۱۳۹۷ خرداد ۱۰, پنجشنبه

غلامرضا خسروی ـ جان شیفته‌یی در کوی محبوب دوست

غلامرضا خسروی ـ جان شیفته‌یی در کوی محبوب دوست

غلامرضا خسروی
غلامرضا خسروی
«حسرت ستاره‌یی نبردن
شب ـ ساریِ جهان را تسخر زدن
تعلق ناگزیر را
در خویش کشتن
تا خورشیدپاره‌های پگاهان
پرواز روشنا را
در دایره نگاهت
مشق کنند..»

پتک تیک‌تاک تاریخ بر سندان ثانیه‌ها شتاب می‌گیرد. زمان با ارابه‌های حریص رسیدن، می‌گذرد. در حواشی پتک تیک‌تاک تاریخ و ارابه‌های زمان، کاروانهای یاد با رایتی از لاله‌ها و شقایق‌ها بر دامنه‌های وطن فرش زمرد می‌گسترند؛ دامنه‌هایی همیشه شاهد و کاروانهایی همیشه حاضر. این‌گونه نسل‌های لاله و شقایق از مشروطیت تا ۳۰خرداد ۶۰و تا ۱۱خرداد ۹۳تکرار و تکثیر می‌شوند.

غلامرضا خسروی ـ چونان پنجه مریم شکفته بر صخره‌یی 

باور تکثیر شدن رؤیای آزادی از در و دیوار زندانها چندان صعب می‌نماید که گویی«پنجه‌ مریم شکفته بر صخره‌یی». و این پنجه را نه تنها گل مریم، که لاله‌ها‌ و شقایق‌های ایران‌زمین در عهد شیخان و سلطه ابلیس، از سنگ‌ها و آهن‌ها و دیوارها رویانده و گذر‌انده‌اند.
باور دیوار و آهن و باروی زندانهای خمینی و خامنه‌ای این بود که با قتل‌عام نسل جوان مشتاق آزادی در دهه ۶۰، هیبت دیوار و آهن و سلول و بارویش را در پهنه فلات ایران خیمه می‌زنند؛ اما یک ستاره هم برای شکست شب کافی‌ست. این، همان نبرد ستارگان دنباله‌دار آزادی با شب‌ترین ظلام تاریخ ایران‌زمین است. این، همان حماسه ماندگار اختری از سلاله ستارگان شب‌کوب در الفباهای نامی‌ست که حسرت ستاره‌یی را هم نبرد؛ تعلق ناگزیر به جرعهٔ حیات را در خویش کشت و خورشید‌پاره‌های پگاهان را در دایرهٔ نگاهش مشق نوشت: غلامرضا خسروی.

غلامرضا خسروی ـ کیفرخواست یک وطن 

غلامرضا خسروی در معیت پیشاهنگ آزادی به همراه تنی چند از یارانش توانست مفهوم «زندان و زندانی» را در نظام آخوندی بدل به کیفرخواست یک وطن علیه سلطه جلاد کند. غلامرضا خسروی و یارانش اراده کردند مفهوم زندان را ـ که از دههٔ ۶۰لجه‌گاه هزاران ستاره گشت ـ بدل به عرصه و میدانی برای اتحاد زندانیان، دفاع از منشور حقوق‌بشر، پس زدن سلطه بازجو و شکنجه‌گر، ارتباط با خانواده‌ها و دنیای خارج زندان و پیوند زندانی با قیامهای سراسری کنند.
غلامرضا خسروی توانست سلول و زندان و دیوار را کیفرخواستی علیه دستگاه قضاییه تحت‌امر خامنه‌ای کند. او تمام حساب و کتاب‌های زندان و زندانی توسط ارتجاع آخوندی و دستگاه قضاییه‌اش را به هم ریخت. او و هم‌بندان و یارانش با شورش و قیام در داخل زندان توانسته‌اند هویت سیاسی و مبارزاتی‌شان را به دژخیمان آمر و عامل ولایت فقیه تحمیل کنند. غلامرضا خسروی به این یقین و باور رسیده بود که باید حتی در زندان هم بر سماط ضیافت آزادی نشست.

غلامرضا خسروی ـ شکافتن دیوار و گسل‌های ناگزیر دیکتاتور 

آنچه از شورش زندانیان در اواخر فروردین تا پایان اردیبهشت ۹۳در زندان بدنام اوین رخ داد، نشان داد که نسل قتل‌عام شده در دهه ۶۰با نسل‌های بعدیِ تشنه و شیفته آزادی پیوند خورده است. از آن پس بود که جولان دادنهای بازجویان و جلادان زندانهای آخوندی ـ با وجود استمرار داشتنشان ـ تحت تأثیر فشارهای اجتماعی، خانواده‌ها، افشاگریهای مقاومت و خود زندانیان و نیز اقدامات بین‌المللی، دچار گسل‌های ناگزیر گشت.

غلامرضا خسروی ـ درک صریح زیبایی 

غلامرضا خسروی با درک روشنی از جریان اصلی و مستمر تاریخ معاصر ایران، هستی و مقاومتش در زندان را با این جریان یعنی آزادی خجسته پیوند زد. این ادراک راهگشا که به‌طور دیالکتیکی با آرمان جاری مردم ایران پیوند می‌یابد، به غلامرضا خسروی توان بسا مضاعف در نبرد با تمامیت نظام شیاد ـ جلاد آخوندی داد. به‌راستی که غلامرضا خسروی و زندانیان پیاپی او در دهه ۹۰، هوا و اکسیژن فصل سردی را شکستند که دیگر «سرمایش از درون / درک صریح زیبایی را» پیچیده نمی‌کرد. آن پیچیدگی را هزاران سربه‌دار تابستان ۶۷در هم شکسته بودند تا راهگشایان درک صریح زیباییِ محبوب آزادی برای خلقشان باشند.
غلامرضا خسروی پیشتازی از سلسله شیفتگان برابری و عدالت و آزادی بود که مبارزه‌اش با ارتجاع مسلط آخوندی را به آرمانهای سازمان مجاهدین خلق ایران پیوند زد. او رمز رهایی مردمش را در پیشتازی و رهبری زنان یافت؛ همانانی که به‌دلیل سرکوب و استثمار تاریخ حیات بشر ـ و به‌طور خاص در سلطه ایدئولوژی ضدبشری ولایت فقیه ـ مستعد درک عمیق‌تری از ضرورت آزادی و برابری و پرداخت بهای آن برای مردم ایران هستند. همان نیرو و جریان رشدیابنده‌یی که در دهه‌های ۸۰و ۹۰خورشیدی با پایداری‌اش از اشرف و لیبرتی تا خیابانهای تهران و سراسر ایران، امان و نفس نظام زن‌ستیز آخوندی را بریده است. همان زنانی که در زندانهای خامنه‌ای، مبشر پایداری و مقاومت و حفظ مرز سرخ تسلیم ‌ناپذیری برابر هیولای قرون‌وسطایی بوده و باشند.

غلامرضا خسروی ـ جانهای شیفته محبوب آزادی 

غلامرضا خسروی به جریان پویا و بالنده‌ و تاریخی میهن و مردمش پیوست. جریانی که افق سعادت خلق و میهنش را در نفی تمامیت دستگاه ولایت فقیه و وصال به آزادی می‌داند. این همان رمز ماندگاری و شکست‌ناپذیری برابر سلطه‌گری از خمینی تا خامنه‌ای بوده و هست و خواهد بود. از این رو، غلامرضا خسروی پری از پرنده آزادی بود که در زندان خامنه‌ای بر سلولی ننشست و قطره‌یی از اقیانوس مواج قیامهای سراسری کنونی مردم ایران بود که در هرم آهن و سنگ زندان تبخیر نگشت؛ که به خون جاری دوران بر سنگفرش ایران پیوست. مبارزه، پایداری و نام غلامرضا خسروی و زنان و مردانی چنین شیفته محبوب آزادی، بر رایت‌های سلسلهی از قیامهای پیاپی مردم ایران نقش بسته و‌ تبلور یافته است. این‌ها همان پتک تیک‌تاک تاریخ بر سندان دیکتاتورهایند که شتاب می‌گیرند و کفه تعادل‌قوای سیاسی و اجتماعی با حکومت آخوندی را برای مردم و مقاومت رقم می‌زنند. این‌ها همان ارابه حریص زمان برای رسیدن‌اند. این‌ها همان کاروانهایند که بر دامنه‌های وطن، فرش زمرد گسترده‌اند؛ دامنه‌هایی همیشه شاهد؛ کاروانهایی همیشه حاضر...
«جان شیفته‌یی چو تو
چنگاچنگ اهریمن
با عشقی سایه‌نشین هستی‌ات
و ستارگانی
سینه ـ ریز و گلوبند آزادی...

کیفرخواست تو:
داغ‌های مادرانت
یادهای سربین سرزمینت
کودکان بی‌سرپناهت
ایران گرسنگی‌ات!
کیفرخواست تو:
آغوش‌های محبت‌های غارت شده
شهرهای «دار»
منشور تیرباران شده آزادی!

کیفرخواست تواند
زندانیِ بی‌حریم و هستیِ تطاول شده.
سرشک خبرهای ایران
کیفرخواست تو‌اَند...»

۱۳۹۷ خرداد ۷, دوشنبه

فراخوان کمیتهٔ برگزاری گردهمایی سالانه مقاومت در پاریس: ۹تیر ۱۳۹۷(۳۰ژوئن ۲۰۱۸)

فراخوان کمیتهٔ برگزاری گردهمایی سالانه مقاومت در پاریس: ۹تیر ۱۳۹۷(۳۰ژوئن ۲۰۱۸)

گردهمایی بزرگ ایرانیان
گردهمایی بزرگ ایرانیان
قیام و ایران آزاد
با هزار اشرف و ارتش آزادی
حمایت
از شوراهای مقاومت و کانونهای شورشی
همبستگی ملی برای سرنگونی فاشیسم دینی
فراخوان
به گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در پاریس
۹تیر۱۳۹۷(۳۰ژوئن ۲۰۱۸)
هموطنان عزیز،
پشتیبانان مقاومت،
یاران قیام و ارتش آزادی،
اشرف نشانها در کشورهای مختلف جهان،
در شرایطی که قیام سراسری دیماه ۹۶، سلطنت خلیفه ارتجاع را به لرزه افکنده و تحولات شتابان اجتماعی، سیاسی و بین‌المللی پس از قیام، میهن ما را در برابر آزمون تاریخی دیگری قرار داده است؛ کمیتهٔ برگزاری گردهمایی سالانه مقاومت، شما را به مشارکت هر چه فعالتر در برپایی این گردهمایی در روز شنبه ۹تیر۱۳۹۷(30ژوئن 2018) در پاریس، فرامی‌خواند.
اجتماع بزرگ امسال ما، در گرامیداشت قیام۳۰خرداد، سرآغاز مقاومت انقلابی، روز شهیدان و زندانیان سیاسی و سالروز تأسیس ارتش آزادیبخش ملی، و در پانزدهمین سالگرد درهم شکستن کودتای ۱۷ژوئن، نماد همبستگی و آماده‌باش حامیان و یاران مقاومت و همه مشتاقان آزادی وطن است. همانها که در صحنه سیاسی و بین‌المللیهفتخوان سخت‌ترین آزمونها را پشت سر گذاشته‌اند و بر سر آنند که فلک ارتجاعی و استعماری را سقف بشکافند و طرحی نو دراندازند؛
-طرح ایرانی آزاد، بدون سرکوب و شکنجه و اعدام، بر اساس جدایی دین و دولت که در آن ولایت و سلطنت مطلقه فقیه با دموکراسی و حاکمیت جمهور مردم ایران، جایگزین شود.
-طرح ایرانی غیراتمی و کانون صلح و دوستی در منطقه و جهان که در آن ثروتها و ذخایر ملی ایران نه برای جنگ‌افروزی، بلکه برای رفاه و سعادت ملت و تحقق برابری و عدالت اجتماعی و آبادانی و محیط‌زیست زیباترین وطن هزینه شود.
هموطنان،
یاران اشرف‌نشان،
در گردهمایی سال گذشته، خانم رجوی درباره اوضاع جوشان جامعه ایران گفت:
«آفتاب تغییر بر ایران تابیده است.
رژیم حاکم بیش از همیشه آشفته و ناتوان است. جامعه ایران لبریز نارضایتی است.
و جامعه بین‌المللی سرانجام به این واقعیت نزدیک شده که مماشات با این رژیم خطاست.
همین اوضاع جوشان سه حقیقت اساسی را برای رسیدن به‌‌ آزادی ایران و صلح و آرامش در منطقه بیان می‌کند:
اول:‌ ضرورت سرنگونی رژیم ولایت فقیه،
دوم: در دسترس بودن سرنگونی این رژیم،
و سوم: وجود یک آلترناتیو دموکراتیک و مقاومت سازمانیافته، برای به‌زیر کشیدن استبداد مذهبی».
قیام دیماه و استمرار آن در جای جای میهن ستم‌زده حقانیت این حقایق را ثابت کرده و دشمن ضدبشری نیز به آن اذعان کرده است.
آخوندهای حاکم در تله خودساخته اتمی اکنون به دام افتاده‌اند و سرمایه‌گذاری آنها بر روی برجام نافرجامشانبه‌کلی سوخته است.
پایان استبداد دینی و تغییر دموکراتیک در ایران اجتناب‌ناپذیر است.
در چنین موقعیت حساسیبه‌پامی‌خیزیم، تا از قیام و آزادی مردم ایران، از شوراهای مقاومت و کانونهای شورشی، از جایگزین دموکراتیک و مستقل و از برنامه ده ماده‌یی مریم رجوی حمایت کنیم.

کمیته برگزاری گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در پاریس
زمان: ۹تیر ۱۳۹۷(۳۰ژوئن ۲۰۱۸)
مکان: پاریس –ویلپنت

قیام ایران-شماره ۱۶۹ ادامه اعتصاب سراسری رانندگان خودروهای سنگین در ششمین روز

قیام ایران-شماره ۱۶۹

ادامه اعتصاب سراسری رانندگان خودروهای سنگین در ششمین روز

اطلاعیه شورای ملی مقاومت ایران
اطلاعیه شورای ملی مقاومت ایران
احضار و تهدید رانندگان فعال برای شکستن اعتصاب
روز یکشنبه ۶خرداد اعتصاب گسترده رانندگان خودروهای سنگین و کامیونداران به‌رغم تهدیدها و فشارها و اقدامات سرکوبگرانه رژیم برای ششمین روز ادامه یافت.
در روز پیش از آن دژخیمان وزارت اطلاعات رانندگان فعال از صنفهای مختلف را احضار و برای پایان دادن به اعتصاب و اعلام آن در فضای مجازی تحت فشار قرار دادند. در سبزوار سرکرده نیروی انتظامی تهدید کرد رانندگانی که به اعتصاب ادامه دهند از حرکت در کلیه جاده‌های کشور محروم خواهند شد. در برخی شهرها مانند همدان و تهران نیروی انتظامی رانندگان را مورد توهین قرار داده و به بهانه‌های واهی جریمه می‌کنند.
به‌رغم این اقدامات سرکوبگرانه پایانه‌های اعلام بار در بسیاری از شهرهای تعطیل است و رانندگان از بار زدن سر می‌زنند و با ستونهای کامیونهای پارک شده در کنار جاده‌ها خواستار رسیدگی به مشکلاتشان هستند. در اکبرآباد کوار (استان فارس) ۴۰۰کامیون در حمایت از اعتصاب با بوق زدن به سوی شیراز حرکت کردند. در اردبیل کامیونداران از عبور خودروهای با بار جلوگیری می‌کنند. در ایلام سپاه پاسداران، سوخت را با استفاده از خودروهای شهرداری و با اسکورت جا به جا می‌کنند.
روز یکشنبه تاکسی‌داران و رانندگان تاکسی در تهران در همبستگی با اعتصاب کامیونداران و در اعتراض به نرخ کرایه و گرانی لوازم یدکی دست به اعتصاب زدند. در یزد نیز مینی‌بوس‌داران در اعتراض به گرانی و در همبستگی با کامیونداران اعتصابی در مقابل شهرداری دست به تجمع زدند.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۶خرداد ۱۳۹۷(۲۷مه ۲۰۱۸)

۱۳۹۷ خرداد ۶, یکشنبه

مریم رجوی با درود به جوانان زاهدان عموم جوانان را به حمایت از آ‌ن‌ها فراخواند

مریم رجوی با درود به جوانان زاهدان عموم جوانان را به حمایت از آ‌ن‌ها فراخواند

مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران
تظاهرات دانشجویان و مردم زاهدان در اعتراض به توهین به هموطنان بلوچ
روز شنبه ۵خرداد (۲۶مه) دانشجویان دانشگاه آزاد زاهدان در اعتراض به توهین و تحقیر نسبت به هموطنان بلوچ و شعائر اهل سنت دست به تظاهرات زدند و گروه‌های زیادی از مردم زاهدان نیز با شعار نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم به این اعتراض پیوستند. روی پلاکاردهایی که تظاهر کنندگان در دست داشتند از جمله نوشته بود: نه به توهین قومیتی و مذهبی. عوامل گارد ضدشورش در حمله به دانشگاه، شماری از دانشجویان را بازداشت کردند.
مریم رجوی، با درود به هموطنان شریف و آزاده بلوچ و دانشجویان و جوانانی که امروز در زاهدان به‌پا‌ خاسته‌اند، گفت: ‌ننگ و نفرت بر رژیم آخوندی که منشأ اصلی تبعیض و تفرقه و دشمنی در ایران امروز است. وی عموم جوانان به‌ویژه در استان سیستان و بلوچستان را به یاری و همبستگی با جوانان و دانشجویان زاهدان فراخواند.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران

۵خرداد ۱۳۹۷(۲۶مه ۲۰۱۸)

مسعود رجوی - آموزشهای ایدئولوژیکی مجاهدین - قسمت پنجم

در پرتو ایمان مجاهدین: سیمای پیروزی و شکست!

در پرتو ایمان مجاهدین: سیمای پیروزی و شکست!

 

در سال 1348 و به‌دنبال جمعبندی از جریان پیشرفت سازمان در آن مرحله، گسترش تشکیلات در دستور قرار گرفته بود. من و یکی دیگر از اعضای آن روز سازمان به محافل مختلف دانشجویی و جلسات مذهبی-سیاسی می‌رفتیم تا افراد مناسب را بررسی کنیم و برای عضوگیری آماده کنیم.
در جریان آن کارها یک روز محمد به جای مسئولمان با ما نشستی برگزار کرد تا پیشرفت کار را بررسی کند. ما در پاسخ به حسابرسی محمد درباره وضعیت و کیفیت نیروهایی که برای عضوگیری مورد بررسی قرارداده بودیم بر جنبه‌های منفی کار و نیروها انگشت می‌گذاشتیم. از جمله می‌گفتیم: «بین این همه دانشجو و بازاری انقلابی درست و حسابی پیدا نمی‌شود. حتی بهترین‌هایشان دنبال درس و تحصیلات و به فکر زندگی خوش و راحتشان هستند. از مسائل سیاسی و مبارزه وحشت دارند. چند نفری را هم که کاندیدا کرده‌ایم (با اسم و مشخصات گفتیم) چندان وضعیت مناسبی ندارند و همکاری و همراهی جدی نمی‌کنند. ابراز سمپاتی عاطفی و کلامی هم که دردی را دوا نمی‌کند».
محمد در حالی که با حوصله و دقت گوش می‌کرد، بدون این‌که مستقیماً حرفهای ما را نقد کند، بدون اشاره مستقیم به بی‌صبری و کم ظرفیتی ما را، صبر و پایداری و پیگیر بودن در مسئولیت را یادآوری کرد و تجربه‌یی از سالهای شروع کار سازمان را توضیح داد.
محمد می‌گفت: «عضوگیری نیروهای جدید برای سازمان در مقایسه با تضادهایی که در ابتدا با آن مواجه بودیم یا در آینده مواجه خواهیم شد، تضاد خیلی پیجیده‌یی نیست. اگر در برخورد با موانع و مشکلات و پیشبرد خط و استراتژی صبر و شکیبایی انقلابی نداشته باشیم هرگز موفقیتی به دست نخواهیم آورد. اگر یادتان باشد سال 39 در ایران فضای نیمه دموکراتیک به‌وجود آمد و تا 15خرداد 42 به طول انجامید. احزاب سنتی، بازاریان، دانشگاهیان و دانشجویان، فرهنگیان، روحانیان وارد صحنه سیاسی شدند. هرجا می‌رفتی هر جمعی می‌نشستی، با هر محفلی مواجه می‌شدی، مسائل سیاسی مطرح بود. به هر مسجدی یا پای هر منبری می‌رفتی حتی آخوندهای ترسو که نان را به نرخ روز می‌خورند، سخنرانی سیاسی می‌کردند. مردم رژیم را در سراشیب سقوط می‌دیدند. بخش عمده فرهنگیان و دانشجویان در اعتصاب و اعتراض بودند. بازاریان هرازگاهی در پی تحقق خواسته‌هایشان بازار را تعطیل می‌کردند، احزاب میتینگ می‌گذاشتند و اعلامیه و اطلاعیه و بیانیه صادر می‌کردند. نشریات مختلف منتشر می‌شد. فضای اجتماعی جوشان و خروشان بود. امیدهای فراوانی داشتند که با آن روش‌های مبارزاتی سایه سیاه و شوم رژیم سلطنتی را محو کنند و کشور را به آزادی و آبادانی و پیشرفتهایی همسان سایر کشورهای آزاد برسانند. این وضعیت تا 15خرداد 42 ادامه داشت شاه بعد از این‌که تضادهای درونی و بین‌المللی خود را حل کرده و رژیمش را یک پایه کرد، حرکت‌های اجتماعی را با بی‌رحمی تمام سرکوب نمود. 15خرداد آخرین ضربه یا تیر خلاص شاه و دیکتاتوریش بر روش‌های رفرمیستی بود. ترس و وحشت پلیسی و نظامی را به تمام نقاط کشور گستراند. از آن جا که جنبش‌های اجتماعی و مردمی برای چندمین بار طی 50-60سال اخیر با سرکوب و شکست مواجه شده بودند، هیچ نیرویی توان و قدرت مبارزه با رژیم را در خود نمی‌دید. بسیاری از روشنفکران رژیم را شکست ناپذیر می‌دیدند. ابرقدرتها هم پشت شاه بودند. ما در زندان بعد از بهمن ماه 1341، به مشی مسلحانه و دید علمی از مبارزه رسیده و از رهبران سنتی جدا شده بودیم. چون آنها علاوه بر این‌که خودشان مبارزه را ترک کرده بودند ما را هم به ترک مبارزه تشویق می‌کردند و با طعنه و کنایه می‌گفتند شما جوان و احساساتی هستید. رمانتیسیسم شما اجازه نمی‌دهد که بفهمید در شرایط فعلی با این رژیم نمی‌شود در افتاد».

محمد در ادامه توضیحاتش به شرایطی که همراه سعید محسن دستگیر شده بودند اشاره کرد و افزود: «در شهریور 42 وقتی از زندان آزاد شدیم فکر می‌کردیم اگر این نظرات جدید و مشی جدید مبارزه با رژیم را به دوستان سابق سیاسی بگوئیم استقبال خواهند کرد. قبل از دستگیری دوستان زیادی از اقشار مختلف اجتماعی و کادرها و نیروهای احزاب در تهران و شهرستانها داشتیم که با هم فعالیت نزدیک سیاسی داشتیم و روی آنها حساب می‌کردیم فکر می‌کردیم با ما همراهی و همکاری خواهند کرد. اما این حساب و کتاب‌های ما درست نبود سراغ هرکدامشان که می‌رفتیم آیه یإس خواندند و گفتند در شرایط فعلی نمی‌شود مبارزه کرد. رژیمی با این همه نیروی پلیسی و نظامی که هر اقدام سیاسی- اجتماعی علیه خود را در نطفه خفه کرده یا سرکوب می‌کند، توان و ظرفیتش را نداریم که با این رژیم مبارزه کنیم. قدرت پلیسی و نظامی شاه آنها را مسخر و افسون کرده بود. آنها دیده یا شنیده بودند که بعد از کودتای 28مرداد، رژیم همه فعالان سیاسی را دستگیر و اعدام و زندانی کرد و با نیروی نظامی و پلیسی فعالیت آزاد سیاسی نیروهای انقلابی دموکراتیک را به محاق برد.
شاه در فاصله سالهای 39-42 کم و کیف سرکوب را کاهش داد ولی بعد از این مانور سیاسی و حل و فصل تضادهایش، در 15خرداد قیام مردمی را ظرف یک روز درهم کوبید. جدای از ماهیت رژیم، این توانمندی‌اش را نشان می‌داد اما این سطح و ظاهر قضیه بود. در پس این ظواهر، قوانین اجتماعی خدشه‌ناپذیری بود که این دوستان غافل از آن بودند. آنها نمی‌خواستند یا نمی‌توانستند قوانین تکامل اجتماعی و حرکت قانونمند تاریخ را فهم کنند. آنها درک علمی روشنی از وحدت و تضاد پدیده‌ها نداشتند؛ نمی‌توانستند بفهمند که در پس قدرت پلیسی و نظامی رژیم شاه یا هر نظام و رژیم دیگری، ضد آن یعنی ضعف و ناتوانی تاریخی و استراتژیک همان نظام نهفته است. اگر ما این قوانین را درست بشناسیم و درست به کار بگیریم و در اثبات آن صبر، پایداری و مقاومت کنیم، می‌توانیم این نظام به ظاهر شکست‌ناپذیر را درهم بپیچیم».
محمد بعد از مرور این تجربه، چند آیه از سوره فجر خواند و تفسیر بسیار زیبا و گیرایی از آن ارائه کرد که متأسفانه همه گفته‌هایش به یادم نمانده است. اما بخشی از آن را این‌گونه بود:
لم‌تر کیف فعل ربّک بعادٍ (6) إرم ذات العماد (7) الّتی لم یخلق مثلها فی البلاد (8) وثمود الّذین جابوا الصّخر بالواد (9) فرعون ذی الأوتاد (10) الّذین طغوا فی البلاد (11) فأکثروا فیها الفساد (12) صبّ علیهم ربّک سوط عذابٍ (13) إنّ ربّک لبالمرصاد (14)
«آیا ندیدی پروردگار تو با قوم عاد چه کرد؟ قومی که صاحب ستونها و کاخ‌های عظیمی بودند که ارم سمبل قدرت و شکوه آنها بود، به‌طوریکه در هیچ شهر و دیاری و هیچ کشور و حاکمیتی چنین بناهایی نبود. ثمود... . و فرعون صاحب میخ‌ها (اهرام ثلاثه که از مهم‌ترین بناهای تاریخی و عجایب هفتگانه است) که نمادی از قدرت و حاکمیت مطلق مرحله تاریخی خود است. فرعونیان کسانی بودند که هیچ شهر و آبادی حیطه حاکمیت آنها از هیچ ظلم و ستم و تعدی و تجاوز در امان نماند. حداکثر فساد و تباهی در حق انسانها کردند، به‌طوریکه برای حفظ حاکمیت خود هر پسر بچه‌یی را بعد از تولدش می‌کشتند چون از کاهنی شنیده بود که توسط یک جوان شورشی، مردم قیام کرده و نظام فرعونی را از بین خواهند برد.
نظامی که در عصر خود از چنان قدرتی برخوردار بود که حتی خانه به خانه را کنترل می‌کرد و از زنان باردار در هراس بودند که مبادا فرزندی از آنها به دنیا بیاید و نظامشان را در هم بپیچد. دیدید که چه شد و به چه سرانجامی گرفتار شد؟»

سپس از سورهٴ قصص خواند:
إنّ فرعون علا فی الأرض وجعل أهلها شیعًا یستضعف طائفةً منهم یذبّح أبناءهم ویستحیی نساءهم إنّه کان من المفسدین (4) ونرید أن نمنّ علی الّذین استضعفوا فی الأرض ونجعلهم أئمّةً ونجعلهم الوارثین (5)
محمد در تفسیر این بخش از آیات نیز گفت: «فرعون در مرحله تاریخی خود (در نظام برده داری) به حداکثر قدرت رسیده و از برتری مطلق برخوردار بود و جامعه را به اقشار و دسته‌های قوی و ضعیف تقسیم کرده و بر ضعفا ظلم و تعدی می‌کرد. پسرانشان را می‌کشت و زنانشان را زنده نگه می‌داشت برای این‌که فاسد و تبهکار بودند و می‌خواستند نظام فاسد خود را چند صباحی بیشتر حفظ کنند.
واقعیت در پس پرده ابهام و تاریکی‌هایی که به‌طور موقت فضا را فراگرفته همواره جز این بوده است. آنهایی که حاکم‌اند خودشان به خوبی می‌دانند که نیرویی برای جارو کردن و سرنگونی آنها در راهست. آنها به‌رغم همه دعاوی که ابراز می‌کنند، به‌رغم تمام سرکوبگریها و قدرت‌نمایی‌هایشان، خوب می‌دانند که از سرنگونی و مرگ محتوم گریزی ندارند. کسی که می‌تواند آینده را ببیند و چشم‌انداز را تشخیص دهد برنده است».
در پرتو برخورد و رابطه‌یی که او با این موضوع برقرار می‌کرد، به تدریج احساس کردم دیگر در مقابل این تضادها و مسائل ضعیف نیستم. بلکه می‌دیدم تجربه گرانبها و سرمایه‌یی کسب کرده‌ام تا با مسئولیتهای سنگین‌تر بعدی و شکست و پیروزیهای آینده روبه‌رو شوم.
اکنون که چند دهه از آن روزها گذشته و به‌ویژه در دوره اخیر حیات مجاهدین، این واقعیتها بسیار سریعتر از آن چه انتظارش را داریم خودشان را به منصه ظهور می‌رسانند. روزی که محمد و سعید در یک اتاق کوچک، به‌رغم تمام یإس و نومیدیهای موجود در جامعه آن روزگار، حرکتشان را شروع کردند، چه کسی چنین چشم‌انداز و آینده‌یی را می‌توانست پیش‌بینی کند؟ پس از 30خرداد 1360، سردار شهید خلق موسی خیابانی گفت: «طی قرن‌ها چنین موقعیت بزرگی که در سالهای اخیر نصیب مجاهدین شده، نصیب هیچ نیرویی نمی‌شود».
اگر به اوضاع و احوال کنونی برگردیم، به‌سادگی می‌توان گفت، چه کسی در 12سال گذشته، فکر می‌کرد در چنین شرایط سخت و پیچیده‌ای، مجاهدین بتوانند حتی باقی بمانند و دوام بیاورند؟ چشم‌اندازهایی که طی این 12سال برای مجاهدین تصویر می‌شد به آن چه امروز جریان دارد و ادامه می‌یابد شباهت نداشت. همان‌طور که هیچ کس در آغاز برای کاری که محمد و سعید شروع کردند سرانجام و توفیفی متصور نمی‌دید.
اما این توان شگفت مجاهدین، این روئین‌تن بودن و توان بزرگ مجاهدین، از کجا سر چشمه می‌گیرد؟ این توان، بیش از هر چیز در گرو عنصر ایدئؤلوژیک آنهاست. عناصر اساسی این جوهر و ماهیت، اندیشه مجاهدی و شناخت عمیق جهان و قانونمندیهایش و اراده شگرف و تسلیم‌ناپذیر برای تغییر تکاملی آن به سوی تحقق آزادی و رهایی، رمز و راز این ماندگاری‌ست. این‌ها همه در مصداق قرانی «ایمان به غیب» تجلی می‌کنند. این عنصر کانونی ایدئولوژیک است که ما را به پیش می‌راند و سرمایه انقلابی ماست. شهیدان 4خرداد بدون شک روزهای کنونی و آینده بسا درخشان‌تر ما را به‌روشنی می‌دیدند و در فراسوی تصور ما، به آن ایمان داشتند.

خسارات پرونده اتمی و بازخواست از خامنه‌ای

گزارش اسکای نیوز از کنفرانس مقاومت ایران در پاریس برای محاکمه جنایتکاران

    گزارش اسکای نیوز از کنفرانس مقاومت ایران در پاریس برای محاکمه جنایتکاران

بهزاد نظیری عضو کمیته خارجی شورای ملی مقاومت ایران
بهزاد نظیری عضو کمیته خارجی شورای ملی مقاومت ایران
در پاریس پایتخت فرانسه، مقاومت ایران به همراه گروهی از فعالان و شخصیتهای سیاسی و حقوقی به منظور ادامه جنبش دادخواهی شهیدان قتل‌عام ۶۷ و محاکمه و مجازات تمام سران و دست‌اندرکاران و مسئولان نظام و پیدا کردن راههای به محاکمه کشاندن دست‌اندرکاران این قتل‌عام در ایران کنفرانسی را برگزار کرد. هدف از این کنفرانس ارائه اسناد و مدارک به هیأتهای حقوقی بین‌المللی جهت محاکمه سران رژیم ایران که هم‌اکنون در حاکمیت قرار دارند عنوان شد.
تلویزیون اسکای نیوز در انعکاس این کنفرانس طی گزارشی گفت:
اپوزیسیون ایران در پاریس مراسمی را به‌مناسبت سی‌امین سال قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷که رژیم ایران مرتکب آن شد را برگزار کرد.
در حاشیه این مراسم فرانسوا کولکومبه نماینده سابق پارلمان فرانسه و رئیس گروه مطالعات خاورمیانه گفت: توافق اتمی با رژیم ایران قابل زنده ماندن نبود چرا که موضوعاتی حل نشده در آن وجود داشت. تعدادی از سایتهای اتمی بدون نظارت بر آنها رها شدند. قرار بود که رژیم ایران سیاست خصمانه علیه کشورهای منطقه را کنار بگذارد ولی این رژیم به‌صورت تحریک‌آمیز دخالت در کشورهای همجوار ایران را ادامه داد. به‌نظر من امروز اروپایی‌ها به‌دنبال راه‌حل دیگری هستند تا بعضی شرکتها و سرمایه‌گذاریهایشان در ایران را نجات دهند. تغییر در سیاست آمریکا را می‌بایست حمایت و تشویق کرد. من صحبتهای آقای لودریان که می‌گوید سیاست واشینگتن اصلاح طلبهای ایران را تضعیف می‌کند را نمی‌فهمم. آنها چیزی جز ابزار در دست اصول گراها نیستند. آنها هم از یک رژیم تروریست حمایت می‌کنند.

رژیم ایران از اهداف خبیثانه خود دست بر نمی‌دارد

از طرفی بهزاد نظیری عضو کمیته خارجی شورای ملی مقاومت ایران گفت: رژیم ایران از اهداف خبیثانه‌ای که در برنامه اتمی‌اش دارد دست برنداشته است. او اضافه کرد: این رژیم حتی یک روز از برنامه‌های موشکی و اتمی‌اش دست برنداشته. کارشناسان می‌گویند موشکهای برد بلند رژیم ایران برای حمل کلاهک‌های اتمی طراحی شده‌اند. شورای ملی مقاومت ایران به آمریکایی‌ها اطلاعاتی را در مورد اماکنی که این موشک ها در آنها قرار دارند را داده است.
در حالی که رژیم ولایت فقیه در گرداب بحرانهای اجتماعی و اقتصادی بی‌سابقه‌یی دست و پا می‌زند و برخلاف این‌که خامنه‌ای ولی‌فقیه رژیم به‌صراحت می‌گوید که نمی‌تواند به کشورهای اروپایی اعتماد داشته باشد عوامل این رژیم تلاش می‌کنند تا با مذاکره با چند کشور اروپایی برجام را نجات دهند. این در حالی است که مقاومت ایران در عرصه‌های مختلف اجتماعی، سیاسی، حقوقی و پرونده اتمی، حلقه محاصره را روز به روز بر این رژیم تنگ‌تر می‌کند تا آن را به نقطه سرنگونی نزدیک‌تر کند.