۱۳۹۷ اردیبهشت ۲۲, شنبه

از سری قتل های زنجیره ای وزارت بدنام اطلاعات ملاها- ۱۳۷۵ خورشیدی مرگ مشکوک غزاله علیزاده

 از سری قتل های زنجیره ای  وزارت بدنام اطلاعات ملاها- ۱۳۷۵ خورشیدی مرگ مشکوک غزاله علیزاده

نتیجه تصویری برای غزاله علیزاده بدست وزارت اطلاعات کشته شد

جسد نویسندة آزاده «غزالة علیزاده» در جنگلهای اطراف رامسر پیدا شد و رسانههای رژیم اعلام کردند که او خود را حلقآویزکرده است. غزاله علیزاده ، مجاهدان تحت تعقیب را پناه داد و حمایت کرد تحت شکنجه پاسداران قرار گرفت. کتاب «خانة ادریسیها» و «دو منظره» از آثار معروف «غزاله علیزاده» است.

وزارت بدنام اطلاعات چرا غزاله علیزاده را دار زد وکشت او،کی بود؟ وچه افکاری داشت ؟



وزارت بدنام اطلاعات چرا غزاله علیزاده را دار زد وکشت او،کی بود؟ وچه افکاری داشت ؟



در قتل های زنجیره ای سپاه پاسداران وزارت اطلاعات که یک پروژه حذف فیزیکی با فتوای خمینی بود غزاله علیزاده هم در لیست جنایت قرار گرفت
خامنه ای ، رفسنجانی ،حسن روحانی که معاون وسایه عالیجناب سرخپوش بود،محسن رضائی سرکرده سپاه پاسداران، ولایتی وزیر خارجه و فلاحیان وزیر وزارت بدنام اطلاعات و بشارتی که ابتدا هزاران قتل در جهرم انجام داده بود وبعد شد شورفرماندهی سپاه که هم معاون وهم مشاور رفسنجانی در مجلس وهم تشخیص مصلحت بود وهم قائم مقام وزارت خارجه یعنی ولایتی که قتل های خارج کشوری را انجام دادند.این مجموعه هسته های اولیه این دستگاه جهنمی وجنایتکارانه ترور وقتل های زنجیره ای را پایه گذاری کردند
بیشتر بخوانید 

قتل نفرت انگیز غزاله علی زاده نویسنده ویک زن مبارز وعضو جنبش برابری وضد نظام ولایت فقیه زن ستیز


حالا ببینیم غزاله علیزاده کی بود؟
«غزاله علی‌زاده» در سال 1325 در تهران به دنیا آمد. و در کنکور رشته‌ی ادبیات فارسی در مشهد و کنکور حقوق و فلسفه در تهران قبول شد و به خواست مادرش به رشته حقوق وارد شد. او با مدرک لیسانس علوم سیاسی از دانش‌گاه تهران، برای تحصیل در رشته‌ی فلسفه و سینما در دانش‌گاه سوربن به فرانسه رفت. در واقع او ابتدا برای دکترای حقوق به پاریس رفت ولی با زحمت زیاد رشته‌اش را به فلسفه‌ی اشراق تغییر داد و قصد داشت پایان‌نامه‌اش را درباره‌ی مولوی بنویسید، که با مرگ ناگهانی پدرش آن را نیمه‌کاره رها کرد. غزاله علی‌زاده که دوبار ازدواج کرده بود و هردوبار منجر به جدایی شده بود. یک دختر از بیژن الهی دارد و از دو دختر بی‌سرپرست مادرانه نگاه‌داری می‌کرد.
نخستین اثر غزاله علی‌زاده، «سفر ناگذشتنی» نام دارد که در سال 1356 منتشر شد. کتاب «خانه‌ی ادریسی‌ها» مهم‌ترین رمان دو جلدی اوست که  سه سال پس از مرگش، جایزه‌ی «بیست سال داستان‌نویسی» را به خود اختصاص داد. یک سال پیش از مرگش به دعوت انجمن ایرانیان «وال‌دو مارن» در جنوب پاریس، به آن‌جا رفت و به خواندن قسمتی از قصه‌ها و داستان‌هایش پرداخت. «غزاله علی‌زاده» از کسانی بود که متن بیانیه 134 نفره از نویسندگان به نام «ما نویسنده‌ایم» را امضا کرد.
او در مصاحبه‌ای که پس از دریافت جایزه‌ی به‌ترین کتاب داستان سال 1373، با رادیو فرانسه داشت، درباره‌ی نقش ویژه‌ی زنان چنین گفت.

«زنان ایرانی تجربه‌های خارق‌العاده‌ای مثل انقلاب و بعد از آن، جنگ را پشت سر گذاشتند. انقلاب، تنها انگیزه‌ی من و هم‌کاران زن دیگرم برای نوشتن نبود، اما این واقعه‌ی تاریخی باعث شد که هرکدام وضعیت جدیدی در خودمان کشف کنیم. زن، جنس اعجاب‌آوری برای تحول ژرف و پای‌داری در برابر آن بود. نویسندگان زن ما هم شاید به این دلیل که جامعه‌ی مردسالار، آن‌ها را تک‌تک زنان ایرانی در گرداب این شرایط، هم جرات خودشان را نشان دادند و هم صبوری عجین شده با ذات زنان را، اما زیر بار زورگویی و ظلم نمی‌روند.
وادار به تحقیر می‌کند، سعی کردند با نیرویی مضاعف، پرواز کنند. میله‌های قفس و زنجیرهای پیرامون‌شان را بشکنند و خودشان را به‌عنوان انسان و نه سوژه‌ی صنفی، در جامعه تثبیت کنند.»
در مقایسه‌ی ادبیات داستانی و سینمای معاصر و این‌که کدام از این دو پرقوام‌تر است، «غزاله علی‌زاده» پاسخ می‌دهد .
«ادبیات داستانی این دوران، مثل معدنی است با رگه‌هایی از الماس که در تاریکی مانده‌ است.
ما زندانی زبانیم اما تصویر از هر دیواری می‌تواند بیرون بپرد. صف‌های طولانی سینماهای «شانزه‌لیزه» برای دیدن فیلم «زیر درختان زیتون» را از یاد نبریم. فرهنگ معاصر ایران به یاری سینما، دور کره‌ی کوچک زمین می‌گردد. ما سازندگان فرهنگ نوشتاری در سایه مانده‌ایم.
یکی از ویژگی‌های گونه‌ی ادبی زنان هم‌ذات پنداری غریزی نویسنده با شخصیت یا قهرمانی است که خلق می‌کند. نویسنده ادبیات را آینه‌ای می‌داند که می‌تواند خود وهمه زوایای تاریک روشن زندگی عاطفی و اجتماعی خود را باز ببیند. با توجه به تکرار مضمون و موضوع جست‌وجوی عشق در داستان‌های علی‌زاده به نظر می‌رسد که نویسنده خود در دنیایی بی‌عشق به دنبال عشق می‌گردد. زوج‌های داستان‌های غزاله همیشه دردی جان‌کاه را تحمل می‌کنند. دردی که آن‌ها را به تنهایی و انزوا می‌کشاند.
او در وصف خودش می‌گوید «دوازده، سیزده ساله بودم، دنیا را نمی‌شناختم. کی دنیا را می‌شناسد؟ این توده‌ی بی‌شکل مدام در حال تغییر را که دور خودش می‌پیچد و از یک تاریکی می‌رود به طرف تاریکی دیگر. در این فاصله، ما بیش و کم رویا می‌بافیم، فکر می‌کنیم می‌شود سرشت انسان را عوض کرد، آن مایه‌ی حیرت‌انگیز از حیوانیت در خود و دیگران.
و ما نسلی بودیم آرمان‌خواه. به رستگاری اعتقاد داشتیم. هیچ تاسفی ندارم. از نگاه خالی نوجوانان فارغ از کابوس و رویا، حیرت می‌کنم. تا این درجه وابستگی به مادیت، اگر هم نشانه‌ی عقل و معیشت باشد، باز حاکی از زوال است.ما واژه‌های مقدس داشتیم، آزادی، وطن، عدالت، فرهنگ، زیبایی و تجلی. تکان هر برگ بر شاخه، معنای نهفته‌ای داشت.
از خودم چه بگویم؟ بگذارید زمان قضاوت کند. در گردونه‌ی سوگ‌های طنز‌آمیز زندگی، رسیده‌ام تا این‌جا، به انتظار شوخی‌هایی که در راه هستند، با بود و نبود انسان.  متحد نیستیم. اگر حرمت‌گذار یک‌دیگر باشیم، می‌توانیم جهانی شویم.»
...غزاله ...در  بیست و سوم اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۵تاکنون در «امام‌زاده طاهر» کرج به خواب ابدی فرو رفته است.
علت مرگش را هم عده‌ای مشکلات زندگی خانوادگی، بیماری جسمی، دشواری‌های فعالیت‌های ادبی و بی‌اعتنایی مخاطبان قدرناشناس دانستند.
اما وزارت اطلاعات وهمان هسته جنایتکارانه قتل های زنجیره ای ودستگاه های رسانه ای وتبلیغاتی سعی کردند که وانمود کنند او بیمار بود وخودکشی مدر که البته بجز یک مشت بریده وواداده ووامانده را که تن به ذلت داده بودند را نفریفت .
وزارت اطلاعات وتیم ویژه سپاه کنترل جواهرده را بدست گرفتند تا با خیال راحت وبدون هیچ ردی سناریوی خودکشی را اجرا کنند .
ابتدا وارد ویلای او شدند وهمه مدارک او را مصادره کردند بعد بزور او را وادار به خوردن قرصها ونوشتن یادداشتی کردند که وانمود شود که خود کشی کرده است متن او را عوض کردند دوباره او را وادار کردند که بنویسند کسی در مرگ من دخالت نداشت  بعد او را خفه کرده وکشتند بعد هم پیکر بیجان او را بین دو صخره دار زدند اما خبرهای درزکرده از روستا وگزارش تحرکات سپاه ولباس شخصی ها در جواهرده همه چیز را برملا نمود.
در رابطه ترور وقتل های در زیر بیشتر بخوانید

آمران وعاملان قتلهای زنجیره ای آزاد ومجازات نشده اما افشا کنندگان ...

زال زاده بدست وزارت اطلاعات کار آجین شد خاطرات زنده یاد ستار لقائی از هنرمندان ایرانی

جزئیات قتل ابراهیم زال زاده ناشر آثار شاملو وانتشارت بامداد بدست سعید امامی

سعید شاهسوندی خائن وشاگرد جلاد اوین وشركت در طرح ترور دكتر كاظم رجوي شهيد بزرگ حقوق بشر

خامنه اي وسلسله اطلاعات مختلف درباره مافياي ولايت فقيه شماره1

مجتبي خامنه اي ودوستي با سعيد امامي و پايه ريزي قتل هاي زنجيره اي بعد از سفري به لندن

چاغرچی قاتل علی اکبر قربانی که مزدور ترک بود به ربودن اعتراف کرد واین مجاهد را در زیر شکنجه بشهادت رساند

علی اکبر قربانی قهرمانی که به فرماندهی پاسدار حقیقت پور ربوده شد وبعد از مثله شدن بقتل رسید

قاتلان علی اکبر قربانی - وربودن او در استانبول، طرح مشترک وزارت اطلاعات و نیروی تروریستی قدس

منصور حقيقت پور فرمانده جنایتکارترور مجاهد خلق علی اکبر قربانی عضو جنايتكار سپاه پاسداران را بشناسيد

جزئیات شکنجه وقتل علی اکبر قربانی یک مجاهد خلق و از فعالان ایرانی در ترکیه توسط وزارت اطلاعات وسپاه تروریستی قدس

سرهنگ دلشاد تهرانی افسر تحقیق پرونده قتل دکترکاظم سامی چرا وچگونه کشته شد

جزئیات قتل مشکوک محمد جلیلیان قاتل دکتر کاظم سامی توسط وزارت اطلاعات از زبان یک پاسدار که آن زمان معاون اداره کل امور انتظامی وزارت کشوربود

همسر دکتر کاظم سامی (2) از قتل همسرش میگوید ،قتلی که طرح مشترک سپاه ووزارت اطلاعات وبفرماندهی احمدی نژاد وبتصویب شورای عالی امنیت رژیم صورت گرفت

جزئیات قتل دکتر کاظم سامی بفرماندهی پاسدار احمدی نژاد وپاسدار حسین شریعتمداری که با قمه ودشنه در مطبش بقتل رسید

علی فلاحیان وزیر اطلاعات چگونه فاطمه قائم مقامی را بدام انداخت وبقتل رساند

لیست اسامی قربانيان قتل‌های زنجیره‌ای در نظام ولایت فقیه که توسط وزارت اطلاعات وسپاه صورت گرفت

تجاوز وقتل زهرا بنی یعقوب یکی از هزاران جنایات نظام ولایت فقیه وپاسداران ،پدر زهرا : با رشوه و تهدید ساکت نمی شویم

شعری تقدیم به همه قربانیان وبویژه دکتر زهرا بنی یعقوب که قربانی تجاوز پاسداران شد


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر