۱۳۹۶ خرداد ۱۶, سه‌شنبه

فلسفه شعائر- قسمت چهارم: از روند تکامل، چه نتایجی می‌توان گرفت؟

فلسفه شعائر- قسمت چهارم: از روند تکامل، چه نتایجی می‌توان گرفت؟



سردار شهید خلق، موسی خیابانی:

قسمت چهارم: از روند تکامل، چه نتایجی می‌توان گرفت؟
سپس سردار خیابانی، وارد بحث و بررسی کوتاه تاریخچه تکامل و قواعد آن می‌شود و این حرکت 14میلیارد ساله و رو به پیش را از ابر اولیه تا فاز تکامل معدنی، فاز تکامل زیستی، و ظهور انسان و تکامل اجتماعی را به اختصار بازگو می‌کند و در بررسی این حرکت شکوهمند و رو به کمال، به چند پرسش پایه‌یی می‌رسد. از جمله:
- ... آیا مرحله تکامل اجتماعی انسان تا بی‌نهایت ادامه خواهد داشت؟ و چیزی بعد از آن پدید نخواهد آمد؟ 
اینطور نیست، حتماً فاز دیگری وجود خواهد داشت. چطور؟ ما نمی‌دانیم و نمی‌توانیم هم بدانیم... 
- ... تکامل یک جریان پیچیده شوند است. این‌جا هم می‌توانیم سؤال کنیم که تا کجا؟ تا کی؟ نهایت این پیچیدگی چیست؟. 
- ... جریان تکامل جریانی است یک جهته و برگشت‌ناپذیر، پس بنابراین آیا نبایستی این جریان یک جهته، به سمت هدف و مقصد خاصی در حرکت باشد؟ یا در حقیقت به سمت آن، جهت گرفته باشد؟. 
- ... با توجه به این‌که جریان تکامل شتاب‌دار است، آیا برای جریانی که هر دم بر سرعتش افزوده می‌شود (انگار که به سمت مرکز جاذبه‌ای در حرکت است)، مرکز جاذبه‌ای، معشوقی، هدف و مقصدی وجود دارد یا نه؟. 

سردار خیابانی، سپس نتیجه می‌گیرد: 
«... در دنیای خارج از ذهن، در جهان عینی و مادی، همه چیز در حال تغییر و حرکت است. این تغییرات در کل، تغییراتی تکاملی هستند و جهان در مجموع به سمت هدف و جهت مشخصی در حال حرکت است. انسان هم از این قاعده مستثنی نیست. یعنی انسان هم تغییر می‌کند، تحول می‌یابد و به سمت کمال ره می‌سپارد. اما این تغییرات و تحولات در رابطه با انسان آگاهانه و آزادانه است. 
حال نکته‌یی که مطرح می‌شود این است که آیا معیاری برای تکاملی بودن یا نبودن این تغییر و تحولات وجود دارد؟ فرض کنید نشسته‌ایم به حسابرسی از خودمان، شبهای ماه رمضان هم هست (ماه حسابرسی از خود). این‌قدر از انتقاد و انتقاد از خود صحبت می‌کنیم. حسابرسی. به قول امام علی (ع) : «من حاسب نفسه ربح»، «کسی که از خودش حساب بکشد، سود می‌برد» (اعمال و حرکات خودش را زیر ذره‌بین بیاورد)، «و من غفل عنها خسر»، «کسی که از خود غافل شود، یعنی خودش را ول بکند، زیان کار است، بازنده است».
با همین معیارها می‌توانیم بسنجیم، که آیا حرکتی که ما می‌کنیم یک حرکت تکاملی و رو به بالاست، یا خدای نکرده رو به پائین؟ 
... یعنی این‌که حرکتمان بایستی جهت‌دار باشد، آن هم جهت مشخص و معینی که همان سمت یگانه حاکم بر آفرینش است (سبیل الله). در مراحل مشخص نبایستی بیش از اندازه درنگ و توقف کنیم. یک مرحله معین از حرکتمان نبایستی نامحدود شود. در جریان تکامل فازها و مراحل تکاملی محدودند، حرکت ما نیز بایستی چنین باشد. در غیراین صورت همان‌طور که روشن است، حرکتمان حرکت تکاملی نخواهد بود. در مسیر حرکت و تحول بایستی پیچیده شویم، یعنی این‌که بررسی کنیم که آیا ذهنمان، اندیشه‌مان، اعتقادمان، ارتقاء پیدا کرده است یا نه؟ در نهایت سرعت تغییر و تحولمان است. بررسی این‌که آیا با سرعتی ثابت حرکت می‌کنیم، یا این‌که هر دم بر سرعتمان افزوده می‌شود. یعنی این‌که احساس می‌کنیم هر قدم که جلو می‌رویم نسبت به گام‌های قبلی سریعتر حرکت می‌کنیم. در غیراین صورت حرکتی تکاملی نخواهیم داشت.
البته روشن است که این معیارها کلی و عام هستند و بایستی در هر شرایطی تحلیل مشخصی از شرایط، معیارهای عملی را مشخص نمود و از راه انطباق و هماهنگی با آنها، به تغییرات سمت و جهتی تکاملی داد».
آنگاه سردار خیابانی، در ادامه وارد بحث جوهر تکامل می‌شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر