معرفی کامل پروژه روانی-امنیتی «دادگاه ۱۰۴ مجاهد»
نمایش دادگاه ۱۰۴ صحنهای دادگاهی و فضای فریبکارانه، امنیتی و روانی این پروژه
یک نمایش دیرهنگام، چرا حالا؟
پروژه موسوم به «دادگاه ۱۰۴ نفر از اعضای مجاهدین و مقاومت ایران»، یک عملیات روانی-امنیتی پیچیده از سوی رژیم جمهوری اسلامی است که از آذرماه ۱۴۰۲ کلید خورد و در طول ماهها با استفاده از یک سیرک تبلیغاتی گسترده در رسانههای حکومتی و برخی رسانههای همسو ادامه پیدا کرد. ظاهر ماجرا ساده است: رژیمی که خودش در دهه ۶۰، هزاران نفر از مجاهدین خلق را با فتوای مستقیم خمینی و بدون هیچ دادگاه عادلی قتلعام کرده، امروز پس از ۴ دهه نمایشی قضایی به راه انداخته تا گویا به «جنایات» مجاهدین رسیدگی کند!
اما واقعیت چیست؟ چرا رژیم بعد از ۴۰ سال، زمانی که خودش به تکرار اعتراف کرده که دادگاههای قتلعام سال ۶۷ چیزی بیش از یک سؤال و جواب یکدقیقهای نبود و تنها جرم اعدامشدگان «پافشاری بر موضع مجاهد بودن» بود، امروز به فکر برگزاری این دادگاه افتاده؟ و چرا همزمان، روی مزدورانی سرمایهگذاری میکند که بعضاً خودشان سابقه شکنجه یا جاسوسی دارند و دستکم بارها از سوی مجاهدین و حتی دولتهای اروپایی بهعنوان عوامل نفوذی افشا شدهاند؟
هدف چیست؟
این دادگاه، سه هدف کلیدی را دنبال میکند:
-
مشروعیتبخشی جعلی به سرکوب گذشته: رژیم بهدنبال بازنویسی تاریخ قتلعامهاست. میخواهد قتلعام ۳۰ هزار زندانی سیاسی در سال ۶۷ و کشتارهای خونین دهه ۶۰ را نه یک جنایت علیه بشریت، بلکه یک «مقابله قانونی با تروریستها» جا بزند. دادگاه نمایشی، برای شستوشوی جنایتهای ثبتشده در حافظه تاریخی ملت ایران است.
-
فضاسازی برای ضربههای جدید: با توجه به اوجگیری مجدد فعالیتهای مقاومت ایران در داخل کشور و حضور مؤثر اپوزیسیون در سطح بینالمللی، رژیم تلاش میکند فضا را امنیتی کند و زمینه ضربههای بعدی به داخل و خارج از کشور را فراهم کند. این پروژهها معمولاً همراه با سناریوهای ترور، آدمربایی یا فشار بر خانوادهها جلو میروند.
-
بهرهبرداری بینالمللی: رژیم زیر فشار نهادهای بینالمللی بهدلیل جنایاتش قرار دارد؛ بهویژه پس از صدور حکم دادگاه استکهلم (حمید نوری) و جنبشهای بینالمللی دادخواهی. رژیم سعی دارد با راهانداختن دادگاههای قلابی، وزن تبلیغاتی بسازد و به مجامع بینالمللی القا کند که خودش هم «قانونمند» است و با «تروریسم» برخورد حقوقی میکند!
ابزارهای اجرا: لشکر بریدهها و مأموران چندبار مصرف
در این پروژه، یک نکته کلیدی دیده میشود: حضور افراد شناختهشدهای که سالهاست از مجاهدین جدا شدهاند و بعد به مزدوری برای وزارت اطلاعات و سپاه قدس رو آوردهاند. چهرههایی مانند بهزاد علیشاهی، عیسی آزاده، ابراهیم خدابنده، منصور نظری و… مهرههای تکراریای هستند که هر بار پروژهای کلید میخورد، نام و تصویرشان بر سر زبانها میافتد. بسیاری از این افراد حتی سابقه اخراج از کشورهای اروپایی بهدلیل همکاری با دستگاههای اطلاعاتی رژیم را دارند.
تناقض بزرگ: «دادگاه» بعد از دههها قتل بدون دادگاه!
بزرگترین تناقض این پروژه در همین نکته نهفته است: رژیمی که خودش با افتخار اعلام کرده مجاهدین را صرفاً به دلیل «سر موضع بودن» بدون هیچ روند قضایی و در عرض چند دقیقه به جوخههای اعدام سپرده است، امروز مدعی شده برای رسیدگی به جنایات آنها دادگاه تشکیل داده است! از جمله ابراهیم رئیسی (که خود عضو هیئت مرگ سال ۶۷ بود) بارها گفت: «ما افتخار میکنیم که اینها را اعدام کردیم».
حالا چه شده که پس از ۴۰ سال یادشان افتاده باید «رسیدگی قضایی» انجام دهند؟
دلیل روشن است:
-
فشار بینالمللی بر سر جنایات تاریخی،
-
ترس از گسترش فعالیتهای مقاومت،
-
و نیاز به ساختن ابزارهای تبلیغاتی برای منحرف کردن افکار عمومی داخل و خارج کشور.
پشت صحنه امنیتی و طراحی روانی
این پروژه نه یک روند قضایی واقعی، بلکه یک سناریوی اطلاعاتی-امنیتی است که با مدیریت وزارت اطلاعات و هماهنگی سپاه قدس طراحی و اجرا میشود. دستگاه تبلیغاتی رژیم (رسانههای رسمی، شبهرسانهها، و لشکر سایبری) نقش مکمل را ایفا میکنند تا دادگاه را به یک جریان خبری مستمر و یک ابزار فشار روانی تبدیل کنند.
جمعبندی
دادگاه ۱۰۴ مجاهد:
-
یک دادگاه نیست؛ یک نمایش امنیتی و تبلیغاتی است.
-
هدفش «عدالت» نیست؛ شستوشوی جنایتهای تاریخی و آمادهسازی زمینه برای سرکوبهای جدید است.
-
شاهدانش «مردم عادی» نیستند؛ مزدوران امنیتی و مأموران شناختهشده هستند.
-
پیامش به داخل و خارج کشور، فریبکارانه است: وانمود میکند که گویا رژیم، قربانی تروریسم بوده، در حالی که خود رژیم بزرگترین تروریست دولتی منطقه و عامل کشتار بیسابقه مردم ایران است.
و در نهایت، این دادگاه بیش از آنکه نقطه قوت رژیم باشد، نشانهای از استیصال و تنگنای شدید داخلی و بینالمللی دیکتاتوری آخوندی است؛ چرا که میکوشد با بزک کردن چهره خونآلود خود، از محکومیت تاریخی بگریزد؛ تلاشی بیثمر، زیرا حقیقت قتلعامها و مقاومت ماندگار مردم ایران، از ذهنها پاکشدنی نیست.
مطالب مرتبط
روی لینک ها کلیک کنید بیشتر بدانید

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر