۱۴۰۲ شهریور ۹, پنجشنبه

با یاد مجاهد شهید مصطفی قیاسی

 

با یاد مجاهد شهید مصطفی قیاسی

مجاهد شهید مصطفی قیاسی
مجاهد شهید مصطفی قیاسی

محل تولد: نهاوند
شغل: معلم
سن: 24
تحصیلات: دیپلم طبیعی در زندان
محل شهادت: نهاوند
تاریخ شهادت: 7-8-1360
محل زندان: زندان اوین

زندگینامه شهید


زندانی زمان شاه : از سال ۵۲ تا ۵۶ به مدت سه سال

نحوه شهادت: تیرباران

مصطفی قیاسی در سال۱۳۳۶ در شهر نهاوند به دنیا آمد. وی دوران ابتدایی و متوسطه (تا کلاس دهم) را در همین شهر گذراند. وی در زندگی‌اش با فقر و محرومیت مواجه بود بر همین اساس علاقه وافری به مردم رنج کشیده و فقیر جامعه شاه زده داشت در کمک به آنها از هیچ کوششی دریغ نمی‌کرد.

مصطفی که در نوجوانی به همراه پدرش به مجالس مذهبی می‌رفت، کم کم متوجه شد که این جلسات نیاز وی را برای مبارزه با نابرابریهای اجتماعی که او به‌دنبال آن بود، پاسخ نمی‌دهد و به درک محتوایی و عمیق آرمان اسلام انقلابی نیازمند است.

در جستجوی همین خواسته بود که در سال۴۹ با مجاهدان شهید ولی‌الله و بهمن سیف که بعداً گروه ابوذر را تشکیل دادند آشنا شد و به همراه آنها به مطالعات حول مبارزات اجتماعی و اسلام ضدارتجاعی پرداختند.

وی در میان همرزمانش به صداقت، ساده‌زیستی، گشاده رویی، خوش‌خلقی، مایه‌گذاری برای دیگران و عشق عمیقش به مردم محروم شناخته می‌شد.

پس از علنی شدن سازمان مجاهدین خلق ایران و درخشش نبرد انقلابی این سازمان بعد از سال۵۰، در آبان ۵۱گروه ابوذر که از هواداران سازمان بودند در نهاوند تشکیل شد که مصطفی قیاسی نیز با این گروه به فعالیت‌های انقلابی‌اش ادامه داد تا این‌که در سال۵۲ این گروه لو رفت و توسط ساواک شاه دستگیر شدند که مصطفی نیز که دانش‌آموز کلاس دهم دبیرستان بود دستگیر شد و زیر شکنجه‌های ساواک شاه خائن قرار گرفت. به‌گفته همرزمانش شکنجه‌های ساواک آریامهری را با مقاومتی ستایش برانگیز سپری کرد و در بیدادگاه شاه خائن به سه سال زندان محکوم و به زندان اوین منتقل شد.

ساواک برای شکنجه بیشتر مصطفی، همرزمانش در گروه ابوذر را در برابر چشمان وی شکنجه می‌کرد. مصطفی می‌گفت: «بدترین شکنجه برای زندانی هنگامی است که برادران همرزمت را جلوی چشمانت شکنجه می‌کنند».

وی که در زندان از نزدیک با سازمان مجاهدین آشنا شده بود در کنار آنها، آموزشهای سازمان را به‌خوبی فرا گرفت. هم‌چنین با تلاش بسیار کلاس یازدهم و دوازدهم را در زندان سپری کرد.

بالاخره مصطفی در سال۵۶ به‌عنوان یک کادر ورزیده از زندان اوین آزاد شد.

پس از آزادی فعالیت‌هایش را در جهت اهداف سازمان ادامه داد. در تظاهرات ضدسلطنتی بسیار فعال بود. پس از پیروزی انقلاب در جنبش ملی مجاهدین در شهر نهاوند مشغول به کار شد و از جمله در برگزاری کلاسهای آموزشی سازمان برای هواداران فعال بود.

وی که در تظاهرات‌های خرداد ۶۰ فعالانه شرکت داشت، حوالی سی خرداد ۶۰ در مغازه پدرش در نهاوند توسط یکی از ایادی مزدور رژیم شناسایی و دستگیر می‌شود.

پس از شکنجه‌های بسیار، صادقی اردستانی دادستان جنایتکار نهاوند با توجه به ایستادگی وی روی مواضعش وی را به ۵سال زندان محکوم می‌کند. اما وقتی آخوند باقری به جای صادقی حاکم ضد شرع می‌شود، وی را مجدداً محاکمه کرده و به اعدام محکوم می‌کند.

مصطفی قهرمان سه ماه اول را ممنوع‌الملاقات بوده است و پس از ۴ماه وی را از زندان شهربانی نهاوند به قرنطینه منتقل می‌کنند و نهایتاً ۵روز بعد در تاریخ ۷آبان ۱۳۶۰ به همران چند مجاهد دیگر به جوخه اعدام می‌سپارند.

به‌نوشته همرزمانش، مصطفی با ایستادگی‌اش در برابر دژخیمان روحیه مقاومت را در میان زندانیان ترویج می‌کرده است.

وی در وصیتنامه‌ای که در اردیبهشت سال۶۰ به‌دنبال حملات گسترده چماقداران ارتجاع حاکم به مردم و مجاهدین نوشته از جمله آورده است: «خود را مکلف می‌دانم که در مقابل این بی‌عدالتی که تحت نام اسلام بر ما تحمیل شده مقاومت نمایم با توجه به این‌که بالاخره زمستان می‌رود و روسیاهی برای ذغال خواهد ماند. یُرِیدُونَ أَن یُطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَیَأْبَی اللّهُ إِلاَّ أَن یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ»

پس از شهادتش مردم بسیاری در گورستان شهر در مراسم وی شرکت کردند و شعار «این ماه ماه خونه، خمینی سرنگونه» را می‌دادند.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر