مارسل رجمن، رزمنده جوان مقاومت فرانسه
مارسل رجمن معروف بهسیمون موجئان، قدرت، میشل و میشل میکزلاو، اول ماه مه ۱۹۲۳ در ورشو بدنیا آمد. فوریه سال ۱۹۴۴ در قلب کوهستان مونت-والرین تیرباران شد. وی از یهودیان لهستان بود که بهعنوان سرباز دواطلب وارد ارتش آزادیبخش فرانسه (چریکها و پارتیزانها- کارگران روز مزد مهاجر) شد. او عضو گروه مانوکیان و فرمانده گروه بسیار فعال عملیاتی «استالینگراد» بود.
زندگینامه
اولین سالهای زندگی
مارسل رجمن در سن هشت سالگی بهمراه خانواده اش بهفرانسه آمد. ده ساله بود که وارد پیشآهنگی و باشگاه ورزشی کارگری یاسک شد. با اینکه دیر وارد مدرسه شد اما این دیرکردش را جبران کرد. در پانزده سالگی موفق شد مدرک دوره ابتدایی را بدست آورده و بهمراه خانواده اش بعنوان کارگر بافندگی وارد کار شود.
جنگ جهانی دوم
از همان زمان که گروههای جوانان کمونیست تشکیل شد، مارسل بلافاصله بهآنها پیوسته و فعالانه تا اوایل سال ۱۹۴۲ در آن تشکل مبارزه کرد. در تظاهراتهای غیرقانونی، چسباندن اعلامیهها و … شرکت داشت. مسؤل جوانان و فرهنگ در منطقه ۶ شده و در منطقه ۱، خیابان شهرک صنعتی ساکن شد.
در اوایل سال ۱۹۴۲، تقاضای پیوستن بهیگان دوم یهودیان (FTP) را داد. این تقاضا پذیرفته شد. در این یگان مارسل بخاطر شجاعت و ذکاوتش از دیگران متمایز گشت. وی بلافاصله بعنوان مربی آموزش رزمندگان جدید انتخاب شد. زمانیکه گروه چکسلواکیایی FTP تشکیل شد، مارسل برای آموزش مهارتهای جنگیدن پارتیزانها بهآنجا فرستاده شد. در اینکار بسیار موفق بود و اولین عملیات آنها علیه آلمانها در پل هنرها انعکاس بسیار زیادی داشت.
زمانیکه یگانهای ارمنی تشکیل شد، او دوباره بهعنوان مربی بهآنجا اعزام شد. برجستهترین عمل مارسل رجمن این بود که اولین عملیات میساک مانوکیان در لووالوا، تحت هدایت او انجام شد.
سوم ژوئیه ۱۹۴۳، مقابل ساختمان ۱۷ در خیابان میرابو، منطقه ۱۶ پاریس، مارسل رجمن و ارنست بلانکوپوف با تمام قدرت نارنجک روی ماشین کریگسمارین پرتاب کردند. آلمانیها با آتش پرحجمی پاسخ دادند. مارسل رجمن که پلیسها درتعقیبش بودند، موفق شد از صحنه فرار کند. اما ارنست بلانکوپف که بهسختی مجروح شده بود، ترجیح داد آخرین گلوله کمریاش را بهسرش شلیک کند تا اینکه توسط دشمن دستگیر شود.
تابستان ۱۹۴۳، اعضای FTP-MOI تصمیم گرفتند فرماندهی پاریس بزرگ، ژنرال ون شومبرگ، امضاء کننده اعلامیههایی که در پاریس نصب شده بود و خبر از اعدام اعضای مقاومت میداد را در هم بکوبند. سرویس اطلاعات FTP-MOI افسر ارشدی ر ا شناسایی کرد. او هر روز در حالیکه توسط دو گارد اسکورت میشد، با اسب برای گردش بهجنگل بولونی میرفت. بعد از تفریح بهخیابان رافائل برگشته و قبل از اینکه سوار ماشیناش بشود وارد محوطه لوکس هتل میشد. این ماشین او را بههتل موریس میبرد. مسیر همیشه همین بود. مارسل رجمن، ریموند کوجیسکی و لئو کنلر تصمیم میگیرند عمل کنند. روز ۲۸ ژوئیه ۱۹۴۳، هر سه نفر با پرتاپ نارنجک بهماشین حمله کرده و موفق میشوندکه صحنه را ترک کنند. اما سوژه جان سالم بهدرمیبرد… علاو بر این، نفری هم که آنروز داخل ماشین بود، فرمانده پاریس بزرگ نبود. او سرهنگ دوم موریتز ون مالیبر و عضو ستاد ژنرال ون شومبرگ بود.
از آن پس، مارسل رجمن همه جا مورد تعقیب قرار گرفته و اسمش در «اعلامیه سرخ» که از طرف آلمانها منتشر شده بود وارد گشت: «ریمون، یهودی لهستانی، سیزده سوء قصد».
دیری نگذشت که خانه تیمیاش، در خیابان بلویل در پاریس از طرف اطلاعات عمومی متعلق BS2، لورفت، اما آنها ترجیح دادند این تور را طولانی کنند تا اینکه تنها بهیک بازداشت راضی شوند.
در ژوئیه و اوت ۱۹۴۳، بریگادهای ویژه شماره ۲ از اطلاعات عمومی تمامی تلاششان را روی نیروهای مقاومت که به آنها «تروریستها» ی ام.او. ی میگفتند، متمرکز کردند. مارسل رجمن، مسؤل گروه سوزنهای قطار و اجرای عملیاتها، میساک مانوکیان، فرمانده نظامی و لئو کلنر رزمنده بسیار کار کشته و جنگ آزموده، این سه نفر بیشتر از همه تحت تعقیب بودند.
اوایل ماه اوت ۱۹۴۳، لاجب گولبرگ که بعد از ژوئیه ۱۹۴۲، پارتیزان خشنی شده بود (خانوادهاش در هجومی دستگیر شده بودند)، مورد شناسائی قرار گرفته و تا شماره ۹-۹ گذرگاه استنویل تعقیب شد. او بههمراه مارسل رجمن، در حالیکه توسط بازرس صبور اطلاعات عام (RG) مورد تعقیب بود دوباره ظاهر شدند.
در پایان تابستان، تقریباً تمامی رزمندگان MOI مورد شناسایی قرار گرفته بودند.
سرویس اطلاعاتی FTP-MOI، نسبت بهافزایش موارد امنیتی در خیابان سن- دومینیک در پاریس اعلام هوشیاری کرده بود. یک خودرو مرسدس بزرگ با صلیب شکسته روی پرچمهایش، مرتباً وارد محوطه خانه شیمی شده و یک نازی بلند پایه از آن پیاده میشد. بعد از ۴ ماه تور گذاری، فرماندهی نظامی MOI، مارسل رجمن، لئو کنلرو سلستینو الفونسو بهاین میاندیشند که طرح حمله علیه این افسر بلند مرتبه را بریزند. عملیات تحت فرماندهی میساک مانوکیان، مسؤل نظامی FTP-MOI بعد از اوت ۱۹۴۳، انجام شد.
۲۸ سپتامبر ۱۹۴۳، ساعت ۸ و ۳۰، مرسدس بنز چند دقیقه قبل از سوار کردن مسافرش توقف میکند. سلستینو آلفونسو روی افسر اس.اس موقع سوار شدن بهماشین آتش باز میکند. شیشهها از قدرت گلولهها میکاهند. مرد آلمانی زخمی میشود، تلاش میکند از در مخالف فرار کند ولی مارسل رجمن با شلیک سه گلوله کار را تمام میکند. از طریق مطبوعات آلمانی بود که رزمندگان از هویت او باخبر شدند: سوژه عبارت بود از ژیلیوس ریتر، مسؤل STO (سرویس کار اجباری) در فرانسه. چاپ خبر این «عمل وحشتزا» در صفحه اول و مراسم خاکسپاری رسمی در کلیسای مادولین انعکاس بیشتری بهاین عملیات داد.
مارسل رجمن در دستان دشمن
۱۶ نوامبر ۱۹۴۳، مارسل رجمن سر قرار با اولگا بانسیک- زِوِک، توسط بریگادهای ویژه دستگیر شد. در دادرسی ۲۳ عضو اف.ت.پ- مهاجرین، که روزهای ۱۷ و ۱۸ فوریه ۱۹۴۴ جریان داشت محاکمه شد. اویکی از ده نفری بود که در اعلامیه سرخ معرفی شده و در تمامی پاریس نصب شده بود. دادگاه نظامی آلمان او را بهمرگ محکوم کرد. مارسل در قلب کوهستان والرین در ۲۱ فوریه ۱۹۴۴ بههمراه ۲۱ عضو گروه مانوکیان تیرباران شد.
مادرش شانا رجمن (متولد ۱۸۹۳ در ورشو) در ۳ فوریه ۱۹۴۴ با ستون شماره ۶۷ که عازم دارنسی بود بهاردوگاه کار اجباری فرستاده شده و در اردوگاه «بیرکناٰئو» در اتاق گاز کشته شد. سیمون، برادر کوچکترش (متولد اول ژانویه ۱۹۲۷)، با ستون شماره ۸۵ بهاردوگاه کار اجباری بوشونوالد فرستاده شد.
بناهای یادبود
پارک کوچک مارسل رجمن، واقع در خیابان مرلن در منطقه ۱۱ پاریس، بعد از حکم ۱۴ ژانویه ۱۹۹۴ بهاسم او نامگذاری شده و محل برگزاری یک مراسم یادبودی در ۲۱ فوریه سال ۲۰۱۰ بوده است.
فیلمهای ساخته شده بهیاد مارسل رجمن
– ارتش جنایت ساخته روبر گدگیان، تولید شده در سال ۲۰۰۹٫
– اف.ت.پ – ام.او. ای در مقاومت ساخته موراد لافیت و لورانس کارسزنیا (تولید شده در تصاویر معاصر.
یاداداشتها و مراجع:
نگاره (پرتره) مارسل راجمن معروف بهفاکیلته، تنظیم شده توسط بازرسهای BS2: «فاکیلته، ۱۹ ساله، پیکری قوی با قدی کوتاه، چهرهای گرد، موهای بلوطی تیره با فر و پرپشت، پیراهن ورزشی آبی دریایی با یقه گرد و نواری آبی در پایین، کفشهای مشکی، با کیفی زیر بغل.»
منبع: پایگاه اطلاع رسانی (آرشیو) ساختمان یادبود شوآه در پارک کوچک مارسل رجمن (آرشیو) روی سایت اداره راه شهر پاریس.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر