اولین روزهای مرداد، یادآوری سالگرد عملیات کبیر فروغ جاویدان است. گذشت زمان و نگاهی به مختصات کنونی مقاومت و رژیم خمینی، ضرورت و نتایج پر برکت آن را مثل روز روشن میکند.
«فروغ جاویدان» جهشی عظیم را در تقدیر مقاومت ایران رقم زد. حماسهیی فراموشیناپذیر که تا به ابد زیب تاریخ این میهن خواهد بود و نسلهای آینده نیز از سرچشمه جوشان و خروشان ارزشهای انقلابی و مبارزاتیش خواهند نوشید.
مجاهدین در عملیات فروغ جاویدان، در یک بزنگاه تاریخی، یعنی یک هفته پس از خوردن زهر آتشبس توسط خیمنی، با تمام توش و توان به دریای آتش زدند. خمینی میخواست با سرکشیدن زهری که ارتش آزادیبخش به حلقوم او ریخته بود، دشمن قسم خورده خود را به نخستین بازنده و قربانی جنگ خانمانسوز 8سالهاش تبدیل کند و خود از مهلکه بگریزد. خمینی اگر در این نیت شوم موفق میشد میتوانست طناب دار صلح را از گردن خود خارج ساخته، خلافت ابد مدت خود را تضمین کند و امید مردم جنگزده و از هستی ساقط شده ایران برای آزادی و رهایی را در زیر خاکستر جنگ 8ساله مدفون سازد.
اما تهاجم برقآسا و تعرض بزرگ ارتش آزادیبخش میز توطئه خمینی را درهم شکست و به دنیا و مردم مشتاق آزادی در ایران نشان داد که جنگ اصلی بین مردم و مقاومت آنها برای آزادی از یک سو و حاکمیت غاصب استبداد مذهبی از سوی دیگر است که برای سرنگونی آخوندها همچنان ادامه دارد. در این عملیات ارتش آزادیبخش، دو شهر کرند و اسلامآباد را در غرب کشور آزاد ساخت و تا دروازههای کرمانشاه پیشروی کرد و رعشه سرنگونی را بر ارکان حکومت آخوندی مستولی نمود.
«فروغ جاویدان» جهشی عظیم را در تقدیر مقاومت ایران رقم زد. حماسهیی فراموشیناپذیر که تا به ابد زیب تاریخ این میهن خواهد بود و نسلهای آینده نیز از سرچشمه جوشان و خروشان ارزشهای انقلابی و مبارزاتیش خواهند نوشید.
مجاهدین در عملیات فروغ جاویدان، در یک بزنگاه تاریخی، یعنی یک هفته پس از خوردن زهر آتشبس توسط خیمنی، با تمام توش و توان به دریای آتش زدند. خمینی میخواست با سرکشیدن زهری که ارتش آزادیبخش به حلقوم او ریخته بود، دشمن قسم خورده خود را به نخستین بازنده و قربانی جنگ خانمانسوز 8سالهاش تبدیل کند و خود از مهلکه بگریزد. خمینی اگر در این نیت شوم موفق میشد میتوانست طناب دار صلح را از گردن خود خارج ساخته، خلافت ابد مدت خود را تضمین کند و امید مردم جنگزده و از هستی ساقط شده ایران برای آزادی و رهایی را در زیر خاکستر جنگ 8ساله مدفون سازد.
اما تهاجم برقآسا و تعرض بزرگ ارتش آزادیبخش میز توطئه خمینی را درهم شکست و به دنیا و مردم مشتاق آزادی در ایران نشان داد که جنگ اصلی بین مردم و مقاومت آنها برای آزادی از یک سو و حاکمیت غاصب استبداد مذهبی از سوی دیگر است که برای سرنگونی آخوندها همچنان ادامه دارد. در این عملیات ارتش آزادیبخش، دو شهر کرند و اسلامآباد را در غرب کشور آزاد ساخت و تا دروازههای کرمانشاه پیشروی کرد و رعشه سرنگونی را بر ارکان حکومت آخوندی مستولی نمود.
عملیات بزرگ فروغ جاویدان در نخستین آثارش آینده این مقاومت را بیمه کرد. بر ریشهداری و اصالت آن، با خون و رزم و حماسه گواهی داد. و بهراستی که اگر در آن بزنگاه سرنوشت به هر دلیل و توجیه و بهانهیی عملیات فروغ جاویدان محقق نمیشد، از آن پس، توطئهها و تمهیدات دشمن بسیاری چیزها را به زیر علامت سؤال و به زیرپرده ابهام فرو میبرد و مقاومت خونباری که طی سالیان در میان توفانی از تهمت و افترا پرچم صلح را برافراشته بود بهعنوان «زائده جنگ» معرفی میکرد. بهراستی چه میزان وقت، چقدر خون و چه حدی از رنج لازم بود تا بار دیگر «امید»یزاده و «مشروعیتی» باور شود؟
تاریخ معاصر ایران، بدون تردید، هرگز آن لحظه شگفت را، که مسعود در نشست توجیهی رزمندگان در آستانه عملیات فروغ جاویدان، پیشاپیش «نتیجه را، هر چه که باشد» به مردم ایران و به تکتک رزمندگان تبریک گفت، از خاطر نخواهد برد. این همان راز، یا که قانون عبور سرفرازانه از فروغ و همه سرفصلهای دیگر است. یعنی حضور رهبری که در ورای همه محاسبات سیاسی، به هیچ چیز جز منافع مردم ایران نیاندیشد و حاضر به هر گونه فداکاری در این راستا باشد.
اکنون، پس از گذر سی سال از حماسه کبیر فروغ جاویدان، بررسی موقعیت هر دو طرف رویارویی در این عملیات بسیار درس آموز و انگیزاننده است. در یک سو رژیم آخوندی قرار دارد که در دوران سرنگونی با شتابی دمافزون به سمت سرنوشت تاریخی خود رانده میشود. قیامهای مردمی در برابر این رژیم قد برافراشتهاند و رژیم آخوندی بهرغم به کاری گیری همه شیوههای سرکوب و توطئه قادر به مهار خیزشهای گسترده اجتماعی نشده است. تمام خواب و خیالهای رژیم آخوندی مبنی بر اینکه پس از نوشیدن جامزهر اتمی با سود بردن از سیاست مماشات میتواند در برابر خیزش و خروش مردم ایران برای خود فرجه بقا بهدست بیاود تماماً نقش بر آب شده است.
شقه و شکاف روزبهروز در این رژیم عمیقتر شده است. در منطقه و در صحنه جهانی سیاستهای مداخلهجویانهٔ و سلطهطلبانه رژیم آخوندی منزوی شده است. اکنون آثار شکست همین سیاستها و به هدر دادن ثروت مردم ایران در سوریه و عراق و یمن و لبنان و... برای بقای حکومت آخوندی رژیم آخوندی را صدپارهتر کرده است.
در سوی دیگر مجاهدین و مقاومت ایران، با درهم شکستن همه توطئههای سه دهه گذشته دشمن ضدبشری، استراتژی سرنگونی یعنی همان استراتژی که حماسه کبیر فروغ جاویدان استمرار آن را تضمین نمود با گامهایی بزرگ به پیش بردهاند. مقاومت ایران از یک سو توانسته است استراتژی سرنگونی را با کانوهای شورشی و هزار اشرف با قیام تودههای بپاخاسته در سراسر کشور پیوند بزند و از سوی دیگر موفق شده است آلترناتیو دمکراتیکی که این مقاومت آن را نمایندگی میکند بهعنوان یگانه جایگزین فاشیسم مذهبی به دنیا معرفی کند.
رژیم آخوندی همه ساله در سالگرد حماسه کبیر فروغ جاویدان جشن میگیرد که در این عملیات سرنگون نشد. اما امسال از صدر تا ذیل این رژیم یکبار دیگر در حال تجربه کردن لرزهیی هستند که با فروغ جاویدن ارکان حکومتش را در بر گرفت. اکنون این رژیم آخوندی است که همزمان با سالگرد فروغ جاویدان به شورای امنیت سازمان ملل از مجاهدین شکایت میکند و یا با طراحی عملیات تروریستی علیه مجاهدین در قلب اروپا به تمام جهانیان نشانی آلترناتیو خود را میدهد. در سیامین سالگرد عملیات فروغ جاویدان پیروزی استراتژی سرنگونی که جاودانه فروغهای آزادی برای تضمین استمرار آن حماسه آفریدند بیش از هر زمان دیگر در افق میهن پدیدار شده است.
تاریخ معاصر ایران، بدون تردید، هرگز آن لحظه شگفت را، که مسعود در نشست توجیهی رزمندگان در آستانه عملیات فروغ جاویدان، پیشاپیش «نتیجه را، هر چه که باشد» به مردم ایران و به تکتک رزمندگان تبریک گفت، از خاطر نخواهد برد. این همان راز، یا که قانون عبور سرفرازانه از فروغ و همه سرفصلهای دیگر است. یعنی حضور رهبری که در ورای همه محاسبات سیاسی، به هیچ چیز جز منافع مردم ایران نیاندیشد و حاضر به هر گونه فداکاری در این راستا باشد.
اکنون، پس از گذر سی سال از حماسه کبیر فروغ جاویدان، بررسی موقعیت هر دو طرف رویارویی در این عملیات بسیار درس آموز و انگیزاننده است. در یک سو رژیم آخوندی قرار دارد که در دوران سرنگونی با شتابی دمافزون به سمت سرنوشت تاریخی خود رانده میشود. قیامهای مردمی در برابر این رژیم قد برافراشتهاند و رژیم آخوندی بهرغم به کاری گیری همه شیوههای سرکوب و توطئه قادر به مهار خیزشهای گسترده اجتماعی نشده است. تمام خواب و خیالهای رژیم آخوندی مبنی بر اینکه پس از نوشیدن جامزهر اتمی با سود بردن از سیاست مماشات میتواند در برابر خیزش و خروش مردم ایران برای خود فرجه بقا بهدست بیاود تماماً نقش بر آب شده است.
شقه و شکاف روزبهروز در این رژیم عمیقتر شده است. در منطقه و در صحنه جهانی سیاستهای مداخلهجویانهٔ و سلطهطلبانه رژیم آخوندی منزوی شده است. اکنون آثار شکست همین سیاستها و به هدر دادن ثروت مردم ایران در سوریه و عراق و یمن و لبنان و... برای بقای حکومت آخوندی رژیم آخوندی را صدپارهتر کرده است.
در سوی دیگر مجاهدین و مقاومت ایران، با درهم شکستن همه توطئههای سه دهه گذشته دشمن ضدبشری، استراتژی سرنگونی یعنی همان استراتژی که حماسه کبیر فروغ جاویدان استمرار آن را تضمین نمود با گامهایی بزرگ به پیش بردهاند. مقاومت ایران از یک سو توانسته است استراتژی سرنگونی را با کانوهای شورشی و هزار اشرف با قیام تودههای بپاخاسته در سراسر کشور پیوند بزند و از سوی دیگر موفق شده است آلترناتیو دمکراتیکی که این مقاومت آن را نمایندگی میکند بهعنوان یگانه جایگزین فاشیسم مذهبی به دنیا معرفی کند.
رژیم آخوندی همه ساله در سالگرد حماسه کبیر فروغ جاویدان جشن میگیرد که در این عملیات سرنگون نشد. اما امسال از صدر تا ذیل این رژیم یکبار دیگر در حال تجربه کردن لرزهیی هستند که با فروغ جاویدن ارکان حکومتش را در بر گرفت. اکنون این رژیم آخوندی است که همزمان با سالگرد فروغ جاویدان به شورای امنیت سازمان ملل از مجاهدین شکایت میکند و یا با طراحی عملیات تروریستی علیه مجاهدین در قلب اروپا به تمام جهانیان نشانی آلترناتیو خود را میدهد. در سیامین سالگرد عملیات فروغ جاویدان پیروزی استراتژی سرنگونی که جاودانه فروغهای آزادی برای تضمین استمرار آن حماسه آفریدند بیش از هر زمان دیگر در افق میهن پدیدار شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر