۱۴۰۳ مرداد ۸, دوشنبه

سرنوشت دوگانه‌های نظام و خروجیِ آن‌ها

 

سرنوشت دوگانه‌های نظام و خروجیِ آن‌ها

شقه وشکاف و...
شقه وشکاف و...

دوگانه‌های حاکمیت ملایان، منجر به معرکه‌ی شتاب‌گیرنده و روزافزون میان باندهای متخاصم شده است. اگر تا چند صباحی پیش، این معرکه را «تشدید تضادهای باندی» می‌نامیدیم، اکنون به‌طور خاص پس از نمایش انتخابات ۸ تیر، فاز عوض کرده و به تخاصم انجامیده است.

دوگانه‌های حاکمیت آخوندی، ریشه‌یی عمیق و شاخ‌وبرگی گسترده در درون حکومت دارند. دوگانه‌های ذاتی و ساختاری هرچه بیشتر از تحریم سیاسی و اجتماعی توسط جامعه اثر می‌پذیرند، عملکردهای مشخص باندی را پیرامون قدرت و ثروت شتاب می‌دهند؛ شتابی که دریدن همدیگر را هدف گرفته است. این شتاب، بازگشت‌پذیر نیست؛ چرا که بنیاد آن از نظر ساختاری، ذاتیِ نظام ولایت فقیه بوده و سرچشمه‌‌‌ی کارکرد سیاسی و اقتصادی آن، در قدرت و ثروت‌خواهی است.

 

شاقول تفکر سیاسی و تاریخی درباره‌ی حاکمیت ملایان آن‌قدر واضح و تراز است که اتاق فکر نظام هر مانوری دست‌وپا کند، از کارکرد این شاقول گریزی ندارد. شاقول چیست؟ این است که نظام متکی بر اصل ولایت فقیه و شخص ولی فقیه، کانون زاینده‌ی مداوم بحران، تضاد، معرکه و مهلکه است. این چهار عنصر بنیادین در چهل‌وپنج سال گذشته از آبشخور انقباض نظام تغذیه شده‌ و منشأ جنایات همه‌جانبه، چپاول و استثمار همه‌جانبه و صدور بحران همه‌جانبه در درون و بیرون نظام و در ایران و منطقه بوده‌اند و هستند.

 

با این شاقول و عناصر آن که به صحنه‌ی کنونی حاکمیت می‌نگریم، می‌بینیم نمایش انتخاباتی که ولی فقیه خواست با یک عنصر نیم‌بند فقاهتی ــ اصلاحاتی، مثلاً مانور سیاسی برای پر کردن دوربین‌ها بکند، اکنون سه هفته نگذشته، گریبان نظام را به پیچ‌وتاب انداخته است. صحنه‌یی که گزارشات رسانه‌های حکومتی و غیر حکومتی توصیف می‌کنند، جز دریدن همدیگرِ گرگ‌ها را تداعی نمی‌کند. ویژه‌گیِ خاص این مرحله از دریدن این است که شقه و شکاف در بالاترین نقطه‌ی نظام و معطوف به شخص ولی فقیه شده است.

 

خامنه‌ای خواست با تأیید صلاحیت دستوریِ پزشکیان، نیم‌دیگی از آبرو برای نظام گرم کند،‌ ولی شاقول اساس ترازکننده‌ی بافت و ساخت و ذات نظام، وحشی‌تر از گذشته عمل می‌کند؛ از یک‌طرف چسبیدن به قاچ انقباض، توان تحمل نتیجه‌ی خودساخته‌ی نمایش انتخابات را سلب نموده و از طرف دیگر بازی‌های بوزینه‌صفتانه‌ی اصلاحاتی برای نجات نظامی همه‌عمر زیسته در جنایت، به آویختن لوح ننگین مکافاتی اتودینامیک بر گردن‌شان بدل گشته است.

 

از تضاد تا تعارض و از تعارض تا تخاصم، مرحله‌به‌مرحله‌ی مسیری بوده است که همواره بر اثر قیام‌ها و پایداری‌ها و روشنگری‌های اقشار مردم و مقاومت ایران، تشدید شده است و رو به گسترشی بیشتر می‌رود. خامنه‌ای این‌روزها مابه‌ازای تشدید شدن از هم دریدن باندهای حکومتی، تیغ سرکوب اجتماعی و صنفی و اعدام‌های سیاسی را بالاتر برده است تا فضای انفجاریِ خیزش و قیام و مقاومت زندانیان سیاسی را مهار کند؛ چرا که هرچه باندهای حکومتی از هم دور شوند، آثار آن به‌طور قانون‌مند به‌سود جامعه‌ی ایران و به‌ جانب تعیین تکلیف حاکمیت خواهد بود.

 

یکی از شاخص‌های مهم شناخت بحران‌های سیاسی و اجتماعی حاکمیت آخوندی و صدور آن‌ها به بیرون از نظام، تعادل قوای میان حاکمیت و اصلی‌ترین، گسترده‌ترین و سازمانیافته‌ترین اپوزیسیون آن یعنی سازمان مجاهدین خلق ایران است. بسیج این‌روزهای حاکمیت در تشکیل مجدد نمایشگاه و انتشار کتاب علیه مجاهدین، هم بازتاب مستأصلانه در قبال پیروزی بزرگ گردهمایی سالانه مقاومت ایران در برلین و پاریس است، هم یکی از خروجی‌های بحران‌های لاعلاج درونی که این‌روزها اوجی تازه گرفته‌اند.

 

قانون‌مندی‌ها و شاقول‌های برشمرده شده در بالا،‌ گواهی می‌دهند که دوگانه‌های ذاتی و ماهویِ نظام در روند تکاملی‌شان، به‌طور مداوم به دیوار طرد و تحریم از جانب جامعه‌ی ایران برمی‌خورند و رو به مهلکه می‌روند و اتاق فکر نظام با تمرکز علیه مجاهدین، مدام نشانیِ اصلی‌ترین اپوزیسیون تأثیرگذار داخلی و بین‌المللی با ویژه‌گیِ آلترناتیو را می‌دهد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر