**از جهان تا تهران –آتش بس شکننده پسا جنگ شماره ۴ جنگ تمام شد؛ اما راهی جز سرنگونی نمانده است**
«توقف جنگ، نه صلح است و نه پایان؛
آغاز روشنتریست برای پایان ولایت فقیه.»
۱. رژیم جنگباخته، اما باقیمانده؛ چرا؟
تمام نشانهها گواه یک شکستاند:
تأسیسات اتمی زیر آوار
سامانههای پدافندی رسوا شده
افسانه موشکهای نقطهزن، دود شده
کریدور تهران-بیروت، قطعشده
اما رژیم هنوز سر کار است. چرا؟
چون ریشهاش را بمبها هدف نگرفتند؛
بلکه باید مردم ایران با اراده سیاسیـاجتماعی آن را از جا بکنند.
۲. چرا گزینهٔ اصلاح، پایان یافته؟
خاتمی سکوت کرد.
روحانی حمایت کرد.
ظریف گریخت.
اصلاحطلبان مردههای متحرکند.
هیچ آلترناتیوی از درون این رژیم زاده نخواهد شد.
آنچه زاده شود، بازتولید همان فساد و سرکوب است با رنگی جدید.
۳. چرا مقاومت، تنها راه است؟
تنها نیرویی که:
✅ از جنگ نهراسید
✅ از مماشات عبور کرد
✅ هزینه داد، ولی ایستاد
✅ طرح مشخص برای «ایران آزاد» دارد
✅ مردم را نمایندگی میکند
همان مقاومت سازمانیافتهایست که
از اشرف تا اشرف ۳ و تا تهران،
مسیر را روشن نگه داشته است.
**۴. فردا اگر بمب نباشد، خامنهای هست؛
اما اگر مردم باشند، رژیم نیست**
سلاح آینده، حق مردم برای انتخاب است
و نیروی تعیینکننده، مردمی هستند که
سالهاست فریاد میزنند:
نه شاه، نه شیخ!*
**۵. پس آتشبس، پایان نیست؛
آغاز شمارش معکوس برای پایان نظام است**
از امروز، نه جنگ،
بلکه یک قیام دیگر باید طرحریزی شود.
نه با اسلحه،
بلکه با ایمان، سازمانیافتگی، و قیام سراسری.
پایان جنگ، آغاز شورش در تهران است.

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر