۱۳۹۶ اردیبهشت ۹, شنبه

سی.ان.ان:‌ بازرسان باید به همه سایتهای مظنون رژیم ایران دسترسی داشته باشند



 سایت پارچین
بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی باید به همه سایتهای مظنون رژیم ایران دسترسی داشته باشند. اگر این نباشد نمی‌توان فهمید میزان تبعیت این رژیم از توافق اتمی چه میزان است.
گزارشی از سی.ان.ان:
دولت ترامپ می‌گوید رژیم ایران هم‌چنان اصلی‌ترین حامی دولتی تروریسم در جهان است...
رکس تیلرسون گفت آمریکا در حال بازبینی توافق اتمی با رژیم ایران است و چه بسا تحریمهایی را که به‌عنوان بخشی از این توافق لغو شدند دوباره اعمال کند...
تیلرسون: «صبر استراتژیک یک رویکرد شکست خورده است. سیاست جامع ایران مسلتزم آن است که ما به همه تهدیدات این رژیم رسیدگی کنیم. روشن است که تعداد این تهدیدها بسیار است...»
ژنرال جیمز متیس: «هر جایی که نگاه کنید، اگر مشکلی در منطقه وجود داشته باشد، رد پای رزیم ایران را می‌یابید...»
نگرانی که وجود دارد این است که بازرسان اتمی در هر زمان و هر مکان به سایتهای مظنون اتمی دسترسی ندارند. در نتیجه این سؤال پیش می‌آید که آیا اصلاً کسی می‌داند رژیم ایران واقعاً در حال تبعیت از برجام است یا نه. از طرف دیگر رژیم ایران به حمایت از تروریسم ادامه می‌دهد... اما این فعالیتها به‌طور عامدانه از توافق اتمی جدا نگاه داشته شدند...
چیزی که روشن نیست این است که اگر دولت ترامپ می‌گوید توافق اتمی با رژیم ایران تا همین جا هم یک شکست است، پس چه نیازی به بازبینی آن هست؟ به نظر می‌رسد که دولت ترامپ از قبل تصمیم خودش را در مورد برجام گرفته است...

فراخوان اد رویس برای بازگشایی پرونده های دلالان تسلیحاتی رژیم در آمریکا





اد رویس رئیس کمیته امور خارجی کنگرة آمریکا
سایت کمیتة امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا
اد رویس رئیس کمیته امور خارجی کنگرة آمریکا و نمایندة کنگره برایان مستBrian Mastطی نامه‌یی به وزرای خارجه و دادگستری، خواهان بازگشایی پرونده‌های دلالان تسلیحاتی رژیم آخوندی در آمریکا شدند.اد رویس و برایان مست در نامه خود با اشاره به گزارش پولیتیکو دربارة آزادسازی شماری از دلالان اتمی و موشکی رژیم تحت عنوان «شهروند» توسط دولت اوباما در جریان تبادل زندانیان با حکومت آخوندی، تأکید کرده‌اند: «ما خواهان بازگشایی تلاش‌های قانونی برای هدف قرار دادن افرادی هستیم که به رژیم ایران در پیگیری برنامه‌های اتمی و موشکی خود در نقض قانون آمریکا، کمک می‌کنند؛ تلاش‌هایی که توسط دولت اوباما به‌نحو نابخردانه‌یی رها شد… خصومت ادامه‌دار رژیم ایران در قبال آمریکا و متحدان ما، یک تهدید حیاتی برای امنیت ملی و مستلزم مراقبت مداوم است».نمایندگان کنگره آمریکا خطاب به رکس تیلرسون و جف سشنز، می‌افزایند: «ما آماده حمایت از تلاش‌های دولت هستیم تا کسانی که در سرپیچی از قانون ایالات متحده در تأمین برنامه‌های اتمی، موشکی و تسلیحات متعارف (رژیم) ایران نقش دارند مورد تحقیق، اعلام جرم و استرداد قرار بگیرند».

سایه مبهم ترس و توهم پراکنی‌های شیادانه – مظفر بابانیا

سایه مبهم ترس و توهم پراکنی‌های شیادانه – مظفر بابانیا

هنوز کلوخی هم به سمت رژیم
ضدبشری آخوندی پرتاب نشده، صداهایی بلند شده است که «نکند جنگی دربگیرد! تعادل ولایت تکانی بخورد و شیشه عمرش ترکی بردارد!» بله حتماً در تَرک شیشه عمر ولایت، چیزی می‌بینند که این‌گونه خروش برداشته‌اند و الا که با دیدن سایه‌ای مبهم از دور، این‌همه فغان لازم نیست. البته هستند کسان بخت‌برگشته و شرط‌بسته‌ای روی فاشیسم مذهبی که بارها با صراحت هم بیان کرده‌اند که بقای همین رژیم را صدبار بر قدرت‌یابی آلترناتیو مردمی ترجیح می‌دهند برای اثبات حرفشان، وضعیت جنگ در سوریه، عراق و یمن را به رخ می‌کشانند و نعل را وارونه می‌زنند تا ردشان گم شود درحالی‌که در همین ادعا هم صادق نیستند، چون اولاً هیچ‌وقت لبه تیز اعتراضشان به دخالت‌های فرامنطقه‌ای سپاه جهل و جنایت آخوندی که سرچشمة جنگ‌افروزی است، نبوده و نیست که چگونه خاک این منطقه را به اسم صدور ارتجاع آخوندی به توبره کشیده‌اند و چطور عامل جنگ فرقه‌ای و نقطه انگیزشی برای داعش و افراطی‌گری سنی گردیده‌اند. بلکه اگر در مواضع این جماعت نگاه کنید وسط هر موضوعی که ربطی به مجاهدین هم ندارد مثلاً «جنگ در یمن» یا «موشک زدن به پایگاه شیمیایی اسد توسط امریکا» لبه تیز کینه‌ورزی‌شان متوجه مجاهدین است ثانیاً طوری دستگاه را می‌چینند که انگار الآن ایران بهشت روی زمین است و اگر جنگ شود چنین و چنان خواهد شد درحالی‌که کیست که نداند کشتار و جنایت و سرکوبی که رژیم آخوندی بر ملت ما اعمال می‌کند هیچ‌وقت در تاریخ ایران توسط قوای خارجی هم صورت نگرفته است؟ نکند این‌همه جنایات ازآنجایی‌که توسط پاسدارانی صورت می‌گیرد که شکل و شمایل ایرانی دارند، مهم نیست و حتی مردم باید شکرگزار هم باشند که چنین جنایاتی توسط خارجی صورت نگرفته؟ ملتی که نزدیک به چهاردهه بهترین فرزندانش در نبرد با اهریمنی زشت‌خو و دجال چنگ در چنگ‌اند که ابرقدرت‌ها هم در برابرش جا زده بودند را از جنگ خارجی می‌ترسانید؟ ضحاک ماردوشی که فقط در سال۶۷، سی هزار زندانی محکومیت گرفته را قتل‌عام کرد و در دهه۶۰ هر شب به جرائم آخوندساخته باغی، یاغی و طاغی ۲۰۰تا ۲۰۰تا از مجاهدین و مبارزان را اعدام می‌کرد و در این سال‌ها به قول عفو بین‌الملل به‌اندازه ۶۰درصد اعدام در تمام کشورهای جهان (منهای چین) اعدام کرده است و در کوچه و بازار، با جراثقال‌ها، چوبة‌دارهایش برپا است و در کهریزک آن بساط شکنجه و جنایات شنیع را بعد از قیام سال۸۸ به راه انداخت و یا با یک فقره جنگ‌افروزی ضدمیهنی‌اش یک‌میلیون کشته و چندین میلیون آواره فقط در طرف ایران برجای گذاشت و یا حتی درزمانی که صلای «جامعه مدنی» می‌داد ده‌ها روشنفکر را در قتل‌های زنجیره‌ای سلاخی کرد از کدام خارجی خطرناکتر است؟ کدام کشور خارجی ظهر عاشورا در کنار ضریح امام رضا بمب گذاشت؟ کدام خارجی در کردستان روستا به روستا قتل‌عام زن و کودک پیر و جوان به راه انداخت؟ کدام خارجی مردم را به جرم داشتن مذهب بهایی، سنی و مسیحی اعدام کرد اموالشان را مصادره کرد و زندگی تحت ارعاب دائمی را به آن‌ها تحمیل کرد تا نفس جامعه را بگیرد؟ در زمینة سرقت اموال ملی کدام خارجی بلایی که این رژیم بر سر مردم ایران آورد بر سر کشور اشغال‌ شده خود آورده است؟ به آلمان بعد از اشغال توسط قوای متفقین نگاه کنید، وضعیت ژاپن را بعد از تسلیم به نیروهای آمریکایی ببینید، آیا این‌همه دزدی نجومی، این‌همه مفسده اجتماعی، اعتیاد، ترانزیت مواد مخدر و انهدام صنعت و اقتصاد، این‌همه کارتن‌خوابی، قبرخوابی، خودکشی، بیکاری، خودفروشی، کلیه، کبد، قرنیه و مغز‌استخوان‌فروشی در صف انتظار می‌بینید؟ آیا در کشورهای اشغال‌شده آقازاده‌ها و دکل دزدان و اختلاس گران میلیاردی سراغ دارید که صبحانه‌های یک میلیون تومانی صرف کنند؟ آیا مؤسساتی مثل پدیده شاندیز یا ثامن‌الحجج و… دیده‌اید آیا برادران قاچاقچی میلیاردی سراغ دارید که اسکله‌های خصوصی داشته باشند و به احدی حساب پس ندهند و هرکدام پرونده‌های قطوری از جنایت و کثافت‌کاری داشته باشند و قربانیانشان را مثل ریحانه آن‌طور معصومانه بر سر دار کنند؟ آن روی ترساندن از خارجی و اشغالی که اصلاً نه موضوعیت دارد و نه واقعی است این حرف پنهان نخوابیده است که «همین وضعیت فعلی را دریابید والا ایران سوریه و یمن و عراق می‌شود»؟ انگار عراق، سوریه و یمن بدون دخالت آخوندها این‌طوری بودند چرا چنین وقایعی هیچ‌گاه قبل از سال۵۷ نمونه‌های دیگری در منطقه و جهان نداشته است؟ آیا منکر هستید که بدون حضور مستقیم پاسداران و آخوندها هرگز عمر مقاومت بشار اسد در برابر مردمش به یک ماه هم نمی‌کشید تا چه رسد به امروز که نیم میلیون کشته و دوازده میلیون آواره درست کند و هرروز بر سر کودکان بمب‌های شیمیایی و بشکه‌ای بیندازد؟ قبل از رژیم آخوندها کدام حاکمیت با مردم خودش چنین جنایتی انجام داد که الآن نگرانی تولید می‌کنید که اگر آخوندها بروند چنین و چنان می‌شود؟ مگر آنچه در سوریه، عراق، لبنان، یمن، بحرین، نیجریه و کنیا و دیگر کشورهای آسیایی، آفریقایی و امریکای لاتین از تروریسم وجود دارد ریشه‌اش در تهران نیست مگر سرمایه این ملت نیست که در این سالیان در تنور تروریسم و نیروی قدس ریخته شده؟ دیگر چه بلایی وجود دارد که بر سر این ملت‌ها نیامده باشد که جنگ آن را به وجود خواهد آورد؟ راستی اگر مغول و چنگیز را یک‌طرف بگذاریم و رژیم پلید خمینی با همة رنگ و لعاب‌هایش را در طرف دیگر، کدام‌یک گوی جنایت و رذالت را بیشتر می‌ربایند؟ آن‌هم در قرن بیست و یکم و نه چندین قرن پیش؟ کدام‌ یک تمام رشته‌های پیوند جامعه ایران را بیشتر ازهم‌گسسته؟ کدام‌ یک تمامی حرمت‌ها در تمامی زمینه‌ها را در جامعه زیر پا گذاشته؟
واقعاً عجب از این طایفه که طبل خوف و ترس از جنگ خارجی می‌نوازند ولی این‌ها را نمی‌بینند و لبه تیز شمشیرشان را متوجه مخالفان همین رژیم کرده‌اند و صدها بار گفته‌اند که بقای این هیولای انسانخوار را ترجیح می‌دهند.
اما ملت ایران در پس این‌همه تجربه، با این ترفندها خوب آشنا شده است و می‌داند در پس این نواختن‌های دلسوزانه و اشاعه دادن ترس و نگرانی پوشالی، به‌صورت بالفعل به چه جریانی و چه حکومتی سود رسانده می‌شود؟ کافی است به سایت‌ها و ارگان‌های تبلیغی سپاه و وزارت اطلاعات جانی مراجعه کنید اگر در محتوا آن‌ها هم چیزی غیر از همین نگرانی‌پراکنی‌ها در چنته داشتند؟ بنابراین شک نکنید که انسان شرافتمند هیچ‌ وقت وحشی‌گری و جنایت نقد و محسوس روزمره رژیم آخوندی را ول نمی‌کند و یک نگرانی موهوم نسیه که معلوم نیست چقدر امکان اتفاق داشته باشد را بهانه کند تا در زیر پوش آن به مخالفانی که هدفی جز سرنگونی رژیم آخوندی و استقرار حق حاکمیت مردم در ایران ندارند، بپردازد.
البته آن‌هایی که ایران را در مقایسه مانند عراق و سوریه می‌انگارند اگر نگوئیم سوء نیت دارند اما چون ازقضا چشم به همان قدرت‌های خارجی دارند این‌قدر نگران هستند والا کسی که اتکایش به نیروی لایزال مردم و ارتش آزادی‌بخش خودش باشد و یک نیروی سازمان‌یافتة فداکار و جنگ‌آور داشته باشد که در پنجاه و دومین سال حیات پرافتخار خود از صدها بلا و ابتلایی که می‌توانست قدرت‌های حاکم را هم پودر و نابود کند، سربلند بیرون آمده و قدرتمند از گذشته به کابوس دائمی خلیفه ارتجاع تبدیل‌شده است را ببیند، هرگز بیم و اندوهی از هیچ حادثه یا توطئه‌ای نداشته و ندارد تاریخچه این مقاومت با دست‌خالی، حداقل در ۱۵سال گذشته، باید درس‌های بسیاری به هرکس خواهان فراگیری است، داده باشد؛ اما اگر کسی در پی منافع حقیر خود و فرصت‌طلبی است و می‌خواهد با فیگور مخالفت با جنگ، چشمک و چراغ با «خلیفه ارتجاع و توحش» تبادل کند، البته تلاش خواهد کرد حقایقی بدیهی، حتی بدیهی‌ترین قضایای هندسی را هم منکر شود اما باید متوجه قضاوت تاریخ باشد، گذر زمان ماندگاری یا میرایی هر نیرو را برحسب صداقت و قیمتی که می‌پردازد تضمین می‌کند و نه حرافی و لفاظی‌های غیرصادقانه‌ای که ولو در مقطع هم آثار آن معلوم نشود اما قطعاً چیزی جز ننگ به دنبال نخواهد آورد.
مظفربابا نیا

محمدرضا سعادتی و شکست دژخیم تیغ ‌برکف – حبیب گودرزی

محمدرضا سعادتی و شکست دژخیم تیغ ‌برکف – حبیب گودرزی


عید سال ۶۰  صبح روز اول فروردین  ساعت ۱۰۰۰ اوین  بند ۲ اتاق آخر:
عید سال ۶۰ اولین عیدی بود که در خانه‌مان نبودم و البته اولین تجربه در زندان! اگرچه فاز، فاز سیاسی بود و زندان‌ها هنوز پر نشده بودند اما تا آن زمان نزدیک به ۴۰۰۰ تن از هواداران مجاهدین در زندان‌های سراسر کشور زندانی بودند. هر چه هم که زمان می‌گذشت بر تعداد زندانیان مجاهد افزوده می‌شد. من به همراه ۹ تن دیگر از هواداران مجاهدین، اساساً کم سن و سال در اتاق انتهایی بند ۲ بودیم. اتاقی که بعد از سی خرداد ۶۰ و شروع درگیری‌ها و دستگیری‌ها، بین هشتاد تا صد و ده نفر را در آن جا دادند…!
بچه‌ها دورتا دور اتاق خانه‌تکانی شده و تمیز نشسته بودند. ازجمله مجاهدان شهید حجت جباریان اولین مسئول من، فریدون مشیری، ابراهیم درخشی از مجاهدان خطه کردستان از شهر تکاب و مجاهد شهید مجید ایمانی مجاهدی آرام و آرامش یافته. انگارنه‌انگار که در زندان است. از آن مجاهدانی که هرچه نگاه می‌کردی هیچ اثری از «خود» در او نمی‌دیدی.
آن روز من و مجاهد شهید فریدون مشیری وسط اتاق مشغول بازی بودیم. مسابقه بالا رفتن از دیوار بلند اتاق زندان و کشتی و … فضای شلوغ و پرنشاطی بود و صدای خنده و تشویق بچه‌ها نیز بلند بود…
در میان این شور نشاط یک‌باره با چهره منحوس لاجوردی و چند پاسدار همراهش در میانه درب اتاق مواجه شدیم. اولین بار بود که چهره کریه و هیکل پر از نحوست این عنصر پلید را می‌دیدم. سؤال همه‌مان این بود که چه خبر شده که این جلاد روز اول عید وارد اتاق ما شده است. در همین افکار بودیم که صدایش بلند شد و گفت: «می‌خواهید برای عید دیدنی نزد سعادتی بروید!؟ هر کس می‌خواهد دستش بلند کند»! سکوت و تردید برای لحظاتی همه را فراگرفت چون برای همه روشن بود که لاجوردی ذره‌ای عنصر انسانی در درونش نیست و از این کار هدف پلیدی را دنبال می‌کند. من هنوز بی‌تجربه‌تر از آن بودم که بدانم چکار باید کرد؛ اما از طرف دیگر با شنیدن نام سعادتی همگی برای دیدار با او بی‌تاب بودیم من خیلی دلم می‌خواست او را ببینم. همان قهرمانی که تا پیش از دستگیری، در دانشگاه برای آزادی‌اش تظاهرات اعتراضی برگزار می‌کردیم و هنوز درودیوار شهر از شعار «سعادتی آزاد باید گردد» پر بود.
از همان ابتدا نگاهم به دست حجت بود تا ببینم که او چه تصمیمی می‌گیرد. درحالی‌که دست حجت در حال بالا رفتن بود من هم به‌سرعت دستم را بلند کردم؛ و به‌سرعت خودم را به جلو پرتاب کردم مجید از من جلوتر بود و نفهمیدم که مجید کی از من سبقت گرفت! پنج یا شش نفر شدیم. حجت، مجید، ابراهیم، فریدون، من و یک میلیشیای دیگر. همه مشتاق ملاقات با سعادتی بودند. ولی لاجوردی گفت همین تعداد کافیه!
راهروی بندهای ۴گانه (۱) طی کردیم و وارد محوطه زندان و بعدازآن هم به بند ۳۲۵ قدیم (۲) رفتیم محلی که سید را در سلول انفرادی نگهداری می‌کردند، ما بودیم و لاجوردی و یکی دو پاسدار دیگر که در فاصله ۴-۳ متری ما ایستاده بودند. وقتی‌که وارد محوطه ۳۲۵ شدیم لاجوردی گفت همین‌جا روی زمین بنشینید تا او را بیاورم و ما نشستیم. هنوز دو دقیقه نگذشته بود که سعادتی آمد. همگی به احترام او بلند شدیم و با او دیده‌بوسی و سلام احوالپرسی کردیم. برایم باورکردنی نبود. سعادتی با یک اورکت یشمی. جثه‌ای کوچک اما نامی بلند و پرآوازه از مقاومت و ایستادگی در برابر دو نظام شاه و شیخ در مقابلمان ایستاده بود؛ و این برایم مثل یک رؤیا بود از آن رؤیاهایی که خیلی زود تمام می‌شوند اما تا جاودان در دل و ضمیر یک انقلابی می‌مانند و به زبان امروز احیا و ماندگار می‌کند.
روبوسی که تمام شد، به دور سید حلقه‌زده و نشستیم از او پرسیدم چرا پاگون اورکتت کنده‌شده؟ آخر وقتی به سمت ما می‌آمد، این موضوع چشممان را گرفته بود سید در پاسخ با اشاره به دو پاسداری که او را آورده بودند با کنایه گفت که: «باید از این‌ها پرسید». فهمیدیم که در اثر ضرب و شتم پاره شده باشد اما سید صحبت را ادامه نداد. گویا نمی‌خواست که ما ناراحت شویم و رعایت ما را کرد.
همان‌طور مشغول تماشای سعادتی و رابطه بچه‌ها بودم که لاجوردی که ما را نظاره می‌کرد، رو به سید کرد و گفت:‌ «خب، حالا بیا باهم بحث تشکیلاتی-ایدئولوژیک کنیم!» این جمله لاجوردی شک و ابهام ما را از هدف لاجوردی برطرف کرد و فهمیدیم که جلاد! به‌اصطلاح میز بحث آزاد آن‌هم زیر شکنجه در زندان چیده است!! 
سید هم بلادرنگ با لبخند مسخره‌آمیزی به وی گفت:‌ «چی؟!! بحث تشکیلاتی – ایدئولوژیک بین زندانی و زندانبان؟!» و بلافاصله با لحن بازخواست رو به لاجوردی گفت:‌ «تو … اول بگو ببینم، این بچه‌ها اینجا توی زندان چکار می‌کنند»؟!!
لاجوردی که قافیه را باخته و میزی که چیده بود چپ شده بود حتی صورت ظاهر را هم حفظ نکرد و درون‌مایة جلادی خودش را بیرون ریخت و شروع به دادوبیداد کرد که:‌«این‌ها را ببرید»… به‌این‌ترتیب دیدوبازدید عید به‌زعم جلاد خاتمه پیدا کرد.
خیلی دیدار و عید دیدنی کوتاهی بود. مثل یک رؤیا بود؛ اما همان‌طور که گفتم تأثیر آن تا جاودان در دل و ضمیرم باقی‌مانده و خواهد ماند. هنگام خداحافظی و در همان فضای پرتنش و عربده‌های لاجوردی… مجید ایمانی نکته‌ای را درگوشی به سعادتی گفت. نمی‌دانم چه بود؛ اما هرچه بود پیامی بود که مجید قرار بود که آن را به سید برساند و این بهترین فرصت را روی هوا زد و پیام را به او رساند. لاجوردی متوجه این موضوع شد و مجید را تهدید کرد و گفت: «بیچاره‌ات می‌کنم و …».
اما مجید با آرامش خاص خودش در کمال خونسردی و تسلط رو به لاجوردی گفت: «می‌خواهی چکارم کنی؟ می‌خواهی زندانی‌ام کنی؟». در این صحنه هم لاجوردی خودش را خیلی خوار و خفیف دید. راه دیگری برای جبران این ضرباتی که خورده بود نداشت الا اینکه مجید را از جمع ما جدا کرد و از همان‌جا به سلول انفرادی برد و دیگر مجید را ندیدیم تا روزی که در فاز نظامی نام او را در بین اعدام‌شدگان در روزنامه خواندم.
سید را هم دیگر ندیدم اما ۴ ماه بعد خبر شهادت و تیرباران این قهرمان خلق را همراه با یک سناریوی مضحک و مسخره از سوی لاجوردی در روزنامه‌ها خواندیم
سعادتی، مجید، ابراهیم درخشی و آن حلقه از مجاهدین در آن روز اول عید سال ۶۰، همه‌شان پر کشیده و رفتند. به نظر می‌آید که آن حلقه دیگر نیست؛ اما عجیب است که همه‌شان حی و حاضر و شاهد این روزهای سراسر طلایی و پیروزی‌های شگرف سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران که توسط انقلاب خواهر مریم به ثمر نشسته هستند.
روحشان شاد و یادشان گرامی باد!
(۱) بندهای چهارگانه چهار بند عمومی مربع شکل معروف زندان اوین است که در زمان شاه بندهای عمومی نگهداری زندانیان سیاسی بود.
(۲) مجموعه بندهای ۳۲۵ شامل دو بند عمومی و سلول‌های انفرادی موسوم به زندان سبز یا زندان قدیم می‌باشد. از زمان سید ضیاءالدین طباطبائی که در زمان رضاشاه مالک این زمین‌ها بود ساخته‌شده بود که پس از ساخته‌شدن این زندان در سال ۱۳۵۰ این بند هم مورداستفاده قرار می‌گرفت

۱۳۹۶ اردیبهشت ۲, شنبه

نشریه مجاهد ویژه گردهمایی مقاومت در 2016 ویلپنت پاریس منتشر شد بخش دوم هیئت فرانسه وشهرداران وهیئت سیاسی نظامی آمریکا- عکسها را ببینید ومنتشر نمائید


نشریه مجاهد ویژه گردهمایی مقاومت در 2016 ویلپنت  پاریس منتشر شد بخش دوم هیئت فرانسه وشهرداران  وهیئت سیاسی نظامی آمریکا- عکسها را ببینید ومنتشر نمائید













نشریه مجاهد ویژه گردهمایی مقاومت در 2016 ویلپنت پاریس منتشر شد  بخش اول- عکسها را ببینید ومنتشر نمائید



نشریه مجاهد ویژه گردهمایی مقاومت در 2016 ویلپنت پاریس منتشر شد بخش اول - عکسها را ببینید ومنتشر نمائید

نشریه مجاهد ویژه گردهمایی مقاومت در 2016 ویلپنت  پاریس منتشر شدبخش اول- عکسها را ببینید ومنتشر نمائید














۱۳۹۶ اردیبهشت ۱, جمعه

پدرمجاهد شهید ناصر صادق- من نمی گویم سمندر باش یا پروانه باش، چون به فکر سوختن افتاده ای مردانه باش

پدرمجاهد شهید ناصر صادق- من نمی گویم سمندر باش یا پروانه باش، چون به فکر سوختن افتاده ای مردانه باش



صحبت های زنده یاد پدر صادق به مناسبت ۳۰ فروردین۱۳۵۱ شهادت نخستین گروه از اعضای مجاهدین خلق ایران
چیزی که می تونم به برادرم و فرزندم و به تمام جوانهایی که در جنبش مجاهدین هستند، به عنوان یک پدر هدیه کنم همین آیة قران است. بهتره که معناش رو از خود قرآن برای این که اشتباهی نکنم به نظرتون برسونم. خدای متعال می فرماید ای اهل ایمان، کسانی که ایمان آورده اید، شما ایمان خود را محکم نگه دارید و مواظب دین خود باشید با همة سختیهایی که به شما روی می ده. اگر همة عالم گمراه شوند و تمام اقشار دشمن شما بشند، شما واقعاً مسلمان هدایت شده باشید امکان ندارد کسی که گمراه است به شما زیانی برساند. من نمی گویم سمندر باش یا پروانه باش، چون به فکر سوختن افتاده ای مردانه باش. امروز دشمنیهایی که با شما ما مشاهده می کنیم همه تون شاهدید، همه تون می بینید. اما به خاطر این انقلاب و به خاطر خونهای ریخته شده همة دردها رو بر دلمون هموار می کنیم. من امروز وقتی می بینم که روزنامه در می آید، عکسهای، اونهام مجاهد بودند. من شاگرد طالقانی هستم. من نمی تونم بگم اونهام مجاهده نکرده اند، اما دلم سوخت که امروز یکی از روزنامه ها اصلاً یک عکس العملی، یک شکلی، یک قیافه یی را در روزنامه نسبت به این چهار مجاهد نشون می ده که دیگه نتوانستم خودداری بکنم، تلفن زدم به دو سه نفر. گفتم آقا ما زمان طاغوت به ما می گفتن اینها، چی می گفتن، یادم رفته الان، نه خرابکار، مارکسیست اسلامی. حالا هم چشممان را وا می کنیم در انقلاب می بینیم از بچه های ما هیچ اسمی نیست. عیبی نداره. کلام رسول خداست. … برای مؤمن همیشه دنیا زندانه. چه در زمان طاغوتش باشه، چه در اون زمانهایی که انسان می بینه که افرادی که حقی ندارند در این مسائل خودشان را داخل بکنند، داخل کرده اند و آدم چیزهایی می بینه که تعجب می کنه. سنگینی رو هموار می کنیم به خودمون. اشکالی نداره. از خدا می خواهم همین آیه که براتون عرض کردم سرلوحه باشه برای همه تون. برای جوانهایی که امتحانشون را دادند. در این مملکتی که هر روز به شکلهای گوناگون تهمتهای ناروا می زنند. من شاهد بودم روزی تو خیابان می آمدم، راننده یی که اینجا ایستاده الان شاهده، لای روزنامة افشاگری را گذاشته بودند، می فروختند. وا کردم، یکی از اون کلماتش این بود که چرا مسعود شکنجه نشد. یازده نفر محکومین دادگاه با پدر و مادرهاشون، ۳۳نفر در دادگاه بودند، یگانه کسی که بعد از هفت ماه با پای مجروح ناخن کشیده به دادگاه می آمد، مسعود بود. که هنوز باندش به پاش بود. و این نامرد مردم با وقاحت هر چه بیشتر برای مردم ناآگاه به عنوان افشاگری می نویسه که چرا مسعود شکنجه نشد. پدرا هستن، برادرها هستن که در اون دادگاه بودند. مادرها بالا هستند، همه شان شاهد هستند. ما روز پنجم، ششم توانستیم به وسیلة برادر مسعود باند پایش را باز کنیم و کشیدن ناخنش را ببینیم. اما این مردم وقتی نمی خوان به روح زمان آشنا بشن، مردم رو گول می زنند، من نمی خواهم این موقع حرف بزنم، چون عشق می ورزم به این انقلاب. چون ما ده سال در خانه مان بسته بود. بعد از ده سال امسال در خانة من وا شده شما به خانة من آمدید. دلم می خواد این در باز بمونه. دلم می خواد اونها که در خواب غفلتند بیدار بشند، زمان رو درک بکنند، به روح زمان آشنا بشند. خداوند به شما مسلماً پاداش نیکو خواهد داد.
قربان همگی شما.

۱۳۹۶ فروردین ۲۹, سه‌شنبه

سالگرد شهادت مجاهدين مركزيت سازمان در 30فروردين 50-4

سالگرد شهادت مجاهدين مركزيت سازمان در 30فروردين 50-14

سالگرد شهادت مجاهدين مركزيت سازمان در 30فروردين 50-13

سالگرد شهادت مجاهدين مركزيت سازمان در 30فروردين 50-12

سالگرد شهادت مجاهدين مركزيت سازمان در 30فروردين 50-11

سالگرد شهادت مجاهدين مركزيت سازمان در 30فروردين 50-10

سالگرد شهادت مجاهدين مركزيت سازمان در 30فروردين 50-9

سالگرد شهادت مجاهدين مركزيت سازمان در 30فروردين 50-8

سالگرد شهادت مجاهدين مركزيت سازمان در 30فروردين 50-7

سالگرد شهادت مجاهدين مركزيت سازمان در 30فروردين 50-5

سالگرد شهادت مجاهدين مركزيت سازمان در 30فروردين 50-6

سالگرد شهادت مجاهدين مركزيت سازمان در 30فروردين 50-3

سالگرد شهادت مجاهدين مركزيت سازمان در 30فروردين 50-2

ترانه ای برای بیژن فدائی بزرگ - گرامی باد یاد رفیق بیژن جزنی

گرامی باد سی فروردین 1351 و 1354 سالگرد شهادت مجاهد و فدایی

۱۳۹۶ فروردین ۲۸, دوشنبه

به مناسبت سالگرد حمله وحشیانه گارد زندان به بند ٣٥٠ اوین در ٢٨ فروردین ٩٣، معروف به پنجشنبه سیاه


 به مناسبت سالگرد حمله وحشیانه گارد زندان به بند ٣٥٠ اوین در ٢٨ فروردین ٩٣، معروف به پنجشنبه سیاه

اعلام سه روز اعتصاب غذای سمبولیک سه زندانی سیاسی بهنام ابراهیم زاده و مهدی فراهی شاندیز 

ما سه زندانی سیاسی بهنام ابراهیم زاده، مهدی امیری و مهدی فراهی شاندیز در سومین سالروز حمله وحشیانه گارد زندان به بند ٣٥٠ زندان اوین ، در اعتراضی سمبولیک به این سرکوبگری ها و به پاس ارج گذاشتن به مقاومت و پایداری حماسی زندانیان سیاسی در مقابل این وحشیگیری و نیز به یاد همبندی جانباخته مان غلامرضا خسروی که بعد از حمله به بند ٣٥٠ در اقدامی کینه توزانه در زندان گوهردشت اعدام گردید، از روز ٢٨ فروردین ماه دست به اعتصاب غذایی سه روز میزنیم. 
با این امید که صدای اعتراض تمام زندانیان سیاسی به وضع نابسامان زندانها، به احکام ناعادلانه امنیتی برای فعالین سیاسی، به تهدید و فشار دائم بر روی فعالین کارگری، معلمان و مردم معترض بخاطر اعتراضاتشان در دفاع از زندگی و معیشتشان، باشیم. 
در ایران در پناه نقض سیستماتیک حقوق بشر متاسفانه بازجو یی های تحت فشار و شکنجه های غیر انسانی برای اعتراف گیری اجباری و محاکمات فرمایشی و چند دقیقه بدون حق دفاع و داشتن وکیل در کنار دیگر روشهای غیر انسانی از جمله دادن حکم اعدام و قصاص با علم قاضی و محکومیت هایی با انگیزه های شخصی و کینه توزانه به رویه ای عادی تبدیل شده و در حال حاضر یکی از معمول ترین روشهایی است. سرگذشت خود ما نمونه بارزی از این بی حقوقی هاست.
ما با اعلام اعتصاب غذای سمبولیک خود در سالگرد حمله وحشیانه گارد زندان به بند ٣٥٠ در سال ٩٣ ، به یاد همبند جانباخته مان غلامرضا خسروی و به خاطر نقض حقوق پایه ای زندانیان و امنیتی کردن مبارزات مردم برای خواستهای برحقشان برای داشتن یک زندگی شایسته انسان، صدای اعتراضمان را بلند کرده و بر خواستهای زیر تاکید داریم:

١-ما به نقض پایه ای ترین موازین بین المللی و عادلانه در سیستم قضایی ایران اعتراض داریم. و خواستار پایان دادن به دادگاههای فرمایشی و امنیتی کردن مبارزات کارگران، معلمان و مردم معترض هستیم.
٢- ما خواستار پایان دادن به فشار و تهدید دائمی بر روی فعالین اجتماعی بخاطر مبارزاتشان برای پیگیری حق و حقوقشان هستیم.
٣- ما به ادامه روند شکنجه و آزار زندانیان، اعتراف گیری های اجباری، محروم کردن زندانیان از مرخصی و دیدار خانواده، و فشار روحی و جسمی سیستماتیک بر روی آنان، محروم بودن زندانیان از اولیه ترین امکانات زیستی، از جمله محروم بودن از دارو و درمان، زیستن در سلولهای نمناک، تنگ، بی امکانات، سرد، و حتی محرومیت از اب گرم برای دوش گرفتن و ... ، اعتراض داریم و خواستار پایان یافتن این بیحقوقی ها هستیم.
٤- باز هم تاکید میکنیم. ما خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی هستیم و به عنوان یک خواست اضطراری از آنجا که در شرایط زندان به بیماریهای متنوعی دچار شده ایم، خواستار قرار گرفتن فوری تحت درمان و معالجه پزشکی هستیم.

بهنام ابراهیم زاده فعال کارگری و مدافع حقوق کودک 

مهدی فراهی شاندیز 
مهدی امیری
فرودین ٩٦


۱۳۹۶ فروردین ۲۶, شنبه

خبری که در بالاترین دیده شد- ملاقات سناتور مک‌کین و مریم رجوی - دیدار سناتور مک‌کین با مجاهدین اشرفی در تیرانا

ملاقات سناتور مک‌کین و مریم رجوی - دیدار سناتور مک‌کین با مجاهدین اشرفی در تیرانا
سناتور مک‌کین خطاب به مجاهدین:‌ «شما نمونه‌یی برای کسانی هستید که در سراسر جهان برای آزادی مبارزه می‌کنند».
مریم رجوی: در حالی‌که رژیم غرق در بحرانهای عمیق است ما بیش از هر زمان دیگر به هدف آزادی نزدیک هستیم.


روز جمعه، 25 فروردین 1396 (14 آوریل 2017)، سناتورجان مک‌کین رئیس کمیته قوای مسلح سنای آمریکا با مریم رجوی، در تیرانا دیدار و پیرامون آخرین تحولات در ایران و دخالتهای جنایتکارانه رژیم ایران در منطقه و چشم‌اندازهای آینده دیدار و گفتگو کرد.

مریم رجوی در این دیدار، ضمن قدردانی از تلاشهای بی‌شائبه سناتور مک‌کین در حمایت از مجاهدان اشرفی و انتقال آنها به خارج از عراق گفت: امروز در مورد نقش مخرب رژیم آخوندی در منطقه اجماع وجود دارد و تردیدی نیست که فاشیسم دینی حاکم بر ایران، منشأ اصلی جنگ و ترور و بحران در منطقه است. وی افزود: تغییر رژیم ایران نه تنها لازمه پایان دادن به نقض وحشیانه حقوق‌بشر در ایران است، بلکه یک ضرورت برای خاتمه جنگ و بحران در منطقه و استقرار صلح و آرامش نیز می‌باشد. تا رژیم آخوندی بر سر کار است، دست ازصدور تروریسم و بنیادگرایی برنخواهد داشت.
سناتور مک‌کین گفت: از نظر او رژیم ایران، بشار اسد و داعش همه عناصر به هم پیوسته‌اند و نمی‌توان آنها را از هم جدا کرد. وی بر ضرورت برکناری بشار اسد و همچنین مقابله با نقش مخرب رژیم در سوریه و عراق تأکید کرد.


مریم رجوی افزود: همه علائم نشان می‌دهد رژیم آخوندی از نظر اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در بن‌بست قرار دارد و به‌شدت آسیب‌پذیر است و مردم و مقاومت ایران بیش از هر زمان دیگر برای سرنگونی این رژیم و استقرار دموکراسی و حاکمیت مردمی مصمم هستند.

قبل از آن سناتور مک‌کین به‌همراه مریم رجوی در یکی از مراکز سازمان مجاهدین خلق ایران در تیرانا در جمع مجاهدین اشرفی که به آلبانی منتقل شده‌اند، حاضر و مورد استقبال آنها قرار گرفت. معاون سفیر آمریکا در آلبانی و شماری از کارکنان سفارت این کشور در تیرانا، سناتور مک‌کین و هیأت مشاوران او را در این دیدار همراهی می‌کردند.

در این گردهمایی، مریم رجوی طی سخنانی ضمن تشکر از سناتور مک‌کین به‌خاطر تلاشهایش در حمایت از مجاهدین اشرفی گفت «انتقال اعضای مجاهدین یک دستاورد بزرگ بود. پایداری و فداکاری آنها، همراه با حمایت بین‌المللی این انتقال را امکان‌پذیر ساخت. شما یک نقش کلیدی در انتقال امن ساکنان از کمپ لیبرتی داشتید و مردم ایران قدردان این هستند».


وی در قسمت دیگری از سخنانش به ادامه مبارزه تا سرنگونی رژیم آخوندی اشاره کرد و گفت: «در جریان قیامهای سال ۲۰۰۹، در حالی‌که آمال مردم ایران برای آزادی و دموکراسی وحشیانه سرکوب می‌شد، متأسفانه دولت آمریکا سکوت اختیار کرد. اما مردم ایران، آمالشان برای تغییر رژیم را کنار نگذاشته‌اند و هیچ وقت کنار نخواهند گذاشت. ما مصمم‌تر از هر زمان دیگر برای استقرار آزادی و دموکراسی در ایران هستیم. در حالی‌که رژیم غرق در بحرانهای عمیق است ما بیش از هر زمان دیگر به هدف آزادی نزدیک هستیم».

مریم رجوی در قسمت دیگری از سخنانش در مورد تحولات اخیر در منطقه گفت: «این رژیم مسئول جنایت جنگی در سوریه است و باید از سوریه اخراج شود. جدا از جنبه ارزشمند انسانی، من معتقدم، از جنبه سیاسی صرف هم، این سیاست درست است. تجربه نشان داده است که این رژیم قادر به تغییر رفتارش نیست. بنابراین، تغییر رژیم در ایران، لازمه صلح و ثبات در منطقه و صلح و امنیت جهانی است. تنها مردم ایران می‌توانند تغییر را ایجاد کنند و خواهند کرد».

سناتور مک‌کین در این دیدار خطاب به رزمندگان آزادی، انتقال موفقیت‌آمیز آنها را از عراق تبریک گفت و ایستادگی و پایداری اعضای مقاومت که قربانیان زیادی داده‌اند را، ستایش کرد و گفت: «هیچ شکی وجود ندارد که شما نه فقط خود متحمل درد و رنج بسیاری شده‌اید، بلکه بسیاری از اقوام خود را به‌واسطه استبداد رژیم ایران از دست داده‌اید». او ضمن ابراز تسلیت به قربانیان سرکوب رژیم ملایان، قدردانی خود را از دولت آلبانی برای پذیرفتن اعضای سازمان مجاهدین ابراز داشت.

رئیس کمیته قوای مسلح در سنای آمریکا خطاب به اعضای سازمان مجاهدین خلق گفت: «شما برای آزادی، برای حق زندگی آزاد و حق انتخاب آینده، حقوقی که خداوند به هر انسانی اعطا کرده به‌پاخاستید و مبارزه و فداکاری کردید». او افزود «من از شما به‌عنوان نمونه‌یی از کسانی که وقتی اراده می‌کنند، برای فداکاری در راه آزادی، آماده‌اند و آن را به دست می‌آورند، تشکر می‌کنم. شما نمونه‌یی برای کسانی هستید که در سراسر جهان برای آزادی مبارزه می‌کنند».

سناتور مک‌کین، ضمن قدردانی از رهبری مریم رجوی، گفت «من مطمئن هستم روزی ایران آزاد خواهد شد و ما در میدان آزادی گردهم خواهیم آمد».
در ادامه این گردهمایی، مریم رجوی کتاب لیست اسامی و مشخصات ۲۰هزار تن از ۱۲۰ هزار شهید راه آزادی ایران را، که آن را بزرگترین سرمایه مقاومت ایران توصیف کرد، به سناتور مک‌کین هدیه کرد.

ملاقات سناتور مک‌کین و مریم رجوی – دیدار سناتور مک‌کین با مجاهدین اشرفی در تیرانا


ملاقات سناتور مک‌کین و مریم رجوی – دیدار سناتور مک‌کین با مجاهدین اشرفی در تیرانا

ملاقات سناتور مک‌کین و مریم رجوی – دیدار سناتور مک‌کین با مجاهدین اشرفی در تیرانا
سناتور مک‌کین خطاب به مجاهدین:‌ «شما نمونه‌یی برای کسانی هستید که در سراسر جهان برای آزادی مبارزه می‌کنند».
مریم رجوی: در حالی‌که رژیم غرق در بحرانهای عمیق است ما بیش از هر زمان دیگر به هدف آزادی نزدیک هستیم.
20174151334375227905453-min
روز جمعه، ۲۵ فروردین ۱۳۹۶ (۱۴ آوریل ۲۰۱۷)، سناتورجان مک‌کین رئیس کمیته قوای مسلح سنای آمریکا با مریم رجوی، در تیرانا دیدار و پیرامون آخرین تحولات در ایران و دخالتهای جنایتکارانه رژیم ایران در منطقه و چشم‌اندازهای آینده دیدار و گفتگو کرد.
20174151334375227905468-min
20174151334375227905474-min
مریم رجوی در این دیدار، ضمن قدردانی از تلاشهای بی‌شائبه سناتور مک‌کین در حمایت از مجاهدان اشرفی و انتقال آنها به خارج از عراق گفت: امروز در مورد نقش مخرب رژیم آخوندی در منطقه اجماع وجود دارد و تردیدی نیست که فاشیسم دینی حاکم بر ایران، منشأ اصلی جنگ و ترور و بحران در منطقه است. وی افزود: تغییر رژیم ایران نه تنها لازمه پایان دادن به نقض وحشیانه حقوق‌بشر در ایران است، بلکه یک ضرورت برای خاتمه جنگ و بحران در منطقه و استقرار صلح و آرامش نیز می‌باشد. تا رژیم آخوندی بر سر کار است، دست ازصدور تروریسم و بنیادگرایی برنخواهد داشت.
سناتور مک‌کین گفت: از نظر او رژیم ایران، بشار اسد و داعش همه عناصر به هم پیوسته‌اند و نمی‌توان آنها را از هم جدا کرد. وی بر ضرورت برکناری بشار اسد و همچنین مقابله با نقش مخرب رژیم در سوریه و عراق تأکید کرد.
20174151334375227905454-min
مریم رجوی افزود: همه علائم نشان می‌دهد رژیم آخوندی از نظر اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در بن‌بست قرار دارد و به‌شدت آسیب‌پذیر است و مردم و مقاومت ایران بیش از هر زمان دیگر برای سرنگونی این رژیم و استقرار دموکراسی و حاکمیت مردمی مصمم هستند.
201741513343752279054131
قبل از آن سناتور مک‌کین به‌همراه مریم رجوی در یکی از مراکز سازمان مجاهدین خلق ایران در تیرانا در جمع مجاهدین اشرفی که به آلبانی منتقل شده‌اند، حاضر و مورد استقبال آنها قرار گرفت. معاون سفیر آمریکا در آلبانی و شماری از کارکنان سفارت این کشور در تیرانا، سناتور مک‌کین و هیأت مشاوران او را در این دیدار همراهی می‌کردند.
20174151334375227905459-min
در این گردهمایی، مریم رجوی طی سخنانی ضمن تشکر از سناتور مک‌کین به‌خاطر تلاشهایش در حمایت از مجاهدین اشرفی گفت «انتقال اعضای مجاهدین یک دستاورد بزرگ بود. پایداری و فداکاری آنها، همراه با حمایت بین‌المللی این انتقال را امکان‌پذیر ساخت. شما یک نقش کلیدی در انتقال امن ساکنان از کمپ لیبرتی داشتید و مردم ایران قدردان این هستند».
20174151334375227905456
وی در قسمت دیگری از سخنانش به ادامه مبارزه تا سرنگونی رژیم آخوندی اشاره کرد و گفت: «در جریان قیامهای سال ۲۰۰۹، در حالی‌که آمال مردم ایران برای آزادی و دموکراسی وحشیانه سرکوب می‌شد، متأسفانه دولت آمریکا سکوت اختیار کرد. اما مردم ایران، آمالشان برای تغییر رژیم را کنار نگذاشته‌اند و هیچ وقت کنار نخواهند گذاشت. ما مصمم‌تر از هر زمان دیگر برای استقرار آزادی و دموکراسی در ایران هستیم. در حالی‌که رژیم غرق در بحرانهای عمیق است ما بیش از هر زمان دیگر به هدف آزادی نزدیک هستیم».
20174151334375227905481-min
مریم رجوی در قسمت دیگری از سخنانش در مورد تحولات اخیر در منطقه گفت: «این رژیم مسئول جنایت جنگی در سوریه است و باید از سوریه اخراج شود. جدا از جنبه ارزشمند انسانی، من معتقدم، از جنبه سیاسی صرف هم، این سیاست درست است. تجربه نشان داده است که این رژیم قادر به تغییر رفتارش نیست. بنابراین، تغییر رژیم در ایران، لازمه صلح و ثبات در منطقه و صلح و امنیت جهانی است. تنها مردم ایران می‌توانند تغییر را ایجاد کنند و خواهند کرد».
201741513343752279054105
سناتور مک‌کین در این دیدار خطاب به رزمندگان آزادی، انتقال موفقیت‌آمیز آنها را از عراق تبریک گفت و ایستادگی و پایداری اعضای مقاومت که قربانیان زیادی داده‌اند را، ستایش کرد و گفت: «هیچ شکی وجود ندارد که شما نه فقط خود متحمل درد و رنج بسیاری شده‌اید، بلکه بسیاری از اقوام خود را به‌واسطه استبداد رژیم ایران از دست داده‌اید». او ضمن ابراز تسلیت به قربانیان سرکوب رژیم ملایان، قدردانی خود را از دولت آلبانی برای پذیرفتن اعضای سازمان مجاهدین ابراز داشت.
201741513343752279054146
رئیس کمیته قوای مسلح در سنای آمریکا خطاب به اعضای سازمان مجاهدین خلق گفت: «شما برای آزادی، برای حق زندگی آزاد و حق انتخاب آینده، حقوقی که خداوند به هر انسانی اعطا کرده به‌پاخاستید و مبارزه و فداکاری کردید». او افزود «من از شما به‌عنوان نمونه‌یی از کسانی که وقتی اراده می‌کنند، برای فداکاری در راه آزادی، آماده‌اند و آن را به دست می‌آورند، تشکر می‌کنم. شما نمونه‌یی برای کسانی هستید که در سراسر جهان برای آزادی مبارزه می‌کنند».
201741513343752279054139
سناتور مک‌کین، ضمن قدردانی از رهبری مریم رجوی، گفت «من مطمئن هستم روزی ایران آزاد خواهد شد و ما در میدان آزادی گردهم خواهیم آمد».
در ادامه این گردهمایی، مریم رجوی کتاب لیست اسامی و مشخصات ۲۰هزار تن از ۱۲۰ هزار شهید راه آزادی ایران را، که آن را بزرگترین سرمایه مقاومت ایران توصیف کرد، به سناتور مک‌کین هدیه کرد.
20174151334375227905463