۱۳۹۵ اردیبهشت ۱۳, دوشنبه

خامنه ای وخصومت آخوندها با دانشجو- اعتراف به علت وحشت از دانشجویان

 

لینک به منبع
خصومت آخوندها با دانشجو و دانشگاه بر کسی پوشیده نیست. با کودتای فرهنگی و به خاک و خون کشیدن دانشگاهها شروع کردند و با سهمیه‌بندی 40 درصدی و دفن کشته‌های جنگ ضدمیهنی و اخراج و محرومیت و ستاره‌دار کردن دانشجوها ادامه دادند. اما حاصل چی بود؟ ویران شدن تفکر و جایگزین شدن ضد تفکر در دانشگاه. چیزی که خود کارگزاران رژیم به آن اعتراف می‌کنند. اما کدام تفکر نابود شده و کدام تفکر زنده‌تر شده و رشد کرده است؟
تلویزیون شبکه 4 رژیم 9 اردیبشهت 95 در برنامه‌ای تحت عنوان ”نقد زاویه ”در گفتگو با دو نفر از کارگزاران رژیم: ”تفکر نه تنها تعطیل شده، بلکه در واقع ضدتفکر هم داره گسترش پیدا می‌کنه، دانشگاه مدتهاست درجا میزنه تبدیل به آموزشگاه شده. ... پذیرش رانتی استاد، آموزش منسوخ و سنجش مبتنی بر رودربایستی که من اسمش را میگذارم سیطره شرم و نگون بختی بر پروسه سنجش هم دانشجو هم استاد. آموزش هم دانشجو هم استاد ”.
اما  علی خامنه‌ای  در سال 82 تلاش کرد با مطرح کردن شعبده‌ای به نام «کرسیهای آزاد اندیشی» دانشجوها را مشغول کند. نمایشی که به‌رغم صحنه پردازیهای بسیار زیادی که حول آن انجام شد هیچ درآمدی برای رژیم نداشت و حالا کارگزاران حکومتی در این برنامه تلویزیونی، به این نشسته‌اند که چرا کسی افاضات ولی‌فقیه آنها را تحویل نگرفته است. در این بین اعترافها جالب توجهی هم وجود داشت: ”وقتی آدم هم آزاده ولی احساس می‌کنه که در بنده، نمی‌تونه حرف بزنه، این خوب خودش مشکله، یعنی هم آزاد اندیشی باید وجود داشته باشه، هم آن‌که اهل فکر حس کنن آزاد اندیشی را، ...، مثلاً در دانشگاهها که می‌رفتیم یا با دانشجوها صحبت می‌کردیم می‌گفتن پس، آزادی بیان هست، آزادی پس از بیان هم هست یا نیست؟! “..
جالب این‌جاست که به‌رغم این اعتراف ناگزیر، باز هم مجری برنامه در قسمت دیگری از این گفتگو اعتراف می‌کند که نگرانیهایی وجود دارد و جویای علت این نگرانیها می‌شود. پاسخ کارگزار رژیم در این برنامه چند کلمه است: ”حالا به هر حال همیشه دستگاههای امنیتی، انتظامی، حراستها نگران مسا‌ئل امنیتی کشورن ”. (همان منبع)
اما مگر قراراست در همین نمایشهای رژیم ساخته، چه چیزهایی بیان شود؟ مگر تمام این شعبده‌ها تحت کنترل عوامل نظام نیست؟ در همین گفتگوی تلویزیونی پاسخ این سؤال داده شده است: ”آنچه که به نام کرسیهای آزاد اندیشی می‌نامیم از جنس تریبون آزاد دانشجویی نیست که حالا دانشجوها بیان مشکلات خیلی شکلی و معمولی، در واقع اسمش روشه، دانشجو ها حرف خودشون را از جنس مثلاً بی‌سواد بودن یا کم سواد بودن استاد یا مثلاً طر یقه طبخ غذا در آشپزخانه اینا رو بگویند ”.
آری، مشکل کارگزاران نظام این است که حتی توان تحمل بیان مشکلات صنفی را هم ندارند، چون خودشان هم بارها اعتراف کرده‌اند که مشکلات صنفی بهانه دانشجوهاست تا به مخالفت سیاسی با نظام بپردازند. پاسخ دیگر کارگزار رژیم این موضوع را روشن‌تر می‌کند: ”دانشجوها فقط از غذا صحبت نمی‌کنند تو صحبتاشون خیلی حرفهای بزرگ بزرگ می‌زنند
 کارگزاران آخوندها در این برنامه اعتراف می‌کنند که «آزادی پس از بیان» در نظام ولایت‌فقیه وجود ندارد، اما در عین‌حال وحشت آخوندها به‌خاطر این است که دانشجوها کاری به نمایشهای مضحک تحت عنوان کرسیهای آزاد اندیشی ندارند، آنها کار خودشان را می‌کنند و منتظر اجازه کسی هم نیستند، آری آنها «حرفهای بزرگ بزرگ می‌زنند»، حرفهایی که «دستگاههای امنیتی، انتظامی و حراست» آخوندها را به‌شدت نگران می‌کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر