پیامدهای گستردهتر منطقهای و استراتژی ترکیه- نقش ترکیه در بحران جدید سوریه؛ قمارِ حسابشده یا ریسک پرخطر؟
بشار واردغان
حملۀ «هیئت تحریر الشام» حرکتی حسابشده در پسزمینه تغییرات دینامیک منطقهای است. اقدامات نظامی اخیر اسرائیل در غزه و لبنان، به تضعیف نسبی موقعیت ایران و متحد کلیدیاش حزبالله منجر شده و فرصتهایی را برای گروههای مخالف در سوریه فراهم کرده است.
چراغ سبز ترکیه به این گروهها با آگاهی از این تغییرات بوده تا از درگیریهای سوریه بهعنوان ابزاری برای بازتنظیم استراتژی منطقهای خود استفاده کند. هماهنگی زمانبندی این حمله با کاهش ظرفیت ایران و متحدانش نشاندهنده تلاش آنکارا برای افزایش نفوذ خود در سوریه و بهرهبرداری از تغییرات توازن قدرت در منطقه است.
با این حال، ورود این نیروها به یک جنگ جدید -که ترکیه با وجود آگاهی از مواهبش، دست داشتن در آن را انکار میکند- خالی از خطر نیست. دخالت در شام ممکن است تنشها را با ایران، که اقدامات آنکارا را تهدیدی برای نفوذ خود در سوریه میداند، تشدید کند. علاوه بر این، همکاری ترکیه با گروههایی مانند هیئت تحریر الشام که رسماً بهعنوان سازمانهای تروریستی شناخته میشوند، احتمالاً انتقاد متحدان غربی آنکارا را برمیانگیزد و جایگاه ترکیه را در ائتلافهای بینالمللی تضعیف میکند.
تلاشهای دیپلماتیک اخیر، از جمله ارتباطات وزیر خارجه ترکیه با آمریکا، ایران و عراق، نشاندهنده رویکرد حسابشده آنکارا است که تلاش میکند از تغییرات میدانی بهعنوان ابزاری برای کسب امتیاز در مذاکرات استفاده کند. این روش برای اردوغان بیگانه نیست؛ او بارها در دوران سیاسی خود وارد قمارهای بزرگ شده است.
این استراتژی با ریسکهای قابلتوجهی همراه است. نقش دوگانۀ ترکیه بهعنوان یک میانجی و محرک میتواند فشارهای بیشتری را در میدان نبرد متوجه آنکارا کند. هرچند ایران و روسیه، به دلیل ضعف در سازماندهی و کاهش مشروعیت میان مردم سوریه، هنوز قادر به ایجاد پاسخ قاطع نبودهاند، اما این وضعیت ممکن است پایدار نماند.
همانطور که دارین خلیفه از «گروه بحران» هشدار داده است، «ترکیه در حال بازی با آتش است، اما آتشی که معتقد است میتواند آن را کنترل کند». با این حال، پیامدهای بلندمدت این قمار—برای سوریه، ترکیه و کل منطقه—هنوز نامشخص است؛ هرچند فعلاً ترکیه دست برتر را دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر