۱۴۰۲ تیر ۱۶, جمعه

کهکشان امید ، نوری بچشم دوستان دودی بچشم دشمنان

 کهکشان امید ، نوری بچشم دوستان دودی بچشم دشمنان 

کهکشان امید
کهکشان امید

دکتر روان‌پزشک «ویکتور فرانکل» که از بازماندگان اسرای اردوگاه آشویتس در جنگ جهانی دوم بود در کتاب «انسان در جستجوی معنا» به نکته عجیب و جالبی اشاره می‌کند. او در قسمتی از کتابش به وضعیت اردوگاه در روزهای کریسمس سال۱۹۴۵ یعنی سال پایانی جنگ جهانی دوم پرداخته است. طبعاً آن روزهای ابتدای سال، باید بهترین روزهای اسرا بوده باشد، چرا که بیشترین امید به زندگی و رهایی در زندانیان دمیده شده و افقهای پیروزی در برابر چشم آنها گشوده شده بوده است، اما برخلاف تصور خواننده‌ٔ کتاب، وی می‌گوید: «سرپزشک اردو... می‌گفت نسبت مرگ در هفته میان زادروز مسیح در ۱۹۴۴ و سال نوی ۱۹۴۵ بسیار زیادتر از هر هفته دیگر بود به عقیده او، این تفاوت به‌خاطر سرما و خرابی غذا و بیماریهای همه‌گیر نبود بلکه به آن علت بود که زندانیان امید داشتند جنگ در آخر سال۱۹۴۴ پایان پذیرد و در سال نو به خانه‌های خود بازگردند؛ چون سال نو نزدیک می‌شد می‌دیدند که اخبار رسیده از میدان جنگ چندان امیدوارکننده نیست، دل‌شکستگی جای امید را گرفت و بسیاری از آنان قدرت مقاومت خود را از دست دادند، بیش از آن تاب نیاوردند و مردند»!

او به درستی نتیجه‌گیری می‌کند که وقتی انسان هدف و معنایی در زندگی خود داشته باشد به همان میزان امیدوار شده و تلاش بیشتری برای بهبود وضعیت خود انجام می‌دهد و در نتیجه پیشرفت می‌کند اما وای به روزی که این امید و چشم‌انداز در انسان کمرنگ شده یا از بین برود در آن صورت، فرد اسیر سرنوشت کور و فرورونده شده و روند خودبه‌خودی آنتروپی و پوسیدگی آغاز می‌شود.

 

دروغ‌پراکنی برای ترویج یاس

دستگاه پروپاگاندا و اتاق‌های فکر نظام اهریمنی ولایت فقیه هم با اشراف به این امر، با تمام توان در پی تأثیرگذاری منفی بر روح و روان جامعه هستند و اصلاً فلسفه وجودی‌شان همین است. به همین دلیل، در حالی که حتی نمایندگان مجلس ارتجاع هم با بیان خودشان از نزدیکی و ضرورت سرنگونی و از پایان تمام ذخایر استراتژیک رژیم می‌گویند و اعتراف می‌کنند که «با گذشت چهل و پنج سال از انقلاب هیچ بهانه‌ای برای استمرار آن نیست»! (صباغیان بافقی، ۶تیر) اما تبلیغات و رسانه‌های خامنه‌ای کماکان مشغول تاختن در دروغ‌درمانی و وعده‌درمانی برای نشان دادن عادی بودن و حتی بهتر شدن اوضاع هستند. از اقتدار دم می‌زنند و از «موشک‌هایپرسونیک» رونمایی می‌کنند. سامانه کذایی و مونتاژ شده «فتح ۳۶۰» را افتتاح می‌کنند و از «گام‌های اثربخش ۲۲ماهه‌ٔ گذشته» و «طرح‌های مختلف بزرگ اقتصادی»! می‌نویسند.

هدف آنها علاوه بر روحیه دادن به مزدوران و بسیجی‌های سرکوبگر، خالی کردن دل مردم است تا بگویند که حالا حالاها از سرنگونی خبری نیست. می‌خواهند این‌طور القا کنند که قیام سال گذشته هم با همه شهدا و انعکاس جهانی‌اش به جایی نرسید و نخواهد رسید. می‌خواهند روحیه امید را از مردم بگیرند و جا بیندازند که نظام آخوندی تقدیر نوشته شده بر پیشانی مردم ایران است. آنان نیک می‌دانند که اگر بتوانند امید و انگیزه تغییر را در بین توده‌ها نابود کنند به همان میزان بر عمر خودشان افزوده شده و تاریخ سرنگونی به عقب خواهد افتاد.

 

کهکشانی از امید و روشنایی

یکی از کارکردهای کهکشان امسال یا بهتر است بگوییم سلسله کهکشانهای امسال تزریق باور و امید به سرنگونی و امکان دسترسی به آن، بیش از هر زمان دیگر، به‌خصوص پس از قیام ۱۴۰۱ بود. با این همایش‌های باشکوه، مردم ایران دوباره به قدرت عظیم خود پی برد و فهمید که با اتحاد و به هم پیوستن قطره‌های پراکنده در سراسر دنیا می‌تواند چه اقیانوس عظیمی از توانایی را به حرکت در آورد. مردم ایران دید که با مقاومت خود به چه میزان از حمایت بین‌المللی و پشتگرمی از سوی شخصیتها و وجدانهای آگاه و بیدار دست یافته است. چه‌قدر دنیا به پیروزی مردم ایران و سرنگونی رژیم باور دارد و آن را در چشم‌انداز می‌بیند.

این «نقش کلیدی در امید دادن» در صحبت‌های سخنرانان هم به‌خوبی دیده می‌شد آنجا که فرماندار گری لاک، وزیر بازرگانی آمریکا تا ۲۰۱۱ گفت: «دموکراسی‌ها باید در کنار مردم ایران بایستند و از مقاومت ایران حمایت کنند که نقش کلیدی در امید دادن به‌مردم ایران داشته است» و خانم بتانکور کاندید پیشین ریاست‌جمهوری کلمبیا افزود: «شما جنبشی هستید که هم‌چون مشعلی از امید و ایمان می‌درخشد و این جنبشی است که ایستاده است، بقیه همه از بین رفته‌اند» و آقای جیمز جونز، مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور اوباما، فراتر از آن رفت و پیروزی مردم ایران را موجب گسترش امید در «سراسر جهان» خواند: «تغییر رژیم ایران و سرنگونی آن منجر به ثبات خواهد شد و امواجی از امید را به مردم سراسر جهان خواهد رساند».

و صد البته که همه این نیرو و انگیزه و دستاورد متکی به یک نیروی فداکار در کف خیابانهای ایران است و اوست که «صبح امید» توده‌هاست: «حالا در تاریکی ایران خمینی‌زده، یکی هست که در تمام سال شب را به‌آتش می‌کشد، از خیابانی به خیابان دیگر و از این شهر به آن شهر مراکز سرکوب و غارت و دجالیت را طعمه خشم خلق می‌کند. صبح امید است، فراخوان زنده انقلاب و آزادی است، امروز نامش کانون شورشی است» (مریم رجوی، کهکشان ۱۴۰۲).

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر