۱۴۰۳ اسفند ۴, شنبه

خمینی چه کسانی را ، چرا وچگونه کشت یا حذف کرد قسمت سوم - عزل وحذف آیت الله منتظری قسمت دوم

 خمینی چه کسانی را ، چرا وچگونه کشت یا حذف کرد قسمت سوم - عزل وحذف آیت الله منتظری بخش دوم


آقای منتظری قائم مقام یا ولیعهد خمینی چگونه به دشمن اصلی خمینی تبدیل شد 




خمینی چگونه وچرا یعنی علت پایه اش چی بود که آقای منتظری را از جانشینی وولایت عهدی خود عزل واو را در حصرخانگی = در خانه زندانی کرد ارتباطاتش را قطع کردتا بمیرد یا...

تسنیم ارگان سپاه تروریستی قدس مینویسد :

سال 64 آیت الله منتظری به‌عنوان قائم مقام رهبری انتخاب شد اما بعد از ماجرای مهدی هاشمی و دفاع آیت‌الله منتظری از او، در سال 68 از این مقام برکنار شد.

تسنیم ارگان سپاه تروریستی قدس ادامه میدهد : 

امام راحل در نامه‌ای که به تاریخ 1368/1/6 به آیت‌الله منتظری نوشت، می‌گوید "شما در اکثر نامه‌ها و صحبت‌ها و موضع‌گیری‌هایتان نشان دادید که معتقدید لیبرال‌ها و مجاهدین خلق باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که می‌گفتید دیکته شده مجاهدین بود که من فایده‌ای برای جواب به آنها نمی‌دیدم..."

یاد آوری میکنیم که افشای رابطه خمینی با اسرائیل وآمریکابعد ازانقلاب وبعد از جنگ ایران وعراق یعنی در ماجرای مک فارلین هم توسط آقای منتظری ومهدی هاشمی در اشراع لبنان صورت گرفت .

که در مجموع این افشاگری که پته ضد امپریالیستی وضد صهیونیستی خمینی آنهم فتح قدی از طریق کربلا را روی آب انداخت بعلاوه مخالفت آقای منتظری با قتل عام مجاهدین در سال ۶۷ سبب شد که خمینی او را عزل کند

اعتماد آنلاین کل ماجرا اینجور نوشته که میتوانید با کلیک کردن روی همین لینک یا عکس کامل ماجرا را بخوانید 

 خمینی بصورت زیر آقای منتظری را عزل کرد:

امام خمینی در نامه 6 فروردین سال 68 خود در عزل منتظری از قائم‌مقامی رهبری به همین نکته اشاره می‌کنند و می‌‌نویسند: "ازآنجاکه روشن شده است که شما این کشور و انقلاب عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرال‌ها و از کانال آنها به منافقین می‌سپارید، صلاحیّت و مشروعیّت رهبری آینده‌ی نظام را از دست داده‌اید."

نامه کامل خمینی را که سراپا از خشم وکین وکینه توزیهای حیوانی علیه آقای منتظری است را در ادامه نوشت مان میاوریم 

اما اصل وسوابق ماجرا 

مسئولیت دری نجف آبادی در دفتر آیت الله منتظری چه بود کمی او را بشناسیم

قربانعلی دری نجف آبادی به عنوان یکی از نزدیک‌ترین و مهم‌ترین شاگردان آیت‌الله منتظری در دوران قبل از انقلاب  و در سال‌های ابتدایی پس از انقلاب اسلامی ایران، مسئولیت‌هایی در دفتر ایشان داشت. او در دفتر آیت‌الله منتظری به عنوان یک مشاور و دستیار کار می‌کرد و در این جایگاه، نقش مهمی در اداره امور دفتر و همچنین در فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی مرتبط با ایشان ایفا می‌کرد.

مسئولیت‌ها و فعالیت‌ها

1.                مشاوره و تنظیم دیدگاه‌ها: دری نجف آبادی در قالب مشاور به آیت‌الله منتظری کمک می‌کرد تا دیدگاه‌ها و نظریات خود را در مسائل مختلف به‌ویژه در زمینه حقوق بشر و آزادی‌های سیاسی به‌طور مؤثرتری بیان کند.

2.          روند ارتباطات: او مسئولیت برقراری ارتباط با دیگر شخصیت‌های سیاسی و دینی و همچنین پاسخ به نامه‌ها و درخواست‌ها را بر عهده داشت.

3.                اداره جلسات: دری نجف آبادی در برگزاری جلسات و نشست‌های سیاسی، علمی و دینی که به میزبانی آیت‌الله منتظری برگزار می‌شد، فعالیت داشت، از جمله در زمینه‌های نقد و بررسی مسائل روز جامعه.

4.                فعالیت‌های اجتماعی: او به عنوان یکی از اعضای کلیدی دفتر، در فعالیت‌هایی که به تحلیل و بررسی وضعیت اجتماعی و سیاسی جامعه می‌پرداخت، نقش داشت.

این مسئولیت‌ها به دری نجف آبادی این امکان را داد که تجربیات زیادی را در عرصه سیاسی و اجتماعی کسب کند و به یکی از چهره‌های مهم در سیاست ایران تبدیل شود.

بله خمینی مهره خوبی را پیدا کرد برای جاسوسی علیه آیت الله منتظری ودر جا جا وزوایای فعلیت کار و...آقای منتظری هم اشراف داشت ودشتش بود

 

 خمینی از طریق  محمد محمدی ری شهری وزیر اطلاعات وقت 

 محمدی ری‌شهری ، مردی که ادعا کرد در دهه شصت باکماردن دری نجف آباد بعنوان جاسوس ونفوذی در دفتر وبیت آقای خمینی بااستقامت بر کشف ابعاد یک پرونده جنایی مانع از انحراف انقلاب شد

 

 آخوندی که همین الان امام ،جمعه بازار خمینی در اراک است بنام قربانعلی  دری نجف آبادی را در بیت ودفتر آقای منتظری نفوذ داده بود واین فرد نفوذی خمینی همه اطلاعات ونشست ها وکارهای آقای منتظری واطرافیانش را مانیتور میکرد واز طریق ری شهری به خمینی میرساند.

قربانعلی دری نجف آبادی  جاسوس ونفوذی خمینی دربیت منتظری ودفاتر ایشان

در تمام اتهاماتی که به آقای منتظری واطرافیانش نسبت دادند چه غلط وچه درست یک پای اصلی آن به قربانعلی دری نجف آبادی وصل میشود ومحمد محمدی ری شهری در خاطراتش میگوید که با این جاسوسی ونفوذی من از انحراف انقلاب خمینی جلو گیری کردم .

از جزئیات آن میگذریم وبه دو سند اشاره میکنیم وبه مبحث عزل آقای منتظری توسط خمینی پایان میدهیم 

اول کلیپ صوتی مصور آقای منتظری با دژخیمان وزارت اطلاعات ودژخیمان قضائیه جلادان ابراهیم رئیسی جلاد - حسنعلی نیری - علی رازینی -شوشتری-وپور محمدی و....که آقای منتطری همه حرفهایش را با صراحت لهجه که برای خمینی نوشته والبته بهای آنرا هم پرداخته را با این دژخیمان مطرح کرد

روی عکس ولینک زیرکلیک کنید وصوتی صوتی آقای منتطری را بشنوید 

فایل صوتی جلسه آیت الله منتظری با هیت مرگ به تاریخ ۲۴ مرداد ۱۳۶۷ + متن


نوار صوتی آقای منتظری با دژخیمان قضائیه جلادان ووزارت اطلاعات خمینی در قتل عام۶۷ 

نوار صوتی آقای منتظری گفت با این جنایت وقتل عام مردم از ولایت فقیه چندشان میشه

مخالفت سریع منتظری با قتل عامها علیرغم اصرار نیری رئیسی وپورمحمدی واشراقی وشوشتری ورازینی 

دوم 

عکس عمل کینه توزانه خمینی راجع به آقای منتظری را در یک نامه خواهیم دید .

آری این ماهیت ضد بشری خمینی بود وهست که نه تنها نسبت به جانشین آینده خود کرد بلکه با ایران وایرانی هم بدتر از این انجام داد با جنگ وبا اعدام با ۱۲۰۰۰۰‍شهید و۳۰۰۰۰قتل عام زندانیان سیاسی ودین اجباری وقوانینی مانند حجاب اجباری و...آری بهمین خمینی یک بلیه تاریخی در ۲۰۰گذشته مانند آن نبوده است. 

خمینی نامه‌ای به این شرح خطاب به آیت‌الله منتظری نوشته بودند که حاج احمد برای خامنه‌ای و هاشمی رفسنجانی خواند:

 بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای منتظری

با دلی پرخون و قلبی شکسته چند کلمه‌ای برایتان می‌نویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه‌ اخیرتان نوشته‌اید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدّم می‌دانم؛ خدا را در نظر می‌گیرم و مسائلی را گوشزد می‌کنم. ازآنجاکه روشن شده است که شما این کشور و انقلاب عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرال‌ها و از کانال آنها به منافقین می‌سپارید، صلاحیّت و مشروعیّت رهبری آینده‌ نظام را از دست داده‌اید. شما در اکثر نامه‌ها و صحبت‌ها و موضع‌گیری‌هایتان نشان دادید که معتقدید لیبرال‌ها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به‌قدری مطالبی که می‌گفتید دیکته‌شده‌ منافقین بود که من فایده‌ای برای جواب نمی‌دیدم. مثلاً در همین دفاعیّه‌ شما از منافقین، تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلّحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و می‌بینید که چه خدمت ارزنده‌ای به استکبار کرده‌اید. در مسئله‌ مهدی‌ هاشمی قاتل، شما او را از همه‌ متدیّنین متدیّن‌تر می‌دانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتّب پیغام می‌دادید که او را نکشید. از قضایای مثل قضیّه‌ مهدی ‌هاشمی که بسیار است

من حال بازگو کردن تمامی آنها را ندارم. شما از این ‌پس وکیل من نمی‌باشید و به طلّابی که پول برای شما می‌آورند بگویید به قم منزل آقای پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند. بحمدالله مسئله‌ مالی هم ندارید.

 اگر شما نظر من را شرعاً مقدّم بر نظر خود می‌دانید - که مسلّماً منافقین صلاح نمی‌دانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی می‌شوید که آخرتتان را خراب‌تر می‌کند - با دلی شکسته و سینه‌ای گداخته از آتش بی‌مهری‌ها با اتکّاء به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت می‌کنم؛ دیگر خود دانید:

1 - سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی ‌هاشمی و لیبرال‌ها نریزد.

2 - از آنجا که ساده‌لوح هستید و سریعاً تحریک می‌شوید، در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید؛ شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.

3 - دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هرچه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند.

4 - نامه‌ها و سخنرانی‌های منافقین که به‌وسیله‌ شما از رسانه‌های گروهی به مردم می‌رسید، ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان - روحی‌له‌الفداء - و خون‌های پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنّم نسوزید، خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید؛ شاید خدا کمکتان کند.

والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم؛ ولی در آن وقت شما را ساده‌لوح می‌دانستم که مدیر و مدبّر نبودید، ولی شخصی بودید تحصیل‌کرده که مفید برای حوزه‌های علمیّه بودید و اگر این‌گونه کارهایتان را ادامه دهید، مسلّماً تکلیف دیگری دارم و می‌دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی‌کنم

والله قسم، من با نخست‌وزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی می‌دانستم. والله قسم، من رأی به ریاست‌جمهوری بنی‌صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم. سخنی از سر درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلّف به اغماض آن نیستم هرگز چشم‌پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بسته‌ام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان، مقدّم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی‌دارم

من کار به تاریخ و آنچه اتّفاق می‌افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه‌ شرعی خود عمل کنم. من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته‌ام که واقعیّات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تأثیر دروغ‌های دیکته‌شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش می‌کنند نگردند. از خدا می‌خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمّل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هرچه هست او است. 

والسّلام 

یکشنبه 6/1/68 

روح‌الله الموسوی الخمینی1 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر