پیامدهای شکست استراتژیک رژیم در سوریه
- گزارشات و تحلیلها
- 1403/09/18
«چرا ارتشیهای سوریه نمیجنگند و بهراحتی میدان نبرد را ترک میکنند؟».
این عنوانی است که نشریهٔ حکومتی آفتاب نیوز مطلب خود را در تاریخ ۱۶ آذر با آن شروع کرد. همین تیتر بهتنهایی گویای بهت و وحشت رژیمی است که سالها تلاش کرده بود با ایجاد شبکهیی از مزدوران و نیروهای نیابتی در کشورهای مختلف، سلطهطلبی و دخالتهای خود را توجیه کند و اینک همه چیز را بر باد رفته میبیند.
شدت ضربه ناشی از پیشروی برقآسای مخالفان سوری، تقریباً تمام مقامات و تحلیلگران رژیم را به گیجی و آشفتگی کشانده است. رژیم با شروع حمله، در ابتدا سعی کرد موضوع را عادی جلوه بدهد و رسانههای رژیم نوشتند که «عباس عراقچی وزیر خارجه کشورمان در یکی از رستورانهای شهر دمشق حضور یافت و به تناول شام در کنار شهروندان سوریه پرداخت. این اقدام قاعدتاً حاوی پیامی مبنی بر برقراری امنیت در پایتخت سوریه است»! (تابناک، ۱۱ آذر) اما جالب اینکه در همان سر میز شام هم یک استاد دانشگاه آمد و کاسه کوزهٔ نمایش رژیم را بر هم زد و از شرایط خراب دیکتاتور و اوضاع انقلابی در حلب گفت.
در ادامه و با پیشروی مسلحین، چهرهٔ در هم رفته و آشفتهٔ عراقچی در مقابل دوربینها دیده شد که دیگر از اولدورم بلدورومهای قبلی دست برداشته و در پاسخ به سؤالی حول «احتمال ورود نظامی» رژیم به سوریه فقط از «رایزنی» و «حمایت از دولت، مردم و ارتش سوریه در حدی که لازم باشد» گفت!
فروپاشی عمق استراتژیک!
با تحولات اخیر در سوریه، بهویژه پیشروی شگفتآور شورشیان سوری، رؤیای ارتجاعی رژیم ولایت فقیه در منطقه بهسختی در حال فروپاشی است.
مطابق گزارش نیویورک تایمز، رژیم از روز جمعه یعنی همان زمانی که عراقچی مدعی «رایزنی» بود، اقدام به تخلیه فرماندهان و پرسنل نظامی خود از سوریه کرده است. کلیپهای بیشمار از فضای انقلابی داخل سوریه از جمله آزاد شدن شهرهای مختلف، باز شدن زندانها و آزادی زندانیان، تسلیم شدن یا فرار نظامیان اسد با در آوردن لباس نظامی و بر جای گذاشتن سلاح و ادوات و مهمات، پاره شدن تصاویر و تخریب مجسمههای دیکتاتور در شهرهای مختلف و... نشان میدهد که دیگر رژیم توان نگهداری و حمایت از بشار اسد را ندارد.
به این ترتیب تمام دود و دم و فضاسازی رژیم که روزگاری مدعی بود اگر دست به نیابتیهایش بخورد دنیا را به آتش میکشد و جنگ جهانی سوم میشود و چنین و چنان میشود، همه بر باد رفت. پس از ضربات مهلکی که با سرنیزه کردن فلسطین و سپس لبنان به عمق استراتژیکش وارد شد، از دست دادن سوریه نیز باخت استراتژیک او را تکمیل کرد.
بنابراین صرفنظر از روند و سرعت اوضاع پس از این، تا همین جای کار میتوان پیشبینی نمود که:
شکست استراتژیک رژیم در سوریه، در وهلهٴ اول تأثیر خود را بر روحیه و انگیزه گرفتن مردمی که در دیگر کشورهای منطقه زخمخورده از ستم رژیم هستند خواهد گذشت و بطریق اولی بر مردم ایران چرا که آنها همه در شکست دیکتاتور سوریه شکست رژیم ولایت فقیه را میبینند. آنها شاهدند که همه ادعاها و لاف و گزاف رژیم دربارهٔ عمق استراتژیکش، بیش از یک قدرتنمایی پوشالی نیست. در ایران مطالبات اجتماعی و اعتراضات اقشاری که دار و ندار آنها در سوریه خرج شده است، بیشتر خواهد شد. روحیهٔ شورشگری و جنگندگی جوانان قیامآفرین در مصاف با مزدوران بالاتر خواهد رفت.
مردم ایران با دیدن شهرهای آزاد شده در سوریه، برای نقشهمسیر و استراتژی سرنگونی آینده روشنتری دیده و قطعاً رادیکالیسم قیامهای آینده بسیار بیشتر خواهد شد.
اضمحلال سریع نظامیان یک دیکتاتور که سالها یک خلق محروم را به اسارت گرفته بود مهر تأییدی بر تو خالی بودن نیروهای مزدور اسد بود که بر وارفتگی تمام نیروهای نیابتی رژیم در منطقه اثر خواهد گذاشت.
یکی از ترفندهای رژیم استفاده از مزدوران نیابتی برای سرکوب قیامها در کشورهای دیگر بود که این تاکتیک نیز به فنا رفت. از این پس دست رژیم در جابهجایی و انتقال مزدور به سایر کشورها بسیار بستهتر خواهد شد.
جیرهخواران داخلی رژیم هم که اسیر تعادلقوای روز و جهت باد هستند و با وحشت اخبار منطقه را دنبال میکنند بیشازپیش دچار ریزش و از همگسیختگی شده و بیشتر «از آقاشون» خواهند برید.
انزوای منطقهیی و بینالمللی رژیم افزایش خواهد یافت. در سطح منطقه دیگر توان باجگیری با نیابتیها را نخواهد داشت و در سطح جهانی هم با آشکار شدن پوسیدگی و ضعفش، متحمل تحریمها و فشار بیشتری خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر