور» می‌سوزانند.

  • می‌گویند: «خروج اشغالگر»؛ اما ابزار حقوقی/سیاسیِ الزام‌آور (سند تضمین) را دیگران می‌نویسند.

  • می‌گویند: «محوریِ صلح»؛ در حالی‌که محور پول و قلم جای دیگری است.

معنی سیاسیِ «نرفتن»

  • بازندهٔ جنگ، بازندهٔ صلح هم می‌شود. چون آتش‌بس/تبادل/بازسازی اهرم‌های نیابتی را کند می‌کند و روایت جنگِ دائمی را می‌سوزاند؛ با غیبت، فقط سرعتِ این روند را در اختیار رقیب می‌گذارید.

  • انزوای اختیاری، بعدها بهانهٔ «تحریم و توطئه» نمی‌شود؛ این‌جا دعوت بود و رد شد.

نتیجه اولیه 

  • شرم‌الشیخ، میزِ تضمین صلح بود؛ ایران صندلی‌اش را خالی گذاشت.

  • سند تضمین آتش‌بس را آمریکا–مصر–قطر (و شاید ترکیه) می‌نویسند؛ ایران در حاشیه می‌ماند.

  • بازسازی غزه با پول عربستان/امارات می‌چرخد؛ اقتصادِ صلح به بلوکی می‌رسد که تهران در آن وزن ندارد.

  • شعار «ما محور صلحیم» وقتی معنا دارد که در متن توافق، امضا و بودجه دیده شوید—نه فقط در بیانیه.

  • نتیجه روشن:

  • رژیم در جنگ باخت و در صلح هم می‌بازد؛ چون از «میدانِ تصمیم» بیرون ایستاد و نقش را واگذار کرد.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر