اشرف و موسی سمبلهای جاودانه و فراموشیناپذیر- مریم رجوی در سالگرد عاشورای مجاهدین
از مریم رجوی- بهمن۶۶
انقلابیون بزرگ و سمبلها و سرداران اصیل تاریخی، از آنرو جاودانه و فراموشیناپذیرند که از یک طرف ریشه در واقعیترین و ضروریترین الزامهای تاریخی و انقلابی دوران خود دارند و در مسیر تکامل اجتماعی، مبرمترین خواستهای توده های زحمتکش و طبقات بالنده جامعه را نمایندگی میکنند، و از طرف دیگر، بنبستها را درهم میشکنند و با زندگی و شهادت خود رمز رهایی و راه پیروزی بر مرتجعین و دشمنان خلق را به تودههای مردم و نسل معاصر خود عرضه میکنند. چنین است که هرچه زمان میگذرد قدر و شأن سمبلها و پیشتازان صدیق خلق، بیشتر بارز و آشکار میشود و آگاهترین و فداکارترین فرزندان خلق با شور و اشتیاق بیشتر در راه سمبلها و پیشتازان راستین خود قدم میگذارند و در بزرگداشت آنان سر از پا نمیشناسند.
در این مسیر که همانا مسیر تعمیق انقلاب و درخشش روزافزون والاترین ارزشهای عقیدتی و فرهنگی آن است، هر کس که حق سمبلها و سرداران انقلاب را بهجا آورد البته سرفراز و رستگار میشود و هر آن کس که با مرجح شمردن منافع پست و حقیر فردی و یا گروهی بر این حق بزرگ پای گذارد، به حکم قانونمندیهای خدشه ناپذیر تکامل، جز سقوط و انحطاط، فرجامی نمییابد. چرا که پیشتازان بزرگ انقلابی، نه افرادی تنها، بلکه تجسم اهداف و ارزشهای خلق و انقلاب، و سمبل رنج و خون همه زنان و مردان قهرمانی هستند که در راه آن با تمام هستی و نیروی خلاق انسانی خود جنگیدهاند و جان باختهاند… سمبل شرف و افتخار زن انقلابی مجاهد خلق، اشرف رجوی و سردار شهید آزادی، موسی خیابانی که با شهادت خود در میدان بزرگترین مقاومت انقلابی سازمانیافته در تاریخ ایران، رنج و خون دههاهزار شهید سرفراز را در بالاترین سطوح عقیدتی و تشکیلاتی مجاهدین گره زدند؛ از والاترین و برجستهترین سمبلهای مبارزات تاریخی مردم و میهن ما به شمار میروند.
آنان از پیشتازان و پرچمدارانی بودند که در تاریخ معاصر میهن ما مبرمترین خواستهای خلق را نمایندگی کردند، از کوران مبارزه مسلحانه انقلابی با دو نظام دیکتاتوری ضدخلقی سرفرازانه گذشتند و در حماسه عقیدتی و میهنی عاشورای مجاهدین در ۱۹بهمن۱۳۶۰، منطق حسینی «فدای حداکثر» و مقاومت و پاکبازی تمامعیار را به مثابه رمز رهایی و راهگشای پیروزی بر رژیم دجال و ضدبشری خمینی، به بُرّاترین وجه و در وسیعترین ابعاد به خلق قهرمان ایران و رشیدترین فرزندان آن آموختند. منطقی که از ۳۰خرداد۶۰ به فرمان و تحت رهبری عقیدتی و سیاسی مسعود به کار افتاد و هر چه زمان میگذرد بیشتر روشن میشود که، بدون آن، معادلات کنونی میهن ما دگرگونه میشد، انقلاب و ارتجاع، آنهم در شرایطی که خمینی در رأس ارتجاع، به سالوس و ریا، خرقه انقلاب بر تن کرده بود، همانند نور و ظلمت درهم آمیخته میماند و البته بدون تمیز و تعمیق مرزبندیهای انقلاب، پیشرفت در جاده تابناک «آزادی»و دستیافتن به ثمره شفابخش «رهایی» میسر نمیگردید. با همین منطق «فدای حداکثر» و با تقدیم فدیههای عظیمی همچون موسی و اشرف بود که مجاهدین «بهای ایدئولوژیکی» مبارزه انقلابی با مهیبترین نیروی ارتجاعی تاریخ ایران را به تمام و کمال پرداختند و جاده پرسنگلاخ پیروزی را گشودند.
در این مسیر و با پرداخت یک چنین بهایی بود که جانمایه اصلی مقاومت از گزند تیرهای زهرآگین دشمن دجال و خونخوار محفوظ ماند، جانشین انقلابی و مردمی شکل گرفت، راه صلح و آزادی هموار شد و خلق ما به ارتش آزادیبخش ملی، این «گنجینه عظیم میهنی و سرمایه آزادی و استقلال و تمامیت وطن» دست یافت… رمز سرفرازی و اعتبار جهانی مقاومت ایران و پیروزیهای بزرگ ما در عرصه بینالمللی نیز در همین منطق «فدای حداکثر» نهفته است. چه آنگاه که پیام توحید و یگانگی بر موج پر نفوذ خون شهیدان والامقامی چون اشرف و موسی، قلبها را فتح میکند و آگاهترین و فداکارترین فرزندان خلق را به شجره طیبه مجاهدین پیوند میدهد، و چه آنگاه که عنصر موحد مجاهد خلق در پنج قاره جهان، پرچم حراست از عزت و شرف خلق و میهن را برمیافرازد و صلابت و استواریاش اینچنین جهانیان را به اعجاب و تحسین وامیدارد.چنین است که سمبلها و سرداران اصیل انقلابی، پاسخ شایستگیهای خود را از خلق و تاریخ دریافت میکنند، در مسیر تکامل اجتماعی، هزاران بار تکثیر میشوند و در پیروزیها و افتخارات انقلابی و میهنی، همیشه حضور دارند. آنچنانکه گویی زندگی واقعی آنان پس از شهادت حماسیشان آغاز میشود و هرچه زمان میگذرد درخشش بیشتری مییابد …
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر