۱۴۰۳ آبان ۱۰, پنجشنبه

مجید محمدی : خامنه‌ای راهی جز نوشیدن جام شوکران و رویارویی با اکثریت مردم ناراضی ندارد

 مجید محمدی : خامنه‌ای راهی جز نوشیدن جام شوکران و رویارویی با اکثریت مردم ناراضی ندارد


خامنه ای راهی جز خوردن زهریا روبرو شدن با مردم را ندارد

مجید محمدی : علی خامنه‌ای با آغاز کردن جنگ علیه اسرائیل خطاهای راهبردی بزرگی مرتکب شد و در واقع فرآیند نابودی جمهوری اسلامی و همچنین نابودی کشور را آغاز کرد. وضعیت او شبیه وضعیت خمینی و پذیرش قطعنامۀ ٥٩٨ از سوی اوست. اگر آقای خامنه‌ای جام شوکران جدید را بنوشد و دست از آتش افروزی بردارد قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی به ویژه آمریکا رابطه متناسبی با جمهوری اسلامی ایران برقرار خواهند کرد. اما، جمهوری اسلامی با دشمن داخلی خود که همان اکثریت بزرگ مردم ناراضی است درگیر خواهد شد.

در بیست و ششم اکتبر گذشته نیروی هوایی اسرائیل با هدف قرار دادن و منهدم کردن سامانه‌های دفاعی و تأسیسات موشکی ایران عملاً آسمان این کشور و خود ایران را در مقابل هر گونه حملۀ احتمالی آینده بی دفاع ساخت. آیا در چنین وضعیتی ممکن است رهبران ایران از نو مرتکب خطای محاسباتی شده و تهدیدهای مجدد خود را علیه اسرائیل به اجرا بگذارند. در پاسخ به این سئوال و سئوال‌های دیگر، مجید محمدی، نویسنده و پژوهشگر مقیم آمریکا از جمله گفته است :      

"خطابه‌خوانی‌های مقامات جمهوری اسلامی پس از حملۀ اخیر اسرائیل به ویژه پس از کشته شدن حسن نصرالله و اسماعیل هنیه نسبت به گذشته سطح نازل‌تری دارند، هر چند مقامات ایران ناگزیرند برای حفظ و راضی نگه داشتن پایگاه‌ اجتماعی خود به اظهارات تهدیدآمیزشان ادامه دهند.

علی خامنه‌ای در انجام دو حملۀ موشکی خود به اسرائیل، دچار خطاهای راهبردی جدّی شد. در این میان به سه نمونه اشاره می کنم : خامنه‌ای و دیگر مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران بدون شک از ضعف و آسیب پذیری شدید دفاع هوایی ایران در مقابل قدرت هوایی اسرائیل با اطلاع بودند. دومین خطای علی خامنه‌ای و سایر رهبران جمهوری اسلامی نادیده گرفتن بی پشتوانگی حکومت در جنگی است که خود جمهوری اسلامی با حملات موشکی‌اش به اسرائیل به راه انداخته‌ است. در واقع، مردم ایران به هیچ وجه احساس نمی‌کنند که جنگی که جمهوری اسلامی آغاز کرده یک جنگ ملی است. خطای سوم عبارت از این است که فرآیند آغاز شده توسط جمهوری اسلامی در اصل یک فرآیند خودنابودی است. جمهوری اسلامی با آغاز کردن جنگ و درگیر کردن خود در آن فرآیند نابودی خود و همچنین نابودی کشور را آغاز کرده است.

با این حال، من گمان می کنم که علی خامنه‌ای و سایر رهبران ایران از حملۀ اخیر اسرائیل درس گرفته باشند به ویژه این که این حمله آسمان ایران را اکنون بی دفاع کرده است. اما، اگر علی خامنه‌ای تصمیم جنون آمیز دیگری بگیرد، یعنی اگر مجدداً دستور حمله به اسرائیل را صادر کند آنوقت خطرات حقیقتاً جدّی در انتظار رژیم اسلامی ایران خواهند بود از جمله حملۀ مستقیم به بیت رهبری در خیابان پاستور.

امروز دست های جمهوری اسلامی در منطقه بسیار ضعیف شده‌اند. قدرت نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی ایران از قبیل حزب الله و حماس... به زیر یک سوم کاهش یافته است. جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران دیگر نمی‌توانند از این پس در مقابله با اسرائیل روی این نیروها حساب کنند. افزون بر این، حملۀ اخیر اسرائیل به پایگاه‌ها و تأسیسات نظامی و موشکی ایران به حکومت ایران و کشورهای منطقه نشان داد که تا کجا نظام اسلامی ایران آسیب‌پذیر است. این حکومت حتا نتوانسته طی سی و پنج سال گذشته یک پناه‌گاه در کشور بسازد و تمام تخم مرغ‌های خود را در سبد برنامۀ موشکی‌اش چیده بی آنکه امکان دفاعی مطمئنی داشته باشد.

در وضعیت فلاکت بار اقتصادی کشور، حکومت دائماً بر بودجه‌های نظامی اش می افزاید و همزمان از بودجه‌های رفاهی مردم می‌کاهد. و این به این معنا است که خطر اعتراضات مردمی بیش از پیش بیخ گوش رژیم اسلامی است. پیروزی محتمل دونالد ترامپ در انتخابات پنجم نوامبر آمریکا وضع را برای رژیم ایران سخت‌تر خواهد کرد. زیرا ترامپ بسیار محکم‌تر از دموکرات‌ها از اسرائیل دفاع خواهد کرد و در کنار آن علیه جمهوری اسلامی خواهد ایستاد. با کنار هم نهادن مجموعۀ این عوامل می توان به این نتیجه رسید که جمهوری اسلامی از پاسخگویی به واکنش نظامی اسرائیل صرف نظر می کند یا مثلاً آن را به تعویق می اندازد به این امید که موضوع رفته رفته فراموش شود.

در مجموع من وضعیت امروز رژیم ایران و علی خامنه‌ای را شبیه وضعیت خمینی در پایان جنگ ایران و عراق و پذیرش قطعنامۀ ٥٩٨ از سوی او می بینم. امروز علی خامنه‌ای یک رهبر سالخورده ٨٥ ساله است و سران حکومت ایران نیز نیک می دانند که او در سرازیری افتاده است. بنابراین، اگر آقای خامنه‌ای جام شوکران جدید را بنوشد و دست از آتش افروزی بردارد قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی به ویژه آمریکا رابطه متناسبی با جمهوری اسلامی ایران برقرار خواهند کرد. اما، شرایط داخلی کشور دیگر بسان اواخر دهۀ شصت نیست. امروز مردم ایران به شدت ناراضی هستند و ناراضیان شامل بیش از نود درصد ایرانیان می شود. بنابراین، جمهوری اسلامی ایران به ناگزیر با دشمن داخلی خود که همان اکثریت بزرگ مردم ایران است با استفاده از ابزار همیشگی سرکوب درگیر خواهد شد...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر