حقانيت و جوشش خونهايی كه از پيكر مقاومت برزمين ريخت
پژواك مقاومت
۱۳مرداد سال ۱۳۸۴ مصادف با عيد قربان, سپاه ترورستی قدس اقدام به آدم ربايی دو مجاهد خلق در بغداد كرد. و اينكه ۱۲ سال از ربوده شدن مجاهدين خلق حسين پويان و محمد علی زاهدی حين انجام يك مأموريت در يكی از خيابانهای بغداد بودند ميگذرد. ۱۲سال
پيش با روی كار آمدن احمدی نژاد جنايتكار و تك پايه شدن خليفه ارتجاع،
تروريسم افزار گسيخته ولايت وقيه توسط عناصر سپاه قدس و مزدوران محلی آنها
به اسم سپاه بدر شتاب بيشتری بخود گرفت تا با ايجاد ترور و آدم ربايی در
عراق بزعم خودشان بر عمر ننگينشان بيافزايند. آنروزها مثل امروز طشت رسوايی
و تروريزم رژيم برجا مانده ی خمينی از بام جهان بر زمين نيافتاده بود و
هنوز برای بعضی پدرخوانده تروريزم ناشناخته بود و تنها و تنها اين مقاومت
سترك مردم ايران و فرزندان مجاهدش بودند كه رو در رور و در جنگی نابرابر ،
در سخت ترين شرايط به پايداری قهرمانانه در سنگر شرف و افتخار قرارگاه اشرف
ايستادگی ميكردند. و در چنين شرايط سخت و طاقت فرسايی بود كه مجاهدين خلق
حسين پويان و محمد علي زاهدی در راستای خود كفايی و استقلال مجاهدين در
عراق حين انجام يك مأموريت تداركاتی كه به بغداد رفته بودند توسط عناصر تروريست سپاه قدس و در لباس مزدوران محلی سپاه بدر
به گروگان گرفته شدند.آنها را بعد از ربودن به وزارت كشور عراق و بعد به
خانه های امن كه در جادريه بغداد داشتند منتقل كردند.همان زندانهای مخوفی
كه بدست سازمان افشا و علنی شد و جهان شاهد جنايتهای هولناك آن قرار گرفت.
در ابتدا رژيم ميخواست با انواع شكنجه ها و تطميع و ارعاب اين دو مجاهد خلق
را وادار به شكستن مقاوتشان كند تا بزعم خودش از آنها در شوی تلوزيونی
خودش استفاده تبليغاتی عليه مقاومت و مجاهدين كند. رژيم ولايت فقيه و دولت
دست نشانده اش در عراق هرگز اذعان به اين عمل كثيف و جنايتكارانه شان
نكردند تا هم دست بازتری در شكنجه و آزار مجاهدين ربوده شده داشته باشند و
هم اينكه در پاسخگو نبودن جنايتشان راه گريز داشته باشند. به همين دليل هر
چه در توان داشتند كردند تا اين دو مجاهد را به ندامت بكشانند ولی ولی
هيهات كه رژيم و مزدورانش دركی از مجاهد انقلاب كرده را نداشتند و فهمی از
ايمان و اعتقاد آنها به حقانيت راه و آرمانشان نداشتند. مجاهدينی كه تا بن
استخوان به پيمانها و سوگندهايشان با خلق محبوب و رهبری شان وفا دار ماندند
و نشان دادند كه عزم جزم مجاهدين برای سرنگونی خش بر نميدارد. حقانيت و
پاكی خونهايی كه از پيكر مقاومت بر زمين ريخت اينك با ورود رژيم به فاز
سرنگونی به بلوغ و شكوفايی خودش رسيده و هر روز اين رژيم زهر خورده و
جنايتكار است كه به نقطه پايانی عمرش نزديكتر ميشود و مورد تنفر و انزجار
جهاني قرار ميگيرد.
واقعيت اين است كه رژيم ولايت فقيه،
بعد از گردهمايی كهكشان امسال و بعد از وارد شدن سپاه در ليست سياه
تروريستی، تغيير دوران و پيام آن را كه همانا سرنگونی و تغيير نظام ننگينش
توسط مردم و مقاومت مردم ايران است را دريافته و برايش روشن است كه پيش
برنده اين خط همانا جريانی جز مقاومت راستين مردم ايران نيست. اينهمه يقه
درانی و جزع و فزع سركردگان رژيم نه بي حكمت است و نه عاری از اين حقيقت كه
دور نيست تا با تنگ تر شدن حلقه داری كه رژيم در تمام دوران حكومت ننگنيش
بر گردن مردم ايران انداخته است نابودی خودش را بدست توانای ارتش آزاديخش و
جوانان غيور ايرانی به چشم ببيند.
مقاومت
ایران همچنانکه پیش از این بارها اعلام کرده است، بار دیگر سران این رژیم
را برای پاسخگویی به همه جنایات ۳۸سالهاش، همه آدم ربايی ها، ترورها و
اعدامهايش ، بهخصوص قتلعام ۳۰هزار زندانی سیاسی در سال ۱۳۶۷، به شرکت در دادگاه جنایی بینالمللی با حضور مقاومت ایران و هزاران شاهد این جنایتها در داخل و خارج ایران فرامیخواند
مسعود پويان مهر كاسه چی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر