۱۳۹۶ بهمن ۵, پنجشنبه

در مورد ثبت مقاله مریم رجوی در وال استریت ژورنال - روزنامه رسمی‌کنگره ایالات متحده:

در مورد ثبت مقاله مریم رجوی در وال استریت ژورنال - روزنامه رسمی‌کنگره ایالات متحده: 


وال استریت ژورنال

وال استریت ژورنال


رکورد کنگره آمریکا
18ژانویه 2018

کنگره 115
دوره دوم
سند شماره 11از مجموعه 164

اعتراضات در ایران با سال 2009متفاوت است

تام مک کلینتاک از ایالت کالیفرنیا در مجلس نمایندگان آمریکا روز پنجشنبه 18ژانویه 2018:

آقای رئیس کنگره، من مقاله‌یی را که توسط خانم مریم رجوی، رئیس‌جمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران در حمایت از خواسته مردم ایران برای دموکراسی در روزنامه وال استریت ژورنال به‌تاریخ 9ژانویه 2018 نوشته شده است در رکورد کنگره درج می‌کنم.
در این مقاله که متن کامل آن در رکورد کنگره به ثبت رسیده، از جمله آمده است:

تظاهرات اخیر در ایران یک پیام روشن را فرستاد: رژیم ملاها بر پایه‌های لرزان قرار دارد و مردم ایران در مبارزه‌شان برای به زیر کشیدن آن مصمم هستند. شعارها علیه ولایت‌فقیه، فراخوان به یک جمهوری واقعی داده و بروشنی ولی فقیه رژیم علی خامنه‌ای و رئیس‌جمهورش، حسن روحانی را هدف قرار دادند. 
این باید نقطه پایانی باشد بر افسانه ای که هنوز توسط برخی دولتها دنبال می‌شود. افسانه ای مبنی بر این که برای مردم ایران تفاوتی بین میانه روها و سخت سران وجود دارد. 
این تظاهرات هم‌چنین پایه های استدلالهایی که یک تصویر باثبات از رژیم را ارائه می‌دهند، فرو می‌ریزد.
میلیونها نفر از مردم ایران در فقر زندگی می‌کنند. با این همه، بر اساس گزارشهایی که به شورای ملی مقاومت ایران رسیده است، رژیم حاکم در تهران تاکنون و در مجموع بیش از یکصد میلیارد دلار را صرف کشتار در سوریه کرده است. شعارهای ”مرگ بر حزب‌الله“ و ”سوریه را رها کن، فکری به‌حال ما کن“ بروشنی مخالفت مردم با عملکردهای جنگ‌افروزانه رژیم در منطقه را بنمایش می‌گذارد. 
منتقدین ممکن است خاطرنشان کنند که ایران در گذشته هم با اعتراض مواجه بوده است. چه چیزی قیام کنونی را از تظاهرات 2009متمایز می‌سازد؟ 
تظاهرات 2009 به‌خاطر شکافهایی در رأس رژیم جرقه زده شدند. نیروی محرکه تظاهرات اخیر - که در مشهد، دومین شهر بزرگ ایران شروع شد و به‌سر عت به سراسر ایران گسترش پیدا کرد - افزایش قیمتها، ویرانی اقتصادی، فساد گسترده و یک تنفر نسبت به رژیم بود. 
یک تفاوت بزرگ دیگر: قیام 2009 مقدمتا توسط طبقه متوسط رو به بالا و دانشجویان در کانون آن، و تهران در مرکز آن، هدایت می‌شد. اما تظاهرات اخیر طیف بسیار گسترده تری از مردم را در بر می‌گیرد - طبقه متوسط، محرومان، کارگران، دانشجویان، زنان، جوانان. تقریباَ همه جامعه در این تظاهرات نمایندگی شده است. 
بر همین سیاق، قیام اخیر هیچ ربطی به جناحها یا گروهبندی های داخل رژیم ندارد. هیچ‌گونه توهمی در مورد اصلاحات یا تغییرات تدریجی در داخل [رژیم] وجود ندارد. 
یکی از شعارهای مورد علاقه در تهران این است: «اصولگرا، اصلاح طلب، دیگه تمومه ماجرا». این هم یک نمونه دیگر از قطعیت سرنگونی است.
ما نمی‌باید فراموش کنیم که مسئولان قتل‌عام هولناک 30هزار زندانی سیاسی در سال 1367، امروز هنوز در ایران در قدرت هستند و دارای مناصب ارشد اجرایی و قضایی بوده و درگیر کشتار تظاهر‌کنندگان در خیابان هستند. 
شاید تفاوت نهایی بین تظاهرات 2009 و قیام اخیر این خواهد بود که این آخری در سرنگون کردن استبداد مذهبی منفور، موفق خواهد بود. مردم ایران با اشتیاق بسیار امید دارند که چنین شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر