۱۴۰۳ آبان ۲۹, سه‌شنبه

این تماس از زندان قرلحصار است...

 

این تماس از زندان قرلحصار است...

این تماس از زندان قرلحصار است...
این تماس از زندان قرلحصار است...

برخی از داستانها و لحظه‌های شکوهمند مبارزه را نمی‌توان در صفحات کتاب‌ها یا لابلای روزنامه‌ها جست‌وجو کرد؛ این‌ها مثل آتشی هستند که فقط از نزدیک می‌توان گرمایش را حس کرد و شعله‌هایش را دید. یعنی باید آنها را دید و شنید؛ باید هر طور شده و به هر وسیله‌ای به مرکز حماسه نزدیک شد و شاهد جان‌فشانی و فداکاری مبارزان و انقلابیونی شد که تاریخ را با حماسه‌های خود می‌سازند؛ ایستادگی و پایداری می‌کنند و با اصرار از دل شب تیره، صبحی روشن را به ارمغان می‌آورند.

نبردهای این روزهای زندانیان در ایران هم از همین جنس حماسه‌هاست. حال اگر دیکتاتوری آخوندی آنها را در سیاه‌چاله‌های نمور از همهٔ جامعه ایزوله کرده تا دیده نشوند، خوشبختانه صدایشان هست؛ فریاد پرطنین آنها که از همهٔ سیم‌خاردارها و دیوارهای بلند زندان عبور کرده و به همه جای سرزمین ما ساطع می‌شود. تا آدم آن شعارها را نشنود نمی‌فهمد و حس نمی‌گیرد.

غروب چهارشنبه ۲۳ آبان در شب سالگرد قیام کبیر آبان، جمعی از زنان زندانی سیاسی در هواخوری بند زنان اوین تجمع کردند. به احکام آخوندساختهٔ قضاییه جلادان اعتراض کردند؛ سالگرد قیام آبان را زنده نگه‌داشتند و به مزدوران خامنه‌ای گوشزد کردند که قیام ادامه دارد؛ فریاد زدند و شعار دادند: «زن، مقاومت، آزادی»، «طناب دار جلاد برگردن دماوند دیگر اثر ندارد»، «از ما بترس دژخیم ما نسل سربه‌داریم» و... سرود خواندند: «زده شعله در چمن، در شب وطن، خون ارغوانها...».

با همین مشی قهرمانانه، زندانیان سیاسی زندان قزلحصار نیز پیام خود را در تداوم قیام آبان به گوش همه رساندند. آنها در شامگاه جمعه ۲۵ آبان، در پنجمین سالگرد قیام یاد شهدای آن را گرامی داشتند. تجمع کرده و شروع به دادن شعارهای انگیزاننده نمودند: «قیام و عزم آبان، نقشه‌مسیر ایران»، «آبان ادامه دارد حتی اگر شب و روز بر ما گلوله بارد»، «آبان ماه تابان، نظام رو به پایان»، «خامنه‌ای ضحاک می‌کشیمت زیر خاک»، و...

جالب این‌که در هر دو مورد در ابتدای پیام، صدایی از آن سوی خط شنیده می‌شد که می‌گفت: «این تماس از زندان اوین است» یا «این تماس از زندان قزلحصار و تماس‌گیرنده زندانی می‌باشد». کاملاً مشخص بود که زندانیان با پذیرش هر گونه خطر و ریسک‌پذیری از کوچک‌ترین امکانی که گیر آورده‌اند به‌جای استفاده شخصی و پیگیری امور خانوادگی خود سعی کرده‌اند که گامی در راستای شعله‌ور کردن قیام بردارند و سهم خود را در انقلاب دموکراتیک بدهند.

 

فدای بی‌کرانه

زندانیان سیاسی در ایران با این حرکت‌های اعتراضی نشان می‌دهند که مبارزه برای آزادی در همه جا و به اشکال مختلف جریان دارد و هیچ‌کسی نمی‌تواند خود را از مقاومت و جنگندگی معاف کند. دنیای فدا و پاکبازی حد و حدود نمی‌شناسد و با خط و خط‌کشی و دانگ‌بندی قابل تقسیم نیست.

اگر این‌طور بود آنها باید به‌جای رزم و عصیان، سیاست «حبس کشیدن» و انتظار در پیش می‌گرفتند و با خط کشیدن روی دیوارها حساب کتاب روز آزادی خود را می‌کردند.

اگر این‌طور بود آن کانون شورشی دلیر با دهها رشته عملیات می‌توانست بگوید دانگ خود را در مبارزه داده است.

اگر این‌طور بود پدر شجاعی هم که با تقدیم ۱۴شهید از خاندان خود چندی قبل جاودانه شد سال‌ها قبل می‌توانست بگوید سهم خود را در مبارزه پرداخت کرده و زمان بازنشستگی است اما تا آخرین روزهای حیاتش پرچم به دست می‌گرفت و در صف اول هر تجمع بود.

اگر این‌طور بود، آن هوادارانی که برای کمک مالی به سازمان، اثاثیه منزل و خودروی خود را می‌فروشند و تمام پس‌اندازشان را هدیه می‌کنند می‌توانستند به‌جای همیاری، مشکلات معیشتی در غربت را علم کنند.

اما خوشبختانه این‌طور نبوده و نیست. مقاومت برای آزادی چون برگرفته از ذات انسان مسئول است، وظیفه‌ای عام است که هیچ محدودیتی را قبول نمی‌کند و هیچ عذری نمی‌پذیرد. سن و سال و کوچک و بزرگ نمی‌شناسد. تنوع سنی شهدای قیام در سالهای اخیر گواهی بر این مدعاست. از کودک و نوجوان وجوان و زن و مرد برای آزادی قیمت داده و فدا کرده‌اند.

 

بنابراین اگر چه این روزها کسی از هموطنان آزادهٔ ما در بیرون زندان از آن قهرمانان در زنجیر توقعی ندارد اما آن شورآفرینان هم‌گام با فضای انقلابی جامعه، در تدارک قیام و انقلاب هستند و از هر فرصتی برای تهاجم به رژیم درمانده و ضعیف‌شدهٔ آخوندی استفاده می‌کنند. آنها در حال تثبیت و تکثیر همین ارزش «فدای بی‌کرانه» هستند و معتقدند برای هر ثانیه جلو انداختن انقلاب، باید تلاش و فدا کرد. قطعاً که شنیدن جنگ‌آوری آنها برای هر جوان شورشی انگیزاننده و منبع الهام است و از هر برگ اسطوره‌یی آن درسی از فدا و پاکبازی می‌گیرند:

«این تماس از زندان قزلحصار و تماس‌گیرنده زندانی می‌باشد... این تماس از اوین است...».

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر