نمایشگاه یادبود شهیدان قتلعام ۶۷، با حضور منتخبان مردم فرانسه و شخصیتهای
سیاسی و مدافعان حقوقبشر
فراخوان سخنرانان به تشکیل کمیته تحقیق بینالمللی و محاکمه سران رژیم بهخاطر نسلکشی و جنایت علیه بشریت
دومین روز از نمایشگاه یادبود قتلعام 30هزار زندانی سیاسی در سال 67به ابتکار ژان فرانسوا لوگاره، شهردار منطقه یک پاریس در محل این شهرداری برگزار شد. در ادامه سخنرانیهایی که در این نمایشگاه صورت گرفت، استاندار ایوبونه رئیس پیشین اطلاعات فرانسه، طی سخنانی گفت:
استاندار ایو بونه – رئیس پیشین اطلاعات فرانسه
درباره حوادثی که با آن مواجه میشویم، دو نوع قضاوت وجود دارد. قضاوت انسانها که خود را از طریق تعدادی نهادهای تخصصی مثل دستگاه قضاییه بیان میکنند، و قضاوت تاریخ.
در رابطه با قضاوت انسانها، این درخواست مطرح شده است که عدالت بینالمللی کار خود را انجام دهد. در غیراینصورت، اگر دادگاه جزایی بینالمللی چنین پروندهیی را در دست نگیرد، این سؤال مطرح میشود که چه فایدهای دارد؟
استاندار ایوبونه افزود:
قتلعامهای مختلفی در تاریخ صورت گرفتهاند که شناخته شده هستند. اما آنچه درباره تاریخ رژیم ایران عجیب است این است که هیچگاه درباره قتلعام ۱۳۶۷صحبتی به میان نمیآید. هیچگاه این رژیم که یکی از سرکوبگرترین رژیمهای جهان است، مورد اتهام قرار نمیگیرد. قتلعامهایی که در آنجا انجام شده، چه آنهایی که قبل از قتلعام تابستان ۶۷رخ دادهاند و آنهایی که بعد از آن صورت گرفتهاند، بهخصوص آنهایی که اعضای سازمان مجاهدین در اشرف و لیبرتی را مورد هدف قرار دادهاند، نه تنها مورد مجازات قرار نگرفتهاند بلکه درباره آنها صحبتی هم نمیشود.
وی با تأکید بر اینکه مشغول نگارش یک کتاب درباره قتلعام 67و جنایات رژیم علیه سازمان مجاهدین خلق ایران برای ثبت در تاریخ است افزود:
قتلعام ۶۷دو ویژگی برجسته دارد. یکی ابعاد فجایع است. تصور کنید که ۳۰هزار نفر یک به یک بدار آویخته میشوند، این کار خیلی وقت میگیرد و استمرار در سبعیت میخواهد.
دومین ویژگی شیوه عملکرد است. ابتدا تصمیم چنین کاری و سپس انجام آن. کمیسیونهای مرگ متشکل از سه عضو که رایشان از قبل مشخص بود تشکیل شدند. متد و سازماندهی بکار گرفته شده نشاندهنده عزم آنها برای رفتن تا انتهای راه است. این ما را به یاد رژیم نازیسم در اروپا میاندازد. همه این کارها بهطور متدیک طراحی شده بود. کمیسیونهای مرگ تشکیل شدند و به سراسر ایران فرستاده شدند و بعد افراد را در برابر این کمیسیونها ردیف کردند و این ماهها کار و آمادهسازی میخواست. به این ترتیب میتوان گفت که آنچه در تابستان ۶۷رخ داد از مدتها قبل طراحی شده بود. این امر یک ویژگی خاص این قضیه است.
استاندار ایو بونه در ادامه با یادآوری مخالفت آقای منتظری با فرمان خمینی برای قتلعام زندانیان سیاسی، تأکید کرد که این قتلعام یک عملیات طراحی شده توسط خمینی و دار و دستهاش بوده است. وی همچنین گفت:
این حادثه در یک مقطع زمانی خاص در تاریخ رژیم رخ داد یعنی بعد از جنگ با عراق. این هم تصادفی نیست. واضح است که خمینی، خواهان صلح نبود، اما او مجبور شد به صلح تن دهد. خمینی اکنون باید بهعنوان یک جنایتکار توسط تاریخ مورد قضاوت قرار گیرد، اگرچه متأسفانه در قید حیات نیست تا بتواند به جنایتهایش مستقیماً پاسخ دهد.
استاندار ایوبونه سپس نتیجهگیری کرد:
ما امروز دو وظیفه داریم. همانطور که شما آقای شهردار گفتید باید این مبارزه را ادامه بدهیم برای اینکه جمهوری اسلامی و سرانش که در این قتلعام شرکت کردند به دادگاه سپرده شده و محکوم شوند. بعد هم قضاوت تاریخ است که به عهده ماست و این کار را باید از طریق شهادتها و نوشتههایمان و چنین نمایشگاهها و برنامههایی انجام دهیم. باید که همه با هم شاهدان و کارگزاران این کارزار باشیم. این کارزار درباره یکی از دهشتناکترین جنایاتی است که بشریت تابهحال به خود دیده است.
دکتر صالح رجوی
سخنران دیگر این نمایشگاه، دکتر صالح رجوی نماینده شورای ملی مقاومت ایران در فرانسه بود. وی ضمن قدردانی از حمایتها و همبستگی شهرداران و مردم فرانسه با مردم و مقاومت ایران در مبارزه علیه رژیم آخوندی و برای آزادی، نقض وحشیانه حقوقبشر در ایران و کارنامه جنایات ضدبشری و تروریسم صادراتی رژیم آخوندی از جمله قتلعام زندانیان سیاسی در سال 67و دخالتهای تروریستی این رژیم در کشورهای منطقه بهویژه عراق و سوریه و لبنان را برشمرد و تأکید کرد این رژیم برای صدور بیشتر تروریسم و بنیادگرایی، اسلام را آلت دست خود قرار داده است در حالیکه کمترین سنخیتی با اسلام راستین ندارد.
درباره حوادثی که با آن مواجه میشویم، دو نوع قضاوت وجود دارد. قضاوت انسانها که خود را از طریق تعدادی نهادهای تخصصی مثل دستگاه قضاییه بیان میکنند، و قضاوت تاریخ.در رابطه با قضاوت انسانها، این درخواست مطرح شده است که عدالت بینالمللی کار خود را انجام دهد. در غیراینصورت، اگر دادگاه جزایی بینالمللی چنین پروندهیی را در دست نگیرد، این سؤال مطرح میشود که چه فایدهای دارد؟ استاندار ایوبونه افزود: قتلعامهای مختلفی در تاریخ صورت گرفتهاند که شناخته شده هستند. اما آنچه درباره تاریخ رژیم ایران عجیب است این است که هیچگاه درباره قتلعام ۱۳۶۷صحبتی به میان نمیآید. هیچگاه این رژیم که یکی از سرکوبگرترین رژیمهای جهان است، مورد اتهام قرار نمیگیرد. قتلعامهایی که در آنجا انجام شده، چه آنهایی که قبل از قتلعام تابستان ۶۷رخ دادهاند و آنهایی که بعد از آن صورت گرفتهاند، بهخصوص آنهایی که اعضای سازمان مجاهدین در اشرف و لیبرتی را مورد هدف قرار دادهاند، نه تنها مورد مجازات قرار نگرفتهاند بلکه درباره آنها صحبتی هم نمیشود.وی با تأکید بر اینکه مشغول نگارش یک کتاب درباره قتلعام 67و جنایات رژیم علیه سازمان مجاهدین خلق ایران برای ثبت در تاریخ است افزود:قتلعام ۶۷دو ویژگی برجسته دارد. یکی ابعاد فجایع است. تصور کنید که ۳۰هزار نفر یک به یک بدار آویخته میشوند، این کار خیلی وقت میگیرد و استمرار در سبعیت میخواهد.دومین ویژگی شیوه عملکرد است. ابتدا تصمیم چنین کاری و سپس انجام آن. کمیسیونهای مرگ متشکل از سه عضو که رایشان از قبل مشخص بود تشکیل شدند. متد و سازماندهی بکار گرفته شده نشاندهنده عزم آنها برای رفتن تا انتهای راه است. این ما را به یاد رژیم نازیسم در اروپا میاندازد. همه این کارها بهطور متدیک طراحی شده بود. کمیسیونهای مرگ تشکیل شدند و به سراسر ایران فرستاده شدند و بعد افراد را در برابر این کمیسیونها ردیف کردند و این ماهها کار و آمادهسازی میخواست. به این ترتیب میتوان گفت که آنچه در تابستان ۶۷رخ داد از مدتها قبل طراحی شده بود. این امر یک ویژگی خاص این قضیه است.استاندار ایو بونه در ادامه با یادآوری مخالفت آقای منتظری با فرمان خمینی برای قتلعام زندانیان سیاسی، تأکید کرد که این قتلعام یک عملیات طراحی شده توسط خمینی و دار و دستهاش بوده است. وی همچنین گفت:این حادثه در یک مقطع زمانی خاص در تاریخ رژیم رخ داد یعنی بعد از جنگ با عراق. این هم تصادفی نیست. واضح است که خمینی، خواهان صلح نبود، اما او مجبور شد به صلح تن دهد. خمینی اکنون باید بهعنوان یک جنایتکار توسط تاریخ مورد قضاوت قرار گیرد، اگرچه متأسفانه در قید حیات نیست تا بتواند به جنایتهایش مستقیماً پاسخ دهد.استاندار ایوبونه سپس نتیجهگیری کرد:ما امروز دو وظیفه داریم. همانطور که شما آقای شهردار گفتید باید این مبارزه را ادامه بدهیم برای اینکه جمهوری اسلامی و سرانش که در این قتلعام شرکت کردند به دادگاه سپرده شده و محکوم شوند. بعد هم قضاوت تاریخ است که به عهده ماست و این کار را باید از طریق شهادتها و نوشتههایمان و چنین نمایشگاهها و برنامههایی انجام دهیم. باید که همه با هم شاهدان و کارگزاران این کارزار باشیم. این کارزار درباره یکی از دهشتناکترین جنایاتی است که بشریت تابهحال به خود دیده است.سخنران دیگر این نمایشگاه، دکتر صالح رجوی نماینده شورای ملی مقاومت ایران در فرانسه بود. وی ضمن قدردانی از حمایتها و همبستگی شهرداران و مردم فرانسه با مردم و مقاومت ایران در مبارزه علیه رژیم آخوندی و برای آزادی، نقض وحشیانه حقوقبشر در ایران و کارنامه جنایات ضدبشری و تروریسم صادراتی رژیم آخوندی از جمله قتلعام زندانیان سیاسی در سال 67و دخالتهای تروریستی این رژیم در کشورهای منطقه بهویژه عراق و سوریه و لبنان را برشمرد و تأکید کرد این رژیم برای صدور بیشتر تروریسم و بنیادگرایی، اسلام را آلت دست خود قرار داده است در حالیکه کمترین سنخیتی با اسلام راستین ندارد.
دکتر صالح رجوی
دکتر صالح رجوی در ادامه سخنان خود گفت:
در این وضعیت آخوندها در سال ۶۷قتلعام ۳۰هزار تن از زندانیان سیاسی را همانطور که گفته شد به اجرا گذاشتند. این قتلعام، این جنایت علیه بشریت، این کشتار دارای ویژگیهای متعددی است: اول اینکه بیشتر زندانیان قبلاً دادگاهی شده بودند و به چندین سال یا ماه زندان محکوم شده بودند و بسیاری از آنها دوران حکومیتشان را گذرانده بودند.
دکتر صالح رجوی آنگاه بهشهادت خواهرش منیره رجوی اشاره کرد و گفت: خواهر کوچکتر من منیره که در انگلستان دانشجو بود و علیه دیکتاتوری شاه فعالیت میکرد، عضو فعال عفو بینالملل بود. او توسط دیکتاتوری آخوندی همراه با همسر و دو فرزندش دستگیر و زندانی شدند. همسرش اعدام شد و خواهرم به زندان محکوم شد و دوران محکومیتش را گذراند. ولی رژیم او را دو سال دیگردر زندان نگه داشت و در جریان قتلعامی که از آن صحبت کردیم، اعدام شد. بسیاری دیگر نیز همین وضعیت را داشتند. دکتر صالح رجوی در ادامه گفت:
دومین خصوصیت این است که اغلب عاملان و آمران این قتلعام نه تنها در قید حیات هستند بلکه در پستهای کلیدی و پستهای بینهایت مهم در داخل حکومت فعلی هستند.
و این در شرایطی است که مردم ایران واقعاً از چهار دهه اختناق به ستوه آمدهاند. بهخاطر فقدان آزادیهای اولیه و بهخصوص وضعیت اقتصادی بینهایت غیرقابل تحمل در کشوری غنی مثل ایران. همه ثروتها به گروه حوثی در یمن، به بشار اسد در سوریه و حزبالله لبنان فرستاده شده است در حالی که کارگرانی که در ایران توانستهاند کاری بهدست آورند موفق نمیشوند که حقوق خود را ظرف سه یا شش ماه بگیرند. و این شرایطی است مطلقاً غیرقابلتصور و همانطور که بسیاری از تحلیلگران فکر میکنند وضعیت فعلی ایران انفجاری است
و یک مسأله بسیار مهمتر وجود دارد و آن پیروزی خارقالعاده مقاومت ایران و رئیسجمهور مریم رجوی و با کمک همه شما است و آن انتقال بیش از سه هزار رزمنده آزادی مستقر در کمپ اشرف و کمپ لیبرتی در عراق است که به تیرانا در آلبانی منتقل شدند و بنابراین یک این شکست مهم برای رژیم آخوندها هست.
رژیم آخوندها طی سالها کوشید که با معاملهگری با کشورهای غربی و گذاشتن مقاومت ایران در لیست سیاه، انرژی مقاومت ایران را بلوکه کند.
این انرژی آزاد شده یک معنی دارد. ما در گذشته در یک فاز دفاعی بودیم. امروزه در فاز تهاجمی هستیم. البته شاید تعدادی از شمایان در گردهمایی بزرگ ما در ویلپنت حضور داشتید و دیدید که بسیاری از شخصیتهایی که از کشورهای مختلف و افقهای فکری مختلف آمده بودند، معتقد بودند تنها راهحل در ایران سرنگونی این رژیم است.
پس تغییر دموکراتیک در افق ترسیم شده و ما موفق خواهیم شد و برای همین ما همگی متحد و یکپارچه به نبرد ادامه خواهیم داد.
آرمان ژاکمن – شهردار شهر موسی لوویو
آرمان ژاکمن – شهردار شهر موسی لوویو سخنران دیگر این برنامه بود. وی با ذکر نمونههایی از سرکوب آزادیخواهان و پیروان سایر مذاهب توسط رژیم آخوندی گفت که 30000زندانی سیاسی تنها بهخاطر (دفاع از آزادی) در زندانهای حکومتی اعدام شدند. کسانی که دستور این اعدامها را دادند در لباس مذهب هستند و این باورنکردنی و غیرقابلتصور است. در حالی که همه مذاهب و بیشتر از همه، اسلام بردباری، عشق و احترام به دیگری را ترویج میکنند.
آرمان ژاکمن افزود: نزدیک به 30سال بعد از قتلعام 67، عفو بینالملل این قتلعام را بهعنوان جنایت علیه بشریت به ما یادآوری میکند. ما یاد قربانیان را گرامی میداریم. اما باید عدالت را برای خانوادههای آنها و دوستانشان به اجرا دربیاوریم و مجرمین را تنبیه کنیم. مجرمان، آخوندهای بنیادگرا هستند که باید در همین جهان در مقابل عدالت قرار بگیرند
آرمان ژاکمن شهردار موسی لوویو در پایان گفت:
ای آزادی، آزادی عزیز، بهخاطر تو و برای دفاع از تو، حیات 30000ایرانی در سال 1988ربوده شد، و چقدر زندگی دیگر بعد از آن قربانی شده و چقدر دیگر باید طول بکشد؟
روزی، که مطمئن هستم نزدیک است، ایران همه ابهت و اعتبار قدیم خود که پارس بود را باز خواهد یافت، زنده باد فرانسه، زنده باد ایران آزاد.
ژان کلود ژگودز، شهردار گریزی سور سن
ژان کلود ژگودز، شهردار گریزی سور سن در سخنان خود گفت: رقم 30000برای من بسیار پر معناست. من معاون رئیس مجموعهیی از 42منطقه شهری هستم. این مجموعه 42شهرک، حدود 30000نفر جمعیت دارد.
تصور میکنم که به یکباره همه اهالی این 42شهر و روستا بدار آویخته و اعدام شوند. این چیزی است که باید ما و همه دولتها را مخاطب قرار دهد.
من همچنین میخواهم یاد خانوادههای 30000اعدامی و همچنین تمام کسانی که بعد از این قتلعام اعدام شدند را گرامی بدارم. این غیرقابل تحمل است. و سازمان ملل باید در این باره تصمیمات مقتضی را اتخاذ کند
ژان کلود ژگودز در پایان یکبار دیگر بر حمایت خود از مقاومت ایران بهویژه رزمندگان آزادی در آلبانی در مبارزه علیه رژیم آخوندی تأکید کرد.
ژاکی دو مینی – شهردار اوق
ژاکی دومینی شهردار اوق
در سخنانش با خواندن قطعه شعری از یک شاعر برجسته بریتانیایی به یاد شهیدان قتلعام 67 گفت: خوشحالم که یک بار دیگر با دیگر منتخبان مردم فرانسه همکاری میکنم تا حمایت خود را از مقاومت ایران که از ریشههای عمیق در میان مردم ایران برخوردار است ابراز کنم. آنچه که در ایران میگذرد، شرمآور و غیرقابلقبول است. مردان، زنان و حتی کودکان بعد از دادگاههای نمایشی محکوم میشوند و همه اینها تحت پوش مذهب انجام میشود که بهانهیی است برای پنهان کردن (جنایات) یک حکومت مستبد.
وی با اشاره به نقض گسترده حقوقبشر در ایران و سکوت دولتهای غربی در قبال جنایات رژیم، خواستار انجام تحقیقات درباره قتلعام زندانیان سیاسی در سال 67 توسط سازمان ملل برای محاکمه سران رژیم شد ژاکی دومینی در پایان افزود:
گردهماییهایی که شما برگزار میکنید بهویژه گردهمایی بزرگ در ویلپنت نشان میدهد که چقدر مقاومت ایران مشروع و سرزنده است و بهطور کامل توسط خانم مریم رجوی که آن را متبلور میکند هدایت میشود.
ما فرانسویها وظیفه داریم که از شما حمایت کنیم. در پیام مبارزه شما شریک شویم. من خودم از یک خانواده از اعضای مقاومت فرانسه هستم. برادرم توسط نازیها تیرباران شد در حالی که 17سال بیشتر نداشت. میخواهم بگویم که چقدر احساس نزدیکی به شما میکنم و بهطور خاص تحت تأثیر فعالیت شما هستم. از شما تشکر میکنم.
آخرین سخنران در نمایشگاه قتلعام 67 مصطفی نادری بود. وی که بهمدت 11سال در زندانهای مختلف رژیم در اسارت بهسر برده مشاهدات خود را از قتلعام 67 در زندانهای رژیم برای حاضرین بازگو کرد.
ژاکی دومینی شهردار اوق در سخنانش با خواندن قطعه شعری از یک شاعر برجسته بریتانیایی به یاد شهیدان قتلعام 67 گفت: خوشحالم که یک بار دیگر با دیگر منتخبان مردم فرانسه همکاری میکنم تا حمایت خود را از مقاومت ایران که از ریشههای عمیق در میان مردم ایران برخوردار است ابراز کنم. آنچه که در ایران میگذرد، شرمآور و غیرقابلقبول است. مردان، زنان و حتی کودکان بعد از دادگاههای نمایشی محکوم میشوند و همه اینها تحت پوش مذهب انجام میشود که بهانهیی است برای پنهان کردن (جنایات) یک حکومت مستبد.وی با اشاره به نقض گسترده حقوقبشر در ایران و سکوت دولتهای غربی در قبال جنایات رژیم، خواستار انجام تحقیقات درباره قتلعام زندانیان سیاسی در سال 67 توسط سازمان ملل برای محاکمه سران رژیم شد ژاکی دومینی در پایان افزود:گردهماییهایی که شما برگزار میکنید بهویژه گردهمایی بزرگ در ویلپنت نشان میدهد که چقدر مقاومت ایران مشروع و سرزنده است و بهطور کامل توسط خانم مریم رجوی که آن را متبلور میکند هدایت میشود.ما فرانسویها وظیفه داریم که از شما حمایت کنیم. در پیام مبارزه شما شریک شویم. من خودم از یک خانواده از اعضای مقاومت فرانسه هستم. برادرم توسط نازیها تیرباران شد در حالی که 17سال بیشتر نداشت. میخواهم بگویم که چقدر احساس نزدیکی به شما میکنم و بهطور خاص تحت تأثیر فعالیت شما هستم. از شما تشکر میکنم.آخرین سخنران در نمایشگاه قتلعام 67 مصطفی نادری بود. وی که بهمدت 11سال در زندانهای مختلف رژیم در اسارت بهسر برده مشاهدات خود را از قتلعام 67 در زندانهای رژیم برای حاضرین بازگو کرد.
مصطفی نادری
من خودم آن زمان قتلعامها بهخاطر شکنجههایی که شده بودم کلیه هایم خون ریزی کرده بود و در بهداری بودم بعد هم بردند انفرادی، بعد از اینکه برگشتم توی اتاق دربسته که حدود 40، 30نفر توی یک اتاق بودیم از بچههای توی آنجا شنیدم که همه را اعدام کردند آن زمان زندان اوین حدود 12000زندانی داشت، چون آن اتاقی که من بودم همه از بندهای مختلف آمده بودند مایک آماری سرجمعی خود بچهها گرفتند بندهایی که آنجا بود چند تا بود چون بندها حدود 500، 600نفر بود حدوداً شد 12000تا من خودم بهخاطر همین زیر بازجویی بودم مرا به دادگاه نبردند چون میخواستند بازجویی کنند اما بچههای دیگری که رفته بودند همه میگفتند خیلی از بندها که آنجا بودند بهخاطر اعتصاب غذاهایی که کرده بودند قبلش بندها، حتی دادگاه نبرده بودند صدا کرده بودند برای ملاقات مثلاً بند 400نفره را صدا کرده بودند برای ملاقات بعد همه را برده بودن و دار زدند. بعد از اعدامها گالیندوپل نماینده سازمان ملل آمد آنجا توی زندانها وعدهیی از زندانیان عادی را بردند نشاندند و گفتند اینها زندانی سیاسی هستند اصلاً دیداری نکردند سه نفر اسم از خارج داشت ملاقات کرد ولی بقیه زندانیها را نشانش ندادند. بودند
من از زمانی که به خار ج آمدم که الآن 20سال است در تمام مجامع بینالمللی از ژنو گرفته تا تمام کشورها این مسأله قتلعام را رفتیم مطرح کردیم ولی هیچ ترتیب اثری داده نشده و من خودم بهعنوان یک زندانی میخوام که چون این قتلعام، یک قتلعامی نبود تو تاریخ تمام شود این قتلعام از قتلعامی بوده که نه آنموقع زمان شروع اش بوده و نه هماکنون که داریم صحبت میکنیم تمام شده.
از سال 60 رژیم هرشب 200تا، 300تا اعدام میکرد. پس این قتلعام همچنان ادامه دارد و هرکاری که ما بتوانیم بکنیم و این جنایتکاران را به پای میز محاکمه بکشانیم آن زمان است که این قتلعام تمام شده من بهعنوان یک زندانی میخواهم که هرکس هرکاری از دستش برمیآید در این رابطه انجام بده، چون جان انسانها ارزش این را دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر