۱۴۰۲ مرداد ۲۳, دوشنبه

با یاد مجاهد شهید علی خدابنده لویی پیشتاز نبر علیه شاه وشیخ جنایتکار

 با یاد مجاهد شهید علی خدابنده لویی پیشتاز نبر علیه شاه وشیخ جنایتکار 

مجاهد شهید علی خدابنده لویی
مجاهد شهید علی خدابنده لویی

محل تولد: همدان
شغل: دانپزشک تجربی
سن: 42
تحصیلات: دیپلم طبیعی
محل شهادت: تهران
تاریخ شهادت: 18-7-1360
محل زندان: -

زندگینامه شهید


علی خدابنده لویی در سال۱۳۱۸ در یکی از روستاهای همدان به دنیا آمد. وی در ۱۰سالگی به تهران می‌آید و برای هزینه تحصیلاتش همزمان با تحصیل وارد کار می‌شود تا این‌که نهایتاً موفق به گرفتن دیپلم طبیعی می‌شود.

علی که با مسایل سیاسی به‌خصوص بعد از کودتای ننگین ۲۸مرداد آشنا بوده در تظاهرات ۱۵خرداد سال۱۳۴۲ علیه نظام دیکتاتوری شاه فعالانه شرکت داشته و پس از آن هم در کار پشتیبانی امکاناتی و مالی برای نیروهای مخالف شاه از طریق پدر طالقانی ادامه داده است.

مشخصا خانه خود را در جلساتی که فعالان ضد ستم‌شاهی دهه۴۰ برگزار می‌کردند قرار می‌داد.

به‌طور مشخص علی در سالیان قبل از ۵۰ که سازمان مجاهدین هنوز علنی نشده بود از طریق پدر طالقانی پشتیبانی مالی می‌کرد.

وی به‌دلیل فعالیت‌های ضددیکتاتوری شاه قبل از جشنهای ۲۵۰۰ساله پهلوی در جریان دستگیریهای گسترده‌یی که انجام شد علی نیز به مدت دو ماه دستگیر و سپس آزاد شد.

وی پس از آن هم‌چنان به فعالیت تدارکاتی و مالی خودش از نیروهای انقلابی ادامه داد و مشخصاً در جریان قیام ضدسلطنتی مردم ایران در سالهای ۵۶ و ۵۷ تمام امکانات و خانه‌اش در اختیار قیام‌کنندگان برای هدایت و سازماندهی و برنامه‌ریزی برای پیشبرد قیام بود.

علی قهرمان که از همان ابتدای پیروزی انقلاب متوجه ماهیت ارتجاعی خمینی شده بود، با مرزبندی با آنها به مجاهدین روی آورد و به‌طور حرفه‌یی همه توانش را در مسیر اهداف و آرمانهای سازمان قرار داد. به‌طور مشخص خانه او به‌عنوان یکی از پایگاههای سازمان استفاده می‌شد و انجمن زنان خزانه در جنوب تهران درخانه علی شکل و سازمان گرفت.

این فعالیت‌ها باعث شد که در همان دوران فاز سیاسی خانه علی قهرمان ۴ یا ۵بار مورد هجوم کمیته‌چی‌ها و پاسداران خمینی قرار بگیرد. در این یورش‌ها که به‌دنبال سلاح بودند، وحشیانه کف و دیوارهای تمام اتاقها را خراب می‌کردند، اهالی خانه را مورد ضرب‌وشتم قرار دادند و. . اما هر بار دست از پا درازتر خانه را ترک می‌کردند.

علی که دندانپزشک تجربی بود و مطب دندانپزشکی در محل خزانه در جنوب تهران داشت از آنجا که از مردم پول کار نمی‌گرفت و تنها هزینه مواد اولیه بکار رفته را از آنها می‌گرفت و هم‌چنین کمکهای بسیار دیگری به مردم محروم آنجا می‌کرد بسیار محبوب مردم بود. در اصل مطب علی قهرمان یکی از شعبات امداد پزشکی سازمان بود که در زمینه دندانپزشکی کار می‌کرد.

محبوبیت مردمی این مجاهد پاکباز، در گل‌های بسیاری که ناآشنایان طی چند سال بعد از شهادت وی بر مزارش می‌گذاشتند ملموس بود.

سرانجام روز سی خرداد که تظاهرات مسالمت‌آمیز به گلوله بسته شد همان شب خانه علی به محاصره پاسداران در آمد و وی به همراه پسر بزرگش را در حالی‌که جلوی چشمان بقیه اعضای خانواده شدیداً مورد ضرب‌وشتم قرار دادند و تمام لباسهای آنها خونین شده بود، دستگیر کرده و ابتدا به کمیته منطقه ۱۳ می‌برند و پس از هفت تیر به اوین منتقل می‌کنند.

علی را در زندان اوین زیر شکنجه شدید قرار می‌دهند. به‌گفته یکی از مجاهدان همبندش «علی لحظه‌ای از مقاومت در برابر دژخیمان لاجوردی دست بر نمی‌داشت و با روحیه‌ای بالا سلامتی زندانیان را دنبال می‌کرد. به‌دلیل راه‌اندازی نمازجماعت بارها زیر شکنجه برده شد ولی دست بردار نبود تا این‌که در یکی از روزهای شهریورماه هنگام نماز مغرب و عشا در وسط نماز او را صدا زده و با خود می‌برند و دیگر ما از وی خبر نداشتیم».

یکی دیگر از همبندیهای علی قهرمان گفته است: «رژیم او را خیلی تحت فشار قرار می‌داد و می‌گفت که زن و بچه‌هایت را گرفته‌ایم تا او کوتاه بیاید و آن‌قدر وی را شکنجه کرده بودند که یک‌طرف بدنش فلج شده بود»

نهایتا دژخیمان لاجوردی که در برابر مقاومت و پایداری دکترعلی قهرمان پس از ۴ماه شکنجه مداوم عاجز شده بودند، وی را در روز ۱۸مهر ۱۳۶۰ همراه تعداد زیادی از همرزمان مجاهدش در زندان اوین تیرباران کردند.

دو فرزند این مجاهد قهرمان به نامهای احمد و محمود خدابنده‌لویی از شهدای قهرمان سازمان مجاهدین هستند.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر