۱۴۰۳ مرداد ۱۰, چهارشنبه

کهکشان مقاومت ایران ۱۴۰۳ - سخنرانی شخصیتهای سیاسی

 

کهکشان مقاومت ایران ۱۴۰۳ - سخنرانی شخصیتهای سیاسی

کهکشان مقاومت ایران ۱۴۰۳ - سخنرانی سولماز ابو‌علی، ژنرال جیمز کانوی، لیندا چاوز، سفیر مارک گینزبرگ و آناهیتا سامی
کهکشان مقاومت ایران ۱۴۰۳ - سخنرانی سولماز ابو‌علی،
 ژنرال جیمز کانوی، لیندا چاوز، سفیر مارک گینزبرگ و آناهیتا
 سامی

کهکشان مقاومت ایران ۱۴۰۳

سخنرانیهای

لیندا چاوز مدیر پیشین روابط عمومی کاخ سفید

سفیر مارک گینزبرگ سفیر پیشین آمریکا در مراکش

‌ژنرال جیمز کانوی – فرمانده پیشین نیروی تفنگداران دریایی آمریکا

دکتر سولماز ابو علی قهرمان کاراته جهان

و آناهیتا سامی

 

لیندا چاوز-مدیر پیشین روابط عمومی کاخ سفید

متشکرم روز بسیار طولانی بود و ما سخنرانی تعداد زیادی از سخنرانان برجسته را شنیدیم. همیشه صحبت کردن در پایان یک برنامه دشوار است. زیرا قبلاً خیلی چیزها گفته شده است و هم‌چنین صحبت کردن بعد از نماینده فوق‌العاده اوکراینی ما بسیار دشوار است.

اما همین‌طور که اینجا نشسته بودم، به همه افرادی که اینجا جمع شده‌اند فکر می‌کردم. ما اینجا آمده‌ایم چون از خانم رجوی حمایت می‌کنیم.

او برای ما الهام‌بخش است، او نمونه‌یی از شجاعت است و مبارزه او مبارزه ماست. اما من به آن فکر می‌کردم که چطور می‌شود که در ایالات متحده ما هرگز نتوانستیم یک دموکرات و یک جمهوریخواه را ببینیم که با هم بنشینند و به توافق برسند، و با این حال ما نمایندگانی از هر دو حزب داریم که برای حمایت از خانم رجوی و آرمان او به پاریس می‌آیند.

و من به اطراف نگاه می‌کنم و نمایندگان بسیاری از کشورهای مختلف را می‌بینم، کشورهایی که گاهی اوقات با یکدیگر دوست نیستند.

پس چرا ما می‌توانیم در این مورد گردهم بیاییم؟ و من در مورد آن فکر کردم، و به کسی فکر کردم که تأثیر زیادی بر من و تفکر من داشت، یک فیلسوف، و آن آدام اسمیت بود. و آدام اسمیت به ما یاد داد که نوع‌دوستی فقط تا حدی انگیزاننده است.

ما به‌دلیل نوع‌دوستی با دیگران کنار می‌آییم، اما این فقط می‌تواند تا حدی انگیزاننده باشد. در نهایت، ما کارهایی را انجام می‌دهیم که به نفع خودمان است. و من در خصوص ربط این مسأله به این آرمان فکر کردم. بدیهی است که رنج ۹۰ میلیون نفر در ایران مهم است.

واضح است که با نیمی از این جمعیت حتی به‌عنوان شهروندان کامل و با حقوق‌بشر کامل رفتار نمی‌شود. و ما باید به آن اهمیت بدهیم. اما دلیل دیگری هم وجود دارد که ما گردهم می‌آییم تا از این هدف حمایت کنیم و آن این است که (رژیم) ایران و رهبری آن تهدیدی برای همه ما هستند.

از کی‌را شنیدیم،، پهپادهایی هستند که بمب حمل می‌کنند و آنها را در اوکراین می‌اندازند و مردان، زنان و کودکان را می‌کشند. خطوط کشتیرانی نیز وجود دارد در آنها اختلال به‌وجود میآید، به‌طوری که زنجیره تأمین در بسیاری از کشورها، حداقل من از این اختلال در ایالات متحده اطلاع دارم، زیرا رژیم ایران از حوثی‌هایی حمایت می‌کند که این کشتی‌ها را در دریای سرخ متوقف می‌کنند.

و بنابراین در نهایت، یکی از دلایلی که می‌توانیم با وجود فرهنگ‌ها، زبانها، و علائق مختلف دور هم جمع شویم، این است که ما به متوقف کردن رژیم ایران که اکنون بخشی از یک محور جدید شرارت است، علاقه داریم.

بنابراین، من فکر می‌کنم، باید آگاه باشیم که آنچه در تلاش برای تغییر رژیم مهم است، فقط تأثیرگذاری بر زندگی ۹۰ میلیون نفر در ایران نیست.

البته این مهم است. اما برای بقیه ما در جهان نیز مهم است که درک کنیم که اگر شاهد تغییر رژیم در ایران نباشیم، چیزی که قرار است شاهد آن باشیم، یک ایران مجهز به سلاح اتمی است.

و هواپیماهای بدون سرنشین تنها سلاحهای متعارف را در مکانهایی مانند اوکراین استفاده نمی‌کنند. این منجر به تهدیدات هسته‌یی علیه کشورها خواهد شد. و شما فقط این نوع از صادرات تروریزمی را که ما در حال حاضر در سراسر جهان می‌بینیم، شاهد نخواهید بود. بلکه نتیجه آن امکان فروش سلاحهای هسته‌یی یا فروش آن به گروه‌های تروریستی خواهد بود. و بنابراین فکر می‌کنم شایان ذکر است که این مبارزه و آنچه در ایران اتفاق می‌افتد کاملاً حیاتی است، نه فقط برای مردم ایران، بلکه برای همه ما

و دلیل حمایت ما از شورای ملی مقاومت ایران و خانم رجوی این است که او یک جهان بینی متفاوت را نمایندگی می‌کند، جهان بینی‌ای که معتقد است آزادی فردی و دموکراسی چیزی است که در واقع جهانی صلح‌آمیزتر را به ارمغان خواهد آورد.

این نه تنها به مردم ایران حقوقشان را می‌دهد، بلکه باعث می‌شود ایران دیگر تهدیدی برای جهان نباشد. پس خانم رجوی، از تمام کارهایی که انجام می‌دهید بسیار سپاسگزارم. از همه شما برای کاری که انجام می‌دهید متشکرم. و به یاد داشته باشید، ما پیروز خواهیم شد.

 

سفیر مارک گینزبرگ-سفیر پیشین آمریکا در مراکش

من سفیر مارک گینزبرگ هستم. می‌خواهم بهترین آرزوهای خود را به شما منتقل کنم و امیدوارم که این اجلاس که در حال برگزاری است ما را یک گام به دستیابی به هدفی که همه ما می‌خواهیم، یعنی یک دولت دموکراتیک در ایران به رهبری خانم رجوی نزدیک‌تر کند.

برای مدت طولانی، دولتهای غربی فکر می‌کردند که تنها سیاستی که باید در قبال ایران دنبال کنند سیاست مماشات است. جستجوی ناکام برای دستیابی به سیاست مماشات، دولتهای خارجی را به ناکجا آباد کشانده است. نتیجه‌یی که آنها به دست آورده‌اند حکومتی در ایران است که دیکتاتوری نظامی است که مصمم به سرکوب مردم ایران، گسترش تروریسم و بی‌نظمی جهانی، و دستیابی به بدترین هدف ممکن که همه ما بیشتر نگران آن هستیم یعنی توسعه سلاح اتمی است. روایت دنبال شده توسط دولتهای خارجی که تعامل با این حکومت به منجر به اعتدال آن می‌شود سیاستی ناکام بوده و هم‌چنان نیز ناکام است.

بگذارید توضیح دهم یکی از چیزهایی که ما بیشتر نگران آن هستیم این است که در پی مرگ رئیسی این حکومت انتخابات ریاست‌جمهوری جعلی دیگری را راه انداخته است که به‌نحوی قرار است جهان را به این باور برساند که رژیم ایران در واقع انتخابات دموکراتیک برگزار می‌کند این به‌دور از حقیقت است و از همه مهم‌تر، آنچه در همان زمان انجام می‌دهد سرکوب هر گونه مخالفتی است که باید در این زمان بحرانی در تاریخ ایران صدایشان شنیده شود.

بارها و بارها شاهد شجاعت مردم ایران، مردان، زنان و کودکان بوده‌ایم که به خیابان‌ها آمده‌اند تا اعتراض خود را به این رژیم ظالم ابراز کنند. شورای ملی مقاومت هر روز در داخل ایران در حال مبارزه برای حمایت از این نیروهای دموکراسی‌خواه تحت رهبری خانم رجوی است.

من معتقدم که ما به رسیدن به هدف مورد نظرمان نزدیک هستیم. اما مهم است که هم در سطح بین‌المللی و هم در ایالات متحده درک کنیم که ادامه دادن به تظاهر به این‌که می‌توانیم به‌نحوی با رژیمی که سرکوبگر، مصمم‌تر به صدور تروریسم و به ساخت سلاح هسته‌یی است دیپلماتیک برخورد کنیم، کاری احمقانه است.

من به‌جد معتقدم رهبری که شورای ملی مقاومت در داخل ایران نشان داده است نمونه و الهام‌بخش دیگر ایرانیان است که باید پشت سر آن متحد شوند.

کسانی از ما که به رهبری خانم رجوی و شجاعت حامیان شورای ملی مقاومت در ایران باور داریم، معتقدیم آنها شایان حمایت بیشتری هستند و در واقع، آن حمایت باید از طریق یک ابتکار دو حزبی در کنگره باشد.

ده‌ها هزار ایرانی به ندای شورای ملی مقاومت در داخل ایران پاسخ داده‌اند آنها به خیابان‌ها آمده‌اند. آنها پوسترهای ضد رژیم را نصب کرده‌اند. آنها ویدئوهای ضد رژیم را منتشر کرده‌اند، همه به‌نام جلب حمایت.

زنان جوانی که به خانم رجوی به‌عنوان منبع الهام و رهبری نگاه می‌کنند، در او کسی را دیده‌اند که معتقدند می‌تواند سرانجام ایران را به آزادی کرامت و رشد اقتصادی که مردم ایران شایسته آن هستند، برساند.

اجازه بدهید در پایان بگویم برنامه‌یی که امروز در پاریس در جریان است یک گام ما را به آن هدف نزدیک‌تر می‌کند. شورای ملی مقاومت یک جنبش حیاتی برای تحقق این هدف است. من به همه شما دوباره تبریک می‌گویم و برای شما در دستیابی به آن هدف بهترین‌ها را آرزو می‌کنم.

 

‌ژنرال جیمز کانوی – فرمانده پیشین نیروی تفنگداران دریایی آمریکا

خانم‌ها و آقایان، صدها سال قبل از میلاد مسیح مردم و قبایل ایران یکی از بزرگ‌ترین امپراتوریهای تاریخ را تشکیل دادند.

حکومت کوروش بزرگ به جهان کهن مفاهیم جدیدی از چندفرهنگی، آزادی مذهب، معماری شگفت‌انگیز، ساخت جاده، زبان مشترک، تجارت ادبیات و هنر ارائه داد. مهارت‌های آنها در اداره فرهنگهای بزرگ و متنوع در فواصل دور توسط تقریباً هر امپراتوری که پس از آنها آمد مطالعه و تقلید شد. برخلاف آن، ۴۵ سال گذشته تاریک‌ترین دوران در تاریخ بزرگ ایران بوده است. زیرا اولویت اول دولت کنونی حاکم بر ایران، آخوندها بقای رژیم خودشان است. به‌طور فزاینده‌یی دیده‌ایم که آنها هر کاری که لازم باشد برای بقا انجام می‌دهند از جمله زندانی کردن، شکنجه و حتی قتل شهروندان که با روش‌هایشان مخالفت می‌کنند.

در این فرآیند، نیروهای نیابتی در عراق، سوریه، لبنان و یمن ایجاد کرده‌اند که تنها به بی‌ثباتی خاورمیانه منجر می‌شود. سیاست‌های داخلی آنها باعث تورم فزاینده، جرم و جنایت، فقر و کیفیت پایین زندگی شده است. آخوندها ثروت ملی را نه برای نفع مردم بلکه برای سلاحهای کشتار جمعی و حمایت از ارتشهای نیابتی‌شان صرف می‌کنند. علاوه بر این، ۱۰ سال پیش، رویترز تحقیقات خود را درباره معاملات رژیم انجام داد و افشا کرد که سران رژیم در حال سرقت میلیون‌ها شاید میلیاردها دلار از مردم ایران عمدتاً در حوزه املاک هستند.

در نتیجه، در ایران امروز یک چرخه شوم وجود دارد که تنها نوید وخیم شدن اوضاع را می‌دهد. یکی از اصول کلیدی یک انقلاب موفق، تمایل مردم به ریسک کردن جان خود در اعتراض به جنایات دولت‌شان است. در طول انقلاب آمریکا، یک میهن‌پرست آمریکایی بلند آوازه درست قبل از اعدام گفت: «افسوس که تنها یک جان دارم که برای کشورم فدا کنم». مردم ایران بارها همان عزم و اراده را نشان داده‌اند، در میان کسانی که به خیابان‌ها می‌روند تا اعتراض کنند نقش زنان در ایران برجسته است، که بیشتر به حاشیه رانده شده‌اند، مادران، خواهران و دختران اغلب بلندترین صداها در محکومیت بی‌عدالتی‌های رژیم بوده‌اند. بسیاری برای این آرمان شهید شده‌اند. من خانم رجوی را به‌عنوان الهام‌بخش و الگوی این زنان شجاع تقدیر می‌کنم.

یکی دیگر از اصول تغییر موفق رژیم توانایی آگاه کردن مردم از این است که چگونه زندگی‌شان با تغییر بهتر خواهد شد.

برنامه ده ماده‌ای خانم رجوی یک پیام فوق‌العاده است.

 

دکتر سولماز ابو علی ـ قهرمان کاراته جهان

عصر بخیر. بسیار خوشحالم که امروز در کنار شما ایستاده‌ام و چند کلمه‌ای با مهمانان محترم، از جمله کسانی که در اشرف در آلبانی هستند، صحبت کنم. نام من دکتر سولماز ابو علی است و من یک محقق، ورزشکار و پناهجوی سابق هستم. دکترای خود را در ایالات متحده در رشته «حل منازعات» دریافت کردم و سه بار قهرمان جهان و پانزده بار قهرمان ملی ایالات متحده در کاراته سنتی شده‌ام. راه رسیدن به اینجا برای من هرگز ساده نبود. در سن سه سالگی، از یک کودک در کنار خانواده‌اش به یک پناهجوی تبعیدی تبدیل شدم. رژیم ایران والدینم را به‌دلیل ارتباطشان با سازمان مجاهدین خلق ایران و مخالفت با رژیم هدف قرار داده بود. ما برای زنده ماندن از کشور خارج شدیم و به پاکستان، بنگلادش و سپس کانادا رفتیم، جایی که توسط کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد به ما پناهندگی سیاسی داده شد. در نهایت، در ایالات متحده مستقر شدیم و شاید اینجا بود که قسمت دوم داستان من آغاز شد.

در طول این زمان، والدینم اغلب درباره فداکاریها، صداقت، ارزشها و اهداف سازمان مجاهدین خلق با من صحبت می‌کردند. صحبت‌هایشان به درس‌های آموزشی تبدیل شد و به نیروی محرکی تبدیل شد که مرا به سوی موفقیت سوق داد. شروع به شرکت در برنامه‌های سازمان مجاهدین خلق کردم و با اعضای آن ارتباط برقرار کردم و از نزدیک یاد گرفتم که آنها چه اهدافی دارند. آنچه یافتم قدرتی آهنین، عشقی بی‌قید و شرط به مردم ایران و تعهدی بی‌وقفه به آوردن آزادی به ایران بود. آنچه یافتم زنی به نام خانم مریم رجوی بود.

خانم مریم رجوی برنامه ده ماده‌ای صریحی را ارائه کرده است که ارزش‌های دموکراتیکی مانند آزادی بیان، برابری کامل زن و مرد، قوه قضاییه مستقل و نظام حقوقی، اقتصاد بازار آزاد، جدایی دین از دولت و یک ایران غیراتمی را بیان می‌کند. ما هیچ جنبش دیگری نمی‌بینیم که مانند این جنبش خون داده باشد، فداکاری کرده، ماندگار شده و الهام‌بخش و اقتدار بخش به نسل‌های مردان و زنان، پسران و دختران به سوی تحقق یک ایران آزاد باشد. این بنیاد را خانم رجوی پایه‌ریزی کرده است و به نظر من، او قهرمان واقعی است.

متشکرم. و به همین دلیل است که من مدال‌های طلای خود را به او اهدا کرده‌ام.

ما، ایرانیان و جامعه بین‌المللی، خوش شانس هستیم که شما را در کنار خود داریم، زیرا تنها یک رهبر قوی و توانمند مانند خانم رجوی، با سابقه موفقیتهای اثبات شده، می‌تواند یک ایران آزاد و یک جامعه بین‌المللی را که در آن شما، من و فرزندانمان بتوانیم در صلح زندگی کنیم، را تضمین کند. بسیار متشکرم.

 

 

آناهیتا سامی

خانم‌ها و آقایان، بسیار مفتخرم که در میان چنین افراد برجسته‌یی که به مبارزه برای آزادی در ایران متعهد هستند، ایستاده‌ام. به‌عنوان یک حقوقدان در ایالات متحده، باید به مسأله‌ای عاجل بپردازم که مرزهای ملی را در می‌نوردد. دستکاری بی‌مهار نظام قضایی توسط رژیم ایران، آن‌را قادر ساخته تا از سیستم حقوقی به‌عنوان ابزاری برای سرکوب، هم در داخل و هم در خارج استفاده کند. این تحریف عدالت، نه تنها یک بحران داخلی است، بلکه یک تهدید جهانی نیز محسوب می‌شود که یکپارچگی سیستم‌های حقوقی در سراسر جهان را به خطر می‌اندازد. امروز اینجا ایستاده‌ام در حالی‌که از الگویم، دکتر کاظم رجوی، که زمانی گفت: «حقوق بشر یک مفهوم جامع است،

آنها قابل تقسیم نیستند. نقض هر حق، نقض همه حقوق است. " الهام گرفته‌ام. این بیان عمیق، ارتباط جهانی ما را تأکید می‌کند و لزوم جهانی حمایت از عدالت را برجسته می‌کند.

محاکمه‌های نمایشی اخیر ۱۰۴ عضو سازمان مجاهدین خلق، از جمله رهبری مقاومت ایران که به‌صورت غیابی با صدور اعلامیه‌های قرمز جعلی اینترپل توسط حکومت تهران انجام شد، نمونه بارزی از به‌سخره گرفتن (عدالت) است. این احکام اعدام غیابی علیه مقاومت و رهبران (مقاومت) در اشرف۳ با هدف هموار کردن راه برای تروریسم مهارناپذیر صادر شده‌اند. این افراد، بسیاری از آنها که دهه‌ها پیش در خارج پناهنده شدند، اکنون هدف تلاش‌های حکومت تهران برای ساکت کردن مخالفان و گسترش سرکوب به فراتر از مرزهای خود هستند. دستکاری حکومت تهران در مکانیزم‌های بین‌المللی مانند اینترپل به‌دنبال مشروعیت بخشیدن به تعقیب مخالفان سیاسی تحت پوشش قانونی است.

واقعیت، همان‌طور که گزارشگر ویژه (سابق) سازمان ملل در امور ایران، پروفسور جاوید رحمان، اشاره کرده است، بسیار تیره و تار است. دست‌های حکومت تهران به خون هزاران ایرانی، به‌ویژه زندانیان سیاسی، آغشته است. همان‌طور که گزارش اخیرش اذعان کرد، قتل‌عام حدود ۳۰۰۰۰ زندانی سیاسی در سال ۱۳۶۷ به‌عنوان جنایت نسل‌کشی شناخته شده است. در گزارش خود که بر اساس تحلیل‌های کارشناسی بود، پروفسور (جاوید) رحمان قتل‌عام ۱۳۶۷، جایی که تقریباً ۳۰۰۰۰ زندانی سیاسی اعدام شدند، را جنایت نسل‌کشی نامید و از جامعه بین‌المللی خواست که اقدامات ملموسی برای ایجاد یک مکانیزم تحقیقاتی و پاسخگویی انجام دهد که تمام شواهد و البته شهادتها را حفظ کند.

وارونه کردن عدالت توسط حکومت تهران پیامدهای جدی دارد. اگر جامعه بین‌المللی به سیاست‌های مماشات ادامه دهد، همان‌طور که امروز بارها اشاره شد، پیامی خطرناک ارسال می‌کند. در همین چهارچوب بود که رژیم موفق شد با دیپلماسی گروگان‌گیری اسدالله اسدی و حمید نوری را به تهران بازگرداند. . تهران نباید اجازه یابد با مصونیت از عدالت سوء‌استفاده کند. این اقدامات پایه‌های اساسی حقوق بین‌الملل و حقوق‌بشر را تضعیف می‌کند. عدالت به مرزهای بین‌المللی محدود نیست و برای صلح و امنیت جهانی اساسی است. کشورهای دموکراتیک باید سوء استفاده‌های حکومت تهران از قضاییه و تاکتیک‌های سرکوبگرانه آن را محکوم کنند. آنها باید حفاظت از مخالفان ایرانی به‌ویژه اعضای سازمان مجاهدین خلق در تبعید را تحت قوانین بین‌المللی تضمین کنند و حقوق آنها برای آزادی بیان و تجمع را حفاظت کنند. علاوه بر این، حسابرسی از سران رژیم ایران که در جنایات علیه بشریت، مانند قتل‌عام ۱۳۶۷، دست داشته‌اند، غیرقابل مذاکره است. حسابرسی از این جنایتکاران نه تنها برای عدالت، بلکه برای حفظ یکپارچگی قانون حیاتی است.

اکنون که مردم ایران بار دیگر این انتخابات نمایشی را تحریم کرده‌اند، که ۸۸٪ شرکت نکردند و تقلب و دسیسه‌گری خامنه‌ای را بی‌ثمر کرد. همان‌طور که خانم مریم رجوی، رئیس‌جمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران، اعلام کرد، «این یک نه بزرگ به دیکتاتوری بود». رأی قاطع مردم ایران برای سرنگونی این رژیم پیام پیروزی برای یک ایران آزاد با یک جمهوری دموکراتیک است.

در مبارزه بی‌وقفه در خیابانهای ایران، در میان سرکوب و فداکاری، افراد شجاعی که برای آزادی مبارزه می‌کنند تجسم جوهر عدالت و حقوق‌بشر هستند. شجاعت آنها در به چالش کشیدن استبداد، راهی به سوی آینده‌ای می‌سازد که در آن این حقوق اساسی برای ایران و برای بشریت حاکم خواهد شد. بسیار متشکرم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر