جنبش دادخواهی ـ اعتراف قاتلان
یک سال گذشت؛ جنبش دادخواهی سکوت سنگین و سیمانی سی ساله را شکست و مارهای تزویر و فریبکاری در سیلاب دادخواهی از سوراخها بیرون خزیدند.
بعد از 30سال هیأتهای مرگی که تا دیروز هرگونه کشتار و قتلعام را کتمان میکردند ناگزیر به صحنه آمدند و گفتند در تابستان 67زندانیان را دستهدسته کشتیم. کشتیم تا بمانیم. گفتند خمینی کشت. او از روز اول حکم به اعدام همه مجاهدین داده بود و دیگران حکم را اجرا کردند.
جنبش دادخواهی ـ اعتراف قاتلان
آخوند فلاحیان وزیر بدنام وزارت اطلاعات و طراح قتلهای زنجیرهیی و مرگ مخالفان در داخل و خارج کشور به صراحت اعلام کرد که خمینی از روز اول حکم اعدام مجاهدین را صادر کرد و در جریان قتلعام یک هیأت ۳نفره انتخاب شدند تا ضمن تشخیص سرموضع ببینند چه کسانی را میشود اعدام نکرد:
«حکم منافقین و حکم گروههای محارب، اعدام است. این را هم امام فرمود، هم همه مراجع و هم قرآن...
قرار شد گروهی 3نفره [نیری، رئیسی، پورمحمدی] از وزارت و دادستانی و کسانی که قاضی هستند و به بحث واردند، تعیین شود و اینها نظارت کنند و ببینند اگر کسانی قابل عفو هستند و میشود اعدامشان نکرد، اعدام نشوند. کار این گروه، این بود نه اینکه حکم اعدام داده باشند...» (1)
جنبش دادخواهی ـ اعتراف علی فلاحیان به قتلعام مجاهدین در سال 67
آخوند احمد خاتمی گفت من نبودم اما باید به آنان که حکم خمینی را اجرا کردند مدال داد.
آخوند رازینی گفت آن زمان من نبودم مسئولان دخیل در قضایای ۶۷آقایان نیری، رئیسی، اشراقی و پورمحمدی بودند اما حکم امام عادلانه بود... (2)
جنبش دادخواهی ـ اعتراف آخوند رازینی به قتلعام زندانیان در سال 67
اول پای خود را کنار میکشند و بعد میگویند برای حفظ تعادل نظام واجب و ضروری بود.
جنبش دادخواهی ـ انتشار دستخط خمینی پس از 29سال
و بالاخره پس از سی سال کتمان حکم خمینی و یک سال تلاش برای مقابله با جنبش دادخواهی، سایت حکومتی تسنیم دستخط خمینی را منتشر کردند و آخوند احمدی شاهرودی عضو هیأت مرگ خوزستان را به صحنه آوردند تا بگوید من اعتراضی به حکم نداشتم و منتظری دروغ میگوید و... (3)
جنبش دادخواهی ـ انتشار حکم و دستخط خمینی در رسانه نیروی تروریستی قدس
اما در عمل آخوند جنایتکار احمدی شاهرودی ضمن تأیید حرفهای آقای منتظری و کمی داستانسرایی در پایان مصاحبه گفت:
«کسانی که پافشاری سر موضع داشتند حکمشان اعدام بود و ما هم حکم را اجرا کردیم. البته ما حکم ندادیم بلکه تشخیص موضوع و مصداق کردیم. در واقع حکم اصلی از سمت امام بود و از اجرای حکم امام قطعاً دفاع میکنیم.» (4)
جنبش دادخواهی ـ اعتراف آخوند احمدی به هیأت تشخیص سرموضع و نفی دادگاه
این همه حرف است. آخوند فلاحیان هم حرفی که در آتش جنبش دادخواهی بیرون آمد و قاتلان و آمران قتلعام ـ ضمن تلاش برای تبرئة خودشان ـ ناگزیر اعتراف کردند که خمینی از مدتها قبل حکم اعدام مجاهدین را صادر کرده بود هدف گزینش افراد «سرموضع» و کسانی بود که به دیکتاتوری ولایت فقیه «نه» گفتند. کسانی که بر موضع آزادیخواهی و دفاع از مردم ستمدیده ایستادند و بر ایمان و آرمانشان پایداری کردند.
اعتراف به این جنایت بزرگ با حکم مذهبی، که در تاریخ احکام رهبران فاسد و جنایتکار مذهبی هم سابقه ندارد، نماد بیرونی شکست و شقه در درون حاکمیت است.
آخوند رازینی گفت: «... خمینی در این زمینه کاری انجام دادند که هیچکدام از فقهای گذشته در طول تاریخ انجام نداده بودند... «... خمینی قاطع بودند و ملاحظه کاری در حکم خدا نداشتند چون حکم خدا این است که محارب باید اعدام شود. امام به ادعاهای حقوقبشری غربیها توجه نکردند و گوششان به این حرفها بدهکار نبود» (5)
جنبش دادخواهی ـ اعتراف به حکم بیسابقه مذهبی در کشتار مخالفان
جنبش دادخواهی ـ عامل شقه و تضعیف تمامیت نظام
جنبش دادخواهی با هدف قرار دادن پایههای اعدام و شکنجه و قتلعام، ـ که یکی از دو پایة اصلی حفظ و بقای نظام ولاییست ـ بحران را به سمت درون رژیم هدایت کرد. شکست خامنهای در مهندسی نمایش انتخابات بهمنظور تک پایه کردن نظام سرکوب مهمترین علامت پیشروی و اقتدار جنبش دادخواهی است. خامنهای از اسفند 94 که تولیت و حکومت مشهد را به ابراهیم رئیسی سپرد خیز تک پایه کردن نظامش را برداشت اما جنبش دادخواهی با اجتماعی کردن موضوع قتلعام و نقش آخوند ابراهیم رئیسی در هیأت مرگ، تمام رویا و آرزوهایش را بر باد داد. در این مدت آن قدر مشعل جنبش دادخواهی فروزان، شعلهور و فراگیر شد که آخوند شیادی که از روز اول در تمام کشتارها و شکنجه و آدمکشیها شریک بود تلاش کرد در جنگ قدرت، با سوار شدن روی امواج نفرت عمومی از ولایت قتلعام و طرح موضوع 38سال اعدام... آرای بیشتری برای خودش جلب کند. (6)
جنبش دادخواهی ـ اعتراف آخوند شیاد به 38سال اعدام و شکنجه
اگر تا دو سال قبل هیچ شخص و جمعیت و رسانهیی جرأت نمیکرد اسمی از قتلعام و 67 و اعدام زندانیان سیاسی در تابستان 67 بیاورد، امروز ـ به مدد جنبش دادخواهی و عام شدن موضوع قتلعام ـ این رژیم است که خودش مطرح میکند تا مانع از جذب جوانان به جنبش فراگیر دادخواهی شود و همین موضوع باز هم موجب تشدید شقه و شکاف و تضعیف نظام خواهد شد.
روزنامه حکومتی شرق با تیتر درشت نوشت:
روایت رازینی از وقایع ۶۷ - «مسئولان دخیل در قضایای ۶۷ آقایان نیری، رئیسی، اشراقی و پورمحمدی بودند». (7)
جنبش دادخواهی ـ رازینی خودش را تبرئه میکند...
سه روز بعد یک سایت حکومتی با عصبانیت نوشت:
روزنامه زنجیرهیی 'شرق' در دوازدهم تیرماه، درست در زمانی که منافقین در میتینگ تبلیغاتی خود… از ممکن شدن تغییر «رژیم» در ایران سخن گفت، در اقدامی عجیب و قابل تأمل در تیتری درشت درباره وقایع سال 67 بار دیگر… از حجتالاسلام رئیسی بهعنوان یکی از مسئولان اصلی احکام قضایی اوایل انقلاب و ماجرای اعدامهای سال ٦٧ نام برد… از قضا حجتالاسلام رئیسی در آن نقش چندانی نداشته… اما پرسش جدی آنجاست که… آیا این هماهنگیها در اعلام مواضع اتفاقی است؟» (8)
جنبش دادخواهی ـ نمایش تشدید شقه و تضعیف قوای نظام در سایتهای حکومتی
بله! در میدان جنبش دادخواهی خامنهای شکست خورد. رئیسی سوخت و نظام صدبار تضعیف شد.
بعد هر چه گفتند که این رئیسی بنده خدا که جرمی نداشت... او حکم خمینی را اجرا کرد تا نظام باقی بماند و... گوش کسی بدهکار نبود.
آخوند فلاحیان در همان مصاحبه گفت:
«بنده خدا [رئیسی] هر چه میگفت من حکم ندادم، حکمش را قبلاً صادر کرده بودند، اصلاً کسی به حرفش گوش نمیداد و فکر هم میکردند که آنها [زندانیان] بیگناهند… اگر ما آنها را نمیکشتیم که دیگر کشوری وجود نداشت. این حرف من نیست، حرف امام است» (9)
جنبش دادخواهی ـ اعتراف آخوند فلاحیان به فتوای نسلکشی مجاهدین توسط خمینی
جنبش دادخواهی ـ گامی بلند در مسیر سرنگونی
میبینیم که جنبش دادخواهی همچون آب و سیلابی در لانه مورچگان ولایت، خواب و قرار از چشمشان ربوده و نه فقط در داخل که در خارج مرزهای میهن هم اعتبار و روزگارشان را تباه کرده است. حمایت ارگانها و نهادهای فعال و شناخته شده حقوقبشری و صدور روزافزون بیانیههای حمایت از جنبش دادخواهی و محکومیت رژیم توسط انجمنها، پارلمانترها و شخصیتهای معتبر سیاسی نشاندهنده نیاز و شرایط جدید جامعه جهانی برای پایان دادن به دوران مماشات و ضرورت طرح موضوع حقوقبشر روی میز ولایت است. به همین علت است که میببینیم امروز برخلاف گذشته ارتباط با رژیم حاکم بر ایران یک ننگ و بیآبرویی سیاسی برای دولتها به همراه دارد بهویژه پس از افشای برنامههای اتمی و دخالتهای تروریستی رژیم در منطقه و مجموعه اقداماتی که به تشدید تحریم و محاصره سیاسی و اقتصادی رژیم منجر شد.
آری! جنبش دادخواهی همچون تیشهیی است که ریشههای سرکوب و اعدام در داخل و صدور تروریسم و مماشات در خارج را هدف قرار داده است. این همان دو عصای زیر بغل و پایههای حفظ و بقای رژیم است و بدون مبالغه میتوانیم جنبش دادخواهی را گامی بلند در مسیر سرنگونی توصیف کنیم.
جنبش دادخواهی ـ تلاش خامنهای برای محو آثار شهیدان
با پیشرفت جنبش دادخواهی مزدوران ولایت فقیه تلاش کردند با تخریب مزارها آثار بزرگترین جنایت را از روی زمین محو کنند. در شهرهای بزرگتر مانند اهواز و تبریز و مشهد تلاش کردند با بهانه محوطه سازی و پارک سازی و... مزار شهیدان را تخریب کنند. در خوی مزار شهیدان را آتش زدند. وادی رحمت را در تبریز بتون کردند...
جنبش دادخواهی ـ تخریب مزار شهیدان در مشهد و اهواز
روز اول تیر ۱۳۹۶ مزدوران خامنهای در مزار شهدای تبریز با بکارگیری ماشینآلات سنگین اقدام به صاف کردن سطح زمین و از بین بردن سنگهای مزار شهیدان کردند. همچنین با نصب تابلو پروژه همسان سازی بلوک اطفال با میدان آرامستان وادی رحمت تلاش کردند مانع از جلب توجه و مخالف مردم تبریز شوند و چند روز بعد بهمنظور عادیسازی و مقابله با خشم مردم، 12سنگ مزار را در محل بتون ریزی جدید گذاشتند تا نشان دهند کاری با مزارها ندارند...
اما نابود کردند...
جنبش دادخواهی ـ بتون ریزی و سیمانکاری مزار شهیدان مجاهد در وادی رحمت تبریز
جنبش دادخواهی ـ عامل وحدت ملی
خمینی میخواست برای بقای نهاد ولایت و تداوم نظامش نسل مجاهدین را نابود کند به همین علت در حکمش به صراحت نوشته با شاخص «سرموضع» به احدی رحم نکنید. یعنی اصلاً مهم نیست زندانی چه جرمی دارد، کیفرخواست، سابقه و میزان محکومیتش چیست مهم این است که الآن چگونه فکر میکند و اعتقادش چیست. حتی زمانی که جلادانش هم از فرمان و عبارت امامشان شوکه شدند و پرسیدند منظور کدام سری از زندانیان است و... بلادرنگ گفت:
«در تمام موارد هر کس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حکمش اعدام است، سریعاً دشمنان اسلام را نابود کنید»
جنبش دادخواهی ـ پاسخ خمینی به نامه احمد خمینی و سؤال آخوند اردبیلی
این بود که به فلج مادرزاد و بیماران لاعلاج هم رحم نکردند. به کسانی که مدت محکومیتشان تمام شده و خانوادههاشان منتظرشان بودند و آنانکه چند برادر و خواهرشان را اعدام کردند و آنان که تک فرزند بودند و به مادران و دختران و... هم رحم نکردند...
جنبش دادخواهی ـ نسلکشی مجاهدین با حکم «در تمام موارد سرموضع را سریع نابود کنید»
زمان گذشت. خمینی مرد؛ او و وارثانش مورد لعن و نفرین ابدی مردم قرار گرفتند. هیچ کس به او و اندیشهاش اضافه نشد. به جز مزدوران و جیرهخواران ولایتش کسی زبان او و صدای او نشد اما امروز صدای قتلعام شدگان را در سخنرانی و کلام دانشجویان و جوانانی میشنویم که آن زمان هنوز به دنیا نیامده بودند؛ صدای آنان را در پیامهای آتشین زندانیان سیاسی در سراسر کشور میشنویم؛ صدای آنان را در فریاد رزمآوران آزادی در زنان، مردان و فراخوان مادران و خانوادههای شهیدان و زندانیان سیاسی میشنویم که با جنبش دادخواهی قتلعام شدگان تمامیت رژیم را به چالش کشیدهاند.
جنبش دادخواهی ـ دادخواهی قتلعام شدگان 67توسط یک دانشجوی تبریزی
آری! جنبش دادخواهی با اجتماعی کردن دادخواهی قتلعام شدگان سال 67 به عاملی برای وحدت ملی در جامعه تبدیل شد و در مسیر پیشرفت و تکامل خود، رژیم را در داخل تضعیف و در خارج در انزوا قرار داده و به سمت مرگ و فروپاشی کامل هدایت میکند.
جنبش دادخواهی ـ فراخوان، پیام و درخواست خانواده شهیدان
خانوادههای شهیدان و زندانیان سیاسی در قسمتی از فراخوان برای پیوستن به جنبش دادخواهی قتلعام 67مینویسند: (10)
از آنجا که پیوستن به جنبش دادخواهی یک وظیفه ملی، میهنی و انقلابی و یک گام بزرگ در راستای تحقق آزادی و حاکمیت مردم است، لذا از همه شما میخواهیم:
- اسامی و مشخصات و عکسهای شهیدان را در هر شهر و محلهای که هستید اعلام کرده، به دیوارها نصب کنید و در شبکه اجتماعی به اطلاع عموم برسانید. معرفی هر یک از این شهیدان یک ضربه بزرگ به خامنهای و نظام منحوس ولایتفقیه است.
- آدرس مزار شهیدان و همچنین گورهای جمعی آنها را کشف کرده؛ از آنها عکس و فیلم تهیه کنید و از هر طریق ممکن به دست مجاهدین و مقاومت ایران برسانید.
جنبش دادخواهی – پیام خانواده شهیدان و زندانیان سیاسی
اسامی و مشخصات دستاندرکاران این جنایت بزرگ را کشف و افشاء کنید. صدها تن از دژخیمان رژیم در تهران و دهها شهرستان، فتوای خمینی خونآشام را به اجرا در آوردهاند. آنها امروز عمدتاً در دستگاههای اطلاعاتی و سیاسی و قضایی در مصدر امور هستند یا در خبرگان و مجلس ارتجاع جاخوش کردهاند.
- با نامهنگاری به دبیرکل، شورای حقوقبشر، کمیسر حقوقبشر و گزارشگر ویژه مللمتحد در مورد وضعیت حقوقبشر در ایران و همچنین با نامهنگاری به دولتهای اروپایی و آمریکا و... و در صورت امکان با مراجعه به این مراجع از آنها بخواهید:
ـ از رژیم آخوندی بخواهند نام شهیدان و محل دفن آنها را اعلام کند.
ـ روابط اقتصادی و سیاسی با فاشیسم دینی حاکم بر ایران را به توقف اعدام مشروط کنند.
جنبش دادخواهی ـ پیام خانوادههای شهیدان: رساندن پیام شهیدان و معرفی قاتلان
خواستار یک تحقیقات بینالمللی درباره قتلعام 1367و فراهم کردن ترتیبات ضروری برای محاکمه مسئولان این جنایت توسط کمیسر عالی و شورای حقوقبشر و شورای امنیت مللمتحد شوید.
- در هر شهر و محله و دانشگاه و مدرسه و یا کارخانهیی که میتوانید کمیته دادخواهی شهیدان قتلعام 1367را تشکیل دهید و خاطره شهیدان را گرامی بدارید و مزار آنان را گلباران کنید.
جنبش دادخواهی ـ فلسفه و هدف دادخواهی
دیدیم که جنبش دادخواهی با زدن به دو پایه اصلی تحکیم رژیم (اعدام و شکنجه در داخل و صدور تروریسم در خارج کشور)، روح و جوهر بقای رژیم را هدف قرار داده است. یعنی با افشای بزرگترین جنایت در سطح جامعه و جوانان در داخل و خارج میهن، قتلعام زندانیان در سال 67به نقطه مرگ ولایت و کارآمدترین سلاح برای شقه رژیم تبدیل شده است به همین علت همانطور که سال گذشته خانم مریم رجوی گفتند:
«دادخواهی خون قتلعامشدگان، دادخواهی رنجها و دردهای مادران و پدران داغدار و دادخواهی بهخاطر خسارت انسانی و معنوی عظیمی که این رژیم بهملت ایران وارد کرده است.
جنبش دادخواهی با خواست اسامی شهیدان، نشانی مزارها، هویت قاتلان و محاکمه سران رژیم؛
این جنبشی است که اساس استبداد و ستمگری ولایت فقیه را هدف قرار میدهد... جنبش دادخواهی هیچ چیزی نیست جز تحقق آرمانی که آن 30هزار شهید بهخاطر آن جانشان را فدا کردند و حاضر نشدند یک قدم عقبنشینی کنند.»
پس در شروع سال تحصیلی با ارسال اسناد و انتشار اطلاعات شهیدان در مدارس و دانشگاهها، تا میتوانیم در مسیر تقویت و گسترش جنبش ملی دادخواهی از خون شهیدان 67بکوشیم و با افشای هویت قاتلان، عاملان و آمران قتلعام، زمین را و زمان را برای جنایتکاران تنگ کنیم. زمان رجز خوانی و فریبکاری و آرامش هیأت مرگ و قاتلان تمام شده و سرشار و سربلند و بیقرار؛ با مشعل فروزان جنبش دادخواهی روزگار مرگ و سیاهی و ظلمت آخوندی را پایان میدهیم.
پانویس ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1-خبرگزاری فارس ۲۸مرداد ۹۶
2-رسانه حکومتی شرق: 12تیر 1396
3-خبرگزاری حکومتی تسنیم: 17مرداد 1396
4- خبرگزاری حکومتی تسنیم: 17مرداد 1396
5- خبرگزاری حکومتی تسنیم: 11تیر 1396
6-آخوند حسن روحانی ـ 18اردیبهشت 96همدان
7- روزنامه شرق- ۱۲تیر 1396
8- سایت حکومتی شهدای ایران- ۱۵تیر ۹۶
9- خبرگزاری فارس ۲۸مرداد ۹۶
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر