دادگاه نمایشی ۱۰۴نفر - قوه قضائیه خامنهای؛ بازوی اجرایی وزارت اطلاعات و سپاه قدس
حالا «دادگاه ۱۰۴ مجاهد» ادامه همان چوبههاست؛ نمایش جنایت، نه عدالت. #ایران #دادگاه_فرمایشی #قوه_قضائیه
قوه قضائیه رژیم ولایتفقیه از همان ابتدای شکلگیریاش هرگز نهادی مستقل یا مبتنی بر اصول حقوقی و عدالت نبوده است. این نهاد، همواره بهعنوان بازوی اجرایی سرکوب عمل کرده و ستون فقرات بقای دیکتاتوری مذهبی را تشکیل داده است. از دادگاههای انقلاب در سال ۵۷ تا قتلعامهای دهه ۶۰، و از دادگاههای فرمایشی دهه ۷۰ تا سرکوبهای گسترده دهههای ۸۰ و ۹۰، عملکرد این قوه صرفاً در چارچوب دستورات ولایت مطلقه و نهادهای امنیتی معنا پیدا میکند.
در پروژه اخیر موسوم به «دادگاه ۱۰۴ مجاهد»، این قوه همان خط مأموریتی وزارت اطلاعات و سپاه قدس را پیش میبرد؛ یعنی:
-
مشروعسازی قتلعامها: این نمایش دادگاه در واقع تلاشی است برای سفیدسازی جنایات تاریخی رژیم، بهویژه قتلعام ۳۰ هزار زندانی سیاسی در تابستان ۶۷ که به فتوای مستقیم خمینی انجام شد. قوه قضائیه اکنون با استفاده از مزدوران و بریدهها میخواهد همان جنایات را بهاصطلاح مشروع جلوه دهد.
-
جنگ روانی علیه مقاومت: مأموریت دیگر، ایجاد رعب و وحشت در میان هواداران مقاومت و مردم داخل کشور است. قضائیه، با همراهی اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات، از این نمایش برای انتشار تبلیغات گسترده استفاده میکند.
-
زمینهسازی اقدامات سرکوبگرانه در خارج کشور: با جلو آوردن چهرههای دستچندم بریدهشده و مأموران علنی وزارت اطلاعات مثل خدابندهها، نظری، تبرائیان و دیگران، این پروژه به دنبال ضربه زدن به چهره مقاومت در صحنه بینالمللی و ایجاد پروندهسازیهای حقوقی علیه اپوزیسیون واقعی است.
-
تقویت جبهه درونی رژیم: نمایشهایی مثل این دادگاه، ابزاری برای بازسازی روحیه نیروهای سرکوبگر، بهویژه بسیج، سپاه و سربازان گمنام اطلاعات است تا باور کنند هنوز میتوانند با این مقاومت مقابله کنند.
نتیجهگیری
قوه قضائیه رژیم خامنهای نهتنها بازوی اجرایی وزارت اطلاعات و سپاه قدس است، بلکه یکی از اصلیترین ابزارهای دیکتاتوری مذهبی برای مهندسی سیاسی و جنگ روانی به شمار میآید. هرچه فشارهای داخلی و بینالمللی علیه رژیم افزایش مییابد، نقش این قوه نیز در راستای بقا و حفظ قدرت، پررنگتر میشود. پروژه «دادگاه ۱۰۴ مجاهد» تنها یکی از جدیدترین حلقههای این زنجیره سرکوب و عملیات روانی است.
فلسفه قوه قضائیه در اندیشه خمینی؛ سرکوب مطلق بهنام شرع
خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، بارها بهصراحت نقش واقعی قوه قضائیه و ماهیت احکام شرعیاش را افشا کرده بود. او معتقد بود قوه قضائیه صرفاً ابزاری است برای برقراری وحشت و سرکوب و نه نهادی برای تحقق عدالت اجتماعی یا دفاع از حقوق مردم.
در یکی از سخنان مشهورش میگوید:
«ما قوه قضائیه و حاکم شرع میخواهیم که اعدام کند، دست قطع کند... ما اشتباه کردیم که از همان اول، چوبههای دار را در میدانهای بزرگ شهرها نگذاشتیم تا همه ببینند و عبرت بگیرند.»
این جمله، شاکلهی اصلی فلسفه قضایی رژیم را نشان میدهد. به بیان دیگر، خمینی هرگز به مفاهیمی نظیر حق دادرسی عادلانه، دفاع از مظلوم یا عدالت کیفری معتقد نبود. آنچه او میخواست، یک دستگاه قضایی خونریز بود که فقط مأموریت «پاکسازی» و سرکوب داشته باشد. بر همین اساس، از همان ابتدای انقلاب، دادگاههای انقلاب، بهسرعت به ماشین اعدام و شکنجه بدل شدند، بدون کمترین ضوابط حقوقی.
این نگاه باعث شد قوه قضائیه در ایران به نهادی تبدیل شود که وظیفه اصلیاش نه «قضاوت مستقل» بلکه اجرای «فرمان سرکوب» است. امروز هم این خط همچنان ادامه دارد، چنان که در پروژه اخیر «دادگاه ۱۰۴ مجاهد»، همان رویکرد سرکوبگرانه و فرمایشی را بازتولید میکند تا هم جنایات گذشته را توجیه کند و هم مسیر سرکوب آینده را هموار سازد.
روی لینک ها کلیک کنید وبیشتر بدانید

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر