۱۳۹۶ خرداد ۲۰, شنبه

وصیت نامه مجاهد شهید احمد حکیمی نژادکه در سال 60 به فتوای خمینی وبفرمان امام جمعه جنایتکار جهرم وتوسط پاسدار جنایتکار مصطفی رحمانیان از گروه جنایتکار قنات روی تخت بیمارستان وزیر سرم با شلیک کلوله بشهادت رسید


وصیت نامه مجاهد شهید احمد حکیمی نژادکه در سال 60 به فتوای خمینی وبفرمان امام جمعه جنایتکار جهرم وتوسط پاسدار جنایتکار مصطفی رحمانیان از گروه جنایتکار قنات روی تخت بیمارستان وزیر سرم با شلیک کلوله بشهادت رسید 


بسم الله الرحمن الرحيم
برادران و خواهران انقلابي اينك در زماني زندگي مي‌كنيم كه ظلم و تبعيض و ستم و استثمار در همه جاي دنيا رواج دارد. و از آن‌جايي كه جوهر ذات هرانسان نمي‌تواند پذيراي اين‌گونه بي‌عدالتيها باشد لذا مي‌بينم كه انسانهاي آزاده و آگاه دنيا آنهايي كه استعمارشان نكرده‌اند پيوسته در مبارزه‌يي سخت و بي‌امان  با سدكنندگان راه خدا و خلق مي‌باشند و در اين زمان شاهد مبارزه سخت و پيگيرنيروهاي اصيل و انقلابي و در رأس آنها سازمان مجاهدين خلق ايران براي تحقق قسط در جامعه خودمان مي‌باشيم و من كه آرمان و هدفهاي والاي مجاهدين را با جان و دل پذيرفته‌ام خود را براي برخورد با هرگونه مشكل و سختي آماده نموده و آرزو دارم كه بتوانم آن‌قدر شايستگي پيدا كنم كه حتي در اين راه بتوانم شهيد بشوم و در اين صورت از همگي دوستان و پدر و مادرعزيزم مي‌خواهم كه اگر لغزش و خطايي از من ديده‌اند من را مورد بخشايش قرار دهند.

احمد حكيمي‌نژاد 
بیشتر بدانید
روی لینک کلیک کنید وفیلم را ببینید

جرئیات قتل مجاهد شهید احمد حکیمی نژاد برروی تخت بیمارستان در جهرم با فتوای خمینی

پاسداران که به فرمان خلیفه ارتجاع وپدر خوانده داعش ،خمینی جلاد ، تشنه خون وخونریزی بویژه تشنه خون مجاهدین بودند ، به بیمارستان حمله کردند وروی تخت بیمارستان در حالی که مجاهد قهرمان احمد حکیمی نژاد زیر سرم بود با شیلک پاسدار مصطفی رحمانیان فرزند حاج باشی به سر این مجاهد او را بشهادت میرساند.
 

   مجاهد دلیر فرمانده جوان ومسئول ، احمد حکیمی نژاد وزندگی نامه سراسر پر افتخارش در مقابل شقاوت های پدر خوانده داعش ولایت فقیه وپاسداران جنایتکاردر جهرم


    مجاهد دلیر فرمانده جوان ومسئول ، احمد حکیمی نژاد وزندگی نامه سراسر پر افتخارش در مقابل شقاوت های پدر خوانده داعش ولایت فقیه وپاسداران جنایتکاردر جهرم

مجاهد قهرمان احمد حکیمی نژاد وجزئیات شهادتش در سال 60 بروی تخت بیمارستان در حالی که هنوز سرم به او وصل بود توسط پاسدار گروه قنات بنام مصطفی رحمانیان





هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر