شکار فرماندهان – شماره ۳ نفوذ در متن سپاه؛ از چاه جاسوس تا چکش موساد بهکوشش: مصطفی نیکار
مقدمه:
پرونده نفوذ – آنچه رژیم نگفت، آنچه موساد میدانست:
۱. نفوذ در شبکه ارتباطات سپاه
بسیاری از حملات پهپادی دقیق، از جمله ترور حاجیزاده، با کمک موقعیتیابی دقیق تلفن و مکالمات رمز نشده انجام شد.
منابع اسرائیلی فاش کردهاند که دستکم سه سامانه ارتباطی سپاه، توسط «ماهوارههای جاسوسی» شنود میشده.
۲. نفوذ در ستاد کل نیروهای مسلح
از گزارش اسرائیل در ۲۸ ژوئن ۲۰۲۵ مشخص شد که برنامهریزی جلسات فرماندهی کل ستاد، از طریق یک جاسوس نظامی در رده معاونین لو میرفته.
مرگ محمدرضا نصیرباغبان و محقق در فاصلهی ساعتی، با نفوذ در سطح دستیاران اداری نظامی مرتبط بوده است.
۳. نفوذ در واحدهای حفاظت شخصی فرماندهان
گزارشهای معتبر حاکی است برخی عملیاتها از داخل خودرو و محل استراحت فرماندهان انجام شد، بدون شلیک تیر.
حداقل دو عملیات از طریق مواد منفجره جاسازشده توسط محافظ نفوذی صورت گرفت (منابع امنیتی غربی).
جمله کلیدی محسن مهدیان:
«ما باید بپذیریم که با ارتش اسرائیل در ایران زندگی میکردیم.»
این جمله، نه فقط وحشت، بلکه نشانه تسلط دشمن بر عمق سیستم امنیتی رژیم است. دشمنی که لازم نبود «وارد شود»، چون مدتها در دل حاکمیت بود.
افشاگریهای تکاندهنده – آنچه در رسانههای خارجی آمد:
- Haaretz (هاآرتص):«موساد بیش از ۹ سال در برنامهریزی عملیاتهای تکهتکهسازی فرماندهی سپاه کار کرده و منابع انسانی خود را از درون پادگانها تربیت داده است.»
- Reuters:«دستکم ۵۰ نفر از افسران ردهبالا و میانی سپاه، پس از جنگ ۱۲ روزه ناپدید یا در بازداشت داخلیاند.»
- New York Times:«یکی از پروژههای موساد، پروژه Narnia، با هدف "ساخت سوراخ در لایه رهبری" در سپاه تعریف شده بود.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر