۱۳۹۶ خرداد ۱۶, سه‌شنبه

بازکشتار شهیدان قتل‌عام ۶۷ - تخریب مزار پاک شهیدان



بعد از وفات تربت ما در زمین مجوی
در سینه‌های مردم عارف مزار ماست
حافظ

خبر کوتاه بود: «تخریب و پوشاندن مزار جمعی شهیدان قتل‌عام 67در بهشت زهرای مشهد و بهشت آباد اهواز».
خبر به سرعت برق کوچه پس کوچه‌های وجدان را درمی‌نوردد، سلولهای قلب جریحه‌دار می‌شوند. خلیفه‌ی زهرخورده و گاوگیجه گرفته ارتجاع مدعی کدام اسلام است؛ اگر منظور از اسلام، همان آیینی است که حضرت علی سخنگو و مبلغ و نماینده‌ی آن است این نوع از اسلام حتی مثله‌کردن سگ هار را جایز نمی‌داند. نه، تنها اسلام که هیچ آیین آسمانی، هیچ، فرهنگ، مرام، فلسفه، آرمان و اندیشه‌ی بشری که بویی از انسانیت برده است، آن را جایز نمی‌داند. شکستن سنگ مزار و تربت شهیدان قتل‌عام، ناخن لودر فروکردن به خشم در جان خاک و... .. !
اینکار البته پیشینه‌یی ننگین دارد. دفن مخفیانه‌ی بدنهای گرم و خونالود شهیدان زندانهای مخوف قزل‌حصار و گوهردشت در منطقه‌یی خاموش به‌نام بهشت سکینه؛ جایی که به‌محض لو رفتن به زیارتگاه خانواده‌های شهیدان تبدیل شد؛ اما رژیم آن را برنتافت.
«خاوران»، خاکی است که در خود هزاران قلب زنده و تبدار را مدفون دارد؛ آنجا مشهد شهیدان قتل‌عام 67است؛ سربداران گل‌سرخ جامه‌یی که به‌خاطر دفاع از حرمت یک کلمه، بر دار شدند: «مجاهد خلق». خاوران از سال 60محل دفن دور از انظار پیکر تیرباران شدگان بود، اما در سال 68رژیم با بلدوزر این گورستان یکی شده با خاک را با غیظ تمام شخم زد تا خاطرات شهیدان را در عواطف جریحه‌دار خانواده‌هایشان شخم بزند. خاوران جایی بود که حتی گذاشتن سنگی کوچک بر گور شهیدان ممنوع بود.
حمله به مزار شهیدان، شکستن سنگ‌قبر و زدودن آثار نامشان به این ختم نمی‌شود. تخریب مزار بنیانگزاران سازمان در قطعه 32بهشت زهرا، تخریب مزار شهیدان در قطعه 41و نیز هجوم ویرانگرانه به مزار شهدای آزادی در اراک. وادی السلام کربلا، آرامگاه رزمندگان ارتش آزادی، جایی است که از هجوم قساوت پیشگان در امان نمانده است و سرانجام حمله مزدوران نوری المالکی، نخست‌وزیر دست‌نشانده رژیم در عراق! به مزار مروارید و شکستن سنگ‌نبشته‌ها، یادبودها و لودرکوب کردن تمام مزار.
سوال اساسی این است؟ مگر مزار شهیدان بی‌نام و نشان و بی‌غسل و کفن قتل‌عام 67چه پیامی می‌پراکند که خامنه‌ای و رئیسی و آخوند علم‌الهدی و موحدی کرمانی و حسن روحانی و گله‌های ریز و درشت دایناسورهای عمامه به‌سر از آن واهمه دارند؟
مرگ پراکنان و چماق به دستان نظام ولی‌فقیه مگر نمی‌دانند شکستن سنگ مزار، و تخریب آنها با لودر و بلدوزر، چه دافعه‌ی عظیمی در مردم ایجاد می‌کند؟ این چیزی نیست که خلیفه‌ی پا در گور ارتجاع به آن نیندیشیده باشند، اما در سراشیب سقوط و در تنگنای استیصال، مگر کار دیگری از دست او ساخته است؟
رئیسی جلاد، قاتل پیشانی سیاه 30000تن از فرزندان پاکباز این میهن که اکنون در هلدینگ آستان قدس بیتوته کرده است، نیک می‌داند جنبش دادخواهی خون شهیدان قتل‌عام او را از خوردن گندم ری مانع شد، اکنون حق دارد مانند عمربن سعد، اجساد مطهر شهیدان را لگدکوب سم ستوران خود کند و این‌گونه از پیکرهای بی‌دفاعشان انتقام بگیرد. این پاسخی از سر استیصال و ندانم‌کاری به گسترش جنبش دادخواهی است. شهیدان 6قتل‌عام حتی با سنگ‌ریز‌ه‌ها و کلوخهای مزار گمنامشان نیز مقاومت می‌کنند و هنوز به خمینی ملعون و اخلاف خونریز او نه می‌گویند. آن خونهای پاک و قلبهای تپش‌دار نمرده‌اند و هرگز نخواهند مرد، مزار واقعی این عزیزان، قلوب مردم آزاده دنیاست.
رژیم ولایت‌فقیه با شکستن سنگ مزار شهیدان، با از ریشه کندن درختان و پرپر کردن گلهای هشته بر مزار شهیدان 67، عرض نداشته خود را بیش از پیش می‌برد. خاک شخم‌خورده‌ی مزار شهیدان، اکنون بر طاقچه‌ی قلبها نهاده شده است. اگر عمرسعد و شمر توانستند با شرحه شرحه کردن اجساد شهیدان عاشورا، و اسب تاختن بر آن، یادشان را به فراموشخانه تاریخ بسپارند، جرثومه‌های تاریخی آنان نیز خواهند توانست با رهروان حقیقی امام حسین این ستم را روا دارند.
آن که کشتستم پی مادون من
می‌نداند کی نخسبد خون من
بر من است امروز و فردا بر وی‌ است
خون چون من کس چنین ضایع کی است
روا نیست شهیدان در صحیفه‌ی خاک بمانند، آنان فراتر از فراموشی‌اند. دشمن خود با دست خود شمیم حضورشان را در بادها می‌پراکند تا یادها را معطر سازند. جدال تندباد و قاصدک، مرگ قاصدک نیست، پیام تکثیر آن است. آنان زندگان شاهدند. از این‌رو مزارشان نیز قبله‌ی الهام و منبع انگیزش، جنگاوری است.
یاد و نامشان آذین قیام شکوهمند خلق ایران باد!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر