۱۴۰۳ مرداد ۳, چهارشنبه

داستان ادامه‌دار مقاومتها و ارزش‌ها

 

داستان ادامه‌دار مقاومتها و ارزش‌ها

گردهمایی ایرانیان ـ ۱۴۰۳
گردهمایی ایرانیان ـ ۱۴۰۳

لهستان، یکی از کشورهایی است که در طی جنگ جهانی دوم، بیشترین حماسه‌های مقاومت در برابر جنایت‌کاران نازی را خلق کرد.

این کشور اروپای شرقی به‌دلیل داشتن انبوه شهروندان یهود، آماج سهمگین‌ترین حملات هیتلر و ارتش آلمان بود. شهر ورشو قبل از جنگ، مرکز حیات و فرهنگ یهود بود و جامعه یهودیان لهستان بزرگ‌ترین جمع یهودی در اروپا و - پس از نیویورک - در جهان بود. به همین دلیل این کشور را همان سال اول جنگ در ۱۹۳۹، آلمان نازی اشغال کرد و یهودیان را مجبور کرد که بازوبند سفید با ستاره آبی رنگ داوود بپوشند تا هویتشان از دیگران متمایز گردد. در ادامه، بسیاری از معابد و مراکز و مدارس یهود، تعطیل و اموالشان مصادره شد.

البته ظلم و تعدی و جرم و جنایت، محدود به یهود نبود و در واقع دعوای نژادی، بهانه و قدرت‌طلبی و گسترش مرزها نشانه بود. در نتیجه کل کشور لهستان عرصه‌ٔ تاخت و تاز قوای آلمان قرار گرفت. در تصاویری که بعدها از شهر ورشو منتشر شده است، چیزی جز یک زمین سوخته و ویران، دیده نمی‌شود.

اما جوانان و میهن‌پرستان لهستان هیچ‌گاه در مقابل ارتش جنایتکار نازی سر خم نکردند. آنها گذشته از عملیات پراکنده، در سال ۱۹۴۲ یک نیروی نظامی به نام «ارتش میهنی» را سازماندهی کردند و پارتیزانهای لهستانی بارها با رشادت و تهور بسیار، ضربات کاری به نیروهای اس‌اس وارد کردند.

در تاریخچه مقاومت لهستان در جنگ جهانی دوم، حداقل دو سری حوادث بزرگ به چشم می‌خورد:

یکی مربوط به گتوی ورشو یعنی محلی است که تمام یهودیان از شهرهای نزدیک را در یک اردوگاه بزرگ با دیوارهای بلند و سیم خاردار، گردآوری و ایزوله کردند. از این گتو صدها هزار نفر به‌تدریج به اردوگاههای مرگ منتقل شدند و دهها هزار نفر نیز به‌دلیل قحطی و بیماری و هم‌چنین طی درگیریهایی که در داخل آن به‌وقوع پیوست، قتل‌عام شدند. اگر چه در یک قیام بزرگ در سال ۱۹۴۳ بیشتر اعضای یک سازمان زیرزمینی که در برابر تبعید مقاومت می‌کردند کشته شدند اما قیام آن دلاوران، الگویی برای سایر گتوها و اردوگاهها گردید.

دومی هم حادثه‌ٔ موسوم به قیام ورشو در سال ۱۹۴۴ و اواخر جنگ است. قیامی که «ارتش میهنی» لهستان آن را سازمان‌دهی کرد تا شاید با سلسله عقب‌نشینی‌ها و شکست‌های ارتش هیتلری و نزدیک شدن ارتش سرخ به لهستان، بتواند ورشو را آزاد کند. این قیام نیز اگر چه به‌دلایل غم‌باری هم‌چون اختلاف شوروی با جنبش مقاومت لهستان، پس از ۶۳روز جنگاوری و شهامت، بی‌پشتوانه ماند و شکست خورد، اما سرشار از حماسه‌های فراموشی‌ناپذیری بود که با خون فرزندان فداکار لهستان تا جاویدان در خاطره‌ٔ مقاومت‌های خلق‌ها به یادگار خواهد ماند.

 

مقاومت ادامه دارد...

اکنون حدود هشتاد سال از جنگ جهانی دوم می‌گذرد اما هنوز خاطرات دلاوریهای پارتیزانهای لهستانی زنده و جاری است. در مانورها و مراسمی که همین چند ماه قبل در سالگرد ورود متفقین به سواحل نرماندی برگزار شد نیروهایی لهستانی نیز شرکت داشتند و دوباره ارزشهای مقاومت در برابر ظلم و بیداد را گرامی داشتند.

در مراسم کهکشان امسال تعدادی از شرافتمندان لهستانی و فرزندان راستین همان پارتیزانها حضور داشتند. یکی از آنها دوست و حامی بزرگ مقاومت ایران، آقای ریشارد چارنسکی، عضو کنفرانس رؤسای هیأتها در پارلمان اروپا و وزیر سابق امور اروپایی لهستان است.

او سالهاست که با ارزشهای انسانی و مبارزاتی در دنیای مجاهدین آشناست و این ارزشها را امتدادی و نمونه‌یی از همان روحیه آزادیخواهان و رزم‌آوران رهایی در میهن خود می‌داند، به همین دلیل در آغاز سخنرانی خود، رزمندگان ارتش آزادیبخش ملی ایران را «خواهران و برادران» خود خواند و پس از یادآوری «کانون‌های شورشی» گفت:

«من از همان روزهای اول که به‌عنوان نماینده کشورم، لهستان، در پارلمان اروپا انتخاب شدم، از نزدیک با مقاومت ایران کار کردم و این همکاری اکنون ۲۰سال است که ادامه دارد».

اما گذر زمان و درازنای مسیر با تمام پروپاگاندای دروغ‌پراکنی رژیم، نه‌تنها ذره‌یی در نزدیکی او به مقاومت ایران کم نکرده است، بلکه به عزم و اراده‌ٔ او برای حمایت از مردم ایران افزوده است: «با گذشت زمان، به‌رغم همه دروغ‌ها و اخبار جعلی که رژیم ایران سعی در پخش آن داشت، من بیشتر و بیشتر مصمم شدم که از اپوزیسیون دموکراتیک و همه دوستانم در اشرف حمایت کنم».

او در سخنرانی خود نشان داد که موضوعات سیاسی در ایران برایش اهمیت دارد و آنها را دنبال می‌کند. پس در صحبت‌هایش از هیچ نکته‌ٔ سیاسی مهمی فروگذار نکرد. «سیاست مماشات‌جویانه اتحادیه اروپا و آمریکا» را رد و «از فراخوان خانم رجوی برای سیاست قاطع و پایان دادن به سیاست مماشات» حمایت کرد. تحریم انتخابات و خواست مردم ایران برای «تغییر رژیم» را ستود. به غرب گوشزد کرد که «نباید مانعی برای تغییر دموکراتیک در ایران باشد». «محاکمه نمایشی برای ۱۰۴عضو و رهبری مجاهدین خلق» را محکوم کرد. جامعه بین‌المللی را ترغیب کرد «در حمایت از مردم ایران و آرزوهای مشروع آنها برای یک ایران آزاد و دموکراتیک متحد بایستد» و در پایان نیز دوباره به «خواهران و برادران‌»ش رو کرد و گفت: «می‌خواهم درودهای خود را به خواهران و برادرانم در اشرف۳ در آلبانی بفرستم. شما نمادهای مقاومت و امید برای میلیون‌ها ایرانی هستید».

البته آقای چارنسکی در هیأت لهستانی شرکت‌کننده در کهکشان ایران تنها نبود و آقای ریشارد کالیش، وزیر کشور سابق لهستان، آقای مارچین شوینچیسکی، وزیر پیشین روابط اقتصاد بین‌المللی لهستان و خانم ایزابلا کنو پاتکا، عضو هیأت رئیسه و رئیس قبلی فدراسیون وکلای اروپا نیز او را همراهی می‌کردند و آنها هم سخنرانی‌های مبسوطی در همراهی و تأیید مقاومت ایران کردند.

به این ترتیب مردم ایران به‌یمن وجود یک سازمان پیشتاز و یک مقاومت سازمان‌یافته و در نتیجه جوشش خون کاروانی از شهدای راه آزادی اینک صدها و هزاران «خواهر و برادر» در سراسر جهان پیدا کرده‌اند.

خواهران و برادرانی که اگر چه از قاره‌ها، کشورها، ملیتها و نژاد‌های مختلف هستند، اما در ارزشهایی چون «آزادیخواهی»، «مقاومت»، «عدالت‌طلبی»، «برابری» و... مشترک و از یک گروه خونی هستند.

این همبستگی و هم‌خونی و این خواهری و برادری جهانی، مبارک و هر چه گسترده‌تر باد.

 

 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر