افشای طرحهای امنیتی – جنگ روانی شماره ۱: مهدی بختیاری (عنصر امنیتی سپاه قدس) و ابراهیم خدابنده (مهره وزارت اطلاعات)
مهدی بختیاری؛ بازوی رسانهای سپاه قدس و معمار پروژه «نجاتیافتگان» وابراهیم خدابنده ابزار جنگ روانی،مزدور اطلاعات ومدیر عامل نجات رژیم
مهدی بختیاری
عنوان رسمی رژیم:
«کارشناس مسائل امنیت ملی و گروهکها»
هویت واقعی:
مهدی بختیاری، مأمور رسمی اطلاعات سپاه و از طراحان پروژه تخریبی «نجاتیافتگان -بریده مزدورها » است. او در پوشش روزنامهنگار در خبرگزاری سپاهی تسنیم، از اوایل
دهه ۹۰ شمسی مسئول سازماندهی جنگ روانی علیه مجاهدین شد واز مسئولین رده بالای حوزه امنیت -اطلاعات وعملیات بویژه علیه مجاهدین ومقاومت ایران میباشد .
نقش محوری او:
- راهاندازی سری گزارشها و مصاحبههای هدفمند با
بریدهمزدوران؛
- پلتفرمسازی برای انجمن نجات، بنیاد هابیلیان و
عناصر نفوذی در رسانهها؛
- استفاده از عنوان «نجاتیافته» برای عادیسازی بریدهفروشی
و چهرهسازی از مأموران وزارت اطلاعات.
نکته مهم:
اصطلاح «نجاتیافته از فرقه رجوی» برای اولین بار در این پروژه تحت فرماندهی
اطلاعات سپاه تولید و رواج یافت و سپس به صورت همزمان در سایتهای انجمن نجات،
ایران اینترلینک، نایاک و شبکههای پوششی در اروپا و کانادا بازنشر شد.
فصل اول:
مهدی بختیاری؛ بازوی رسانهای سپاه قدس و معمار پروژه «نجاتیافتگان»
توضیح لازم:
همانطوری که قبلا اشاره کردیم واژهسازی «نجاتیافتگان » از
همان ابتدا بخشی از جنگ روانی طراحیشده توسط اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات بود.
هدف، القای این تصور بود که جداشدگان از سازمان، از یک فرقه ویرانگر و تمامیتخواه
«نجات یافتهاند». این اسمگذاری ظاهراً بیطرفانه، در واقع بخشی از پروژهی
امنیتی موسوم به «پروژه نجات» بود؛ پروژهای که قرار بود با استفاده از عناصر
بریده، تطمیعشده و گاه مأمور مستقیم، از درون، به سازمان مجاهدین خلق ضربه بزند و
همزمان در افکار عمومی تصویر تحریفشدهای از آن بسازد.
در میان چهرههای
امنیتی-رسانهای رژیم ولایت فقیه ، نام مهدی بختیاری برای اهلفن آشناست. کسی که
از «خبرنگار» در خبرگزاری تسنیم آغاز کرد، اما خیلی زود به مأمور ویژه اطلاعات
سپاه برای جنگ روانی علیه مقاومت تبدیل شد. او پشت بسیاری از سناریوهای امنیتی
علیه سازمان مجاهدین خلق ایستاده است؛ از انتشار گزارشهای تخریبی گرفته تا
برگزاری مصاحبههای فرمایشی با عناصر بریدهوخالصشده.
پروژهاش چه بود؟
در اوایل دهه ۱۳۹۰، همزمان با افزایش
فشارهای داخلی و بینالمللی بر رژیم، نیاز به راهاندازی یک کمپین بهظاهر رسانهای،
اما کاملاً امنیتی برای ضربه به جایگاه اجتماعی مجاهدین خلق در خارج و داخل ایران
احساس شد. اینگونه بود که پروژهی «نجاتیافتگان از فرقه رجوی» کلید خورد.
مهدی بختیاری، مجری
صحنه و رابط میان اطلاعات سپاه و رسانههای رسمی رژیم شد. او شخصاً بر انتخاب چهرهها،
تدوین سناریو، و حتی نوع ژست و لباس افراد (مثل روسری بنفش سنجابی در تسنیم) نظارت
داشت. مصاحبههای منتشرشده در تسنیم دقیقاً تحت هدایت او ضبط و پخش میشد و هر
واژه در آنها با اهداف امنیتی مشخص تنظیم شده بود.
ابزارها و عروسکها: خدابنده و سنجابی
او برای آغاز پروژه،
دو چهره را در مرکز صحنه قرار داد:
- ابراهیم خدابنده: عضو سابق بخش روابط بینالملل مجاهدین، با سابقه
حضور در خارج کشور.
- مریم سنجابی: عنصر جوانتر، با ظاهر معصومنمایانه، تا پوشش زنانهای
برای القای روایتهای ساختگی باشد.
این دو نفر، پس از تسلیم و خالصسازی کامل توسط نهادهای امنیتی، مأمور شدند که "خاطرات" تحریفشده خود را در چارچوب طراحیشدهی وزارت اطلاعات بازگو کنند. انتشار عکسها، فیلمها، نشستها و تیترهای پرطمطراق از طریق تسنیم، همگی بخشی از عملیات بود.
هدف: تخریب آلترناتیو، تحقیر آرمان
پروژهی بختیاری هیچگاه
هدف تحلیل نداشت. مأموریتش تخریب بود.
او موظف بود با چهرهای خونسرد، به آرامی، و زیر لوای «خبرنگار»، گلولههای روانی را شلیک کند:
- وانمود به فرقه بودن سازمان؛
- القای خشونت و فریب در بدنه مجاهدین؛
- ساخت روایتهای دروغین از قطع ارتباط با خانواده؛
- و تطهیر نهادهای سرکوبگر.
پروژه خالصسازی؛ از زندان تا تسنیم
ابراهیم خدابنده در
یک پروژه طولانیمدت در زندانهای وزارت اطلاعات، بهتدریج تحت عملیات روانی قرار
گرفت. این عملیات که درون خود، ترکیبی از فشار، تطمیع، ایزولهسازی و بمباران فکری
دارد، در نهایت از او عنصری در هم شکسته ، بریده، تسلیم، و آماده اجرای مأموریت جدید ساخت: ایفای
نقش "عضو سابق فریبخورده".
پس از آزادی نمایشی،
او تحت سرپرستی مستقیم عناصر امنیتی به تسنیم رفت.
او از این پس، بهجای آنکه در کنفرانسهای بینالمللی از حقوق مردم ایران
دفاع کند، در اتاقهای بسته خبرگزاری سپاه قدس نشست و مشغول تحریف مقاومت شد.
واژگان مشترک: خط وزارت اطلاعات، از دهان خدابنده
تمام گفتارهای
ابراهیم خدابنده در این سالها، حول چند کلیدواژه ثابت میچرخد؛ کلیدواژههایی که
ریشه در اتاق فکر وزارت اطلاعات دارند:
- سازمان مجاهدین = فرقه کنترل ذهن؛
- ارتباط عاطفی = ابزار ضدشستوشوی مغزی؛
- خانواده = دشمن تشکیلاتی؛
- استقلالطلبی سابق = انحراف امروز؛
- جذب با فریب نوجوانان؛
- رابطه سازمان با اسرائیل و آمریکا؛
- قربانینمایی اعضا در لیبرتی.
اینها نه تحلیلهای
شخصی او، بلکه متنهای دیکتهشده امنیتیست که توسط تیمهایی نظیر مهدی بختیاری در
تسنیم و مهرههای اتاق عملیات روانی نوشته میشوند.
هدفگیری دقیق: وارونهسازی، ناامیدسازی، تحریف مقاومت
ابراهیم خدابنده برای
رسانههای امنیتی رژیم، دقیقاً همان چیزیست که لازم دارند:
- ظاهراً «عضو سابق» است، پس مخاطب فکر میکند مطلع
است؛
- بریده و پشیمان نشان داده میشود، پس مخاطب او را
مظلوم میپندارد؛
- در نشستهای رسمی زیر لوگوی تسنیم مینشیند، تا ظاهر
مشروع به او بدهند؛
- و در نهایت، همان حرفی را میزند که پاسدار اطلاعاتی
باید بزند:
که مقاومت شکست خورده، مجاهدین فرقهاند، و رژیم ایران راه نجات است!
اما حقیقت آنجاست که
همه این صحنهها، دروغهایی طراحیشدهاند، تا آلترناتیو رژیم را بزدایند، نه
افشاگری کنند.
خدابنده، خود افشاگر است
او در خلال اعترافات
ناهماهنگش، خود واقعیت را لو میدهد:
- «وقتی اعضا با
خانواده ملاقات کردند، از اشرف فرار کردند!»
- «سازمان دنبال
پایگاه اجتماعی نیست، دنبال جلب نظر آمریکا و اسرائیله!»
- «ترورهای هفتم
تیر و هشتم شهریور با تأیید آمریکا بود!»
او عملاً خود، سند
زندهایست از کارکرد یک مزدور امنیتی در دستگاه ولایت فقیه.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر