۱۳۹۶ دی ۱۰, یکشنبه

قیام ایران- شماره ۲۱: شهادت دو تظاهر کننده در ایذه و یک تظاهر کننده در تویسرکان با شلیک مستقیم پاسداران

قیام ایران- شماره ۲۱:

شهادت دو تظاهر کننده در ایذه و یک تظاهر کننده در تویسرکان با شلیک مستقیم 

پاسداران

اطلاعیه شورای ملی مقاومت ایران

اطلاعیه شورای ملی مقاومت ایران

در چهارمین روز قیام سراسری مردم ایران، در اثر شلیک مستقیم پاسداران، دست‌کم 2تن از تظاهرکنندگان در شهر ایذه (استان خوزستان) به‌شهادت رسیدند و شماری از آنها مجروح شدند. صدای آمبولانس و تیراندازی از سراسر شهر به‌گوش می‌رسد.

در یک تحول دیگر در اثر شلیک پاسداران یکی از قیام‌کنندگان در تویسرکان (استان همدان) به‌شهادت رسید و شمار دیگری مجروح شدند. جزییات این جنایات ضدبشری متعاقباً به اطلاع خواهد رسید.

شب گذشته نیز دو تن از تظاهرکنندگان در شهر دورود (استان لرستان) به دست پاسداران به‌شهادت رسیدند.

این جنایات ضدبشری تنها مبین استیصال رژیم ضدبشری آخوندی در برابر قیام سراسری مردم ایران است که سرنگونی فاشیسم دینی را هدف قرار داده است. اما این خونهای به ناحق ریخته شده قیام مردم ایران را شعله‌ورتر و عزم آنها برای سرنگونی رژیم را جزمتر می‌کند.

مقاومت ایران شورای امنیت ملل متحد، اتحادیه اروپا و آمریکا و تمامی مراجع مدافع حقوق‌بشر را به محکوم کردن جنایت علیه بشریت توسط آخوندهای حاکم بر ایران و اقدامات مؤثر بین‌المللی برای مقابله با سرکوب قیام مردم ایران فرامی‌خواند.

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۱۰دی ۱۳۹۶ (۳۱دسامبر ۲۰۱۷)

قیام ایران-شماره ۱۹ شهادت یکی از تظاهرکنندگان تویسرکان بر اثر شلیک مستقیم پاسداران

قیام ایران-شماره ۱۹ شهادت یکی از تظاهرکنندگان تویسرکان بر اثر شلیک مستقیم پاسداران

اطلاعیه شماره ۱۹ قیام ایران

اطلاعیه شماره ۱۹ قیام ایران

در چهارمین روز قیام سراسری علیه رژیم آخوندی، تظاهرات در شهرهای گوشه و کنار کشور از تهران گرفته تا کرمانشاه، تویسرکان، درود، گرگان، ایلام، شهریار، مشهد، چابهار، اردبیل، مراغه، ارومیه، نهاوند، خوی، سنندج، بهشهر، تاکستان، شوشتر، تبریز، رشت، خرم دره، اصفهان و... جریان دارد.

در تویسرکان به‌دنبال حمله وحشیانه پاسداران به سمت جمعیت یکی از تظاهرکنندگان به‌شهادت رسید. شماری نیز مجروح شدند. مردم خشمگین شعار مرگ بر خامنه‌ای سر می‌دادند و یک خودرو حکومتی و بخشهای زیادی از فرمانداری به آتش کشیده شد.

در اردبیل درگیری با نیروهای ضدشورش هم‌چنان ادامه دارد.

در سنندج مردم شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد سر دادند و با مزدوران گارد ضدشورش درگیر شده‌اند.

در خرمدره نیز حمله مزدوران به تظاهرکنندگان به درگیری کشیده شد. گارد ضدشورش گاز اشک‌آور به سوی مردم پرتاب کرد.

در بهشهر نیروهای سرکوبگر با باتون تظاهرکنندگان را به‌شدت مضروب کردند.

در اهواز جوانان دلیر یک خودروی یگان ویژه را در اختیار گرفتند.

در چابهار مردم شعار می‌دهند اینهمه لشگر آمده علیه رهبر آمده. در همدان، الیگودرز و ارومیه نیز مردم با سر دادن شعار ضدحکومتی به اعتراضات روزهای اخیر خود ادامه می‌دهند.

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۱۰دی ۱۳۹۶ (۳۱دسامبر ۲۰۱۷)

قیام ایران-شماره ۲۰: تظاهرات و درگیری در تهران تا پاسی از شب ادامه دارد

  قیام ایران-شماره ۲۰:

تظاهرات و درگیری در تهران تا پاسی از شب ادامه دارد


اطلاعیه شورای ملی مقاومت ایران

اطلاعیه شورای ملی مقاومت ایران


تا پاسی از شب تظاهرات و درگیری در سطح شهر تهران ادامه دارد. در خیابان انقلاب- کارگر شمالی جوانان برای مقابله با هجوم گله‌های مزدور ضدشورش سطلهای زباله را به آتش کشیدند و شعار می‌دهند نترسید نترسید ما همه باهم هستیم، مرگ بر دیکتاتور، مردم با گارد ضدشورش درگیر شدند و آنها را گوشمالی دادند.

در میدان ولی عصر جوانان یک خودرو پلیس را به آتش کشیدند.

در خیابان فردوسی نیز مردم شعار سیدعلی حیا کن مملکت را رها کن سر می‌دهند و با حمله با آنها درگیر می‌شوند. در قلعه حسن خان تهران نیز مردم دست به قیام زدند.

در مشهد روبه‌روی ساختمان شهرداری مشهد شعار سیدعلی حیا کن مملکت را رها کن؛ و ما از مشهد نمیریم مشهد را پس می‌گیریم؛ سر می‌دهند. انواع نیروهای سرکوبگر با حضور فشرده در خیابانها درصدد پراکنده ساختن مردم در پارک ملت و خیابان امامت هستند. مزدوران افرادی که قصد فیلم گرفتن دارند را دستگیر می‌کنند.

در ایلام مردم با شعار مرگ بر خامنه‌ای به اماکن دولتی حمله کردند در شوشتر جوانان دلیر به خودرو گارد ضدشورش حمله کردند و آنها را گوشمالی دادند.

در رشت مردم شعار می‌دادند می‌کشم می‌کشم آن که برادرم کشت.

در تاکستان مرکز نیروهای سرکوبگر مورد حمله مردم خشمگین قرار گرفت.
 
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۱۰دی ۱۳۹۶ (۳۱دسامبر ۲۰۱۷)

عزیز پاک نژاد: فریاد مرگ بر دیکتاتور خامنه ای را نشانه گرفته است

عزیز پاک نژاد: فریاد مرگ بر دیکتاتور خامنه ای را نشانه گرفته است

متن سخنرانی در مقابل سفارت رژیم در پاریس نهم دی ماه ۱۳۹۶
هموطنان عزیز، یاران وفادار و سخت کوش مقاومت، دوستان گرامی درود بر شما

در ایران عزیزمان غوغائی برپاست. شهرها یکی بعد از دیگری با به میدان آمدن آمادگی خود را برای ریشه کن کردن نظام ولایت فقیه اعلام می کنند. در روزهای گذشته مردم در بسیاری از شهرها ندای آزادی و رهایی ایران و ایرانی را با شعارهای آتشین، بدون هراس و واهمه از ماموران سرکوبگر و لباس شخصی های مزدور خامنه ای سردادند و به گوش ما رساندند و میرسانند. این حرکات و اعتراضات اجتماعی که با خواسته های صنفی با مضمون «نه به گرانی» برعلیه سیاستهای اقتصادی دولت دزد و چپاولگر روحانی شکل گرفت در مدت کوتاهی در شعارهای خود به خواست سرنگونی تام و تمام رژیم فرا روئید. در چند ماه گذشته تظاهرات مختلفی در ابعاد محدود در کشور جریان داشت که با قیامهای مردمی در کلان شهرهای ایران در روزهای گذشته چهره عوض کرده و گسترش زیادی پیدا نموده است. 

شعارهای مرگ بر خامنه ای و روحانی و مقامات دیگر رژیم چنان با غرور از سینه مردم ایران به چهره کریه ولی فقیه پرتاب شد که او و ارکان اصلی رژیم منفورش را به لرزه مرگ انداخت. فریاد و شعارهای توپ تانک فشفشه-آخوند باید گم بشه، توپ تانک بسیجی-دیگر اثر نداره، زندانی سیاسی آزاد باید گردد، سید علی حیا کن-حکومتو رها کن، مرگ بر دیکتاتور و شعار نان کار آزادی که یکی از شعارهای اصلی انقلاب بهمن ۱۳۵۷ بود که مجددا سر داد شد، سوریه را رها کن-فکری به حال ما کن، نه غزه نه لبنان-جانم فدای ایران، همچنین فریاد های رسای یکی از شیرزنان قهرمان میهنمان در شهر قم همین دیروز در مقابل چشمان خون گرفته گله های پاسداران مسلح و بسیجیان جنایتکار و مزدور این رژیم، را دیدیم و شنیدیم که شعار اصلی این قیامها یعنی مرگ بر خامنه ای را سر داد و به این اعتراضات محتوای دیگری بخشید.

بسیار مهم است که بدانیم رویش ناگزیر جوانه های قیام سراسری برای انهدام نظام پوسیده ولایت فقیه با همه دستجات مزدور و دزد و غارتگرش، با همین حرکات و شعارهای قهرمانانه خود را نشان می دهد. 

رژیم آخوندها و در رأس آن ولی فقیه مفلوک و درهم شکسته، سوار بر قایقی سوراخ شده، در چنبره بحرانهای علاج ناپذیر گرفتار است. نه توان ادامه حکومت مطلوب خود را دارد و نه می تواند مردم را کنترل کند. در تار عنکبوتی گرفتار شده که خود تنیده است. هرچه بیشتر تلاش می کند از بحرانهای دست به گریبان نجات پیدا کند، بحرانهای بیشتر و خطرناک تری را در مقابل خود می بیند. 

در درون حکومت باندهای مختلف به شکل بی سابقه ای به جان هم افتاده اند. اینها بدنه نظام نیستند بلکه رأس نظامند. کسانی هستند که بقول ولی فقیه در مقاطعی کلیه امکانات مملکت را در دست داشته و الان به اصطلاح به «اپوزیسیون» رژیم تبدیل شده و از سر شاخه بُن می برند و کسی را یارای ساکت کردن آنها نمی بینیم. حتی خود ولی فقیه جرأت آنرا ندارد که از یک جناح جانبداری کند. به نعل و به میخ میزند، شاید مفری پیدا کند، اما این تضادها و دعواهای درونی بشکل دردناکی استخوانهای ولی فقیه را نشانه گرفته است. رعشه مرگ سراپای نظام را فرا گرفته، برجام شکست خورده، سیاست مماشات رسوا شده، فساد گسترده تر از هر زمان است و سرکشی باندهای نظام در برابر ولی فقیه اوج بیسابقه ای یافته است. بجان آمدن مردم، جوانان و بخصوص زنان در این اعتراضات و تهاجمات آنان به رژیم و دستگاه سرکوبگرش در همین چند روز، مایه غرور و مباهات هر ایرانی ست. مبارزه برعلیه حجاب اجباری که صحنه های مختلفی از شورش زنان قهرمان میهنمان برعلیه ستم آخوندی را به نمایش گذاشته است، همه و همه مجموعه ای را تشکیل داده اند که پایان در چشم انداز این رژیم قرون وسطایی را به شکل جدی نوید می دهد.

درعرصه بین المللی دنیا شاهد این اعتراضات است و نارضایتی و انزجار مردم در شهرهای بزرگ و کوچک در ایران را می بینند. عواقب حمایت ننگین از نظام ولی فقیه در مقابل قیام پر شکوه سال ۱۳۸۸ توسط دولتهای مماشاتگر، امروز در جلوی چشم مردم دنیا قرار دارد. امروزه کسانی که حتی از ذهنشان بگذرد که مردم ایران به آنها اجازه دخالت به نفع این رژیم ددمنش را به خاطر منافع اقتصادی میدهند، کور خوانده اند. پس با یقین به آنها می گوییم در هر کجا که هستند، تاریخ تکرار شدنی نیست و آنها که چنین سودایی را در سر دارند، بهتر است ننگ همراهی و کمک به این رژیم ددمنش را بیشتر از این به خود و مردمشان روا ندارند. 

امروز مقاومت مردم ایران حاضر و آمادة دخالت و دفاع مستقیم از مردم است. مقاومت ایران با از هم گسستن زنجیرها و موانع، متشکل در یک تشکیلات مستحکم با نظم انقلابی، اکنون این امکان را دارد که بموقع خود اعتراضات و قیامهای مردمی در سراسر ایران را بسمت سرنگونی و نابودی این نظام ضد ایرانی هدایت کند. این توانایی را مقاومت ایران یک بار در جریان قیام سال ۱۳۸۸ در روز عاشورا از خود نشان داد و رژیم را به گفته سردمداران مختلف نظامی و سیاسی آن به لبه پرتگاه نابودی کشاند. در آن روز اگر سیاست جهانی در راستای کمک به رژیم نبود بطور قطع طومار زندگی ننگین این رژیم ددمنش به دست مردم و مقاومتشان از هم گسسته می شد.

در جهان امروز وضعیت سیاسی البته با گذشته متفاوت است. رژیم ددمنش آخوندها در هر نقطه از جهان آسیب پذیر شده است. همین ضعف در استراتژی منطقه ای رژیم او را در مقابل مردم ایران بشدت ضعیف کرده است. اعمال رژیم در منطقه و دخالتهایش در کشورهای مختلف اگر روزی به غلط نشانه ای از قدرت و استحکام این رژیم جلوه داده می شد، امروز به تله مرگ ولی فقیه تبدیل شده است، چرا که ماندن و ادامه دادن به این دخالت های جنایتکارانه، بهمان اندازه عقب نشینی ناگزیرش از مناطق نفوذی که دارد، با وجود مردمی که در خیابانهای ایران او و رژیمش را به چالش کشیده اند، مرگی سخت را برای کلیت نظام نوید می دهد. 

هموطنان عزیز 
صبر مردم ایران به سر آمده است. فشار روی رژیم از هر طرف بشدت بالاست. رژیم نمی تواند به شکل سابق حکومت کند. در درونش آشوب و در بیرونش آتش گداخته مردمی است که دیگر نمی پذیرند بر آنها به این شکل حکومت شود. این نقطه ای تاریخی است که در اکثر انقلابات مردمی و قیامهای اعتراضی در سراسر جهان به سقوط دیکتاتوری و ظلم و جور منجر شده است. ما باید با تقویت هر چه بیشتر صفوف مقاومت ایران و با حمایت بی دریغ از رزمندگان آزادی که امروز با همه قوا در حال شکل دادن به قیام سراسری هستند یاری برسانیم. به این ترتیب پیروزی در دسترس است. با امید به موفقیت و پیروزی مردم ایران به شما درود می فرستم. پیروز باشید.

پیامهای مریم رجوی در رابطه با قیام ایران برای سرنگونی کلیک کنید وبخوانید

پیامهای مریم رجوی در رابطه با قیام ایران برای سرنگونی کلیک کنید وبخوانید

مریم رجوی: سلام به‌شهیدان راه آزادی در قیام مردم دورود


مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران

مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران

مریم رجوی: سلام به‌شهیدان راه آزادی در قیام مردم دورود

مریم رجوی: سلام به‌شهیدان راه آزادی در قیام مردم دورود


مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران

مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران


روز شنبه قیام آزادی‌خواهانه مردم دورود به‌خون فرزندان این شهر رنگین شد.
بر اثر شلیک‌ پاسداران قساوت پیشه خامنه‌ای،‌ قلب‌های آنها از حرکت ایستاد، تا قلب بزرگ قیام برای آزادی هم‌چنان پر تپش و جوشان و در حرکت بماند. 
آن‌ها به‌پاخاستند و از جان و خون خود بها پرداختند تا این وطن دوباره وطن شود.
آن‌ها به‌پاخاستند تا چنان که در شعارهایشان گفته‌اند ایران را از آخوندهای اشغالگر پس بگیرند.
آن‌ها به‌پا خاستند تا رویای آزادی، برابری و دمکراسی را به واقعیت تبدیل کنند. 
به‌خانواده‌های شهیدان و به‌مردم دورود و استان لرستان و هموطنان‌مان در سراسر ایران صمیمانه تسلیت می‌گویم. 
جوشش خون آن‌ها بی‌تردید خیزش مردم را بیش از پیش شعله‌ور خواهد کرد. 
این خون‌ها و همه جراحت‌ها و صدماتی که در سه‌روز گذشته به‌فرزندان ما در قیام‌های سراسر کشور وارد شده، تنها بر عزم قیام‌آفرینان خواهد افزود. 
خامنه‌ای و جنایت‌کاران دست‌پرورده او نخواهند توانست آتشی را که از دل‌های پردرد مردم ما زبانه کشیده خاموش کنند. 
آن‌ها به کشتار دست می‌زنند. شرکت‌کنندگان در تظاهرات را دستگیر می‌کنند. 
و به‌انواع تقلاها برای سرکوب مردم رو می‌آورند. زیرا در برابر جنبش آزادی‌خواهی ایران عاجزند. زیرا سراپای رژیم‌شان از فرط وحشت به‌خود می‌لرزد. 
اما در مقابل آن‌ها، خیزش و جنبش عمومی با قدرت به‌پیش می‌تازد و هر روز شهرهای بیشتری را فرا می‌گیرد. 
امروز نسلی به‌میدان آمده است که چیزی برای از دست دادن ندارد. زیرا تمام آزادی‌ها و حقوق و دارایی‌اش را رژیم ولایت فقیه به‌بند کشیده و به‌غارت برده است. و این قیام و خیزشی است تا پیروزی و آزادی.
شهیدان مردم درود زنده و حاضرند. آن‌ها در صف مقدم هر تظاهرات و قیامی در تمام شهرهای ایران می‌رزمند و در هر خروش و فریادی علیه رژیم ولایت فقیه صدای آن‌ها شنیده می‌‌شود.
سلام بر شهیدان مردم درود
سلام بر آزادی.
پیامهای دیگر مریم رجوی در رابطه با قیام ایران

قیام ایران در صدر خبرهای جهان +اطلاعیه های 16 و17 و18 شورای ملی مقاومت


قیام ایران-شماره ۱۸- به آتش کشیدن خودروهای حکومتی در تویسرکان و کرمانشاه

قیام ایران-شماره ۱۸- به آتش کشیدن خودروهای حکومتی در تویسرکان و کرمانشاه

دامنه قیام سراسری علیه رژیم آخوندی همچنان رو به گسترش است و بخشهای وسیعتری از ایران را در بر میگیرد.
در تویسرکان مردم خودورهای یگان ضد شورش را که برای ایجاد فضای ارعاب با سر و صدای زیاد به صحنه آمدند، هو کردند. مزدوران برای پراکنده ساختن مردم به صفوف تظاهرکنندگان گاز اشک آور پرتاب کردند. مردم مقابل فرمانداری یک خودرو حکومتی را به آتش کشیدند.
در درود مردم دلیر و به پاخاسته با شعارهای مرگ بر دیکتاتور و ای مردم با غیرت حمایت حمایت و هموطن منتظر تو هستیم در حال تظاهرات هستند.
در تهران در میدان انقلاب حمله نیروی انتظامی به جمعیتی که شعار مرگ بر دیکتاتور سر داده به درگیری کشیده شد. در دانشگاه تهران در حالی که نیروهای امنیتی در مقابل دانشگاه مستقرند دانشجویان شعار میدهند نه اختلاس نه برجام مقاومت یک کلام.
در میدان آزادی کرمانشاه حمله نیروی انتظامی به جمعیت به درگیری کشیده شد و حالت جنگ و گریز ادامه دارد. پاسداران جنایتکار جوانان را به شدت مضروب و مجروح کردند. یک خودرو حکومتی توسط معترضان به آتش کشیده می شود.
در اردبیل آدمکشان گارد ضد شورش در چهار راه موسوم به خمینی تظاهرکنندگان را موردحمله قرار دادند.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۱۰ دی ۱۳۹۶ (۳۱ دسامبر ۲۰۱۷)

هشت نکته در مورد راهپیمایی‌های اعتراضی


هشت نکته در مورد راهپیمایی‌های اعتراضی
۱۰/دی/۱۳۹۶

معترضان در دانشگاه تهران، روز
سومین روز تظاهرات اعتراضی در ایران نیز برگزار شد. شمار شهرهایی که شاهد راهپیمایی مخالفان وضع موجود بوده، به ۲۰ شهر رسیده است. اعتراض‌هایی که از تجمعی به‌ظاهر ساده در مشهد شروع شد؛ شعارهای تند علیه حکومت از کنار حرم امام هشتم شیعیان فریاد شد؛ تظاهراتی که حتی برخی اصول‌گرایان مخالف دولت روحانی، به اذعان خود ایشان، در ابتدا بانی و همراه آن بودند.
شعارها اما از همان راهپیمایی مشهد خیلی زود، تند شد؛ چراکه معترضان به‌سرعت شامل لایه‌های اجتماعی متفاوت شدند.
فریادهای اعتراضی از روحانی به‌سوی صادق لاریجانی و بعد رهبر جمهوری اسلامی جهت پیدا کرد. نارضایتی با مضمون اقتصادی، به‌سرعت رنگ‌وبوی سیاسی یافت، و حالا ظاهرا از شرق تا غرب و شمال و جنوب ایران را دربر گرفته است.
داده‌ها درباره تظاهرات اعتراضی در شهرهای مختلف، زیاد نیست؛ اطلاعات موجود، محدود است به تصاویر و فیلم‌هایی که شهروندان از متن یا حاشیه تظاهرات در شبکه‌های اجتماعی آنلاین ـ به‌ویژه "تلگرام" ـ منتشر می‌کنند.
نکته‌های زیر، مبتنی بر مفروض‌های پیش‌گفته، قابل اشاره هستند.
۱. دور جدیدی از اعتراض در «جامعه جنبشی»
ایران سال‌هاست نشانه‌های برخورداری از «جامعه جنبشی» را بروز می‌دهد. از سویی توالی بحران‌ها وجود دارد؛ از سویی هر امر اجتماعی و اقتصادی ظرفیت مبدل شدن به امر سیاسی دارد؛ و از طرفی، بی‌اعتمادی معناداری میان جامعه و حکومت موجود است.
نابرابری اقتصادی، فساد، نارضایتی از رفتارهای سیاسی و فرهنگی حکومت، در کنار ترکیب جمعیتی جوان ایران و نیز انتقاد زنان ـ به‌خصوص بخش تحصیل‌کرده ـ از وضع خود، و همچنین کاهش ارزش پول و بیکاری و حضور گسترده شهروندان در شبکه‌های اجتماعی، چنان است که احتمال بروز و ظهور اعتراض را به‌شدت افزایش داده؛ چنان که در روزهای اخیر شاهد وقوع آن بوده‎‌ایم.
اگرچه حکومت در ظاهر جنبش سبز را سرکوب کرده و رهبران آن را محصور ساخته، اما از همان سال ۱۳۸۸ پای مردم به خیابان باز شده است. قطع این «پا» نه تنها آسان نیست که منتفی به نظر می‌رسد.
جنبش اعتراضی زیر پوست جامعه وجود دارد و حالا ـ با وجود انتخابات ریاست جمهوری گذشته ـ بار دیگر و به بهانه‌ای جدید و با صورت‌بندی تازه، متبلور شده است.
۲. نارضایتی پنهان اکثریت، مفروض است
به‌دشواری می‌توان در این ادعا تردید کرد که اکثر شهروندان ایران به‌دلایل مختلف از وضع موجود ناراضی هستند. نارضایتی موجود در لایه‌های اجتماعی گوناگون، مضمونی متفاوت دارد. لشکر بیکارانی که اغلب فارغ‌التحصیلان مراکز آموزش عالی هستند، خیل کارگران ناراضی از گرانی و سختی معیشت و حقوق معوقه، انبوه جوانان معترض به سخت‌گیری‌های اجتماعی ـ فرهنگی، اقشار نابرخوردار خشمگین از رکود اقتصاد و تورم و فساد فراگیر، زنان و دختران نه چندان اندکی که آزادی پوشش می‌خواهند، و گروه‌های عقیدتی و قومیتی که احساس نابرابری و اجحاف می‌کنند. این همه، مستقل از شهروندانی است که دغدغه آزادی سیاسی و دموکراسی و مفاهیم مشابه دارند.
نارضایتی مزبور بدین معنا نیست که تظاهرات الزاما ابعاد وسیعی خواهد یافت؛ اگرچه گسترده‌تر شدن آن نیز منتفی نیست.
۳. تمام ناراضیان به خیابان نیامده‌اند
از طبقه متوسط شهری و لایه‌های نابرخوردار در جمع معترضان حضور دارند، اما به‌دلایل مختلف، هنوز همه ناراضیان حاضر در دو گروه عمده مزبور (طبقه متوسط فرهنگی و اقشار نابرخوردار) در راهپیمایی حضور ندارند. بخشی از اینان در انتخابات ریاست جمهوری گذشته شرکت کرده و از حامیان دولت روحانی محسوب می‌شوند، و هنوز در پیوند با نیروهای سیاسی حامی دولت (به‌ویژه اصلاح‌طلبان و راهبرد آنان) هستند و امیدوار به اصلاحات تدریجی با تکیه به دولت مستقر.
البته با اطمینان می‌توان گفت در جمع معترضان، شهروندان پشیمان از مشارکت در انتخابات یا مأیوس از دولت روحانی نیز حضور دارند. اما به نظر می‌رسد بخش قابل توجهی از شهروندان حامی روحانی در انتخابات گذشته به سرخوردگی از دولت اعتدال‌گرا نرسیده‌اند؛ چه رسد به آن‌که خشمگین از کارنامه دولت، راه خیابان در پیش گیرند.
بخش مهمی از شهروندان نیز به‌شکلی قابل‌حدس در حال برآورد «هزینه ـ فایده» مشارکت در راهپیمایی‌های اعتراضی هستند و محاسبه سود و زیان محتمل.
روزهای پیش‌رو مشخص خواهد کرد که آیا وزن معترضان افزایش خواهد یافت یا متأثر از سرکوب و تهدید دچار ریزش خواهد شد.
۴. پینگ‌پونگ شبکه‌های اجتماعی آنلاین و خیابان
عصر ارتباطات و فنآوری اطلاعات است؛ در بستری که تکنولوژی برای تبادل و انتقال داده‌ها فراهم آورده، و در زمانه‌ای که مدیر "تلگرام" اعلام کرده این پیام‌رسان حدود ۴۰ میلیون کاربر در ایران دارد، بده‌بستان معناداری بین اعتراض پیدا و خیابانی شهروندان و نارضایتی پنهان آنان وجود دارد.
بازنشر فیلم‌ها در ابعاد میلیونی، از سویی شهروندان بیشتری را در نقاط مختلف کشور ترغیب به بروز اعتراض خود کرده، و از سوی دیگر، عنصر ترس را زیر سایه سرکوب مستقر و استبداد دینی حاکم، به حاشیه رانده است.
هرچند که تجربه نه چندان دور بخش مهمی از شهروندان از سرکوب خونین جنبش سبز (سال‌های ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹) و نیز دل‌نگرانی بخشی دیگر از تغییر یا تهدید وضع معیشتی، مشارکت آنان را در حد «ناظر ناراضی» و حاضر در شبکه‌های اجتماعی آنلاین، تقلیل داده و تعریف کرده است.
افزایش چند صد هزاری اعضای یک کانال تلگرام (آمدنیوز) در چند روز که وزیر ارتباطات روحانی را ناگزیر از طرح درخواست توقف فعالیت آن از مدیریت تلگرام کرد، شاهد معناداری است. مستقل از داوری درباره خروجی و رویکرد این کانال، نفس افزایش اقبال به آن، به‌قدر لازم تأمل‌برانگیز است و نشانه مهمی از نارضایتی فزاینده و گسترش امواج اعتراضی.
۵. شعارهایی که از اقتصاد گذشتند
فریادهای اعتراضی و شعارهایی که در راهپیمایی معترضان در چند روز اخیر در شهرهای مختلف کشور مطرح شده، مضمونی بسیارمهم دارند. شعارها با طرح مطالبات اقتصادی در مشهد آغاز شدند و اینجا و آنجا نیز تداوم یافتند اما خیلی زود زیر سایه شعارهای صریح و رادیکال سیاسی قرار گرفتند.
«مرگ بر دیکتاتور» و «استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی»، در دو وجه سلبی و ایجابی، شاید مهم‌ترین شعارهای راهپیمایی‌های اعتراضی اخیر باشند.
اگرچه شعارهایی چون «اسلام رو پله کردین، مردم رو ذله کردین» یا «سوریه رو رها کن، فکری به حال ما کن» نیز نشان از مخالفت مشهود معترضان با حکومت ایدئولوژیک مستقر و سیاست‌های منطقه‌ای آن دارد؛ مخالفتی که خود شفاف‌کننده فقدان مشروعیت و اقتدار دموکراتیک هسته اصلی قدرت در جمهوری اسلامی است.
در کنار این شعارها نمی‌توان به یادکرد از "رضاشاه" و خاندان پهلوی در برخی راهپیمایی‌ها اشاره نکرد؛ شعارهایی چون: «ما انقلاب کردیم، چه اشتباه کردیم» و «رضاشاه! روحت شاد». این اتفاق مهم درحالی رخ می‌دهد ‌که حدود چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و تغییر رژیم سیاسی در ایران می‌گذرد. حاکمیت سیاسی اما نتوانسته با وجود تمام امکانات و دستگاه‌های تبلیغاتی و آموزشی و نهادهای ایدئولوژیک دراختیار، اهداف انقلاب و ضرورت تحقق آن را در افکار عمومی تثبیت کند.
اتفاق بسیارمهم، همین گسستی است که به‌گونه‌ای کم‌سابقه رخ داده؛ هیچ ارجاعی به مظاهر یا نشانه‌های انقلاب اسلامی وجود ندارد و معترضان با تمامیت ساختار سیاسی قدرت مرزبندی کرده‌اند.
۶. شکاف نیروهای اجتماعی و نیروهای سیاسی
تظاهرات اعتراضی چند روز اخیر در ایران، رخدادی تقریبا بی‌سابقه در تاریخ جمهوری اسلامی است. شاید برای نخستین بار چنین راهپیمایی‌های گسترده‌ای در کشور رخ می‌دهد؛ البته پس از جنبش سبز.
در ابتدای دهه ۱۳۷۰ نیز برخی شهرهای کشور شاهد بروز اعتراض‌ها و ناآرامی‌ها و شورش‌هایی با مضمون اقتصادی بود؛ اما این‌بار ابعاد راهپیمایی و به‌خصوص مضمون شعارهای طرح‌شده متفاوت است.
نکته قابل‌تأمل، بروز و ظهور اعتراض‌های اخیر، مستقل از حضور و موضع نیروهای سیاسی موثر در ساختار سیاسی قدرت است. به بیان دیگر، در راهپیمایی‌های چند روز گذشته، هیچ حزب اصلاح‌طلب یا جمعیت اصول‌گرایی در کنار معترضان نایستاده است.
هدف قراردادن رأس هرم نظام سیاسی و طرح شعارهایی که از حکومت مستقر عبور می‌کند، نه برای اصلاح‌طلبان حامی دولت روحانی و ملتزم به قانون اساسی قابل‌تأیید بوده، و نه برای اصول‌گرایان مدعی تبعیت از ولی‌فقیه.
این‌گونه، شکافی محسوس بین بخشی از نیروهای اجتماعی خواهان تغییر ساختاری و تحول معنادار با نیروهای سیاسی مرتبط با بلوک قدرت در جمهوری اسلامی بروز یافته؛ شکافی که نه فقط در جایگاه نیروهای سیاسی و تأثیرگذاری آنها، که حتی در آینده تحولات سیاسی ایران نیز موثر خواهد بود.
از همین زاویه، حالا این اصلاح‌‎طلبان هستند که باید در قبال اعتراض‌ها تعیین تکلیف کنند؛ سوی معترضان بایستند و با مطالبات اساسی آنان همدلی نشان دهند، یا سکوت پیشه کنند و بر راهبرد اصلاحات تدریجی خود با تکیه بر دولت روحانی و روندهای انتخابات‌محور اصرار ورزند.
۷.لطمه بی‌سابقه به اعتبار و مشروعیت رهبری
ایستادن موسوی و کروبی در برابر داوری رهبر جمهوری اسلامی پس از انتخابات ریاست جمهوری، هم‌زمان با اعتراض میلیون‌ها شهروند به نتیجه آن انتخابات، رخدادی بی‌سابقه در جمهوری اسلامی بود.
هشت سال پس از انتخابات ۱۳۸۸، و در شرایطی که آیت‌الله خامنه‌ای با برگزاری دو انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ و نیز انتخابات مجلس ۱۳۹۴ توانسته بود بحران مشروعیت خود و حکومت را تا حد قابل‌توجهی ترمیم کند، راهپیمایی‌های اخیر شوک و لطمه‌ای جدید و مهم به اعتبار و مشروعیت رهبر بیمار است.
بسیاربعید است که رأس هرم نظام سیاسی از میزان نارضایتی لایه‌های اجتماعی و نیز جایگاه خود در چشم اکثریت ایرانیان بی‌خبر باشد؛ اما فریادکردن شعار «مرگ بر دیکتاتور» و درخواست‌های محترمانه یا طنزآلود یا توهین‌آمیز معترضان از رهبری برای کناره‌گرفتن از قدرت، حکایتی دیگر است.
آیت‌الله خامنه‌ای این‌بار پیش چشم چند ده میلیون ایرانی و فراتر بسیاری ناظران بین‌المللی، هدف طعن و مخالفت و شعارهای تند قرار گرفته است. لطمه‌ای کم‌سابقه و جدید به اعتبار رژیم مبتنی‌شده بر ولایت مطلقه فقیه، و شخص رهبری نظام.
اتفاق بسیارمهمی که نشان می‌دهد بحران مشروعیت در جمهوری اسلامی حل و رفع نشده است.
۸. فرجام تظاهرات اعتراضی
روی کاغذ، و در شرایط جاری، شاید بتوان مبتنی بر عدم‌توازن قدرت سخت‌افزاری حکومت و نیز ازهم‌گسیختگی معترضان و فقدان سازمان‌یافتگی و هدفمندی راهپیمایی‌ها، از ناکامی تظاهرات گفت و آغاز دور جدیدی از سرکوب و افزایش انسداد سیاسی و سانسور، و نیز یأس و انزوا برای شهروندان ناراضی.
اما در صورت ادامه‌یافتن اعتراض‌ها، و افزایش جمعیت خشمگین و ناراضی از وضع موجود، وقوع حوادث غیرمترقبه و بروز چالش‌های سهمگین برای کانون مرکزی قدرت در جمهوری اسلامی، دور از ذهن نخواهد بود. چالش‌هایی که می‌تواند هم‌زمان با عرصه سیاسی ـ امنیتی به حوزه اقتصادی کشیده شود.
اما مستقل از آنچه در آینده رخ خواهد داد، واقعیت غیرقابل‌ انکار، آسیب جدی به دولت روحانی و نیز حاکمیت سیاسی در ایران است.
در شرایطی که رکود تولید و بحران اقتصادی گریبان دولت اعتدال‌گرا و فراتر، حکومت را گرفته، بازشدن پای بسیاری از شهروندان به خیابان‌، می‌تواند برای اقتدارگرایی مسلط در ایران نگران‌کننده باشد. مگر آن‌که عقل مصلحت‌اندیش و عقلانیت ابزاری و واقع‌گرا، تدبیری برای آشتی ملی بیاندیشد و به تغییراتی مهم تکیه کند. احتمالی که نشانه‌ امیدبخشی دال بر وقوع آن در حکومت وجود ندارد.
ریشه بحران در ایران به اقتدارگرایی مسلط و فقدان لوازم و مولفه‌های «حکمرانی خوب» مربوط است. تا هنگامی‌که کانون مرکزی قدرت پاسخی اصولی و قانع‌کننده و واکنشی صحیح و همه‌جانبه به ریشه بحران نشان ندهد، اعتراض‌ها در متن «جامعه جنبشی» ایران ادامه خواهد داشت؛ حتی اگر راهپیمایی‌های اخیر مهار شود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یادداشت‌ها و گفتارها نظرات و آرای نویسندگان خود را بازتاب می‌دهند. آن‌ها بیانگر دیدگاهی از سوی رادیو فردا نیستند.