گذری در خجستهبهار؛ یاد چهار قهرمان و جنگل خیپوست
تصاویر نقاشی شده از حسن شکری ویارانش در سفر خیپوست ارسالی از داخل
روایتی از یک کوهپیمایی ساده که به خاطرهای جاودان بدل شد؛ یاد یارانی که بعدها، نامشان در ردیف قهرمانان جنگل و مقاومت شمال ایران ثبت شد.
در گذری به جنگل خی پوست قائم شهر ویاد ۴ قهرمان مجاهد
وقتی اسم جنگل خی پوست یا خی بوس
را میشنوم بی یاد سه مجاهد دلیری برنجستانکی (مجاهدان شهید سید عقیل میرمحمدی
برنجستانکی ویارعلی وحسینعلی حاجیان
برنجستانکی میافتم که با فرمانده ومسئولم حسن شکری قادیکلا برای یک پروژه کوه
وجنگل پیمائی به برنجستانک رفته بودیم من
آنها را نمیشناختم واز طریق حسن با آنها آشنا شدم /
در بهار ۵۷ من وحسن با دو کوله
وتجهیزات کامل با امکانات عموی از مسیرملک کلا وسیاهکلا گذشتیم ووقتی جاده از میان
متانکلا به شهر وکلا رسیدیم وتا لارپشت سفلی وعلیا هم رفتیم وبه مهدی آباد رسیدیم.
بعد از تعویض وسیله باز هم با امکانات محلی از میان یک مجموعه تاسیساتی
رد شدیم که امروز وقتی در نقشه نگاه میکنیم به شهرک صنعتی بشل ثبت است .
نمیدانم چه مقدار در برنجستانک پائین ماندیم که به برنجستانک بالا رفتیم
.
یک شب را در آنجا ماندیم وحسن با چند نفر دیدار داشت از این نقطه ما ۴
نفر شدیم وبه بالاترین ارتفاع آنجا رفتیم
.اولین چیزی که نظرم را به خود جلب کرد جنگل سرسبزی که علیرغم اینکه خودم
بچه ده وروستا وکوه جنگل بودم اما تا آن زمان چنین فضای سرسبزی که در طول روز با
تابش آفتاب و به هفت رنگ در میامد ندیده بودم .
باور کنید در عرض ۴ ساعت این جنگل عین بوقلمون رنگ عوض میکرد .
وقتی مه بسیاری جاها را میوشاند وآفتاب هم می تابید آسمان ودشت وجنگل های
اطراف مثل یک تابلوی نقاشی ویک نقاش چیره دست رنگ وچهره وسوژه های مختلفی خلق
میکرد .
میدانید این جنگل کجا بود ؟ بله درست است جنگل زیبا وسرسبز خی پوست یا
همان خی بوس که بعدا پناهگاه وقرارگاه مجاهدان جنگل گردید .
از قرار معلوم حسن با یک نفر دیگر در سوخته سرا قرار داشت واین بهانه ای
شد که ما از برنجستانک بالا به سمت سوخته سرا حرکت کنیم که در نقشه میبیند .
دقیقا یادم نیست چه مقدار در عمق جنگل رفتیم
وبرگشتیم چون جنگل خی پوست وقتی به عمقش میروی انواع گونه های درختان وبویژه
شمشادهای پا کوتاه وتمشک های تیغ دار خزندهکه توهم میروند ومنطقه ای را میپوشانند
که پناه گاه خوبی برای گربه سانان وبعضا خرس وخوک است .
که در تصویر زیر شما نمونه هائی از آن را میبینید.
چون آن زمان محدودیتی در مراجعه به گلش مزل ها
نداشتیم در مارپیچ جاده های فرعی وبعضا صخره های غیر قابل عبود ودور زدن آنها به
یک پرت گاهی رسیدم که با انداختن طناب وقلابهائی که داشتیم به پشت دریاچه گل پل
رسیدیم وبرای اینکه به سوخته سرا برسیم از دو گالش منزل کمک گرفتیم وبه سوخته سرا
رسیدیم .
در سوخته سرا کارهای حسن که تمام شد آمدیم آبشار
ولیلا ومقداری آن اطراف را دیدیم وبعد از گذشت از ولیلا به یک سه راهی رسیدیم که
در این محل از ماشینهای روستائیان استفاده کردیم واز اتو رد شدیم به امیرکلا
رسیدیم منتظر وسیله نقلیه شدیم وآمدیم زیراب از زیراب هم آمدیم شیرگاه وبعد هم قائم شهر.
هدف از بیان این خاطره فراموش ناشدنی وارزنده برای
من این بود که اولا با نام جنگل خیپوست یادی کنم از مسئول گرانقدر مجاهد قهرمان
حسن شکری قادی کلا وهمچنین سه مجاهد دلیر وشهید دیگر .
دوما کی میدانست که این کوه وجنگل پیمائی وعناصر
دخیل در آن چه ما ها وچه طبیعت وجنگل چه در پیش دارند ؟
کی میدانست که جنگل خیپوست در نبرد های بین ارتجاع
خونریزخمینی وپاسداران از یک طرف ومجاهدان ومبارزان وطن پرست شمال وایران روزی
روزگاری به پایگاه های تاکتیکی وبخشی از مبارزه ونبرد در هرکجا وبه هر قیمت خواهد
شد .
کی میدانست که مجاهد شهید حسن شکری قادیکلا در
ادامه نبرد با خمینی ، مسئول مجاهدان شهر خواهد شد که برخی از آنها گذرشان به
جنگلها خواهد افتاد از جمله جنگل خیبوست . .راستش کسی نمیدانست که حسن شکری
قادیکلا توسط پاسداران به شهادت میرسد .
همچنین از سه مجاهد شهیدی که نسبت خانوادگی هم با
هم داشتند وهر برنجستانکی بودند در راه مجاهدت برای رهائی وآزادی میهن در نبردهای
سنگین ودلاورانه با خمینی وپاسدانش بشهادت میرسند .
وکسی هم نمیدانست که جنگل هیرکانی آزاد هم توسط
پاسداران وآخوندها مصاده وبه منطقه حفاظت شده پاسداران تبدیل خواهد شد .
بیگمان این ۴ شهید گرانقدر مجاهد خلق در روز نبرد
نهائی با ما ومردمان خواهند بود وجنگل های ایران از جمله جنگل خی بوس یا خیپوست هم
تحویل خلق شده ودوباره به ثروتهای عمومی وملی تبدیل خواهد شد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر