زن مقاومت آزادی پیشتازان راه رهائی خلق ومیهن

زن مقاومت آزادی پیشتازان راه رهائی خلق ومیهن

۱۴۰۲ اردیبهشت ۲۳, شنبه

 افشای جنایت هولناک وجنایت علیه بشریت در رابطه با خانواده مجاهدین توسط رژیم خمینی ونظام فاسد ولایت فقیه مروری بر گذشته


پدر مجاهد عیسی ائمی ومزارش


محمود ائمی



احمد ائمی ومزار ش


سعید ائمی 


افشای جنایت هولناک وجنایت علیه بشریت در رابطه با خانواده مجاهدین توسط رژیم خمینی ونظام فاسد ولایت فقیه

رژیمی که مدعی حمایت از خانوادهاست اما تا کجا با شقاومت بی نطیری دست به قتل وترور خانواده های مجاهدین میزند روح پلید خمینی در کالبد خامنه ای جولان دارد وکماکان خون میریزد 

ايران‌زمين شماره  139تاریخ 76/02/22 برابر با 97/05/12

قلب و روح او مالامال ازعشق به مسعود و  آرمانهاي مجاهدين بود

 گفتگو با محمود ائمي  در پي شهادت پدر مجاهدش حاج عيسي ائمي به دست دژخيمان رژيم در قوچان

 

ضمن تسليت به شما و خانواده‌تان به‌خاطر شهادت پدرتان مي‌خواستيم براي خوانندگان ايران‌زمين توضيح بدهيد كه كي اين خبر را دريافت كرديد و شرح ماوقع چه بوده؟

من خودم در شب هفتم شهادتش از اين جريان باخبر شدم. عوامل وزارت اطلاعات خانواده‌ام را تهديد كرده و آنها را مجبور كرده بودند كه بگويند او سكته كرده است. تا اين‌كه نيروهاي مقاومت از داخل كشور خبر نحوهٌ شهادت پدرم را به سازمان مجاهدين رساندند. هنوزهم خانواده‌ام به‌شدت تحت فشار هستند و مأموران مانع تماس من با آنها مي‌شوند.

در روز 14فروردين ساعت2 بعدازظهر، درحالي‌كه او در مغازه تنها بوده تعدادي از عوامل وزارت اطلاعات وارد مغازه شده و با ناجوانمردانه‌ترين شكل و به‌طرز فجيعي با 16ضربهٌ چاقو او را شهيد كرده و فرار مي‌كنند. آنها بايك طرح حساب‌شده، به‌صورتي كه هيچ ردي از خود باقي نگذارند اين طرح جنايتكارانه را اجرا كرده‌اند. اين شيوه‌يي است كه به‌تازگي رژيم از آن زياد استفاده مي‌كند.

 

تا جايي كه اطلاع داريم پدر شما در هنگام شهادت هفتاد سال داشت، چرا رژيم به اين شكل فجيع به قتل يك پيرمرد سالخورده دست زد؟

او پس از انقلاب ضدسلطنتي و از همان ابتدا كه فعاليتهاي علني مجاهدين آغاز شد، هوادارمجاهدين بود و علاقهٌ خاصي به مسعود داشت. يادم هست كه سخنرانيهاي برادر مسعود را به‌دقت گوش مي‌داد، و هميشه قسمتهايي از سخنان او را تكرار مي‌كرد. و در سراسر دوران فعاليتهاي سياسي مجاهدين قبل از خرداد60 در همه‌جا حامي و هوادار مجاهدين بود و به هر صورتي كه مي توانست كمك مي‌كرد. بعد از آغاز مبارزهٌ مسلحانه در سال60 او هم‌چنان به كمكهاي خودش به شكل تهيهٌ امكانات استقراري براي مجاهدين ادامه مي‌داد.

 او در سال60، دستگير شد. اتهامش كمك به مجاهدين به‌صورت مادي و معنوي  به‌خصوص پس از آغاز مبارزهٌ مسلحانه،  و تهيهٌ امكانات استقراري براي مجاهدين در مشهد بود. او پس از دستگيري تحت شكنجه هاي فراوان قرار گرفت و حدود سه سال در سياهچالهاي خميني به‌سربرده بود. كساني‌كه در زندان با او بودند، از روحيهٌ مقاوم او در برابر دژخيمان  حرفهاي زيادي دارند.

قبل از دستگيري نيز، در شهريور60 كه براي ملاقات برادرم احمد به زندان مشهد رفته بود، پاسداران، به‌جاي دادن ملاقات او را ناگهان سر جنازهٌ برادرم برده بودند، ولي او با روحيهٌ بسيار قوي جلو پاسداران اين آيهٌ قرآن را خوانده بود‌ كه «ولا تحسبن‌الذين قتلوا في سبيل‌الله امواتاً بل احياء عند ربهم يرزقون»

 خبر شهادت برادر ديگرم، سعيد را هم در زندان به‌او دادند، او دراوايل سال61 در جريان درگيري با پاسداران شهيد شده بود، هدف دژخيمان اين بود كه به‌اين ترتيب او را بشكنند و وادار به تسليم و دست كشيدن از حمايت از مجاهدين كنند،‌در حالي‌كه در عمل نتيجهٌ عكس گرفتند.

او پس از آزادي از زندان هم،  همواره مورد تعرض و آزار و اذيت مزدوران وزارت اطلاعات رژيم قرارداشت. و به راستي كه او يك مجاهد خلق بود كه از آغاز فعاليتهاي علني  مجاهدين پس از انقلاب، تا آخرين لحظهٌ عمرش با اعتقاد به رهبري مسعود زندگي مي‌كرد. اگرچه سالها بود كه با سازمان ارتباط تشكيلاتي نداشت، ولي همواره، قلب و روحش مالامال ازعشق به آرمانهاي مجاهدين بود تا آن‌كه در سن 70سالگي به صف جاودانه‌فروغهاي آزادي پيوست.

حتماً پيام جانسوز مسعود را به اهالي قوچان بعد از شهادت مجاهد پير عيسي ائمي شنيده‌ايد، به‌راستي كه اين پيام خود من را هم آتش زد. خواهر مريم بارها دربارهٌ مسعود گفته‌اند كه «مسعود با تك‌تك شهيدان شهيد مي‌شود و با تك‌تك اسيران شكنجه مي‌بيند». و اين واقعيتي است كه من چه در اين مورد و چه در ساير موارد به‌خوبي شاهدش بوده‌ام.

  آيا ازسرنوشت برادرتان كه سال قبل توسط عوامل اطلاعاتي رژيم ربوده شد، اطلاعي داريد؟

خير، او از شب 21ماه رمضان سال گذشته كه از خانه بيرون رفته ديگر بازنگشته است و طي اين مدت تمامي اقدامات پدرم نيز براي يافتن او بي‌نتيجه مانده بود. پدرم براي روشن‌شدن سرنوشت او حتي به زندانهاي زاهدان و زابل هم مراجعه كرد، ولي جوابي دريافت نكرده بود. عكس او را به روزنامه‌ها داده بود كه هر كس از او اطلاعي در دست دارد خبر بدهد ولي بازهم نتيجه‌يي حاصل نشده بود.

مزدوران وزارت اطلاعا ت براي شكنجهٌ روحي خانواده و ايجاد رعب و وحشت باز هم بيشتر، به‌خانه زنگ زده و گفته‌اند مژدگاني ما را بدهيد، محمد در تركيه است، بعد گوشي را به يك نفر كه تركي صحبت مي كرد داده‌اند و بعد خنديده‌اند و سپس تماس را قطع كرده‌اند.

البته هم‌چنان‌كه مي‌دانيد، شوراي ملي مقاومت، به تمامي ارگانهاي بين‌المللي و مجامع حقوق بشري و گزارشگر سازمان ملل متحد، جنايت رژيم و دستگيري برادرم را اطلاع داده و خواستار تحقيق شده است.

 

اين جنايت فجيع چه واكنشهايي را در مردم شهر شما برانگيخته است؟ اطلاعي داريد؟

گزارشهايي كه از قوچان و ساير شهرهاي استان خراسان به دستمان رسيده، نشان مي‌دهند كه اين جنايت شهر را لرزانده و قلب مردم را به‌درد آورده است. تعداد زيادي از مردم  در تشييع جنازه شركت كرده و رژيم را لعنت مي‌كرده‌اند، به‌ويژه اين‌كه او به‌عنوان يك بازاري سرشناس، معتمد مردم بود. به‌همين دليل رژيم در ابتدا كوشيد كه مسأله را جنايي و يك قتل معمولي جلوه بدهد و ادارهٌ آگاهي را مأمور تحقيق پيرامون اين جنايت نمود. درعين حال عوامل رژيم به‌دليل انزجار مردم از اين جنايت هولناك، در ترس و وحشت از بي‌آبرويي هرچه بيشتر، مي گفتند اين كار خود مجاهدين بوده است.

 ولي امروز ديگر همه مي دانند كه عوامل رژيم از فرط استيصال و درماندگي در براير اين مقاومت و حمايت مردمي از آن، دست به چنين كارهاي وحشيانه‌يي مي‌زنند. آنها تلاش مي‌كنند تا با ايجاد رعب و وحشت در مردم، به‌خصوص در خانواده‌هاي مجاهدين، مانع حمايت آنها از مجاهدين و مقاومت شوند. درحالي‌كه اين‌گونه اقدامهاي رذيلانه، آتش خشم مردم را شعله‌ورتر مي‌كند. هم‌چنان‌كه شهادت پدرم در سن هفتاد سالگي تنها به‌جرم كمك به مجاهدين، تنها نفرت از رژيم را در مردم قوچان بيشتر كرده و آنها را عميقاً متأثر كرده است. به اميد روزي كه مردم ايران به كمك فرزندان قهرمانشان در ارتش آزادي انتقام اين خون و همهٌ خونهاي به‌ناحق ريخته‌شده را از اين جنايتكاران بازستانندo

 

* ايران‌زمين شماره  139تاریخ 76/02/22 برابر با 97/05/12

اطلاعيهٌ كميسيون اصناف شورا

به گزارش سازمان مجاهدين خلق ايران، عوامل رژيم ددمنش خميني، حاج‌عيسي ائمي، از تاجران سرشناس شهر قوچان، را در روز 14فروردين‌ماه1375، با ضربات چاقو، به‌طرز وحشيانه‌يي، به‌شهادت رساندند.

آقاي عيسي ائمي به‌دليل هواداري از مجاهدين و كمك مالي به آنها به‌مدت سه سال در سياهچالهاي رژيم خميني زنداني بود و پس‌از آزادي نيز بارها تحت آزار و فشار عوامل رژيم قرار گرفته بود. يكي از فرزندان او ـ‌‌محمد ائمي‌ـ نيز از ديماه سال گذشته ناپديد شده، و هيچ‌گونه خبري از او نيست.

چنان‌كه بارها به اثبات رسيده، رژيم درماندهٌ آخوندي براي سرپوش‌نهادن بر بحرانهاي مختلف داخلي و بين‌الملليش چاره‌يي جز بالابردن جو اختناق و سركوب مخالفان خود نمي‌بيند، آن‌هم به شيوه‌هاي بسيار وحشيانه‌يي كه نمونه‌هايش را در ربودن و به‌قتل رساندن مخالفان در برخي از ديكتاتوريهاي آمريكاي لاتين مي‌توان مشاهده كرد. كميسيون اصناف شوراي ملي مقاومت شهادت آقاي عيسي ائمي را به آقاي محمود ائمي، عضو شوراي ملي مقاومت و به خانوادهٌ محترم ايشان تسليت مي‌گويد، و از مراجع بين‌المللي، به‌ويژه كميسيون حقوق‌بشر ملل متحد، خواستار تحقيق دربارهٌ اين جنايت وحشيانه و نجات جان آقاي محمد ائمي مي‌باشد.

 

ايران‌زمين شماره  139تاریخ 76/02/22 برابر با 97/05/12

پهلوان فيلابي: او به‌خاطر هواداريش از مجاهدين و دشمنيش با آخوندها  مورد احترام مردم قوچان بود

آقاي مسلم‌اسكندر فيلابي، قهرمان سابق كشتي جهان و مسئول كميسيون ورزش شوراي ملي مقاومت كه همشهري و از اقوام شهيد عيسي ائمي است، دربارهٌ اين قتل ناجوانمردانه به خبرنگار ايران‌زمين گفت:

عيسي ائمي يكي از هواداران صديق مجاهدين و از مشوقان خانواده‌هاي شهيدان براي مقاومت در برابر رژيم آخوندي بود. او كه پدر مجاهدين شهيد سعيد ائمي بود، در ميان همشهريانمان و در بازار قوچان شخصيتي مورد اعتماد و سرشناس بود و به‌خاطر هواداريش از مجاهدين و دشمنيش با آخوندها مورد احترام قرار داشت. آن‌چنان‌كه شنيدم، همشهريان رشيد قوچانيمان در تشييع جنازهٌ آن شهيد بزرگوار كه در سن 70سالگي در كمال سرفرازي در راه آزادي مردم ايران به‌شهادت رسيد، شركت همگاني نموده و انزجار و تنفر خود را نسبت به آخوندهاي ضدايراني و ضدبشر نشان دادند. مردم قوچان كه مجاهدين بسياري را در دامن خود پرورده‌اند،‌قبلاً هم نشان‌داده‌اند كه آخوندستيز هستند و براي تقويت ارتش آزاديبخش، چه از نظر نيرويي و چه از نظر پشتوانهٌ مالي و اجتماعي همواره كوشا بوده‌اند. شهادت اين مجاهد گرانقدر را به فرزندش آقاي محمود ائمي و ساير اعضاي خانوادهٌ شهيد، به همشهريان عزيز قوچانيمان، به تمامي خانواده‌هاي شهيدان، به همهٌ شيرزنان و ابرمردان ارتش آزاديبخش و اعضاي شوراي ملي مقاومت تسليت عرض مي‌كنم .

 

* ايران‌زمين شماره  139تاریخ 76/02/22 برابر با 97/05/12

اطلاعيهٌ سازمان چريكهاي فدايي خلق ايران

قتل آقاي عيسي ائمي را محكوم مي‌كنيم

به گزارش دبيرخانهٌ شوراي ملي مقاومت ايران رژيم جنايتكار جمهوري اسلامي روز 14فروردين امسال آقاي عيسي ائمي، 70ساله را در قوچان با 16ضربه چاقو به قتل مي‌رساند. آقاي عيسي ائمي، يك تاجر سرشناس در قوچان بوده  كه به‌دليل هواداري از سازمان مجاهدين خلق ايران سه سال در زندان تحت شكنجهٌ مزدوران رژيم بوده است.

سازمان چريكهاي فدايي خلق ايران ضمن محكوم‌نمودن اين اقدام جنايتكارانه، شهادت آقاي عيسي ائمي را به خانوادهٌ ايشان و همرزم شورايي آقاي محمود ائمي تسليت مي‌گويد.

سازمان چريكهاي فدايي خلق ايران

13ارديبهشت1376 (3مه1997)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر